
فرشاد قوشچی، دانشیار دانشگاه و روزنامه نگار یادداشتی را با عنوان «رابطه پریشان گویی بعضی روشنفکران و بندتنبان» برای دیدارنیوز ارسال کرده است که میخوانید.
دیدارنیوزـ فرشاد قوشچی: سخن گفتن از روشنفکری در ایران و روشنفکر ایرانی مبحثی جدی، دشوار و پر چالش است که متفکران زیادی در این باب نوشته و گفتهاند و کتابهایی چند منتشر کردهاند. شاید جذابترین عنوان و نه حتما واقع بینانهترین و مستدل ترینشان کتابی از جلال آل احمد با نام (در خدمت و خیانت روشنفکران) باشد.
مراد من هم در این یادداشت کوتاه وارد شدن به این مقوله دامنه دار نیست، اما از آنجا که به تازگی صحبتهای یکی از اساتید و روشنفکران دانشگاهی در میزگردی در شبکههای اجتماعی وایرال یا پخش گستردهای یافته اشارهای گذرا از منظری متفاوت به آن دارم، ایشان که خود را دراین مباحثه نخبه هم میپندارد یکی از شهرهای پرافتخار و پایدار خوزستان را در زمان حکومت پهلوی فاحشه خانه سربازان آمریکایی میداند، فارغ از این تقسیم بندیهای قبل و بعد حکومتها که چندان دقیق و صحیح نیست، محتوای صحبت نسنجیده و توهین آمیز است. همین شخص خود نخبه پندار، چند ماه قبل در برنامهای تلویزیونی با ژانری متفاوت و دور از رویکرد نظری که از او سراغ داریم به افاضاتی پرداخت.
هنگامی که نگاهی گذرا به تاریخ روشنفکری معاصر در ایران میاندازیم آنچه در یک قضاوت کلی میتوان بیان کرد این استکه برخی روشنفکران بر عقاید و آرا خود تا پایان زندگی ثابت قدم و استوار ماندهاند، بعضی به اشتباهات شان معترف شده و اذعان کردهاند و برخی نیز در شرایطی خاص موضعگیریهای متناقضی داشتهاند.
لیکن اینکه روشنفکری در شرایط عادی و فارغ از (شرایط حساس کنونی) به صحبتهایی متفاوت از آنچه تاکنون از او دیده و شنیدهایم بپردازد، احتمالا این تغییر مواضع یا لغو زبانی به مقوله بندتنبان مربوط است، البته در اینجا الزاما مراد از بندتنبان شل بودن آن بدلیل گزگ دادن دست عدهای یا گرفتاری در مخمصههای عاطفی نیست و ممکن است حرفهای بندتنبانی بدلیل تحصیل مال یا مقام و عافیت طلبی یا شاید ناشی از خستگی از ساحت روشنفکری باشد و گرنه بنظر نمیرسد دلیل دیگری بر آن بتوان یافت
به هر روی هر روشنفکری، انسانی است معمولی با دانشی افزون که درگیر روزمرگیها و مشکلات زندگی است و اسیر نیازها و احساسات، ولی باتوجه به جایگاه خود که بیشتر مورد توجه عموم است باید در گفتار، کردار و رفتار خود تامل و دقت زیادی کند، زیرا با توجه به سابقه مواضع فکری اش مدام مورد قضاوت و داوری است. جدا از اینکه همواره سوالی جدی در ارتباط با ویژگیهای روشنفکر ایرانی برایم مطرح بوده و آن اینکه: (آیا روشنفکران ایرانی آنگونه که میاندیشیدهاند، زیستهاند؟). این پرسش خود بحث مطولی است که در فرصتی دیگر به آن خواهم پرداخت.