
مهدی یزدانپرست، پژوهشگر حقوق اساسی و حکمرانی در یادداشتی به مناسبت سالروز صدور فرمان مشروطیت در ایران نوشت: پس از گذشت حدود ۱۲۰ سال، اصول اساسی و بنیادین مشروطه که آزادیخواهان و ترقی طلبان ایرانی به دنبال آن بودند، هیچگاه به طور قابل قبولی در ایران پدیدار نگشت.
دیدارنیوز _ مهدی یزدانپرست*:
گرچه فرمان مشروطه در ۱۴ مردادماه سال ۱۲۸۵ شمسی صادر شد، اما پس از گذشت حدود ۱۲۰ سال، اصول اساسی و بنیادین مشروطه که آزادیخواهان و ترقی طلبان ایرانی به دنبال آن بودند، هیچگاه به طور قابل قبولی در ایران پدیدار نگشت.
اصول مشروطیت به شکل کلی عبارت است از تحدید قدرت حاکم، حکمرانی بر اساس قوانین عادلانه یا حاکمیت قانون با اتکا به قانون اساسیگرایی، تفکیک قوا، استقلال قوا و حق تعیین سرنوشت و تمشیت امور بوسیله مردم از طریق دموکراسی نمایندگی و پارلمان و جلوگیری از استبداد فردی یا گروه خاصی از نخبگان سیاسی و لزوم پاسخگویی حاکمان در برابر شهروندان ...
با اینکه ایران ما در تاریخ سیاسی خود دو قانون اساسی که حاصل جنبش دستورگرایی و مشروطه خواهی بوده را تجربه کرده و جدا از قوت و ضعفهای شکلی و ماهوی این قوانین اساسی یعنی (قانون اساسی مشروطه و متمم آن، همچنین قانون اساسی جمهوری اسلامی و بازنگری آن) اصول آنها به شکل کلی، اصول حکومت مشروطه را در بر دارد و اکثر حقوق ملت به عنوان شهروند را به رسمیت میشناسد.
اما با این همه، از زمان پیروزی انقلاب مشروطه و صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدینشاه قاجار و نگارش و تصویب قانون اساسی تاکنون، در چرخشها، فراز و نشیبها، انقلاب و دگرگونگیهای مختلف اهداف مشروطه خواهان به شکل شایسته لباس عمل به خود نپوشانده و همواره با تعاریف و تفاسیر خاص و مضیق از اثرگذاری آن کاسته شده و در بسیاری از مواقع، عملا مشروطه همچون شیر داستان مثنوی مولانا، شکلی خالی از محتوا بوده است.
بطوری که آنچه توسط آبا آزادیخواهی ایران متولد شد بنظر گرچه فرزندی خوشنام و نیکپی بوده، اما خیلی زود، نه تنها رها شد، بلکه توسط اصحاب قدرت عقیم نیز گشته است.
*پژوهشگر حقوق اساسی و حکمرانی