
با توجه به اخبار و اتفاقات ریز و درشت در هفته گذشته که یک به یک آنها هر مخاطبی را حیران میکند، روزنگاری عوامالملک نیز رنگارنگ و گوناگون است، مثل همه هفتههای قبل...
دیدارنیوز ـ عوامالملک:
جمعه ۲۷ خرداد ۱۴۰۱
حرفهای رستم درباره نهضت ملی مسکن را خواندم. گفت تا پایان چهار سال اول عصر ابراهیم دو میلیون مسکن میسازند. پارسال همین موقعها ابراهیم گفته بود چهار میلیون میسازند. اگر با همین روش پیش بروند در پایان چهار سال اول میتوانند اعلام میکنند که پانصد هزار مسکن میسازند و طبیعتا باید در چهار سال دوم تمام شود. مهم این است که میخواهند بسازند. خیلی خوب است که خواصالدوله امور مسکن رستم است. اگر یک آدم عادی بود هیچکدام از این کارها را نمیتوانست بکند. این کارهای بزرگ همیشه فقط توسط رستمها انجام شده است. خبرهایی درباره دستور ابراهیم برای ساخت هواپیما شنیدم. معمولا در این یک سال ابراهیم خوب دستور داده و هر چه گفته، شده است. این یکی هم میشود. در تلویزیون بودجهبگیر فیلمی از یکی از فوتبالیستهای غربی دیدم. معلوم بود میداند که باید یک سری چیزهایی بگوید اما خیلی دقت نکرده بود. تلویزیون بودجهبگیر ما با حوصله حرفهای درستی را که باید میزد به فارسی برای بینندگان پخش کرد. قاعدتا باید این نسخه فارسی را برای خودش بفرستند که یک بار با زبان اصلی همین حرفها را بزند. این همه دلسوزی در هیچکدام از رسانههای جهان وجود ندارد. تا دیر وقت خبری از انتشار افاضات اضافه من در دیدارنیوز نبود. یک پیغام برای مدیر مسئول و سردبیر فرستادم و گفتم اگر در اسرع وقت افاضات من را منتشر نکنند از فردا برای رسانههای بودجهبگیر خاطره مینویسم. شاید اسمش خوب نباشد اما پولش خوب است. آخر شب یکی از عوام تماس گرفت و گفت با خانوادهاش برای تفریح به یکی از پارکهای شمال شهر تهران رفته بودند و ساعت ده و ربع شب وقتی برای برگشت به خانه در جنوب شهر میخواستند از مترو استفاده کنند متوجه شدند که آخرین قطار رفته است و مجبور شدند کرایه زیادی بدهند. ناراحت بود. به تندی نصیحتش کردم. دلیلی ندارد عوام بعد از تاریکی هوا بیرون از منزل باشند و تازه توقع داشته باشند بلدیه تهران برای حمل و نقلشان هم تسهیلات بدهد. همین شب دیر رفتنها یکی از موانع جوانسازی جمعیت شده است. قول داد دیگر قبل از تاریکی خانوادهاش را به بهانه تفریح بیرون از منزل نگه ندارد.
شنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۱
فیلم صحبتهای سعید در جماران را دیدم. سید حسن و ابراهیم هم نشسته بودند و گوش میکردند. معلوم بود سعید از سید حسن راضیست و او را بخشیده است. به ابراهیم هم گفت میتواند ۲۰ روزه مسکن بسازد. خیلی خوب است. حسن عصر ابراهیم این است که از امثال سعید برای حل همه مشکلات کشور استفاده میشود. امروز سالگرد برنده شدن ابراهیم در انتخابات ریاست خواصالدوله بود. یادش به خیر! رقابت سنگینی بود و باعث شد عصر ابراهیم آغاز شود و هر کسی که برای ریاست خواصالدوله تایید شده بود عضو خواصالدوله هم بشود. البته به استثنای علیرضا که به خاطر تخصصهایش رییس بلدیه شد. ابراهیم هم به همین مناسبت به ورامین رفت و با عوام حرف زد. مثل اینکه قرار شده خواصالدوله با عوام، از عوام و در عوام باشند البته بعضی از این کارها بدون توضیح و معرفی، سالهاست که در حال انجام است و شاید بهتر باشد ابراهیم روی بعضی از بخشهای ارتباط خواص با عوام فشار زیادی نیاورد. ابراهیم خبر خوش هم داد و گفت از رشد اقتصادی ۴ درصد عبور کردهایم. تازه فهمیدم چرا وضع عوام این روزها بهتر است و نشاط دلهایشان چند برابر شده است. البته هر کسی رشد اقتصادی میخواهد باید تاوانش را که یک ذره تورم و گرانی چهار قلم کالا هست بدهد. عصر خبر دستور ابراهیم برای ساخت هواپیما تکذیب شد. ناراحت شدم چون معمولا ابراهیم وقتی می گوید باید بشود حتما میشود. به همین سادگی با یک تکذیب، هشت فروند هواپیما را از دست دادیم. البته گویا فیلم دستور ابراهیم موجود است اما از نظر دفترش و یک خبرگزاری بودجهبگیر، فتوشاپ بوده است. البته چند ساعت بعد شنیدم خواصالدوله امور دفاعی، دستور ساخت هواپیماها را صادر کرده است. خیلی خوشحال شدم. نشانه اقتدار ابراهیم است. حتی اگر یک دستورش تکذیب شود اجرا خواهد شد.
یکشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۱
امروز محمود دوباره مثل اکثر روزهای پس از ریاستش بر خواصالدوله تعجب کرد. این بار دلیل تعجبش این بود که چرا ایران بازار گاز روسیه را از آن خود نکرده است. ضمنا محمود پرسید مگر روسیه ملاحظه ایران را میکند که ما چهل سال بعد از انقلاب، ملاحظه روسها را میکنیم. راست هم میگوید. در دوره محمود ما نه تنها ملاحظه روسها را نمیکردیم بلکه آنها را مسخره هم میکردیم. یادم هست وقتی محمود واقعا در سال ۸۸ برنده شده بود اولین کسی که با او دیدار کرد، دمیتری، رییس آن موقع خواصالدوله روسیه بود که وقتی به انگلیسی از محمود حالش را پرسید محمود با لبخند گفت بله. در واقع با این جواب بیربط هم ملاحظه روسها را نکرد، هم غرورشان را شکست و هم باعث دمیتری بعد از مدتی برود و ولادیمیر برگردد. تصویر یادداشت روزنامه بودجهبگیر را برایم فرستادند. به شکل منطقی روش کشتن دونالد و مایک را توضیح داده بود. خیلی حسابشده و درست بود. البته نوشته بود اگر هم نتوانند آنها را بکشند کاری میکنند که آنها از ترس کشته شدن بمیرند. خیلی خوب است که روزنامه بودجهبگیر در کنار همه مطالب محبتآمیزش، با غربیها قاطع صحبت میکند. اصلاحیون و بقیه وادادگان و حتی همین دیدارنیوز باید کمی یاد بگیرند. فحش و تهدید روزانه غربیها باید بخشی از فرائض روزانه رسانهها باشد. بودجهبگیر و بودجهنگیر هم ندارد. حرفهای حکیمانه امیرحسین، خواصالمله اصفهان را خواندم. پیشنهاد اصولی درباره ازدواج نسوان مجرد بالای سی سال با رجال شیعه سایر کشورها داده است. نشان میدهد خواص ما واقعا خاص هستند. حیف است از این خواص فقط در داخل کشور خودمان استفاده کنیم. این استعدادها و مغزها و توانمندیها نباید در داخل به هدر بروند. خبر خوب ورود ۵۰ دستگاه اتوبوس دسته دوم خارجی به بلدیه تهران را خواندم. معلوم است گلابی برجام که در دوره حسن، هواپیما بود در عصر ابراهیم تبدیل کدو شده و اتوبوس است. از حالا خیالم راحت است که تکلیف یکی از بیلبوردهای عملکرد علیرضا در دویست روز دوم مشخص شده است. آخر شب فیلم یکی از برنامههای جذاب دیگر تلویزیون بودجهبگیر را دیدم. معجزه پخش میکرد. مهمان خارجی برنامه تا وقتی که صحبتهای مجری برایش ترجمه میشد چیزی نمیشنید و زبانش بند آمده بود اما به محض ساکت شدن مترجم موفق شد فارسی را بفهمد و فارسی حرف بزند. در همه اینها عبرتهاییست اگر فکر کنیم.
دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۱
محمد، معاون اول خواصالرعایا اعلام کرد که اگر عوام بدانند روسای خواص چقدر برای حل مشکلات در حال تلاش هستند، نگران نمیشوند. به نظر میرسد ایشان با اینکه هم خودش جزو خواص مهم است و هم اسم و فامیلش آنقدر تاریخی هست که تقریبا بشود نسبت به اشرافش به مسائل عوام مطمئن بود، ولی نتوانسته ارتباط خوبی با عوام برقرار کند. چون بنده که عوامالملکم میدانم که دلیل نگرانی عوام اصلا این نیست که از شدت تلاش روسای خواص بیخبر باشند. اتفاقا برعکس، عوام نگران سلامتی روسای خواص و بقیه خواص در اثر این همه تلاش برای حل همه مشکلات هستند. اصلادباید پیشنهاد بدهیم برای یک مدت هیچ یک از خواص هیچ تلاشی نکنند. برای عوام تحمل مشکلات راحتتر از تحمل نگرانی برای سلامت خواص است. پیشنهاد روزنامه بودجهبگیر بلدیه تهران برای خوب شدن حال و هوای اهالی خانه در این دوران سخت را خواندم. به عوامالنسا گفتم به فکر اجرایش باشد و از امروز هیچ وسیله نویی نخواهیم خرید چون گران است و به جایش، جای تابلوهای روی دیوار را عوض میکنیم. عوامالنسا گفت که اولی را که مدتهاست انجام نمیدهیم. هر دو احساس کردیم حالمان بهتر شده است. قرار شد جای تابلوها را هم عوض کنیم که حالمان کامل خوب شود. غروب صحبتهای ابراهیم درباره نقش اطبا و پرستاران در دوران کرونا را شنیدم. ظاهرا بیشتر در حال کارآموزی بودهاند و انقلابیون و ارزشیها و اصولیون و جهادیون به آنها شیوه برخورد با بیمار و بیماری را یاد میدادند. اتفاق جالبیست. معلوم شد همین مساله باعث شده است کرونا ریشهکن شود. شاید بشود این افراد را هم در برنامه صادرات خواص قرار داد تا بقیه جهان هم از این علم و تخصص بیبهره نمانند. رضا، خواصالمله تهران که یک زمانی هم از خواصالدولههای محمود بود اعلام کرد رسانه نباید هر چیزی را به صورت شفاف در اختیار عوام قرار دهد. بارها به همین آقای آرش راهبر [سردبیر دیدارنیوز] گفته بودم اینقدر شفاف همه چیز را در اختیار همه قرار ندهد. کمی هم مات و کدر باشد خوب است. امیدوارم با خواندن حرفهای رضا، توجیه شود. در مسیر برگشت به منزل تبلیغ یک سریال تلویزیون بودجهبگیر را روی بیلبورد دیدم. معلوم است تبلیغات تلویزیون بودجهبگیر اینقدر زیاد شده که نمیتواند سریالهای خودش را در خودش تبلیغ کند. کلا هم خوب است روی بیلبوردها تبلیغ کنند. ممکن است عوام به این شکل لااقل اسم بعضی سریالهای تلویزیون بودجهبگیر را بشنوند و یاد بگیرند.
سهشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۱
پرویز، نایب رییس خواصالبلد تهران اعلام کرد که نمیشود هم همه کارهای خود را انجام دهیم و هم قطعی آب و برق نداشته باشیم. از نظر فلسفی ذهنم درگیر این جمله شد. چون با جابهجا کردن مقدم و تالی جمله، مفهومش متفاوت میشد. نفهمیدم بالاخره باید قطعی آب و برق داشته باشیم یا همه کارهایمان را انجام دهیم. بقیه حرفهایش را که خواندم فهمیدم منظورش این است که عوام در مصرف آب و برق صرفهجویی کنند چون منابع محدود است. حرفش حساب بود. باید گوش کرد. اما لازم است در مقام عوامالملک یک نامه به خواص بنویسم و بگویم نمیشود در نگهداری و حفظ منابع محدود حواستان به همه چیز باشد بهجز خود منابع و فقط از عوام بخواهید صرفهجویی کنند. بالاخره هر کسی باید کار خودش را درست انجام بدهد. میثم، معاون ابراهیم اعلام کرد در این یک سال که ابراهیم آمده ناامیدیهای عوام که قاعدتا به خاطر دوره حسن و اسحاق ایجاد شده بود در حال تبدیل شدن به امید است. راست میگوید. عوام در این یک سال مدام در حال امیدوار شدن بودهاند. مرتضی، خواصالمله تهران خبر خوبی داد و گفت الان وضع ایران نسبت به کل دنیا بهتر است. اما چون وسط جراحی هستیم درد دارد ولی وقتی جراحی جواب بدهد شادی و سلامت به عوام برمیگردد. تقریبا همان حرف میثم را زد. فقط باید مطمئن شوم که همه عوام قبل از شروع جراحی وصیتنامه نوشتهدباشند. چون درست است که امیدوار بودن خوب است اما عاقبتاندیشی هم لازم است. احسان، خواصالدوله اقتصادی هم اعلام کرد همه شاخصهای اقتصادی بهبود چشمگیری پیدا کرده است. اصلا با این حجم صحبتهای امیدوارکننده امروز انواع خواص با اینکه عوام تحت جراحی هستند احتمالا همراهان عوام در بیرون از اتاق عمل مشغول رقص و پایکوبی شده باشند. تمام کردن بهار با این همه خبر خوب حیف است. آخر شب همانطور که مشغول خوشحالی از این اخبار خوب خواص بودم پوستر آموزشی یکی از مراکز بودجهبگیر درباره مدیریت حقوق برای آخر ماه را خواندم. خلاصهاش این بود که به جز در حد "بخور و نمیر" خرج نکنید. منطقی بود. اینها دستورالعملهای حین جراحی و بعد از عمل است. اگر جراح کارش را خوب انجام دهد اما بیمار در اثر پرخوری بمیرد تقصیر خودش است. از فردا قبل از خروج از خانه هر روز این دستورالعمل را میخوانم و حفظ میکنم.
چهارشنبه ۱ تیر ۱۴۰۱
آمار تورم خرداد را بررسی کردم. مواد غذایی در خرداد حدود ۲۶ درصد گران شده و از خرداد پارسال که در واقع آخرین خرداد حسن بوده است حدود هشتاد و سه درصد گرانتر است. اثر جراحیست. نباید نگران بود. در هر جراحی علاوه بر درد و خونریزی ممکن است ورم هم وجود داشته باشد. صحبتهای آقای پلیس درباره واردات خودرو را خواندم. مثل اینکه عدهای میخواهند تعدادی خودروی هندی وارد کشور کنند و آقای پلیس گفت اگر قرار است از هند خودرو وارد کنند همین پراید و تیبای خودمان خوب هستند. فهمیدم در بقیه نقاط جهان خودروهایی هم تولید میشوند که وقتی تماشایشان میکنی دلت برای پراید و تیبا تنگ شود. فیلم جدیدی از تلویزیون بودجهبگیر دیدم. مهمان برنامه، پمادی که برای درمان زخمهای دیابت و سوختگی اختراع کرده بوده را خورده و گفته پماد وقتی موثر است که بشود آن را خورد. احتمالا مهمان برنامه نوعی قرص نرم یا شربت جامد اختراع کرده و چون اسم دیگری به ذهنش نرسیده پماد صدایش کرده است. با این حال یادم باشد از این به بعد اگر کسی خواست از پماد استفاده کند به عنوان دستورالعمل مصرف به جای استفاده از افعال با مصدر مالیدن از افعال با مصدر خوردن استفاده کنم. علی، خواصالمله تهران اعلام کرد محبوبیت ابراهیم در سطح قابل قبولیست و در نظرسنجیها بالای هفتاد درصد است. اتفاق مهمیست. رکورد محمود را شکست. مال محمود شصت و سه درصد بود.
پنجشنبه ۲ تیر ۱۴۰۱
تصاویر حضور سرگئی از روسیه در ایران را دیدم. با ابراهیم و حسین دیدارکرده است. ابراهیم سعی کرد با رفتارش سرگئی و ولادیمیر را شرمنده کند. خودش ماسک زد ولی به سرگئی اجازه دادند ماسک نزدند. به جای اینکه سرگئی را منتقل کنند به یک اتاق بزرگ با یک میز دراز که برای حرف زدن از اینطرف تا آنطرف میز نیاز به فریاد زدن باشد خیلی هم گرم و از نزدیک با او گفتگو کرد. البته بعضی از کسانی که از نزدیک در جریان دیدار سرگئی با ابراهیم بودند گفتند ابراهیم اصلا با او دست نداده تا بفهمد ما در عین مهربانی به این سادگی هم کوتاه نمیآییم. لذت بردم. تصویر یکی از نسوان حاضر در هیات روس را هم دیدم. متاسفانه از جلو وضعیت حجابش مناسب نبود. فیلم بازدید ابراهیم از یک پتروشیمی در خراسان شمالی را دیدم. گفت تا آنجا رفته که بگوید خسته نباشید و باید حرکت جهشی کنید. نمیدانستم پتروشیمیها هم از این حرکتها بلدند.