محمد منصورنژاد، استاد دانشگاه در یادداشتی که در اختیار دیدارنیوز قرار داده، درباره مرگ تلخ و شوکآور ابراهیم نبوی، طنزنویس و فعال سیاسی ایرانی در خارج از کشور نوشته است.
دیدارنیوز _ *محمد منصورنژاد:
۱. خبر پایان دادن "ابراهیم نبوی" به زندگی خویش، تکان دهنده و نیز آزار دهنده بود. او از معدود روشنفکرانی بود که به خوبی و شیوایی به زبان مردم سخن میکرد و تلخ ترین اتفاقات روزمره را در قالب طنز و ظاهری کمیک، مینوشت و خنده تلخی را بر گونهها خلق میکرد و در این راه هزینههای قابل توجهی هم پرداخت! نگارنده در سه چهار دهه اخیر، نویسنده طنزپردازی در حد و اندازه مرحوم ابراهیم نبوی سراغ ندارد، که هم عمیقا مسایل را درک و تحلیل کند و هم به رسایی بنویسد و با دیگران ارتباط برقرار نماید.
۲. میدانیم که خودکشی، پدیده مدرنی است و محصول به ویژه نگاه نیهیلیستیک به عالم و آدم. در دوره جدید، که بشر به شدت هوشیار شده، تعریف معنادار و هدفدار از زندگی، هرگز کار سهلی نیست و چه بسا بزرگان اندیشه که در این میدان موفق و سربلند بیرون نیامدند. از دست دادن ابراهیم نبوی را از این منظر نیز میتوان به نظاره نشست.
۳. اما ابراهیم نبوی میتواند نماد روشنفکران مایوس ایرانی باشد. نمیدانم در تاریخ بلند ایران، کدام دولت و حکومتی برای مردم امیدآفرین بودند. در روزگار ما که اوضاع نابسامانتر است و نشانه اش فرار شگفت انگیز مغزهاست. چون خوش فکران و روشنفکرانی، چون ابراهیم نبوی، زودتر وخامت اوضاع را درک میکنند.
ابراهیم نبوی
اما آنچه در داستان ابراهیم نبوی خلاف عادت است، آنکه افرادی مهاجرت و به تعبیر دقیق تر، از کشور هجرت میکنند، انتظار آن است که حال خوشی بیابند و زندگی آرامتر و لذت بخش تری را تجربه کنند. اما این نویسنده سرشناس در دل جغرافیای غرب و مهد تمدن نوین، به حیاتش خاتمه داد و این نکته بسی قابل تامل و اسف انگیز است.
۴. با این همه، دور از انصاف است از ملت خوبمان در طول تاریخ نگفت، که در همیاری به یکدیگر پروندهای قطور و بسیار ستودنی دارند. میخواهم نتیجه بگیرم که هر کدام از ما در درون و یا برون مرز، ممکن است مورد بی مهری قرار گیریم، احساس تنهاییها کلافه مان کند، درد و رنجها امانمان را ببرد، مشکلات مایوسمان کند و..
اما لازم نیست در هر شرایطی فشارها را در خود بریزیم. بله، تا حدی که میتوان استقامت کرد، خصوصی ما مخصوص خودمان است. اما اگر به هر دلیلی درمانده شدیم، بلاشک فرد امینی در اطرافمان میتوانیم بیابیم، که سفره دل را نزد او بگشاییم. شک نکنیم که به ما امداد میرسانند و دست کم مشکلات را تقلیل میدهند. تحمل مرگهایی از جنس نبوی برایمان واقعا سنگین است. ما به محبت و شفقت هم وطنان خوبمان، ایمان داریم. با هم گاه درددل کنیم و به کمک هم امید، نشاط و معنایی در زندگی خلق کنیم. زندگی در صلح، صفا و آرامش حق ماست.
برای روح آن دل آزرده تازه از دست رفته، هم دعا میکنم.
هان مشو نومید، چون واقف نهای از سر غیب
دارد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور (رند شیراز)
۲۷ دی ماه ۱۴۰۳»
*استاد دانشگاه