
تهران یکی از بزرگترین ناوگانهای تاکسی در دنیا را در اختیار دارد اما شاید بهرهوری این سیستم بسیار کمتر از نمونههای موفق دیگر مثل مکزیکوسیتی باشد و لازم است ایده جدیدی در آن شکل بگیرد.
دیدارنیوز ـ آرش راهبر: سالهای زیادی است که مهمترین دغدغه و مسئله شهروندان تهران و چند کلانشهر دیگر ایران، موضوع آلودگی هوا و ترافیک است. ازدحام جمعیت، ناکامل ماندن پروژه دولت الکترونیک و ضعف فرهنگی در مدیریت زمان و رفت و آمد شهری همواره به عنوان بزرگترین عوامل در تبدیل شدن تهران به یکی از آلودهترین و اعصاب خُردکن ترین شهرهای دنیا بوده است و همچنان نیز پایتخت شلوغ ایران از این نقیصه مهلک، گریزی نیافته است.
گرچه در اکثریت قریب به اتفاق شهرهای بزرگ جهان، تاکسی در زمره حمل و نقل عمومی قرار نمیگیرد اما در تهران و ایران، از دیرباز خودروهای سواری نقش مهمی در جابجایی مسافران روزمره را بر عهده داشتهاند و تصویر تهران بدون تاکسیهای زرد و سبز و نارنجی، همچنان غیرممکن است. این شکل از حمل و نقل شهری آنچنان در رگ و پی شهرهای بزرگ ریشه دوانده که هنوز برای تغییر ماموریت آن و تبدیل شدن به مدل حمل و نقلی مکمل، سالها وقت لازم است و باید فرهنگسازی مفصل و قدرتمندی نیز به مدد مدیران شهری بیاید تا مراد دل حاصل شود.
بر خلاف بیشتر شهرهای مهم دنیا، تاکسیها در تهران و دیگر کلانشهرهای ایران، خودروهای معمولی و به دور از تجملات و تشریفات هستند و عموما مدیریت فردی بر این کسب و کار حاکم است در حالی که از نگاه دیگران، تاکسیها باید ذیل یک سیستم متخصص و با کمک نهادهای مدیریتی و تولیدی دیگر در حال آمد و شد باشند. تاکسیرانان زحمتکش در کشور ما معمولا تا پایان عمر و آخرین نفس مجبورند کار کنند و به صورت روزانه باید با مسائل جنبی متنوع و متفاوتی روبرو باشند که بهرهوری آنها و طبیعتا بهرهمندی مسافران روزمره شهر را به شدت کاهش میدهد.
تهران یکی از بزرگترین ناوگانهای تاکسی در دنیا را در اختیار دارد اما شاید بهرهوری این سیستم بسیار کمتر از نمونههای موفق دیگر مثل مکزیکوسیتی باشد. از سوی دیگر در شرایطی که دنیا به دهکده جهانی تبدیل شده و عصر ارتباطات، دوره تازه و بسیار متفاوتی را در دنیا به وجود آورده، جبران عقبماندگیها نیز آسانتر شده است.
نمونه آن نیز به شکل مشهودی قابل مشاهده است و در چند سال اخیر، حضور تاکسیهای اینترنتی و اپلیکیشنهای درخواست سفر در ایران، انقلابی در حمل و نقل مسافران میلیونی روزانه به وجود آوردند.
در چنین شرایطی است که میتوان به ایدههایی که مدتها در اتاق انتظار مانده و به هر دلیل امکان اجرا به دست نیاوردهاند مجال شکوفایی داد و خوب است که از بهترین آن آغاز کرد که پروژه «تاکسیلند» باشد!
یک تیم پشت شماست
«تاکسیلند» به زبان ساده به معنی تشکیلاتی است که با استفاده از عناصر مختلف و متفاوت مثل راننده، خودرو، اپراتور جذب سفر، معیار درست کرایه، مدیر متخصص در حوزه حمل و نقل و نیروهای خدماتی در حوزه تعمیر و نگهداری خودرو و تامین سوخت، میتواند با راندمان بالا و کیفیت برتر، پاسخگوی مسافران شهری با خواسته و اهداف متعدد باشد. به عبارت صحیحتر تاکسیلند مجموعهای از افراد است که سفر درونشهری و حتی بینشهری را برای مسافران هموار میکنند.
اینجا صحبت از تاکسیران یکه و تنها و مواجهه با دردسرهای متعدد نیست بلکه مجموعهای یکپارچه است که با بهرهگیری از توان نهادهای دیگر، میتواند کار سخت و جانفرسای انفرادی را آسانتر نماید و فشار روزمره را بر دوش چندین نفر تقسیم کند. یکی از نهادهای موازی در این حوزه، خودروسازان هستند که نقش محوری در ایجاد چنین سیستمهای حمل و نقلی دارند. این نقش پیش از این البته چندان قدرتمندانه نبود اما صحبتهای مهدی خطیبی مدیر عامل ایران خودرو در بهمن ماه نشان داد که دو خودروساز بزرگ ایران قصد دارند نه تنها در زمینه فروش خودرو به ناوگان تاکسیرانی که در زمینه مدیریت و کارآفرینی نیز فعال شوند.
در صورتی که شرکتهای تاکسیرانی با سرمایهگذاری یا همکاری خودروسازان وارد میدان شوند بخش زیادی از گرفتاریها و تنگناهای بخش حمل و نقل حل خواهد شد و امکان سرویس و نگهداری و استفاده از سیستم خدماتی و رفاهی برای رانندگان، کاملا به سود شهر خواهد بود.
تصور کنید که تاکسیرانی به عنوان یک شغل حرفهای و تخصصی و نه کسب و کاری از سر ناچاری، باشد و راننده هر روزش را بر روی خودرویی که در پارکینگ مناسب قرار میگیرد و سرویسهای دورهای آن انجام میگیرد و همیشه تمیز و نظیف است، بگذراند. از سوی دیگر تفاوتهای لازم یک خودرو عادی با تاکسی نیز از سوی خودروساز طراحی و اجرا شود در حالی که مالکیت خودرو نیز در اختیار شرکتها و نهادهای متخصص در حوزه حمل و نقل باشد. بدون شک این شیوه امتحان پس داده و تایید شده در دنیا میتواند موجبات رضایتمندی بیشتری را برای مسافران میلیونی در کلانشهری چون تهران را فراهم کند و تصویر مخدوش و تار تاکسیران را نیز در ذهن عموم مردم تغییر دهد.
گرچه این رویای بسیاری از تاکسیرانان خسته و فرسوده در تهران و دیگر شهرهای بزرگ است و اجرای آن سخت و دشوار به نظر میرسد اما به هر حال باید از یک شنبه نزدیک این کار را آغاز کرد و در مسیر ایرادها و حفرههای فنی و فرهنگی آن را پیدا کرد و برای رفع آن کوشید.
تمایل خودروسازان به سرمایهگذاری در حوزه تاکسیرانی را باید غنیمت شمرد و تا مدیر دیگری با نگاه نادرست از راه نرسیده باید نفرات بعد را نیز در مقابل عمل انجام شده قرار داد تا شاید به این ترتیب سیستم حمل و نقل شهری روزهای خوبی را تجربه کند. روزهایی که آسمان آبی آن بیشتر است و مسافران بالقوه که چارهای جز استفاده از خودرو شخصی خود نمییابند را به استفاده از یک سیستم کارآمد و پاک تشویق کرد.
تاکسیلند یک ایده خلاقانه با گردش سرمایه بالا و سودآوری قابل قبول است و چهره شهر را متفاوت میکند، هم در پایتخت و هم در همه شهرهای ایران که از تهران الگو میگیرند...