
در چنین وضعی، دیری نمیگذرد؛ اسم قاتل که اعلام شد، فضای مجازی پر میشود از روایتهای مختلفی که مردم از سفر با او در تاکسی اینترنتی داشتهاند. تجربههایی مشابه و آزاردهنده. چگونه اسنپ در این دوهفته سکوت کرده؟ چرا پیگیری نکرده؟ یا دست کم آن را به اطلاع افکار ملتهب عمومی نرسانده است؟
دیدارنیوز-سرویس اجتماعی: اگر به شبکههای تلویزیونی ترکیه، همین کشور همسایه خودمان دسترسی داشته باشید، خواهید دید که برنامههای خبری همه شبکهها، روزی چندین و چند بار، اخبار مربوط به مسائل مردم این کشور را پوشش میدهند. درباره هر مسئله از ماجرای ربودهشدن، قتل یا هر ماجرایی که برای یک انسان رخ داده باشد، اطلاعرسانی میکنند. کارشناس و مقام دولتی تا ساعتها، حضور پیدا کرده و پاسخگو به جامعهای میشوند که دچار شوک و نگرانی است. حتی تا مدتها بعد از پیداشدن فرد ربودهشده یا کشتهشده از دنبال کردن مسئله صرف نظر نکرده و پیگیری میکنند. بگذریم که اخبار همان شبکهها، صرفا محدود به این مسائل نمانده و تا سرقت درب فاضلاب و درگیری در یک فروشگاه را هم پوشش میدهند!
حال اینکه سوال اینجاست که در کشور ما، چرا یک رسانه با بودجههای کلان و میلیاردی، خود را موظف نمیداند که خبر ربودهشدن یک دختر جوان در پایتخت این مملکت را کار کند؟ چرا بخشهای خبری مختلف، مشخصا، شبکه خبر و دیگر برنامههای تلویزیونی خود را موظف ندانسته یا اهمیتی نمیدهند تا موضوعات اینچنینی را به صورت متمرکز و کامل پوشش دهند؟
چرا در چنین وضعیت ملتهب و آشفتهای، صداوسیما باید منفعل مانده و دست روی دست بگذارد؟ همین صداوسیمایی که ساعتها از امنیت در کشور برنامه ساخته و پخش میکند. رسانه به اصطلاح ملی که یکسری کارشناس را پشت تریبون نشانده و ژست دلسوزی برای وطن را درمیآورد. مگر وطن، مفهومی؛ جز انسانهایی است که در آن زندگی میکنند؟
چرا شهرداری که میلیاردها میلیارد بودجه از بیتالمال دریافت میکند، دربارهی ربودهشدن یک فرد در این شهر هیچ اقدامی ترتیب نمیدهد؟ ارگانی که به هر بهانهای تمام سطح شهر را با اقسام بنرها، دیوارنگاری میکند، قادر نیست تا در سطح شهر و میادین مهم و معابر عمومی اطلاعرسانی در این باره داشته باشد؟
در چنین وضعی، دیری نمیگذرد؛ اسم قاتل که اعلام شد، فضای مجازی پر میشود از روایتهای مختلفی که مردم از سفر با او در تاکسی اینترنتی داشتهاند. تجربههایی مشابه و آزاردهنده. چگونه اسنپ در این دوهفته سکوت کرده؟ چرا پیگیری نکرده؟ یا دست کم آن را به اطلاع افکار ملتهب عمومی نرسانده است؟
چه مرجع قانونی این ماجرا را پیگیری میکند؟ کدام مسئول یا چه سازمانی اسنپ را بازخواست خواهد کرد؟ استخدام بیرویه و بدون کنترل رانندگان در اسنپ از کدام مجوز و چراغ سبزی آب میخورد؟ چرا کسی پیگیر این مسائل نیست؟ چرا یک وکیل حقوقی یا یک مقام دولتی برای روشن شدن ابعاد مختلف این وضعیت، پا پیش نمیگذارد؟
چرا از ساعت مشخصی به بعد؛ تقریبا تمام وسایل نقلیه عمومی در این شهر-به عنوان مثال؛ تهران-تعطیل میشوند؟ از اتوبوس گرفته تا مترو! چرا پایتخت یک کشور با میلیونها شهروند که در آن زندگی کرده و روزانه میلیونها نفر نیز به بهانه کار، تحصیل یا هر انگیزه دیگری در آن تردد دارند، نباید شبکه ارتباطی ۲۴ ساعته حمل و نقل داشته باشد؟ چرا تاکسیها و تاکسیهای اینترنتی، مجهز به دستگاه ردیابی از سوی متولیان حوزه تاکسیرانی نیستند؟
از دیگر سو نیز، باید به این مهم نیز توجه داشت که از ساعتی به بعد، معابر عمومی و خیابانهای اصلی همین شهر تاریکاند. این خاموشی از کجا میآید؟ همین خاموشیها بستر ایمنی را برای سارقان و جانیان فراهم نمیکند؟
به عنوان نمونه، اگر فاجعه تلخ قتل الهه حسینینژاد را در نظر داشته باشیم، سوال مطرح درباره ویدئوهای منتشرشده از دستگیری تا بازجوییهای رقم زننده این است که چرا قاتل در قهوهخانهای در یکی از شلوغترین مناطق شهری با خیال راحت نشسته و گویی نه خانی آمده و نه خانی رفته؟ آن هم با وضعیت کاملا معمولی و موهایی که نشان میدهد به تازگی و بعد از ماجرای قتل اصلاح شده!
نکته دیگر در این باره، این که در چنین فاجعه تلخ و دربرگیرندهای، این چه طرز تولید محتواست که ما شاهد آنیم؟ چرا هر شخصی در صحنه بازجویی حاضر شده، دوربین به دست دارد؟ چرا فرد لباس شخصی که ظاهرا یک مامور پلیس در حال بازجویی از متهم بوده، چهرهاش مشخص است؟ چرا حرفهایی در حمایت از قاتل و گاهی هم حرفهای عجیبی در مورد مقتول میزند؟ این اگر شگرد بازجوییست که خب! با پخش این ویدئو، آشکار شده و دیگر بیاثر میشود. اگر که نه، دیگر بدتر! این حرفها چیست؟ چرا کسی او را بازخواست و پیگیری نمیکند؟ چرا کسی عذرخواهی نمیکند؟ اما این پایان ماجرا نیست! ویدئوهای دیگری هم از جسم رها شده مقتول در بیابان منتشرشده. کدام شخص یا کدام متولی این ویدیوها را ضبط و بعد منتشر میکند؟ آیا با پیامدهای این ماجرا آشناست؟
چرا انگیزههای قاتل هر چند ساعت تغییر میکند و برخی رسانههای خاص هم همراستا با اظهارات قاتل پوشش خبری میدهند؟ چرا کسی بازخواست نمیشود؟ چرا شهرداری و شورای شهر پاسخگوی مردم نیستند؟
چرا مراسم تشییع باعجله و بدون هماهنگی و اعلام عمومی صورت گرفته؟ یک ملت در این دوهفته ترسید، نگران شد، همراه شد تا خبری از این دختر ایران برسد و بخش کثیری از جامعه از اشخاص و چهرههای مشهور گرفته تا هر شخص ناشناس، اما دغدغهمند، مایوسانه در نهایت عزادار شد. چرا اجازه یک وداع باشکوه با جگرگوشهای که در عرض دو هفته به دختر یک ملت بدل شد را ندادند؟ کاش دست کم این اجازه داده میشد تا پایان تلخ این دختر جوان وطن را مردم دلواپس و مغموم با بدرقه خود رقم بزنند.