تیتر امروز

جواد امام: برخی در دولت با اجرای منویات گذشته از رای مردم انتقام می‌گیرند!/ «وفاق» با نظارت استصوابی، گزینش‌های خودی و غیرخودی و نگاه امنیتی شکل نمی‌گیرد/ با افراد، برخورد‌های امنیتی و قضائی می‌شود به اتهام اصلاح‌طلبی!
گفتگوی دیدار در برنامه «ایرانشهر» با سخنگوی جبهه اصلاحات ایران

جواد امام: برخی در دولت با اجرای منویات گذشته از رای مردم انتقام می‌گیرند!/ «وفاق» با نظارت استصوابی، گزینش‌های خودی و غیرخودی و نگاه امنیتی شکل نمی‌گیرد/ با افراد، برخورد‌های امنیتی و قضائی می‌شود به اتهام اصلاح‌طلبی!

«ایرانشهر» در هفتمین برنامه از سلسله گفتگو‌های خود با جواد امام، سخنگوی جبهه اصلاحات و دبیرکل مجمع ایثارگران به صحبت نشسته و عمده مسائل و چالش‌های روز کشور را به مورد ارزیابی قرار داده است.
ستون پنجم دشمن در لایه‌های مدیریتی نفوذ کرده/ دولت سیزدهم، ریشه ناترازی‌هاست
گفت‌وگو در برنامه دیدار اقتصادی با آرش نجفی، رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران

ستون پنجم دشمن در لایه‌های مدیریتی نفوذ کرده/ دولت سیزدهم، ریشه ناترازی‌هاست

آرش نجفی، رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران، در برنامه "گفت‌وگوی اقتصادی" دیدارنیوز، با اشاره به نفوذ برخی افراد به عنوان مدیر در لایه‌های میانی مدیریتی کشور گفت: قانون‌های بسیار خوب و مترقی...
جستاری در دینامیزم فعلی یک نظام سیاسی هیبریدی

رویارویی سرنوشت‌ساز اقتدارگرایی و توتالیتاریسم

علیرضا خوشبخت، تحلیل‌گر مسایل سیاسی یادداشتی درباره «رویارویی سرنوشت‌ساز اقتدارگرایی و توتالیتاریسم» نوشته که در دیدارنیوز می‌خوانید.

کد خبر: ۱۷۸۰۷۵
۱۰:۳۶ - ۱۴ دی ۱۴۰۳

رویارویی سرنوشت‌ساز اقتدارگرایی و توتالیتاریسم

دیدارنیوز _ *علیرضا خوشبخت:

چه چیزی این روز‌ها در صحنه سیاست ایران در جریان است؟ به نظر روز‌های سرنوشت‌ساز از راه رسیده‌اند و آن چه مشاهده می‌شود مجادله‌ای بسیار سنگین میان دو بخش از بلوک قدرت جمهوری اسلامی بر سر اساسی‌ترین مسائل است. مسئله سیاست خارجی که خود را در مسئله مذاکره مستقیم با دولت ترامپ هویدا می‌کند و مسئله آزادی‌های اجتماعی که در سرنوشت لایحه حجاب و عفاف و رویکرد حکومت در این مقوله و نیز مسئله رفع فیلترینگ هویدا شده است. جدالی که در انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری سال ۱۴۰۳ بین جلیلی و قالیباف روی داده است نه تنها تمام نشد که حالا تمام عرصه سیاست را اشغال کرده است. به نظر با ناکامی شدید متحدان ایران در منطقه از یک سو و بالا گرفتن بحران ناترازی‌ها در اقتصاد زمان تصمیمات سرنوشت‌سازی فرارسیده است. مدعای جستار حاضر آن است که این جدالی بین عنصر توتالیتر (تمامیت‌خواه) با عنصر اقتدارگرا در درون یک نظام سیاسی هیبریدی است در حالی که یک عنصر بوروکراتیک-دموکراتیک به عنوان بازیگر سوم و در ائتلاف با عنصر اقتدارگرا به ایفای نقش می‌پردازد.

پیش از این و در مقالاتی توضیح داده‌ام که نظام سیاسی ایران یک نظام سیاسی هیبریدی است. در این نوع نظام‌ها برخی عناصر دموکراتیک با برخی عناصر غیردموکراتیک در هم می‌آمیزند و سازوکار‌های منحصر به فردی هم به آن‌ها افزوده می‌شود و  حاصل ساختاری بسیار پیچیده است که نمی‌توان به سادگی آن را در دسته بندی نظام‌های سیاسی اقتدارگرا یا دموکراسی‌های ناقص یا عناوینی از این دست قرار داد. لازم به ذکر است که نظام سیاسی در این نوشتار نه به معنای صرف ساختار حقوقی که به معنای مجموعه مناسبات ساختاری به کار رفته است که نسبت اشخاص و نهاد‌های صاحب قدرت را با هم شکل می‌دهد و در نهایت محدوده اثرگذاری کنشگران را رقم می‌زند. جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام سیاسی هیبریدی از نهاد‌هایی بسیار قدرتمند و بازیگرانی صاحب حق وتو در بخش غیردموکراتیک (در معنای دموکراسی عرفی غرب) و نهاد انتخاباتی محدود، اما رقابتی در بخش دموکراتیک تشکیل شده است. البته که انتخابات و دستگاه دولت دست پایین را در مناسبات درونی نظام سیاسی دارد. دینامیزم روابط میان دو بخش نقشی کلیدی در تعیین روند کلی نظام سیاسی دارد. با این حال جستار حاضر نه بر این مجادله که بر یکی از بخش‌های  این نظام سیاسی متمرکز شده است.

