تیتر امروز

رحمن قهرمان پور: دانشگاه نقش مهمی در جهت‌دهی افکار عمومی آمریکا دارند/ طولانی شدن جنگ غزه یکی از دلایل اعتراضات در آمریکا است
بررسی اعتراضات ضد اسرائیلی دانشگاه‌های آمریکا در گفت‌وگو با یک کارشناس بین‌الملل

رحمن قهرمان پور: دانشگاه نقش مهمی در جهت‌دهی افکار عمومی آمریکا دارند/ طولانی شدن جنگ غزه یکی از دلایل اعتراضات در آمریکا است

تظاهرات دانشجویان و اساتید چندین دانشگاه در سراسر آمریکا در اعتراض به جنایات اسرائیل علیه مردم غزه، بهانه گفت‌وگوی دیدارنیوز با رحمن قهرمان‌پور کارشناس مسائل بین‌الملل بود.
کارشناس مسائل شبه قاره در گفت‌وگو با دیدار مطرح کرد

طالبان می‌خواهد آب هیرمند را به ایران بفروشد/ اشرف غنی گفته بود ایران در ازای آب، نفت بدهد

رها کردن آب هیرمند در زمین‌های کشت خشخاش به جای تامین حقابه ایران تنها یک پیام از سوی طالبان برای ایران دارد، آن‌ها قصد معامله دارند و می‌خواهند آب را به ما بفروشند.

کد خبر: ۱۵۴۰۹۹
۱۲:۲۱ - ۲۲ مرداد ۱۴۰۲

طالبان می‌خواهد آب هیرمند را به ایران بفروشد/اشرف غنی گفته بود ایران در ازای آب، نفت بدهد

 

دیدارنیوزـ نسرین نیکنام: اوایل خرداد ماه سال ۱۴۰۲، علی سلاجقه، رئیس سازمان محیط زیست از مذاکره با طالبان برای رها سازی حقابه ایران از رود هیرمند خبر داد و ابراز امیدواری کرد که طالبان طبق قرارداد حق ایران را بدهد، اما دو ماه بعد یعنی مرداد ماه سلاجقه گفت فقط ۱۵ میلیون متر مکعب آب از هیرمند از افغانستان به سمت ایران رها شده و این یعنی طالبان نمی‌خواهد به تعهدات خود عمل کند و انتشار تصویر هوایی از رها سازی آب هیرمند در زمین‌های کشت خشخاش نیز تائید این مساله است.

حساسیت این موضوع، دیدار را برآن داشت تا در گفت‌و‌گویی با پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل شبه قاره گفت‌و‌گویی داشته باشیم که در ادامه می‌خوانید.


چه دلیل یا دلایلی وجود دارد که طالبان حقابه ایران را نمی‌دهد و آیا می‌توان این عدم تعهد از سوی آن‌ها را به اختلاف‌های سیاسی مرتبط دانست؟

طبق قرارداد‌هایی که بر سر تقسیم آب هیرمند بین ایران و افغانستان در طول زمان امضاء شده است، ما دو یا سه قرارداد مهم داریم که برخی بین المللی و برخی دیگر دو جانبه هستند، یک قرارداد است که مرز‌ها را تعیین کرده، آنجا پیش بینی شده که ۵۰ درصد آبی که از سد کمال خان به این طرف است متعلق به ایران و باقی متعلق به افغانستان است، ولی این کار عملی نشده و چون عملیاتی نشد اختلاف پیش آمده است.

از سوی دیگر آمریکایی‌ها دخالت می‌کنند و در قرارداد دلتا، سه نفر از کارشناسان آمریکایی و شیلی و کانادایی را واسطه قرار می‌دهند و مشخص می‌کنند که میزان آب ایران و حقآبه سیستان چقدر است و چقدر هم افغان‌ها می‌توانند استفاده کنند که این قرارداد هم عملیاتی نشد.

آخرین و مهم‌ترین قراردادی که اکنون در دسترس همگان است، قرارداد و معاهده‌ای است که در سال ۱۳۵۱ امضا شده و بر اساس آن ۲۴ متر مکعب بر ثانیه آب سهمیه ایران از روخانه هیرمند است که البته بعد از آن ۴ متر مکعب در ثانیه را پادشاه افغانستان به عنوان حسن نیت اضافه کرد و در نهایت سهم ایران از هیرمند بین ۸۲۰ الی ۸۵۰ میلیون متر مکعب آب است که باید افغان‌ها به ایران تحویل بدهند، اما حقیقت امر این است که تا به امروز که چند رژیم در افغانستان تغییر کرده، هیچ کدام به این تعهدات به این شکل عمل نکرده‌اند، به طور مثال؛ زمانی که فصل باران شدید است و سیلاب راه می‌افتد و آن‌ها نمی‌توانستند از این سیلاب جلوگیری کنند، سیلاب به سمت ایران حرکت می‌کرده و حتی بیش از ۸۵۰ میلیون متر مکعب به سمت ایران می‌آمد، ولی این منظم نبود.

ولی واقعیت این است که در مقاطعی که سیلاب می‌آمده و قابل کنترل نبوده است، این اتفاق می‌افتاد، ولی اکنون که سد کمال خان را زدند سیلاب‌ها را هم تحت کنترل درآورده اند. در دوران اشرف غنی، وقتی سد کمال خان را افتتاح کردند موضوعی را مطرح کردند و گفتند اگر ایران آب را می‌خواهد باید به ما نفت بدهد و آب در مقابل تیر یعنی همان "نفت".

در همان زمان مسئولان ایران پاسخ محکمی به اشرف غنی دادند، اما آقای غنی واقعیت حرفش این بود که گفت اگر شما با ما توافق کنید ما هم ۲۶ متر مکعب در ثانیه آب را به شما می‌دهیم و اضافه آن را یا به ما پول بدهید یا سوخت ما را تامین کنید که البته حرفش خیلی بی پایه و اساس هم نبود، اما ایرانی‌ها جور دیگر برخورد کردند و در رسانه‌ها به آقای غنی توهین کردند. طالبان که آمدند معلوم بود زیر بار این مسائل هم نمی‌روند و عملا می‌گویند که ما حاضریم با شما مذاکره کنیم و آب بدهیم، اما واقعیت این است که تا به الان به وعده‌هایی که می‌دهند عمل نکرده اند.

طالبان می‌خواهد آب هیرمند را به ایران بفروشد/اشرف غنی گفته بود ایران در ازای آب، نفت بدهد


یعنی آن‌ها هم به دنبال نفت هستند و همان چیزی که آقای اشرف غنی گفت؟

بله، می‌گویند این آب از کوه‌های افغانستان سرچشمه می‌گیرد و در خاک ما است، در اصل به قرارداد مرزی و رودخانه‌های مشترک که در جا‌های دیگر عمل می‌کنند و حقآبه تعیین شده باوری ندارند و می‌گویند این آب متعلق به ماست. مثل نفتی که شما استخراج می‌کنید و متعلق به شما است، آب هم متعلق به ماست بنابراین با یکدیگر معامله کنیم و نفت بدهید و آب بگیرید و تلقی شان این گونه است، حتی نه تنها دولت‌ها بلکه تلقی مردم افغانستان این است که این آبی است که خداوند به آن‌ها عطا کرده و نباید مجانی به کشور‌های دیگر مانند ایران و پاکستان داده شود.

در مورد مسئله آب رودخانه مرزی، مسئولان باید به دنبال حل مشکلات سیاسی بروند و آن‌ها را قانع کنند که این حقآبه حق سیستان و هامون است و اگر شما این حق را ندهید، منطقه تبدیل به بیابان می‌شود و ریزگرد‌ها و توفان‌های ۱۲۰ روزه تنها سیستان ایران را خراب نمی‌کند بلکه سیستان خود شما و استان‌های مجاور شما را هم از بین می‌برد.

طالبان خیلی روی این قضیه توجیه نیستند که حقآبه چیست، در مقطعی هم مولوی عبدالحمید واسطه شد و طالبان، آب ایران را باز کردند، اما در مجلس ایران یک نفر از نمایندگان گفت آبی را که مولوی عبدالحمید بخواهد برای ما باز کند ما نمی‌خواهیم و روز بعد آب را بستند و چند روز پیش هم مجددا مقداری آب به ایران دادند، اما واقعیت این است اگر آب به سیستان و بلوچستان نرسد در آینده مشکلات خیلی بزرگ تری برای جمعیت زاهدان و زابل پیش می‌آید.

 

راه حل چیست؟

ایران باید با طالبان وارد مذاکره جدی شود و راه حلی بیابد؛ هر چند که طالبان مدعی است که امسال خشکسالی بوده و آبی وجود ندارد، اما برخی معتقدند که این گونه نیست و پشت سد کجکی آب زیادی وجود دارد.

 

چند روز قبل یک فیلم و عکس هوایی دیدم که طالبان آب را به سمت زمین‌هایی که در آن خشخاش کشت می‌کنند رها کرده‌اند، همان آبی که قرار بود به سمت ایران بیاید؛ اما آن‌ها ترجیح دادند به سمت منطقه‌ای که خیلی زمین‌های حاصلخیر نیست؛ بفرستند، چرا؟

طالبان کانال کشیده اند و آب را هم از سمت سد کجکی به سمت بخش‌های کشاورزی خود می‌برند و در برخی ولایات هم از سد کمال خان، کانال‌های انحرافی زدند که به سمت مناطق کشت خشخاش می‌رود.


اگر به صورت جدی قرار باشد مذاکره‌ای بین وزارت امور خارجه ایران و طالبان شکل گیرد، فکر می‌کنید این مذاکره چقدر به نفع ایران تمام شود و چقدر موضوعات این چنینی که با محیط زیست حیات انسان‌ها ارتباط دارد، تحت تاثیر موضوعات سیاسی قرار می‌گیرند و شرایط زندگی را برای انسان‌ها دستخوش تغییر می‌کند؟

متاسفانه اکنون بخش مهمی از جمعیت سیستان مهاجر شده است، اگر به قلعه حسن خان در جنوب تهران بروید بخش زیادی شامل ۲۰۰ الی ۲۵۰ هزار نفر از مردم سیستان در این منطقه ساکن شدند. سال ۵۰ تا ۵۱ هم نزدیک ۴۰۰ هزار نفر به دشت گرگان آمدند و در آنجا زندگی می‌کنند و البته کاسبی راه انداخته‌اند، ولی اکنون افرادی که به اطراف تهران برای سکونت آمده‌اند آواره هستند و روزانه کارگری می‌کنند و حاشیه نشین هستند، بنابراین یک معضل اجتماعی این است که جمعیت مناطق سیستان به دلیل بی‌آبی در حال تخلیه است به همین دلیل ایران باید با طالبان به نوعی کنار بیاید.

ایران اهرم‌هایی دارد که تا به الان استفاده نکرده است، زمانی که قرارداد چابهار را می‌بستند من مطالبی نوشتم که گفتم طبق قراردادی که می‌بندید، بیایید واردات و صادرات افغانستان از چابهار را منوط به حقابه افغانستان و هامون کنید و آن دوران کسانی که باید تصمیم می‌گرفتند احتمالا اصلا مطلب را ندیدند و توجه نکردند و تعدادی هم که دیده بودند می‌گفتند فکر خوبی است، اما به آن اهمیت داده نشد؛ ولی این اهرم وجود دارد و در حال حاضر ایران می‌تواند از این اهرم استفاده کند و واردات و صادرات سیستان را منوط به حقابه افغانستان کند.

مساله دوم این است که اگر مقداری تجاری فکر کنند حتی در کابل که پایتخت است در زمستان از زغال برای سوخت استفاده می‌کنند و ایران هم گاز در اختیار دارد همین کپسول‌های گاز را اگر لب مرز بفروشند و بازار سوخت افغانستان را به دست بگیرند و اگر این بازار را به دست بگیرند مردم اجازه نمی‌دهند که طالبان آب را ببندند و چون ذی‌نفع هستند، مجبورشان می‌کنند آب را به ایران بدهند. همچنین ایران در حال حاضر برق به هرات و نیمروز می‌دهد. این هم یک اهرم است، چرا استفاده نمی‌کنند؟

ایران اهرم‌هایی دارد که بتواند استفاده کند از طرف دیگر ایران نیرو‌های تخصصی دارد که هم می‌توانند در افغانستان سرمایه گذاری کنند هم با طالبان وارد گفت‌وگو شوند و بگویند ما خدمات مهندسی را برای شما انجام می‌دهیم در مقابل آن، شما هم مشکل آب ما را به طور منصفانه رفع کنید؛ اما این اتفاق نمی‌افتد چرا، چون نگاه در منطقه سیستان بلوچستان به طور کلی نگاه نظامی امنیتی است، از این رو باید در این قضیه وزارت خارجه را فعال کرد و اگر به وزارت خارجه اختیار کامل داده شود و بدنه کارشناسی وزارت خارجه که اتفاقا آدم‌های کارکشته و خوبی هم دارد اختیار داشته باشند، می‌توانند نصف مشکل را حل کنند و در نهایت اگر تفاهمی میان کارشناسان وزارت نیرو، خارجه و سازمان محیط زیست شکل گیرد و بعد با طرف افغانستانی مذاکره انجام بدهند، به نتایج بهتری هم می‌رسند.

در حال حاضر قراردادی وجود دارد و طالبان نمی‌توانند زیر قرارداد بزنند و نمی‌توانند بگویند که قرارداد را اجرا نمی‌کنیم بلکه می‌گویند اجرا می‌کنیم و الان بهانه می‌آورند و می‌گویند آب نیست و امسال سدسازی انجام شده است، اما نشانه‌ها حاکی از آن است که آب وجود دارد و آن‌ها استفاده می‌کنند و فقط حق سیستان را نمی‌دهند، این‌ها مسائلی هستند که باید به وزارت خارجه اختیار داده شود عملا وزارت خارجه کاره‌ای نیست و به آن‌ها دیکته می‌کنند چه کاری انجام بدهد.

 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی