گزارش میدانی روایی خبرنگار دیدارنیوز از یک کارآفرین مالباخته در حاشیه همایش دیدبان شفافیت و عدالت.
دیدارنیوز ـ مسعود پیوسته: روز پنج شنبه ۱۷ اسفندماه در همایش شفافیت و عدالت، که در شهرک غرب، بلواردریا و در مجتمع آموزشی فرهنگی معلم برگزارشد، هنگام سخنرانی سردار حسین رحیمی (رئیس پلیس امنیت اقتصادی) صدا و سلام بلند ِغیرمتعارفی از سمت مدخل ورودی سالن شنیده شد:»! سلام سردار رحیمی «سردار نگاهش به منبع صدا رفت و جمعیت هم برگشتند تا ببینند کیست که در وسط سخنرانی، رعایت جلسه را نکرده و در حال پاره کردنِ رشتهی سخنِ سخنران است!
به نظر آمد همدیگر را میشناسند. مرد تازه وارد، همسن و سال سردار رحیمی بود.
تنها واکنش رحیمی این بود: «سلام همشهری! بفرمایید بنشینید و وقت جلسه را نگیرید.»
مرد میانسال که صدایش شبیه صدای زنده یاد خسرو شکیبایی بود، آرام گرفت و پوشهی مدارک به دست، کنارم نشست.
بزودی معلوم شد از مالباختگانِ دادخواه است که به سازمان دیدهبان شفافیت و عدالتِ احمد توکلی پناه آورده است.
در زنگ تنفسِ همایش، پوشهی مدارک دادخواهی اش رو گشود و با بادی لنگوئجی پررنگ، به کیستی و چیستی اش پرداخت.
جانبازِ کارآفرینِ برآمده از جهادسازندگی سابق که پیشتر در سالهای جنگ، فرمانده مهندسی رزمی تیپ ۴۲ ابوذر بود و در سالهای دهه هشتاد و نیمهی اول دهه نود، در بخش خصوصی فعال بود و در حال تحقق ایده و آرمانهای پدر صنعت موشکی «شهید حسن طهرانی مقدم» در جاجرمِ خراسان شمالی.
مجید قاسمی فیضآبادی مدیرعامل شرکت آلومینای جاجرم (واقع در خراسان شمالی) که پودر آلومینیوم تولید میکرده که پس از بازداشت ۸۵۱ روزهاش از سال ۹۷ در دستی پوشهی اوراق دادخواهیاش و در دست دیگر عصا، باصدای بلند در جست و جوی نجات و استرداد اموالش است که از سوی مقامات قضایی ضبط شده است.
گنگی ماجرا، از این جا است که واقعا چه اتفاقی در سالهای نخست دهه نود در شرکت تحت مدیرتش رخ نموده است؟ آنگونه که خودش میگوید، شخصی به نام امیر مقدم (از اهالی رسانهای دولت وقت) سر از فرانسه در میآورد و دردِ دلی با رویترز میکند که حکایت از انجام کار مخفیانهی تولید پودر آلومینیم در جاجرم با هدف سوخت موشک دارد و بلافاصله با تعقیب مسئولان قضائی وقت، سر وقت مجید قاسمی فیض آبادی، برادرش، پرسنل و همکاران و خدم و حَشَمَش میروند و به جرائم اختلاس و ارتشاء و ... بازداشت میشوند و خود مدیر عامل (قاسمی) تا آستانهی حکم اعدام پیش میرود، ولی پس از ۸۵۱ روز بازداشت؛ و از روز آزادی، پیگیر حق و حقوقش شد و توانست احکام پیشتر صادره را برگرداند و حمایت دفتر مرکزی حراست دیوان محاسبات کشور و البته نگاه نجات بخش احمد توکلی رئیس دیده بان شفافیت و عدالت را پشت سرش داشته باشد.
این کارآفرین ملی مالباخته، پیشتر در نامهای خطاب به رئیس بازرسی ویژهی قوه قضائیه نوشته است: «اینجانب مجید قاسمی فیض آبادی، نه برگی جعل، نه ریالی اختلاس و نه ظرفی را برای پولشویی قراردادهام بلکه شرکت آلومینای ایران را طی سه سال مدیریت خصوصی از وضعیت فلاکت بار گذشته نجات داده و درآمد سالیانهی آن را طی سه سال به پنج برابر افزایش داده و با جبران زیان انباشته و ۴۵۰ میلیارد تومن سود در طول دوره تحریمهای ظالمانه از بهترین شرکتهای بزرگ خصوصی و غیر دولتی قراردادهام و نیز احدی از متهمین باقی مانده در کیفرخواست حتی مرتکب تخلف اداری نیز نشده اند...»
چرا صراحت در پاسخگویی مسئولان حاضر قوه قضائیه به طرح دعواهایی این چنینی، این قدر طول کشیده است؟! و دادخواه را معطل و در بلاتکلیفی قرارداده است؟!
بخصوص که شواهد و مدارک این «زندگی باخته»، تامل برانگیز است و جای دقت، توجه و بررسی حرفهای، حقوقی، انسانی و اسلامی دارد.