تیتر امروز

سردار علایی: نابودی اسرائیل حتمی است، چون امام (ره) فرمودند
گزارش اختصاصی دیدارنیوز از مراسم چهل و چهارمین سالگرد شهادت محمد منتظرالقائم

سردار علایی: نابودی اسرائیل حتمی است، چون امام (ره) فرمودند

سردار حسین علایی در مراسم چهل و چهارمین سالگرد شهادت محمد منتظرالقائم ضمن بیان روایت خود از عملیات آمریکایی طبس و نحوه به شهادت رسیدن منتظرالقائم، در دفاع از عملیات ایران علیه اسرائیل گفت: اسرائیل...
در جستجوی روزنه‌ای حدفاصل ساختار حقیقی و حقوقی
عماد بهاور، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران در تنگنای بیست و نهم

در جستجوی روزنه‌ای حدفاصل ساختار حقیقی و حقوقی

در بیست و نهمین برنامه از تنگنا و فصل سوم آن، حامد شجاعی میزبان عماد بهاور، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران است و درباره تحولات درونی این تشکل و برخی مسائل مهم فضای سیاسی گفت‌وگو کرده است.
تیم اقتصادی دولت، دردی که درمان نمی‌شود/ خلجی: بیکاری، تورم و نقدینگی کاهشی و اقتصاد در حال رشد، تیم اقتصادی دست نمی‌خورد
«دیدارنیوز» چالش‌های تیم اقتصادی دولت را بررسی کرد:

تیم اقتصادی دولت، دردی که درمان نمی‌شود/ خلجی: بیکاری، تورم و نقدینگی کاهشی و اقتصاد در حال رشد، تیم اقتصادی دست نمی‌خورد

از ابتدای شروع به‌کار دولت سیزدهم تحلیل‌گران از تیم اقتصادی انتقاد کرده‌اند و معتقدند دولت و مجلس به دلیل نگاه‌‌های سیاسی دست به تغییر مثبت در کابینه نمی‌زند. گزارش جای نکاهی اجمالی به این موضوع...
جای خالی "میهن دوستی" در نظام آموزشی ایران

احتکار، اختلاس، مدرسه

News Image Lead

مصداق بارز سهمِ تربیت در وضعیت های بحرانی، مردمی هستند که بدون فشار یا جهت دهی عوامل بیرونی، به طور خودکار در برابر گرانی و سوداگری بازار، واکنش معکوس دارد و به جای خالی کردن مارکت ها با اولین افزایش قیمت، دست نگه می دارد و نمی خرد. مصداق دیگر در رابطه با سهم تربیت در چالش های فراروی جامعه ایرانی، مردمی هستند که آمار «کشته های هموطن در تصادفات جاده ای» را می بیند و برای خرید ناایمن ترین خودرو هجوم نمی برد و بین «سود ناشی از افزایش قیمت چنین سرمایه گذاری» و «جلوگیری از مرگ هموطنانش»، دومی را برمی گزیند. اینجاست که نقش تربیت از دوره کودکی پیش می آید.

کد خبر: ۱۰۹۸۰
۱۰:۰۷ - ۰۸ مهر ۱۳۹۷

دیدارنیوز - مرتضی نظری - در زمینه یابی و تحلیل مسایل اجتماعی نمی توان مواجهه ای تک عاملی داشت. به عبارتی، یک پدیده و رویداد مانند احتکار کالا در شرایط بحرانی و سخت، نَه "دلیل" که "دلایل" متعدد دارد.

از این روی، نظام تربیتی و شخصیتی که شهروندان جامعه در آن متولد شده، رشد کرده و وارد مناسبات اجتماعی و اقتصادی و روزمره می شوند، نیز در زمره مجموعه ریشه ها و زمینه های بروز مسایل کنونی جامعه ایرانی می تواند سهیم باشد.
به عنوان یک معلم و کارشناسی که در ریشه های ذهنی و تربیتی توسعه یافتگی مطالعاتی دارم، نسبت واضحی میان احتکار و عشق به وطن، کم فروشی و دوست داشتن ایران، اختلاس و دوست داشتن مردم کشور می بینم.

نمی توانی هویت ملی و تعلق خاطر به وطن داشته باشی و در کارخانه ات، پاکت شیر را با یک سوم خالی تحویل مردم میهنت بدهی یا خودرویی بسازی که هیچ وقت حس غرور ملی به تو و خریداران وطنی دست ندهد.


نمی توانی در مدرسه و خانواده با عشق به وطن و ارزشهای بومی و ملی میهنت بزرگ شده باشی اما در روزهای سخت، فقط به فکر جمع کردن برای خودت و احتکار کالا برای گرانتر فروختن به مردم وطنت در روزهای کمیابی باشی.
ما، در خانواده و مدرسه برای یک دوره مثلا پنج تا ده ساله باید به طور ویژه روی مفاهیمی همچون وطن، ایران، منافع ملی و مسولیت جمعی، دوست داشتن کشور و تعلق خاطر به میهن با بچه ها کار کنیم. و البته این پیشنهاد به معنی غلتیدن به ناسیونالیزم و شوینیسم نیست.
تربیت و نظام آموزشی همه دلیل پدیداریِ رویدادهای اجتماعی نیست اما قطعا نمی توان از این فاکتور و مؤلفه زیربنایی چشم پوشی کرد.
بچه های ایران بزودی تبدیل به بزرگسالان جامعه ایرانی می شوند، ما چقدر با بچه ها روی نحوه رفتار در شرایط سخت و بحرانی کار می کنیم؟

رفتار برخی بزرگسالان جامعه ما به ویژه طی ماه‌های اخیر نه تنها الگوی خوبی برای فرزندان ما نبوده بلکه هیجان زدگی و بی قاعدگی در شرایط سخت را می آموزد و باعث تداوم و استمرار به خلقیات غلط فردی و اجتماعی است.

برای اصلاح الگوی رفتارهای ناصحیح در شرایط سخت و رفتار منطقی و مسولانه و در راستای منافع ملی و میهنی نشان دادن، الزاماتی دارد از جمله سیستم داشتن و نظارت و کنترل دقیق فرآیندهای مدیریتی اما سوال این جاست که همان نیروی انسانی که قرار است جامعه را به سوی سیستم دهی و نظارت و کنترل دقیق سوق دهد، تربیت نشده و استقرار نظام های سازمانی و مدیریتی دقیق در جامعه ای که روحیه تعلق خاطر به دیگری را در خود ندارد یا در مسولیت پذیری اجتماعی و همدلی با جمع ضعیف است، ممکن نیست.

مصداق بارز سهمِ تربیت در وضعیت های بحرانی، مردمی هستند که بدون فشار یا جهت دهی عوامل بیرونی، به طور خودکار در برابر گرانی و سوداگری بازار، واکنش معکوس دارد و به جای خالی کردن مارکت ها با اولین افزایش قیمت، دست نگه می دارد و نمی خرد. مصداق دیگر در رابطه با سهم تربیت در چالش های فراروی جامعه ایرانی، مردمی هستند که آمار «کشته های هموطن در تصادفات جاده ای» را می بیند و برای خرید ناایمن ترین خودرو هجوم نمی برد و بین «سود ناشی از افزایش قیمت چنین سرمایه گذاری» و «جلوگیری از مرگ هموطنانش»، دومی را برمی گزیند. اینجاست که نقش تربیت از دوره کودکی پیش می آید.

ما ایرانیان باید در یک بازه پنج تا ده ساله، همگی، عشق ورزیدن به میهن، مسولیت پذیری در قبال یکدیگر، اتخاذ تصمیم و رفتار منطقی در وضعیت های دشوار و غیرعادی و نیز تمرینِ تغییردادن شرایط به نفعِ جمعی بزرگتر از دایره منافع شخصی را با بچه ها مشق کنیم.

نتیجه این سخن یعنی توجهی دیگر بار به «توسعه ای ترین نهاد و موضوع کشور؛ آموزش و پرورش»! 


منبع: عصر ایران

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی