تیتر امروز

هشدار حزب الله به اسرائیل/ ادعای نیویورک‌تایمز درباره حادثه اصفهان
تنش میان ایران و اسرائیل پس از حمله تروریستی دمشق (بروزرسانی می‌شود)

هشدار حزب الله به اسرائیل/ ادعای نیویورک‌تایمز درباره حادثه اصفهان

بعد از حمله تروریستی روز ۱۳ فروردین رژیم اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه، که باعث شهادت چند فرمانده سپاه شد، ایران شنبه شب ۲۵ فروردین‌ماه حملات گسترده پهپادی و موشکی خود را به اسرائیل انجام...
شاخه‌های زیتون از میان زبانه‌های آتش
یادداشت اختصاصی دیدار؛ چالش ایران و اسرائیل از زاویه‌ای دیگر

شاخه‌های زیتون از میان زبانه‌های آتش

برخی حقایق، معادلات، ملاحظات، مراودات و هماهنگی‌های خاص بین‌المللی در میانه‌های آتش بین ایران و اسرائیل، جان مایه یادداشت اسفندیار عبداللهی است که آینده روابط ایران با آمریکا و اسرائیل را تصویر...
به ما رعایا ربطی ندارد، شما بکنید!
افاضات اضافه

به ما رعایا ربطی ندارد، شما بکنید!

در هفته‌ای که گذشت، عوام‌الملک به مسایل مهم و حساسی چون موی نسوان پرداخته و درباره حوادث اخیر در کشور گفته ما عوام، رعیتی بیش نیستیم و نباید این را فراموش کنیم.

غم یکساله دوستان، هزار ساله شد

دوم تیرماه سال ۱۴۰۰ برای خبرنگاران و فعالان محیط زیست یک روز فراموش نشدنی است، روزی متفاوت با همه روز‌ها که خبر نه از جنس خشک شدن تالاب هورالعظیم، نه زخم زدن بر تن میانکاله و نه تحلیل رفتن دریاچه ارومیه؛ بلکه خبر از دست رفتن دو خبرنگار محیط زیست بود.

کد خبر: ۱۳۲۲۸۱
۱۳:۱۰ - ۰۱ تير ۱۴۰۱

در غم از دست دادن دوستانی از جنس ناب

 

دیدارنیوزـ نسرین نیکنام: آن روز همه بچه‌ها بودند مهشاد و ریحانه، آیسان و زهرا و صدرا ... رفته بودند که دست پر و با خبر خوش برگردند و همه جا بگویند و بنویسند که می‌توان به بازگشت حیات دوباره به دریاچه ارومیه امیدوار بود، اما...

کمی از ظهر گذشته بود. اتوبوس زوزو کنان مسیر پر پیچ و خم و ناهمواری را که راننده برای زودتر رسیدن خبرنگاران به هتل انتخاب کرده بود پیش می‌رفت. بچه‌های خبرنگار خسته، کوفته و گرسنه در صندلی‌های خود فرو رفته بودند. یکی در خواب نیمروزی بود، دیگری داشت به این فکر می‌کرد که گزارش خود را چگونه آغاز و چه تیتری برای آن انتخاب کند و دیگران هم به آینده دریاچه فکر می‌کردند، اینکه دریاچه زنده می ماند؟

آن طرف‌تر روی صندلی‌ کنار پنجره، مهشاد در ذهنش مراسم عروسی خود را که تنها چند روز به آن باقی مانده بود تصویر می‌کرد و شاید داشت به این فکر می‌کرد که برای رفتن به ماه عسل کدام شهر را انتخاب کند.

ریحانه هم به فاصله کمی از او روی صندلی دیگری مشغول صحبت بود و شاید او هم داشت به این فکر می‌کرد که بعد از بازگشت از سفر، چند روزی را با همسرش در اطراف دریاچه بگذراند. ناگهان اتوبوس سرعت گرفت و راننده فریاد می‌زد که ترمزش کار نمی‌کند؛ اتوبوس اما بی توجه به فریاد راننده و بچه‌ها روی جاده ناهموار می‌لغزید تا صدای مهیب برخورد آن با کوه کنار جاده، سکوت را شکست و بعد دنیا تیره و تار شد.

برای دقایقی فقط صدای پرندگانی که در آن اطراف پرواز می‌کردند به گوش می‌رسید؛ اما کم کم فریاد بچه‌ها که همدیگر را صدا می‌زدند اوج گرفت، صدای ناله و شیون، همزمان از همه جای اتوبوس به گوش می‌رسید، در آن لحظات واژگونی اما کسی جواب فریاد بچه‌ها که مدام ریحانه و مهشاد را صدا می‌کردند را نداد؛ مهشاد و ریحانه دیگری جانی نداشتند که جواب دوستان خود را بدهند، آن‌ها پرکشیده بودند و برای همیشه ما را در این دنیای وانفسا تنها گذاشتند...

قصه اتوبوس مرگ اما هنوز تمام نشده است. رسیدگی به پرونده این اتفاق در این یک سال افت و خیز زیادی داشت یک روز اعلام کردند که راننده مقصر است و یک روز دیگر ستاد احیای دریاچه ارومیه و در نهایت ۱۷ خرداد ماه در میان همه نگرانی‌ها و دلواپسی‌ها، جلسه رسیدگی با حضور پدر ریحانه، نامزد مهشاد، چند تن از خبرنگاران حاضر در اتوبوس و وکلای پرونده برگزار شد و در این جلسه که سه ساعت طول کشید، قرار شد رسیدگی‌ها ادامه پیدا کند.

مسعود ستایشی، سخنگوی قوه قضاییه ۳۱ خردادماه در تازه‌ترین اظهارات درباره پرونده واژگونی اتوبوس خبرنگاران گفت که اظهار نظر کارشناسی پرونده در هیأت سه نفره صادر و با اعتراض به آن به هیأت ۵ نفره کارشناسی ارجاع شد و نظر هر هیات مبین این است که راننده مقصر است.

حالا یک سال از آن روز غم انگیز می‌گذرد، اما درد نبودن مهشاد و ریحانه هنوز برای خانواده و دوستانشان تازه تازه و شاید هزار ساله است، امروز قرار است همه دور هم جمع شوند و در مراسم سالگرد آن‌ها شرکت کنند بلکه بتوانند کمی غم خود را تسکین دهند، اما جای خالی مهشاد و ریحانه تا ابد در قلب همه باقی می‌ماند.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی