تیتر امروز

جنگی فراگیر یا توافق آتش‌بس/ تصویب بودجه ۱۴۰۴ و سیل اعتراضات/ آزادی ریجستری گوشی‌های آیفون
مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

جنگی فراگیر یا توافق آتش‌بس/ تصویب بودجه ۱۴۰۴ و سیل اعتراضات/ آزادی ریجستری گوشی‌های آیفون

این چهل و دومین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
بخارایی:در قرن ۲۱، جنگ برای نجنگیدن است/ متولی: آقای بخارایی! شما باید موضع تان را صریحا اعلام کنید
گزارش اختصاصی دیدار از مناظره ای در دانشگاه امام صادق

بخارایی:در قرن ۲۱، جنگ برای نجنگیدن است/ متولی: آقای بخارایی! شما باید موضع تان را صریحا اعلام کنید

بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق، مناظره‌ای را با عنوان «نزاع ایران و اسرائیل تا کجا باید ادامه داشته باشد؟» با حضور سید علی متولی، دکترای علوم سیاسی و مدیر موسسه علم و سیاست اشراق و احمد بخارایی...
همسایه‌ها روز به روز پیشرفت می‌کنند و وضعیت ما به‌طور فزاینده رو به وخامت می‌رود

یک ایران، حسرت بی‌پایان ...!

ابراهیم فاطمی در مطلبی با عنوان «یک ایران حسرت بی‌پایان ...» در روزنامه توسعه ایرانی نوشت: «سفر رونالدو به ایران، باعث شد تا بار دیگر، یاد نداشته‌هایمان بیافتیم؛ این چه چمنی است که داریم؟ این چه امکاناتی است که داریم و باید دست‌مان را جلوی دیگران دراز کنیم که امکانات به ما بدهند؟ این چه استادیومی است که ما داریم؟ و ...»

کد خبر: ۱۵۶۱۲۷
۱۰:۴۴ - ۰۱ مهر ۱۴۰۲

یک ایران، حسرت بی‌پایان ...!

دیدارنیوز: «در حالی که همسایه‌ها روز به روز پیشرفت می‌کنند، وضعیت ایران به‌طور فزاینده رو به وخامت می‌رود.»

ابراهیم فاطمی در روزنامه توسعه ایرانی نوشت: چیزی که آدم را می‌کشد سختی نیست، حسرت است. این تازه مربوط به زندگی فردی اوست. جیم ران، از بزرگان توسعه فردی در آمریکا، زمانی می‌گفت «شما چه بخواهید انضباط فردی را رعایت کنید و به موفقیت برسید و چه آن را رعایت نکنید، در هر دو حال باید رنج بکشید؛ رنج اولی رنج انضباط روزانه است و رنج بعدی، رنج حسرت و پشیمانی». البته او اشاره می‌کند که «اولی به گِرَم است و دومی، به تُن». یعنی که رنج حسرت‌ها به شدت ویران‌کننده است؛ حسرت کار‌هایی که می‌توانستیم و انجام ندادیم و حالا داریم نتایج انجام ندادن‌شان را تحمل می‌کنیم. حالا ماجرای ما ایرانی‌ها هم چنین است؛ مدام داریم با حسرت و حسرت و حسرت زندگی می‌کنیم. روزی نیست که در شبکه‌های اجتماعی، تصویر و گزارشی از خودمان و دیگران منتشر نشده و با مقایسه، داغ این حسرت‌ها تازه نشود؛ حسرت این‌که چه می‌توانستیم باشیم و چه هستیم. زندگی امروز ما ایرانی‌ها، با حسرت عجین شده است...

رونالدو و حسرت‌های ما

تازه‌ترین حسرتی که هنوز هم داغ است، سفر رونالدو و النصر به ایران بود. تا قبل از این‌که رونالدو به تیم النصر عربستان سعودی بپیوندد، بیشتر مردم و مخاطبان ورزش اساسا فرق الاتحاد و النصر و ... را نمی‌دانستند و فقط الهلال را از سعودی‌ها می‌شناختند. حالا النصر را همه جای دنیا می‌شناسند. سفر رونالدو به ایران، باعث شد تا بار دیگر، یاد نداشته‌هایمان بیافتیم؛ این چه چمنی است که داریم؟ این چه امکاناتی است که داریم و باید دست‌مان را جلوی دیگران دراز کنیم که امکانات به ما بدهند؟ این چه استادیومی است که ما داریم؟ و .... کار به جایی رسید که حتی گزارشگر سعودی، با دیدن چمن آزادی ما را به سخره گرفت!

جام جهانی قطر و حسرت‌هایی دیگر

حالا که بحث فوتبال تازه است، بد نیست کمی هم به گذشته برگردیم؛ به جام جهانی قطر. همه ما ایرانی‌ها البته پیگیر این جام جهانی بودیم؛ چرا که ایران در آن بازی می‌کرد. اما از سوی دیگر، وقتی داشتیم به قطر فسقلی! نگاه می‌کردیم و این‌که همه دنیا روی این کشور تمرکز کرده، حسابی حرص می‌خوردیم و حسرت می‌کشیدیم. واقعا قطر چطور به برند خود را این چنین رشد داد؟ و آن وقت ما تازه دلخوش و در رویای این بودیم که قبول کنند، جزیره کیش را در اختیار برخی تیم‌ها برای تمرین و استراحت بگذاریم؟ آرزویی که عاقبت محقق نشد. واقعا حسرت تلخی بود.

پرواز برای همیشه

یکی از حسرت‌های همیشگی ایرانیان، مهاجرت‌های نخبگان است؛ نخبگانی که حالا برای خودشان کسی شده‌اند یا در مسیر شکوفایی هستند. تصاویر یاسمین مقبلی، فضانورد ایرانی ناسا، داغ‌ها را دوباره تازه کرد و در ایران، شهروندان و طرفداران قدرت را حسابی به جان هم انداخت. از سوی دیگر، عکس جدیدی که از فرودگاه امام منتشر و اشاره شد که ۱۳ نخبه دانشگاه شریف در یک پرواز از ایران رفته‌اند! البته این خبر کمی جرح و تعدیل شد، ولی باز هم از تلخی ماجرا چیزی نکاست. عکس‌های رضا رشیدپور از فرودگاه امام و مقایسه آن با فرودگاه‌های سطح یک منطقه و اشاره به این‌که فرودگاه‌ها دروازه ورودی هر کشوری هستند و نباید وضعیت ما چنین باشد، باز هم حسرت‌مان را سنگین‌تر کرد.

کیش و مات شدیم

«تصویری که امروز در شبکه‌های اجتماعی وایرال شده، عکس بی‌نهایت غم‌انگیزی است. دو ورزشکار ایرانی زیر پرچم دو کشور دیگر مشغول رقابت در مسابقات جهانی شطرنج هستند؛ آتوسا پورکاشیان برای آمریکا و میترا حجازی‌پور برای فرانسه. خبر را چه کسی استوری کرده؟ سارا خادم‌الشریعه از اسپانیا». این هم یکی از توئیت‌هایی بود که در روز‌های اخیر نگاشته شد؛ شطرنج، رقابتی بود که در روز‌های گذشته حسابی به نداشته‌هامان را یادآوری کرد. همان‌طور که خادم‌الشریعه نوشته بود، تماشای رقابت استادان بزرگ شطرنج ایرانی در کسوت و لباس کشور‌های دیگر، واقعا غم‌انگیز بود؛ غمی که همه ایران احساسش کردند و حسرت نبودن این بزرگان را خوردند.

حتی طالبان؟

از حسرت‌های همیشگی دیگر ما که این روز‌ها حسابی با آن درگیر هستیم، حسرت‌های اقتصادی است. از یک طرف ته جیب‌مان خالی است و به زحمت می‌توانیم هزینه‌ها را مدیریت کنیم. از سوی دیگر مشخص نیست که دولت و حاکمیت چه ایده‌ای برای توسعه و رشد اقتصادی ما دارند. از دیگر سو، مشاهده می‌کنیم که کشور‌های همسایه، دارند با چه شتابی پیش می‌روند. تلخند ماجرا، این‌جاست که بهمن هدایتی، از کاربران شاخص توئیتر، نوشته بود که در آینده، این رشد اقتصادی افغانستان طالبان است که ما را حسابی به هم خواهد ریخت!

بی‌نصیب از اقبال جهان به خاورمیانه

و اما چیزی که حسرت‌های ما ایرانی‌ها را تازه‌تر می‌کند، آن است که دریابیم خاورمیانه و به طور مشخص بخش جنوبی خلیج فارس، در آینده، مقصد بزرگترین حرکت پولی جهان خواهد بود؛ اتفاقی که همین حالا هم افتاده است. اخیرا نکته‌هایی از بن سلمان، که حالا همه‌کاره عربستان است، منتشر شد که گفته بود او رویایی دارد و دوست دارد قبل از مرگش، خاورمیانه را تبدیل به اروپایی دیگر کند. البته بعد‌ها اشاره شد که این گفته‌ها مربوط پنج سال پیش بوده؛ اما باز هم تفاوتی در ماجرا ایجاد نکرد. عربستان سعودی، امارات، قطر و عمان، رشد سریعی در پیش گرفته‌اند و در حال گذر از کشور‌های دیگر منطقه هستند.

این مسافران؛ ما جاماندگان

چندی پیش گزارش مکتوب محمود سریع‌القلم، نام‌آشناترین متخصص توسعه در ایران، از حضورش در اجلاس داووس ۲۰۲۳ نیز، در این مورد داغ دل‌مان را تازه کرد. او در گزارش مکتوب خود نوشت: «در کنار سخنان بسیار شمرده رهبران آلمان و چین، سه کشور در داوس ۲۰۲۳ بسیار درخشیدند: هند، عربستان و امارات... عربستان و امارات با صد‌ها پروژه مشترک با آمریکا، اروپا، چین و کره جنوبی در حال مدرنیزه کردن، دیجیتالی کردن، صرفه جویی در مصرف انرژی و طرح‌های تولیدی اشتغال زا در مسیر تحولات عظیم اقتصادی، ثروت‌یابی و کسب رضایت شهروندان خود هستند.» سریع‌القلم همچنین در گفتار‌های دیگر خود، به صندوق‌های ذخیره ارزی و سرمایه‌گذاری امارات و عربستان و ... هم اشاراتی داشته؛ رقم‌هایی بالای هزار میلیارد دلار که هوش از سرمان می‌پراند. واقعا چرا حسرت نخوریم؟ خاصه وقتی که رسانه‌های معتبر جهان، از یکی از بزرگترین جریان‌های پولی و اقتصادی جهان که به سمت خاورمیانه در حال حرکت است، صحبت کرده و می‌کنند.

معلم‌هایی با ماشین‌های شیک

پیرو توسعه و رفاه کشور‌های جنوبی خلیج فارس، چندی پیش دو عکس و کلیپ هم پخش شد که در فضای مجازی، حسابی سر و صدا به پا کرد. عکس اول مربوط به خانه‌هایی ویلایی برای شهروندان اماراتی بود که حقوق‌شان پایین بود و نمی‌توانستند خانه تهیه کنند. عکس دوم هم، ماشین‌های آخرین سیستم آموزگاران ابتدایی کشور عمان را نشان می‌داد؛ ماشینی که حتی پولدار‌های ما هم به زحمت سوارشان می‌شوند. برخی از کاربران توئیتر، مقایسه‌هایی بین وضعیت آموزگاران ما و عمان داشتند که حسابی باعث تأثر و تأسف بود.

عمله و مستعمره دیگران خواهیم شد

اتفاق دیگری که باعث تأسف شدید ما شد، صحبت‌های مهدی غضنفری، رئیس صندوق توسعه ملی و وزیر صمت دولت محمود احمدی‌نژاد بود که در همین روزنامه نیز منعکس شد: «.. ایران هر روز فاصله معناداری از همسایگان منطقه‌ای خود در جنبه‌های گوناگون توسعه پیدا می‌کند؛ فاصله‌ای که نه فقط با عربستان، بلکه با امارات، ترکیه، عمان، قطر و بسیاری دیگر از کشور‌های دور و بر در حال زیاد شدن است.» تا جایی که رئیس صندوق توسعه ملی با هشدار درباره آن، از خطر «مستعمره» همسایگان شدن سخن می‌گوید. او اشاره می‌کند که در عصر حاضر علاوه بر نیروی نظامی مجهز و سازوبرگ نظامی به‌روز، توسعه اقتصادی با رشد بالا نیز از مولفه‌های اقتدار ملی است. سپس ادامه می‌دهد: «اگر اقتدار را تک‌مولفه‌ای ببینیم و یا تعداد مولفه‌هایی که برای اقتدار زیر نظر مقامات کشور پیش می‌رود، دو سه مولفه باشد و در بین آن مولفه‌ها، اقتصاد نباشد؛ ممکن است کشور‌های همسایه یا دیگران نوعی از استعمار جدید را رقم بزنند.»

غضنفری در شرح این استعمار جدید توضیح می‌دهد: «این کشورها، چون درآمد‌های سرشار دارند، می‌توانند حقوق‌های بالا بدهند و رفاه زیادی ایجاد کرده‌اند، به تدریج ما را از نیروی انسانی و فرصت‌هامان تخلیه خواهند کرد. این یعنی هاب هوایی، زمینی، لجستیک و اینترنت کشور‌های همسایه باشند، اطراف ما انواع خطوط راه آهن و خطوط نفت و گاز احداث شود و کلا تلاش کنند که ایران را به جزیره‌ای خالی از این فرصت‌ها تبدیل کنند.» «توسعه ایرانی» نقبی هم به اظهارات محمد فاضلی، جامعه‌شناس زده بود که می‌گفت با این وضعیت احتمالا ایران به زودی از نقشه جهان حذف خواهد شد؛ نه به صورت فیزیکی، بلکه به این معنا که دیگر بود و نبودش برای دیگران معنایی ندارد.

سیاهه این حسرت‌های بی‌پایان

حسرت‌های ما ایرانی‌ها ظاهرا پایانی ندارد: وضعیت پاسپورت ایرانی، وضعیت خودرو‌های ما، وضعیت برخورد با نخبگانی که در درون کشور حضور دارند، وضعیت سبد غذایی شهروندان، وضعیت استان‌هایی، چون سیستان و بلوچستان و خوزستان و ... که حتی در آن‌ها دانش‌آموزانی پابرهنه را مشاهده می‌کنیم و .... شهروندان وقتی این‌ها را در کنار توسعه و رفاه همسایه‌ها، حالا اگر نگوییم کشور‌های درجه یک دنیا، قرار می‌دهند، طبیعی است که جز حسرت، چیزی برداشت نمی‌کنند. آن هم در حالی که از سوی مدیران و مسئولان، نه ایده‌ای درست و حسابی و نه چشم‌انداز و برنامه‌ای که امید ایجاد کند، دیده می‌شود. این روز‌ها زمامداران دائما در حال حرف‌درمانی هستند و مردم درگیر حسرت‌ها؛ حسرت‌هایی که بیشتر و بیشتر می‌شوند و تمامی نخواهند داشت؛ این حسرت‌ها، بیشتر از هر چیزی روح و روان آدمی را به هم می‌ریزند.»

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی