هفته گذشته در حمله هوایی اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه، سه ژنرال نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و چهار افسر دیگر ایرانی کشته شدند.
دیدارنیوزـ گروه بین الملل: این مطلب را با ترجمه اختصاصی دیدار بخوانید با این توضیح که لزوما مطالب درج شده در این مقاله مورد تایید دیدار نیست و تنها جهت اطلاع خوانندگان منتشر شده است.
منبع: اندیشکده آمریکایی RAND
نویسنده: میشل گریشِی، محقق ارشد امور سیاست در موسسه رند، با تمرکز بر امور ایران، جنوب آسیا، سیاست خارجی روسیه، راهبرد نظامی و قوانین بینالملل
مترجم: حمید رضا بابایی
هفته گذشته در حمله هوایی اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه، سه ژنرال نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و چهار افسر دیگر ایرانی کشته شدند. انتظار میرود ایران تا روزها و یا هفتههای آینده، به اقدام تلافیجویانه متوسل شود. آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران تاکید کرده است که اسرائیل "تنبیه خواهد شد" و "بابت این جنایت پیشمان میشود". ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری اسلامی ایران نیز گفته است این حمله "بدون پاسخ نخواهد ماند."
اکنون، نگرانی شدید از این بابت وجود دارد که این حوادث به تشدید جنگ اسرائیل-حماس منجر شده، به بروز مناقشهای گستردهتر در منطقه و حتی تقابل احتمالی مستقیم میان ایران و اسرائیل بینجامد. همواره گفته میشود که مسکو از بروز آشوب در خاورمیانه بهره میبرد، زیرا در این صورت توجه غرب از اوکراین و تلاش برای حمایت تسلیحاتی از آن، به مسایل دیگر منحرف خواهد شد. با این وجود اگر مناقشه اسرائیل و حماس به بروز جنگی گستردهتر منجر شود، مسکو چیزهای زیادی از دست خواهد داد.
در یک دهه گذشته، روسیه تلاش کرده است عمدتا با استفاده از مناقشات منطقهای، نفوذ خود را در این محدوده جغرافیایی تقویت کند. این امر، اما در تحولات لیبی و سوریه به چشم نیامد. روسیه با بهرهگیری از جنگهای داخلی لیبی، برای خود جای پایی در این کشور بنا کرد. دخالت مسکو در سوریه نیز، مانع از سقوط قریبالوقوع دولت بشار اسد، رئیس جمهور این کشور در سال ۲۰۱۵ شد.
روسیه پس از آن، نفوذ خود را در سوریه گسترش داد: حضور دایمی در پایگاههای نظامی طرطوس و حمیمیم سوریه. به دنبال خروج نیروهای آمریکایی از سوریه در سال ۲۰۱۹، روسیه برای پُرکردن این خلاء، سریعا پیشگام شد و به یاری نیروهای دولتی سوریه شتافت تا کنترل شمال شرق این کشور را مجددا در دست گیرند. در همان سال، روسیه با مصر مانور مشترک دریایی برگزار کرد. ساخت یک نیروگاه اتمی روسی در مصر در اوایل همین سال، نشانی بود از تداوم گسترش روبط میان دو کشور.
روسیه از بیثباتی در سوریه و لیبی بهره برد تا خود را به عنوان تضمین کننده امنیت در منطقه به رخ بکشد. با این حال اگر دامنه جنگ اسرائیل-حماس گسترش یابد، منافع مشابه عاید مسکو نخواهد شد. یک دلیل این امر، از مشغولیت ذهنی روسیه به تهاجم آن به اوکراین ناشی شده است. اکتبر گذشته، به دنبال اقدام ارتش جمهوری آذربایجان در کنترل منطقه ارمنی نشین ناگورنو قرهباغ، روسیه که درگیر جنگ اوکراین بود، از دخالت نظامی در حمایت از متحد سابق خود – ارمنستان - بازماند. این امر بیانگر آن است که روسیه برای اقدام به عنوان یک نیروی ثبات آفرین در حوزه شوروی سابق، از ظریفیت لازم برخوردار نیست، چه رسد به حضور در خاورمیانه.
علایم دیگر نیز حاکی است شدت نفوذ روسیه در خاورمیانه، احتمالا رو به افول است. گسترش روابط ایران و روسیه شاید حاوی سرنخهایی باشد از آینده وضعیت روسیه در منطقه. از آغاز تهاجم روسیه به اوکراین در دو سال گذشته تاکنون، روسیه حجم مشارکتهایش را با ایران افزایش داده است. در این مدت مسکو به دنبال همکاریهای بیشتر دفاعی و اقتصادی با تهران بوده است. از طرف دیگر، ایران برای روسیه به منبعی مهم برای تامین نیازهای نظامی تبدیل شده به گونهای که سیستمهای پهبادی، موشکهای بالستیک و هواپیماهای جنگنده در اختیار مسکو قرار داده است. ارتباط نزدیکتر با ایران همچنین توانایی روسیه را برای تاب آوردن در مقابل تحریمهای بینالمللی افزایش داده است.
دوستی رو به گسترش مسکو با تهران، شاید بیانگر آن باشد که روسیه همچنان نفوذی پرقدرت در خاورمیانه خواهد داشت. البته این امر میتواند مفهوم عکس نیز داشته باشد: روسیه شاید دریابد که نقش آیندهاش در منطقه به حمایت ایرانی متکی است که روز به روز قدرتمندتر میشود. روسیه برای رسیدن به اهداف راهبردی و درازمدت خود در خاورمیانه، باید به فکر پایه گذاری روابط نزدیک و کارآمد با تهران باشد.