
یدالله اسلامی در یادداشتی با عنوان «ما در جایی هستیم که برازنده نیست» به تایید صحبتهای رئیسجمهور در این زمینه پرداخت و در ستاره صبح نوشت: عربستان دروازههای پیشرفت را یکی یکی میگشاید و مردم ما دراندوه ناداری روزگار میگذرانند. فرودگاههای جهان درتسخیر هواپیماهای امارات، قطر و ترکیهاند و ما درحسرت یک پرواز ساده و ایمن گرفتار ماندهایم و فرودگاههای جهان را از پروازهای ما گرفتهاند. ما به گمان ساختن جهان، ایران را به دامن تهدید و خطر انداختهایم.
دیدارنیوز _ *یدالله اسلامی:
سخن پزشکیان درست است که میگوید جایی که هستیم برازنده ما نیست. چون نیک بنگریم درمییابیم کشورهای ریز ودرشت پیرامون ایران شتافتند وخودرا ساختند.
باپیوند خوردن با جهان و با به کاربستن دانش وتجربه وبرنامهریزی مبتنی بر خردورزی ازفرصتها بهره جستند و برای مردمان خویش رفاه وبرای سرزمین خود آبادانی به ارمغان آوردند.
اندیشه جهانی شدن که سر برآورد فرصت رونق اقتصادی وگسترش ارتباطات دبی را از شن زار به شهری جهانی تبدیل کرد. قطر پا گرفت وبالید. کشورهای همسایه از میدانهای نفت وگاز وداشتههای مشترک با ایران بهرهها بردند و بالاتر از آن به دور زدن مسیرهای تاریخی وبرتر جغرافیایی وکم هزینهتر همه چیزمارا هم به چالش کشاندند. عربستان دروازههای پیشرفت را یکی یکی میگشاید ومردم ما دراندوه ناداری روزگار میگذرانند. فرودگاههای جهان درتسخیر هواپیماهای امارات، قطر و ترکیهاند وما درحسرت یک پرواز ساده وایمن گرفتار ماندهایم وفرودگاههای جهان را از پروازهای ما گرفتهاند.
آنچه گم شد و مارا دچار سرگشتگی کرد خرد و تدبیر بود. آنچه سر برآورد وبالید شعار وهیجان بود. آنها که رانده شدند نخبگان وفرهیختگان بودند. آنها که میدان دار شدند مدعیان بی خبر از دنیا و اسیر دروهم و خیال بودند. آنچه که هست برازنده ما نیست، ولی خود کرده راهم تدبیر نیست. ما به گمان ساختن جهان، ایران را به دامن تهدید و خطر انداختهایم. پرسش این است چه کسی مسئولیت ساختن جهان عادلانه را برعهده ایران نهاده که همه فرصتها وموقعیتها وامکانات را به خطر انداخته است؟!
سخن مسعود پزشکیان باید گشودن راه بر اندیشه وخردورزی و راندن هیجان و شعار و رؤیافروشی ورشد دهنده اراده ایرانی برای ساختن سرزمین امیدها وزیباییها شود. وفاقی که از آن دم زده میشود باید به درک درست از اهمیت همبستگی ملی و گسترش گفتگو و رهایی از بسته اندیشی بیانجامد. همبستگی درسمینارها و نشستها و سخنرانیها شکل نمیگیرد. باید خرد ایرانی میداندار گردد و بسیج دانایی شکل گیرد و امید پویا گردد و همه برای ایران برپا خیزند.
آنها که میدانند بیایند و میدان بر دانائی فراخ گردد. سرمایههای مادی وانسانی گریخته از تنگناها بافرصت آزادی وامکان خلق ثروت وسازندگی ورهایی از کژ اندیشی راهی به سوی کشور پیدا خواهند کرد. باسودای صلح وسازش میدان بر سرمایهگذاریهای خارجی نیز گشوده خواهد شد. فرصتهای ازدست رفته به دست آمدنی نیستند، ولی ساختن فرصتهای تازه شدنی است.
ایران میتواند و باید شکوه و بزرگی و توسعهای را که از آن دریغ شده است به دست آورد.
ما میتوانیم اگر بخواهیم.
*روزنامه نگار