عوامالملک این هفته در نامه خود به حضرت مسعود، هیچچیزی را از قلم نینداخته و از بازی استقلالیها زیر بارش بطری تا ماجرای پاول و کلنگ بوشهری را یادآوری کرده است.
دیدارنیوز ـ عوام الملک:
رییس محترم خواصالدوله، حضرت آقای مسعود، دامت انتصاباته و انتصابات معاونه محمدرضا.
سلام علیکم.
امشب که عوامالنسا کاغذ جوهر و قلمدان را برایم آورد تا بساط نامهنویسی به آن حضرت را جلویم پهن کنم یک چشمم به مسابقه فوتبال بین دو گروه همنام در اهواز بود. هر دو گروه مدعی بودند که استقلال هستند و گویا فکر میکردند استقلال هم دارند، اما در ظاهر هیچکدامشان استادیوم ندارند. برای همین هم مدام در استادیومهای عاریهای بازی میکنند. مهمتر از اسم و رسم این گروهها عوامی بودند که برای تماشای مسابقه فوتبال به استادیوم رفته بودند. فکر میکنم مسوولان استادیوم برای تامین هزینههای نگهداری از مکانشان، مثل آن استادیوم آلمانی که در تلویزیون بودجهبگیر گفتند لولهکشی مشروبات الکلی دارد، یک خط تولید بطری آب معدنی زیر ورزشگاه راه انداخته بودند تا با کمک عوام، در طول مسابقه بطری هم پر بکنند و ضایعاتشان را هم به سمت زمین بازی پرتاب کنند. خیلی صحنههای زیبایی بود. استقلالیها با اینکه استادیوم نداشتند، اما عوضش امنیت داشتند. اصلا فضای استادیوم به یک وضعی، تجلی همان وفاق ملی بود که تو میگویی.
از اینها که بگذریم میدانم که خبر دستگیری پاول، بنیانگذار پیامرسان صهیونیستی و خطرناک تلگرام در فرانسه را شنیدی و احتمالا به عباس گفتی در جهت دفاع از آزادی بیان با امانوئل تماس بگیرد و شرایط رفع حبسش را فراهم کند. چون دیدم که تلویزیون بودجهبگیر خودمان هم با اینکه دل خوشی از تلگرام ندارد و معتقد است یک بار فیلتر کافی نیست و باید روزی یک بار فیلترش کنند نگران دستگیری پاول بود. واقعا هم فشارهایی که غربیها به اهالی جراید و مطبوعات و فعالان حوزههای غیردولتی میآورند خیلی زیاد است. به نظرم حالا که پاول آزاد شده پیشنهاد بدهید بیاید در ایران زندگی کند. درست است که تلگرامش فیلتر است و البته باید برای ادای پارهای توضیحات پاسپورتش را در فرودگاه تحویل امنیهها بدهد و به اماکن امن مراجعه کند. اما پس از طی مراحل اداری میتواند همینجا بماند و زندگی کند و یک پیامرسان جدید و بومی راه بیندازد. بودجهاش هم که بحمدالله موجود است. به نظرم اسم پیامرسانش را در اعتراض به نقض آزادی بیان در غرب بگذارد "نه خیر".
خبر معافیت آقازاده علی، رییس خواصالدوله کهگیلویه و بویراحمد را هم خواندم. غصه خوردم و از این حجم زحمتی که ما عوام برای شما خواص در زندگیهایتان درست میکنیم خجالت کشیدم. علی با اینکه کسالت دارد و مدام باید آقازادهاش کنارش باشد که دواهایش را فراموش نکند و استفاده کند ریاست خواصالدوله آن ولایت را بر عهده گرفته که مشکلات عوام منطقه را حل کند. واقعا ما با چه زبانی باید از خواص تشکر کنیم. به نظرم معافیت کافی نیست. بهتر است آقازاده علی را به عنوان قائممقام رییس خواصالدوله ولایت منصوب کنی که هم مواظب ابوی باشد و هم چرخه خواص بودن در خاندانشان استمرار پیدا کند.
راستی، آقا مسعود! صحبت آقازادههای خواص شد یاد یوسف خودت افتادم. نمیدانم مواظبش هستی یا نه. اما حدس میزنم از وقتی رییس خواصالدولهها شدهای کمتر فرصت رسیدگی به امورش را داری و طفلک تحت تاثیر هیجانات عهد شباب در حال پیدا کردن دوست و رفقای جدیدیست که لزوما ممکن است خیلی مناسب هم نباشند. چون شنیدم عدهای دورهاش کردهاند و گفتهاند ما افراد منورالفکریم و بیا با ما دوست باش و برویم جایی که لاکپشتها پرواز میکنند و نهنگها فوتبال بازی میکنند و یوسف جان هم تا به خودش بیاید وسط یک تعداد قلیان نشسته بوده. آقا مسعود! خلاصه که حواست به یوسف باشد. چون این نوع رفاقتهای شباب هم برای خودش خوب نیست و هم باعث بدنامی منورالفکرهای واقعی میشود.
امروز صبح خبر کلنگ زدن احمد، رییس خواصالدوله بوشهر و مصدوم شدن ضرغام، از خواصالدولههای بوشهر را هم خواندم. البته اینکه کلنگ از آسمان افتاده و نشکسته نشاندهنده کیفیت خوب کلنگهای مورد استفاده از سوی خواص برای آباد کردن کشور است. به نظرم لازم است به اسکندر بگویی همه این روسای خواصالدولههای عصر ابراهیم که اینقدر جدی مشغول خدمت کردن به ما عوام هستند را سر جایشان نگه دارد.
آن حرفهایی هم که راجع به برگرداندن اخراجیها و تعلیقیهای دانشگاهها زدی خیلی خوب بود. دستت درد نکند. آن کارهایی هم که نظمیهها در لاهیجان و خواصالرعایا با رخشان و دخترش، باران کردند لابد خیلی خوب است و وفاق ملی را بیشتر میکند. ما که جرات و دسترسی نداریم، ولی خودت به غلامرضا و غلامحسین بگو.
در ضمن به طرفداران تیفوسیات هم این نامه را نشان بده و بگو عوامالملک فقط انتقاد نمیکند. تشکر هم میکند. زیاده عرضی نیست.
حضرت عوامالملک
طهران بدون کهربا
پنجشنبه، هشت شهریور سنه یکهزار و چهارصد و سه شمسی