
نگاهی به آئین اختتامیه ششمین همایش بین المللی صلح و حل منازعه، همراه با رونمایی کتاب «عدالت، به مثابه دوستی»، نوشته؛ سیو هان تان، ترجمه محمد هادی طلعتی که در محل دانشکده مطالعات جهانِ دانشگاه تهران برگزار شد.
دیدارنیوز-مسعود پیوسته: آئین اختتامیه ششمین همایش بین المللی صلح و حل منازعه، همراه با رونمایی کتاب «عدالت، به مثابه دوستی»، نوشته؛ سیو هان تان، ترجمه محمد هادی طلعتی، عصر چهارشنبه، هفتم خرداد ماه در محل دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران برگزار شد.
قبل از سخنان سعید رضا عاملی، رئیس دانشکده مطالعات جهان، انیمیشن کوتاهی پخش شد که به مضمون تعادل و ناتعادلی میپرداخت. موضوعی که موجب شد عاملی، میزبان این همایش، به جهانِ نابرابر و نامتوازنِ امروز بپردازد و در جست و جوی رهیافتهایی باشد که جهان امروز را به سمت صلح و حل منازعه؛ و کاهش بی عدالتی ببرد.
سالن یکصدنفره این همایش، نسبتا پرجمعیت و پرمخاطب بود، اما دیدن چهرهی یک اصلاح طلبِ کلاسیک، اما سر براه و مرمت شده در ردیف اولِ این همایش برایم جالب آمد. چهرهای که قریب به دو دهه از جغرافیای ایران فاصله داشت و گهگاه مقارن با رخدادهای اجتماعی و سیاسی ایران، وی را در گفت و گوی با بی بی سی فارسی میدیدیم که متناسب با رشتهی تحصیلی اش، آی تی و فنآوری اطلاعات، از محدودیتها و چراییی قطع نت و سانسور میگفت.
علی اکبر موسوی خوئینی که ساکن امریکاست و مشاور ارشد در دانشگاه جورج میسون واشنگتن و فعال در حوزه تکنولوژی برای صلح و حل منازعه، در روز اختتامیهی این همایش، ساکتِ این نشست بود، اما به نظر آمد پروفسور گوپن، استاد مطالعات صلح، همکارش از دانشگاه جورج میسون واشنگتن که در باب «بهبود جامعه از طریق علم، مهارتها و اخلاق حل منازعه» به صورت برخط در صحنهی همایش حاضر بود و سخن میگفت، با هدایت و هماهنگیی وی به این همایش پیوند خورده باشد.
وقتی موسوی خوئینی را دیدم که به راحتی از زندان به امریکا و از آنجا به ایران در حال تردد است، جای خالی آسیب شناس اجتماعی میهنمان، سعید مدنی را در این همایش صلح و حل منازعه، بیشتر حس میکردم. چرا که او درون آرام و صلح جویی دارد و نگاه عدالت خواهانه؛ آسیبهای اجتماعی و علل منازعه را بدرستی و دقیق میکاود و میشناسد. جای سعید مدنی در همایشهایی این چنین است نه در زندان.
سعیدرضا عاملی، میزبان همایش، برای تبیین وجود انواع بی عدالتیها در جهان امروز، خطاب به میهمانان و مخاطبان، کلامش را با مثالی از یکی از قواعد و اصول مکانیک سیالات آغاز کرد و از قانون سرایت یا ظروف مرتبطه گفت. رئیس دانشکده مطالعات جهان گفت: «اگر ده منبع آب، به یک اندازه داشته باشیم و به واسطهی لولهها و کانالهایی بهم وصل شوند، چون این منابع و ظروف به هم وصل شدهاند، یک تعادلی ایجاد میکنند. آن سرمایهی منبع آبی که در این ده منبع وجود دارد، به صورت مساوی توزیع میشود. عکس آن، قانون اثبات شده نیست ولی میتواند گزارهای وجود داشته باشد به این مضمون که: عدم تعادل هم میتواند سرایت بخش باشد؛ و اگر قرار باشد این بی تعادلی به بقیه ضرر بزند، این طور نیست که فقط به بقیه آسیب بزند، بلکه به عامل این بی تعادلی هم ضرر میزند. همان طور که ما الان در این انیمیشن دیدیم.
نکتهای که میخواهم اینجا طرح کنم این است که وقتی ما صحبت از منازعه و خشونت میکنیم، بلافاصله موضوع را به سمت جنگ میبریم. وقتی از صلح و حل منازعه صحبت میکنیم، حلی است که جنگ را پایان دهد یا اساسا رفع کند عواملی را که منتهی به جنگ میشود. اما واقعیت این است که ما امروز عدم تعادلهای بسیار جدی در سطح جهان داریم که همه جامعه بشری از آن رنج میبرد که میشود گفت یک جامعهی اکثریتی که خسارت متوجه آنان است. مثلا بحث سلامت، امروز نزدیک به چهارمیلیارد جمعیت جهان، از استانداردها و تأمین سلامت برخوردار نیستند. یا آب سالم، جمعیت بزرگی امروز در جهان از آب سالم برخوردار نیستند. یا اگر گرسنگی را در نظر بگیریم، نزدیک به دو میلیارد جمعیت جهان، سوء تغذیه دارند. بین پانصد تا هفتصد میلیون نفر جمعیت جهان، تجربهی گرسنگی حاد دارند. در آلودگیهای زیست محیطی، آمارها بسیار نگران کننده است. ما به سمت گرم شدن کره زمین میرویم و این گرم شدن، منجر به معضلات بسیار بزرگی میشود. همین امروز خبری دیدم که حکایت داشت در شهر تهران، بعضی مناطق را اعلام کردند که با قطعی آب مواجه میشوید و امکانات آب آشامیدنی را دارند در محل پیش بینی میکنند که اگر طرف احتیاج به آب نوشیدنی داشته باشد، برود از آن منبع استفاده کند یا همین کربن و سم کشندهی در محیط که به واقع از نوع مصرف ما ایجاد شد. آلودگی یی که هشت میلیون جمعیت جهان در اثر مصرف آلایندهها از دنیا میروند. تقریبا هشت برابرِ کشتگان جنگ. یعنی جنگ فقط معضل ما نیست. خشونت به آلایندهها هم منتقل شده. به آب آلوده منتقل شده.
خشونت به عدم توزیع کافی منابع غذایی منتقل شده که امروزه بحث امنیت غذایی، یکی از بزرگترین مسائل جامعه بشری است؛ بنابراین شاید خوب باشد که ما نُرم این مباحث صلح و حل منازعه را صرفا بحث جنگ که همچنان موضوع بسیار جدی است و باید به آن پرداخت، نبینیم ولی ضمن اینکه این حوزه، حوزهی برجستهی نگاه ما هست، اما در سایر حوزهها مرتبط با سلامت، مرتبط با آلاینده ها، مرتبط با منابع غذایی هم باید توجه کنیم. ما امروز جمعیت بزرگی از دنیا را داریم که با متوسط درآمد روزانه یک دلار دارند زندگی میکنند. طبیعتا نمیتوانند یک زندگی مناسبی فراهم کنند. بی خانمانها هم جمعیت بزرگی از جهان را تشکیل میدهند. خود امریکا نزدیک به چهل میلیون، جمعیت زیر خط فقر دارد؛ بنابراین مشکل، مشکل فراگیری است. فکر میکنم آن چیزی که امروز تحت عنوان فرهنگ مخالفت در جهان شکل گرفته، برخاستهی از همین رنجی است که از خشونتهای متنوع در جهان به وجود آمده است.»
این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در پایان سخنانش یک آرزوی آموزشی داشت و گفت: «ان شاءالله که بتوانیم این بحث صلح و حل منازعه را به آموزش پیش از دبستان، دبستان، دبیرستان و دانشگاه انتقال بدهیم و یک فضای نگاه صلح و حل منازعه در جامعه مان عمیق شود و شکل بگیرد.»
سخنران بعدی در اختتامیهی ششمین همایش بین المللی صلح و حل منازعه، عباس شیری، استاد حقوق جزا و جرم شناسی و رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بود که با کمی تأخیر به مراسم وارد شده بود، قبل از ورود به بحث اصلی اش با موضوع «کاربست عدالت ترمیمی در حل و فصل جنگهای داخلی» به مطایبه دو نکته گفت. اینکه جناب دکتر محلاتی، میزبان آیتم رونمایی کتاب عدالت، به مثابه دوستی در این همایش، به ایشان پیامک دادند که شروع مراسم، ساعت ۱۶ است، سخنرانی شما رأس ساعت ۱۵:۳۰ دقیقه! (خنده حضار)
به نظر آمد هر دو درست بود. رونمایی کتاب، رأس ساعت ۱۶ بود، اما مقدمات منتهی به رونمایی هم با چند سخنرانی، یک ساعت، زودتر.
نکته دومی را که این استاد حقوق کیفری و مفسر نظریهی عدالت ترمیمی در ایران در همان آغاز سخنانش طرح کرد در باره حضورش در نشستهایی این چنین از آغاز تا پایان بود.
شیری گفت: «کمتر جایی برای سخنرانی میروم، اگر هم موارد معدودی میروم، همیشه مقیدم که از آغاز تا پایان مراسم حضور داشته باشم. آنان که پس از سخنرانی شان، جلسه را ترک میکنند، حس خوبی از این ترک نمیگیرم!»
وی درباره پدیداری نظریه عدالت ترمیمی در جهان و دامنه اش در ایران گفت: «نظریه عدالت ترمیمی از دهههای هفتاد و هشتاد میلادی، در اوایل قرن بیستم از سوی نویسندگان امریکایی یا کانادایی مطرح شد برای نفی نظام عدالت کیفری؛ و اختلاف نظر بود که چه کسی اولین بار این اصطلاح را به کار برد. برای اولین بار در سال هفتاد و هشت خورشیدی، در مواجههام با این نظریه که معادل دقیقش در فارسی چه میتواند باشد، برخی پیشنهاد عدالت جبرانی دادند ولی استادمان جناب آقای دکتر نجفی ابرندآبادی پیشنهاد کردند عدالت ترمیمی و ما هم همین اصطلاح عدالت ترمیمی را انتخاب کردیم و همین موضوع رسالهی دکترایم بود با راهنمایی ایشان؛ و بعدش با همین عنوان عدالت ترمیمی، کتاب منتشر کردم به اضافه هشت مقاله در این باب که تاکنون نوشته و منتشر کردهام.
همان طور که میدانید، حقوق کیفری، هدفش را مجازات مرتکبان میداند. درواقع، حقوقدانان کیفری بر این باورند که با مجازات، عدالت برقرار میشود. همان طور که کانت و هگل در نوشتهها و درسگفتارهای شان درواقع اجرای مجازات را عدالت میدانند؛ و به تعبیر کانت، اگر از اجرای مجازات در حق مرتکب صرف نظر شود، گویا شما شریک جرم آن مرتکباید. صلح، سازش، عفو، بخشش و سایر نهادهای حقوقی در نگاه کانتی و هگلی راهی ندارد. به گونهای است که کانت، درواقع طرفدار نظریه عدالت مطلق است، استحقاقِ صرف. این قدر کانت در نظریهی خودش مشهور است که ما یک نوع عدالت به نام عدالت کانتی میشناسیم. دیدگاه دیگر، دیدگاه فایده گرایان، مانند جرمی بنتام و جان استوارت میل است.
دیدگاه کیفری کلاسیک، طرفداران جدی دارد. افراد وقتی میبینند که یک عده مجازات میشوند، حالا در این بازدارندگی که فردی است یا جمعی، از ارتکاب جرم دوباره، خودداری میکنند یا دیگران که میبینند، درس عبرت میگیرند. این دیدگاه کلاسیک در ارتباط با مجازات است. در حقوق کیفری بین الملل هم همین دیدگاه حاکم است. در محاکماتی که از اول در توکیو و نورنبرگ و اسرائیل انجام شد که در اسرائیل سران حزب نازی از آرژانتین ربوده و به اسرائیل برده و محاکمه شدند، این چند تا محاکمه بین المللی که تولد موج بین المللی اینجا شکل میگیرد، آنجا هم در جلسات دادگاه، همین نظریه تکرار شد؛ بنابراین من و شمایی که اینجا نشستهایم، همان دیدگاه کیفری کلاسیک را داریم، بنابراین اگر به ما بگویند که کسی که امیر محمد خالقی را در جلوی دانشگاه تهران کشت، چکارش باید کنیم، اکثر شما خواهید گفت باید بکشیمش. چون آدم کشته باید بکشیمش. هم از دیدگاه سزاگرایی کانتی و هگلی قابل توجیه است و هم از نگاه بنتامی و استوارت میل و سایر فایده گرایان. دیروز نشستی که در دانشگاه تهران در بین دانشجویان در باره این پرونده در دانشکده حقوق بود؛ و من نقاد این نظریه بودم، مورد هجمه و اعتراض بسیاری از دانشجویان قرار داشتم. آن هم دانشجویان دانشگاه تهران! گفتم دربارهی زشتی یک عمل و قتل و سرقت مسلحانه صحبت نمیکنیم. قتل، قطعا فعل زشتی است. ما داریم درباره واکنش صحبت میکنیم.
مجازات گرایان معتقدند مجازات کاری انجام میدهد؛ بنابراین از مجازات دفاع میکنند.
طرفداران عدالت ترمیمی، این دیدگاه را به چالش کشیدند. چون معتقدند افراد، به سزای اعمال شان نمیرسند. حالا یک مثال در حقوق جزای بین المللی میزنم که قابل فهم باشد. فرض کنید الان ما نتانیاهو را پیدا میکنیم، دستگیرش میکنیم و میآوریمش ایران برای محاکمه. خب، مجازاتش میکنیم. اعدامش میکنیم، ولی او که یک نفر را نکشته. او یک میلیون نفر را کشته. او صدها هزار نفر را کشته. او صدها هزار نفر را بی خانمان کرده. جنایاتی که انجام داده کسی نمیتواند شمارش کند. پس با مجازاتِ این، به سزای اعمالش نرسیده. بازدارندگی هم ایجاد نمیکند. اگر بازدارندگی ایجاد میکرد، نتانیاهو این کار را نمیکرد. چون سرنوشت هیتلر و قذافی و بسیاری از جنایتکاران تاریخ را دیده بود. پس چرا دوباره مرتکب شد؟
در مجازات کردن، شما به چه میرسید؟ طرفداران نظریه عدالت ترمیمی آمدند گفتند که شما باید بیایید به سمت جبران خسارت آسیب دیدگان. بیایید کاری کنید که جلوی استمرار جنایت را بگیرید. کاری کنید که خسارت بزه دیدگان جبران شود. اینجا بود که ترمیم یا restore معنا پیداکرد. حتی گاهی هم بالاتر از این اتفاق میافتد. حتی جبران هم نمیتوانید کنید. ولی عدالت ترمیمی به شما میگوید باز بروید سراغ صلح و سازش. به چه میرسیم با صلح و سازش؟ میگوید از استمرار جنایت جلوگیری میکند. همین؛ بنابراین میپذیری حماس بنشیند با نتانیاهو گفتوگو کند. توافق کند. آتش بس رخ دهد. نتانیاهو محاکمه نمیشود، باز عدالت ترمیمی از این وضعیت دفاع میکند و میگوید از فردا دیگر بمب سر مردم ریخته نمیشود و این قدر آدم کشته نمیشود.» شیری، از وضعیت این سالهای عدالت ترمیمی در حقوق کیفری گفت که از آن، تعبیر به یک مکتب میشود و طرفداران فراوانی دارد. از کاربری این نوع عدالت گفت و مثال زد اگر در جامعه، اعتراض و اغتشاشی صورت گرفت، حکومت، خون را با خون نشوید و نگوید هر کسی که باد میکارد، طوفان درو میکند، بلکه عفو کنید، چه، در غیر این صورت، آنان در صدد انتقام برمی آیند و مجددا آتش خشم، شعله خواهد کشید.
این استاد حقوق کیفری و مفسر عدالت ترمیمی، در بخش دیگری از سخنانش از فرهنگ صلح گفت و ادامه داد: «شما زمانی میتوانید فرهنگ صلح را بپذیرید که نگاه گذشته گرا را کنار بگذارید. اگر به گذشته فکر کنی، نمیتوانی این کار را بکنی. چون عمق جنایات و عمق آسیبهای وارده به شما این اجازه را نمیدهد، بنابراین کانت اگر الان بشنود طغیان میکند علیه شما که چطور میتوانید از این همه جنایات یک فرد صرف نظر کنید. اما وقتی شما نگاه به آینده داری، توقفِ آسیب، جبران، التیام و ترمیم را به عنوان یک اصل به آن نگاه کنی، با هر کسی میتوانید صلح کنید، حتی با ابوسفیان.»
در دقایق پایانی مراسم، نوبت رسید به آخرین آیتم این همایش بین المللی صلح و حل منازعه، رونمایی کتاب عدالت به مثابه دوستی، اثر سیو هان تان، ترجمهی محمد هادی طلعتی، به کوشش محمد جعفر امیر محلاتی.
نویسنده و مترجم در صحنهی همایش و رونمایی کتاب حضور نداشتند ولی محمد جعفر امیرمحلاتی، استاد الهیات صلح دانشگاه اوبرلین امریکا و پژوهشگر ارشد مرکز پژوهشی مجد شیراز که کتاب فوق در مرکز پژوهشی شان چاپ و منتشر شد، به نمایندگی از مرکز پژوهشی مجد شیراز دقایقی سخن گفت.
وی در ابتدای کلامش از علی اکبر علیخانی، استاد علوم سیاسی و دبیرعلمی ششمین همایش بین المللی صلح و حل منازعه، به عنوان «مردِ صلح» یاد کرد و با بهره مندی و عاریه گیری از مصرعی از حکیم ابوالقاسم فردوسی همراه با عذرخواهی از حضرتش، صلح مدار بودن علیخانی را این گونه توصیف کرد در خطاب به ایشان: «یکی مرد صلحی به از صدهزار» عبارت و مصرعی که موجب شعف و نشاط جمع صلحی شد.
محلاتی، در باب فرهنگ شیعی گفت: «الهیات شیعی را که شما نگاه میکنید، اولین چیزی که به ذهن تان میرسد از منظر علوم سیاسی و حقوقی، میبینید که درواقع، فرهنگ شیعی، فرهنگ شفاعت است. هیچ الهیاتی در جهان اسلام به اندازه فرهنگ تشیع، شفاعت را تئوری سازی و نهادسازی نکرده است. یعنی جهان شیعی پر از نهاد شفاعت است؛ بنابراین من همیشه فکر میکردم که در بین همه کشورهای خاورمیانه، انصافا این شایسته است که ایران مهد میانجیگری در خاورمیانه باشد. برای اینکه این اتفاق بیفتد به نظرم کارهایی لازم است. همان کارهایی که شما آقای دکتر شیری فرمودید. عدالت جبرانی. همین زمینههای تئوریک شفاعتگری یا میانجیگری ایران را به نظرم فراهم میکند.
نمایندهی اسبق ایران در سازمان ملل متحد، به تفصیل و به شکل تاریخی و درعین حال، فهرست وار به دو واژهی «دوست و دوستی» پرداخت و گفت: «چندهزارسال پیش، خداوند نام بنیانگذار مذاهب ابراهیمی را «دوست» دانست. چندهزارسال بعد از او، شاخصترین فیلسوف تمدن غرب، یعنی تمدن هلنی، ارسطو گفت جامعهای که مبتنی بر دوست نیست، به عدالت نیازی نیست. اما در جامعهای که مبتنی بر عدالت است، همچنان به دوستی نیاز است. در عین حال میگفت اگر شما با همه دوستاید، شما دوستی ندارید. هزار سال پس از او، پیامبر اسلام فرمود: التودد نصف الدین؛ و امام علی فرمود: التودد نصف العقل. دوستی نیمی از عقلانیت و نیمی از دین است؛ و امام جعفر صادق فرمودند: در طول زندگی هرچه که میتوانید دوست بگیرید.، زیرا معلوم نیست چه کسی در آخرت، قدرت شفاعت دارد؛ بنابراین درست برعکس سخن ارسطو، فرمودند هرچه میتوانید دوست بگیرید. پانصد سال بعد از ایشان، مسکویه رازی گفت: ماهیت، و نه هویت انسان، براساس انس است. انسان آن موجودی است که انس میورزد. دویست سال بعد، سعدی گفت: به جای دوست گرت هر چه در جهان بخشند/ رضا مده که متاعی بود حقیر از دوست
پانصد سال بعد از سعدی، مهمترین فیلسوف دوران مدرن غرب، یعنی کانت، نیم صفحه به دوستی اختصاص داد و گفت: دوستی، چون بسیار آرمانی است، قابل دسترس نیست...» محلاتی در اهمیت و وصف دوستی ادامه داد تا رسید به خانم سیو هان تان که او نیز در رسالهی دکترایش که برای دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد در سال ۲۰۱۷ نوشت به اهمیت ممتازِ دوستی پرداخت و اعلام کرد: «چهار مکتب پوزیتیویسم فرمالیسم، ایده آلیسم حقوقی، فلسفه حقوق انتقادی و نظریه گفتوگو محور، به خاطر اینکه حق را بر خیر ترجیح میدهند، دچار بن بستاند و نمیتوانند به مشکلات و معضلات بشر امروز پاسخ بگویند. مگر اینکه ما دوستی را وارد فلسفهی حقوق کنیم.»
وی سپس به معرفی خانم سیو هان تان پرداخت و در بارهی این کتابِ «عدالت به مثابه دوستی» توضیح داد و گفت: «خانم سیو هان تان، به همین جهت، این کتاب را نوشت و جایزههای بسیاری از دانشگاه هاروارد گرفت. ایشان استاد حقوق در سنگاپور هستند. برایم جذاب بود که دیدم این کتاب، دوستی را وارد فلسفه حقوق میکند. کتابی که تجربهی فاخری است، درعین حال، کتاب بسیار مشکل و سختی هم است.»
در ادامهی کلام پژوهشگر ارشد مرکز پژوهشی مجد شیراز، عباس شیری، استاد حقوق و مفسر مکتب عدالت ترمیمی وارد شد و گفت: «من با مطالعهی کتاب عدالت به مثابه دوستی، خیلی چیزها یاد گرفتم.»
علی اکبر علیخانی، استاد علوم سیاسی و دبیر علمی ششمین همایش بین المللی صلح و حل منازعه نیز، در لحظات پایانی این همایش، در باره عدالت گفت دو نکته دارم. سپس به تشریح دو نکته اش پرداخت و گفت: «اگر عدالت باشد، صلح و دوستی هم هست. امام علی خطاب به یکی از حاکمان در یکی از ایالات فرمود: کار به عدالت کن و از ستم بپرهیز که بی عدالتی شمشیر به میان آوٓرٓد. یعنی بی عدالتی و احساس بی عدالتی موجب میشود که خشونت بروز پیدا کند. نکته دوم، جوهره و شاخص عدالت از نظر قرآن، عدالت با دوستان، هم حزبیها و همفکران یک طرف، و البته عدالت با دشمنان و مخالفان نیز طرف دیگر. در بحث سیاست هم همین است. آیه دوم قرآن هم این است که با دشمنان هم به عدالت رفتار کنید. ولا یجرمنکم شنآن قوم علی الا تعدلوا اعدلوا. هرگز دشمنی با گروهی شما را به گناه وادار نکند که به عدالت رفتار نکنید.»