آن چه در حال حاضر در جریان است نوعی مجادله میان عنصر توتالیتر با عنصر اقتدارگرا در درون نظام سیاسی است. عنصر توتالیتر با تمرکز بر ایدئولوژی اسلام‌گرایی تندرو خواستار حداکثر فشار برای سامان دادن تمام عرصه‌های اجتماع بر اساس معیار‌های ایدئولوژیک است. از این منظر اعمال فشار شدید برای تحمیل سبک پوشش بر زنان و مقابله با تمام مظاهر زندگی غربی در عرصه‌های مختلف و از جمله فیلترینگ و حذف شبکه‌های اجتماعی مجازی که به عرصه‌ای برای نمایش سبک زندگی مخالف معیار‌های ایدئولوژیک مبدل شده؛ شاه بیت خواسته‌های آنان است. از سوی دیگر مقابله حداکثری با غرب در سیاست خارجی و حتی استقبال از جنگ با اسرائیل و آمریکا هم اهمیتی حیاتی برای آن‌ها دارد. این عنصر توتالیتر را شبه نظامیان و گروه‌های سیاسی‌ای، چون جبهه پایداری و حتی گروه‌های تندروتر از آن نمایندگی می‌کنند.

در مقابل عنصر اقتدارگرا بیشتر در درون نهاد نظامی و نظامیان متمرکز است. این گروه معتقد به سهل‌گیری بیشتر در اعمال ایدئولوژی اسلامی در مورد سبک زندگی گروه‌های مختلف اجتماعی است. در مورد رابطه با غرب هم ضمن تاکید بر منازعه در سطح کلان، بر نوعی واقع‌گرایی و مدیریت کلی تنش تاکید دارد. از این منظر این گروه توسعه اقتصادی و حل بحران شدید اقتصادی اجتماعی در شرایط فعلی بر منازعه در عرصه سیاست خارجی و نزاع با گروه‌های اجتماعی مختلف بر سر اعمال معیار‌های ایدئولوژیک اولویت دارد. همین عنصر اقتدارگراست که در شرایط فعلی با عنصر بروکراتیک-دموکراتیک موسوم به اصلاح‌طلبان که اینک در بخش دموکراتیک نظام سیاسی مستقر است ائتلاف کرده است. کافی است تئوری دولت‌های اقتدارگرای بوروکراتیک گیلرمو اودانل را به یاد داشته باشیم تا روشن شود که اساسا بوروکراسی یا آن چنان که مسعود پزشکیان تاکید دارد «کارشناسی» می‌تواند عامل پیوند میان این دو عنصر نظام سیاسی باشد.

اما چرا به جای به کارگیری مفهوم منازعه میان دو طیف سیاسی در درون بلوک قدرت از واژه‌های عنصر توتالتیر و عنصر اقتدارگرا در این جستار بهره گرفته شده است؟ به گمان نگارنده این سطور این دو عنصر نه تنها دو طیف سیاسی که دو جزء ساختاری در نظام سیاسی ایران به عنوان یک نظام سیاسی هیبریدی است که پیشینه تاریخی، نهاد‌های تبلوریافته و البته نمایندگان سیاسی فردی و جمعی دارد.

در طول تاریخ جمهوری اسلامی این دو عنصر توتالیتر و اقتدارگرا معمولا در حال مجادله‌ای پنهان و آشکار با هم بوده‌اند. هر چند نمایندگان سیاسی آن‌ها به تناوب عوض شده است. به عنوان مثال در ابتدای دهه هفتاد خورشیدی دولت هاشمی رفسنجانی نماینده عنصر اقتدارگرا بود و با بخش تندروی جناح راست به عنوان نماینده عنصر توتالیتر درگیر بود. نیرو‌های سیاسی نماینده عنصر اقتدارگرایی در آن زمان در گذر تحولات سیاسی و دینامیزم درونی نظام سیاسی به تدریج راه دیگری در پیش گرفتند، اما عنصر اقتدارگرایی در درون نظام سیاسی هیبریدی نمایندگان دیگری یافت. یکدست شدن بلوک قدرت به دنبال اخراج کامل اصلاح‌طلبان در سال ۱۴۰۰ که نه تنها بحران‌های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی را حل نکرد، بلکه منجر به تشدید آن‌ها شد و البته فشار سیاسی شدید ناشی از جبنش مهسا که وجوه توتالیتر نظام سیاسی را هدف گرفته بود، در ۳ سال اخیر باعث شد که جدال میان دو عنصر توتالیتر و اقتدارگرا به حد غایی خود برسد.

اینک تناقض میان آن‌ها به دلیل تغییر شرایط اجتماعی ایران، کاهش بسیار شدید منابع اقتصادی و تغییر چشم‌گیر محیط ژئوپلتیک به مرحله نهایی رسیده است؛ آن چنان که یکی باید به نفع دیگری کنار رود یا حداقل به حالت تعلیق درآید.

کنش و واکنش میان دو عنصر توتالیتر و اقتدارگرا و ائتلاف میان عنصر اقتدارگرا با عنصر بورکراتیک-دموکراتیک احتمالا مهم‌ترین متغیر سیاست داخلی است که بر سرنوشت ایران در سال‌های آتی تاثیری به سزا خواهد داشت.  

*تحلیل‌گر مسایل سیاسی

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی