تیتر امروز

هشدار فرمانده ارتش به تل‌آویو پس از حادثه اصفهان/ واکنش بلینکن/ شعار مرگ بر اسرائیل و آمریکا پس از نمازجمعه
تنش میان ایران و اسرائیل پس از حمله تروریستی دمشق

هشدار فرمانده ارتش به تل‌آویو پس از حادثه اصفهان/ واکنش بلینکن/ شعار مرگ بر اسرائیل و آمریکا پس از نمازجمعه

بعد از حمله تروریستی روز ۱۳ فروردین رژیم اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه، که باعث شهادت چند فرمانده سپاه شد، ایران شنبه شب ۲۵ فروردین‌ماه حملات گسترده پهپادی و موشکی خود را به اسرائیل انجام...
به ما رعایا ربطی ندارد، شما بکنید!
افاضات اضافه

به ما رعایا ربطی ندارد، شما بکنید!

در هفته‌ای که گذشت، عوام‌الملک به مسایل مهم و حساسی چون موی نسوان پرداخته و درباره حوادث اخیر در کشور گفته ما عوام، رعیتی بیش نیستیم و نباید این را فراموش کنیم.

قتل بابک خرمدین و فهرست قاتلان زنجیره‌ای در ایران

قتل هولناک بابک خرمدین افکار عمومی را در ایران بر هم ریخته است. والدین بابک جدای از قتل بابک به قتل دختر و دامادشان نیز اعتراف کرده‌اند. این گزارش نگاهی دارد به این جنایت و لیست قاتلان زنجیره‌ای ایران.

کد خبر: ۹۲۰۶۴
۱۷:۳۹ - ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۰

قاتلان زنجیره‌ای در ایران؛

دیدارنیوز ـ نسرین نیکنام: اعتراف‌های پدر و مادر بابک خرمدین به قتل او و خواهر و داماد خانواده برگ جدیدی را در پرونده اش باز کرد؛ تا پیش از این نگاه‌ها به پدر و مادر بابک این بود که این دو تحت فشار‌های روانی و به گفته خودشان آزار‌های بابک این تصمیم را گرفته‌اند، اما اعتراف به کشتن دختر و دامادشان به دلیل اعتیاد و مشکلات اخلاقی این پرونده را وارد مسیر دیگری کرد، آیا آن‌ها هم لقب قاتلان زنجیره‌ای را به خود منتسب کردند؟


در دادگاه بابک خرمدین چه گذشت؟

اعتراف جدید پدر و مادر بابک خرمدین به قتل دختر و دامادشان در دادگاهی که روز چهارشنبه تشکیل شده بود همه را شوک کرد، تاجایی‌که همه در فضای مجازی به این اعتراف هولناک واکنش نشان دادند. پدر و مادر بابک به این موضوع اعتراف کردند و گفتند که دامادشان را سال ۹۰ و دخترشان را سال ۹۷ با همین شیوه‌ای که پسرشان را به قتل رسانده‌اند، کشتند. پدر بابک خرمدین در پایان دادگاه از کار خود به شدت دفاع کرد و گفت: بابت هیچ کدام از قتل‌ها عذاب وجدان ندارم، زیرا همه آن‌ها فساد اخلاقی داشتند!

همچنین قاتل در اعترافات خود گفت که پسرش را با قرص‌های خواب آوری که در غذا ریخته بود در ابتدا مسموم و بیهوش می‌کند و بعد پس از چند ضربه چاقو جسد را به حمام منتقل و مثله می‌کند.

قاتل انگیزه قتل را اذیت کردن‌ها و رفتار نامناسب مقتول با پدر و مادرش اعلام می‌کند و نکته قابل توجه این است که دادگاه اعلام کرده که به نظر می‌رسد پدر بابک در سلامتی کامل به سر می‌برد و جنون نداشته است هرچند باید معاینات مجدد انجام شود!

 

آیا بابک متوجه قتل خواهر خود توسط مادر پدرش شده بود؟

یکی از احتمالاتی که پس از اعتراف پدر بابک خرمدین به قتل دختر و دامادش قوت گرفت این بود که شاید بابک از این موضوع آگاه بوده و همین مساله انگیزه قتلش توسط پدر و مادرش را کلید زده است؛ سرپرست دادسرای جنایی تهران در این باره به خبرنگار مهر گفت: بابک خرمدین زمان قتل خواهر و دامادشان ایران نبود.

قاضی شهریاری در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا در آن زمان که این اتفاق افتاد مرحوم خرمدین در همان خانه زندگی می‌کرده یا اصلاً آن مرحوم هم از این جنایت مطلع بوده یا خیر، گفت: به گفته پدر و مادر (قاتلان) آن زمان مرحوم خرمدین در انگلستان و خارج از ایران بوده است. سرپرست دادسرای جنایی تهران در پایان گفت: این دو فرد می‌گویند پسرشان حدس‌هایی می‌زده، اما نمی‌دانسته و هیچ وقت مطمئن نشده بوده که این جرم یا جنایت رخ داده است.

 

حامی کیست و از خانواده بابک خرمدین چه می‌داند؟

پس از برملا شدن قتل بابک خرمدین توسط پدر و مادرش و به فاصله کمتر از سه روز اعتراف آن‌ها به قتل دختر و دامادشان، فضای مجازی پر شد از صحبت‌ها و نقل قول‌هایی که برخی تکذیب و برخی تائید شد. در این میان یک حساب کاربری به عنوان "حامی" در توئیتر، خود را یکی از نزدیکان و آشنایان معرفی می‌کند اقدام به بازگویی از اتفاق‌هایی کرده که در خانه بابک خرمدین رخ می‌داده. او از پدر بابک به عنوان فردی مستبد و زورگو یاد می‌کند و در یکی از پست‌هایش نوشته: هر وقت مهمانی به خانه خرمدین می‌آمد پدرشان هر ۴ فرزندش را مجبور می‌کرد که جلوی مهمان‌ها بایستند و یک صدا سرود "‌ای ایران" را بخوانند و از این حرکت بسیار راضی و خشنود بود.

حامی در پست‌های دیگر به این موضوع هم اشاره می‌کند که پدر بابک ارتشی و سرهنگ تمام بود؛ او نوشته "اگر او را تیمسار خطاب می‌کردیم بسیار خوشحال می‌شد و جوری کیف می‌کرد که از برق چشمانش می‌فهمیدی داره لذت می‌بره، او درجه دار بود و بعد به دانشکده افسری می‌ره و سال ۱۳۵۱ هم فارغ التحصیل میشه".

نکته مهم اینکه او به دلیل علاقه زیاد به ماجرای "بابک خرمدین" فامیلی خود را تغییر داده و اسم اولین فرزند خود را بابک گذاشت.

حامی در یک پست دیگری خود را مقصر می‌داند و می‌نویسد:" ننوشتن از خرمدین داره مث موریانه وجودمو پوک می‌کنه، ننوشتن از جهل و تعصب مذهبی که تو این مورد پیامبرش بابک خرمدین بوده، اونقدر که همه فکر و ذکرت میشه چند تا کتاب تاریخی که در موردش خوندی و تمام جزئیات زندگیتو بر همین مبنا تزئین می‌کنی و شبانه روز و تو هر جمعی ازش حرف می‌زنی.‌ می‌دونم به همین راحتی و سادگی نیست، ولی وقتی بیشتر از ۵۰ سال تو هر لحظه از زندگیت به این مکتب و حادثه‌ تاریخی با تعصب فکر کنی و در موردش حرف بزنی بعیدم نیست بعد از کشتن فرزندت برای ارضای حس ماجراجویی بیمارگونه‌ات مهمترین چیزی که به ذهنت برسه مثله و پخش کردن جسدش تو شهر باشه".

حامی در ادامه این رشته توئیت‌ها این را هم گفته که من خیلی به این جنایت فکر کردم و می‌کنم، به نظرم زوایای پنهان و تاریک خیلی زیادی داره و امیدوارم بتونم توی این چند ماه آینده آروم آروم در موردشون حرف بزنم و شما هم بخونین و نظرتونو بگین. "

بازخوانی پرونده بیجه

از اصغر قاتل تا بیجه قاتل معروف دهه ۸۰

مهمترین پرونده قتل‌های زنجیره‌ای مربوط به اصغر قاتل است که ۳۳ کودک ایرانی و عراقی را کشت و در سال ۱۳۱۳ به دار آویخته شد؛ پس از آن هم اتفاق‌هایی از این دست افتاد که شاید معروف‌ترین آن در دهه‌های اخیر "بیجه" بود؛ محمد بسیجه معروف به بیجه، قاتل دهه ۸۰ کودکان پاکدشت، کودکی بسیار بدی داشت. او در یک خانواده پرجمعیت به همراه ۶ خواهر و ۶ برادر ناتنی اش زندگی می‌کرد. مادرش را در ۴ سالگی از دست داد و پدرش کارگر کوره پزخانه پاکدشت مرد بسیار بداخلاق و مستبدی بود که بعد از مرگ مادرش مجددا ازدواج کرد.

بیجه در دوران کودکی مورد بی مهری‌های بسیاری قرار گرفت. او در سن ۱۲ سالگی درس و مدرسه را رها کرده و به کارگری در کوره پزخانه مشغول شد. وی در دادگاه به تجاوز و قتل ۱۷ کودک و ۳ بزرگسال اعتراف کرد و انگیزه‌اش را از ارتکاب این جنایات، انتقام خواند و گفت به دلیل کمبود توجه در کودکی و نیز دو بار مورد تجاوز واقع شدن دست به چنین عمل وقیحانه و وحشیانه‌ای زده است. او در ادامه افزود که اگر دستگیر نمی‌شد تا قتل ۱۰۰ کودک پیش می‌رفت. محمد بیجه در ۱۵ شهریور ۱۳۸۳ دستگیر و در ۲۷ آبان ماه همان سال به ۱۶ بار قصاص و یک بار اعدام، ۱۵ سال حبس و ۱۰۰ تازیانه محکوم شد. محمد بیجه در حضور ۵ هزار تماشاچی، شلاق زده شد که در طول آن دو بار به زانو درآمد، اما هنگام اجرای حکم اعدامش سکوت کرد.


غلامرضا خوشرو؛ خفاش شب

خفاش شب نامی آشنا که هنوز هم شنیدنش باعث رعب و وحشت می‌شود. غلامرضا خوشرو معروف به خفاش شب، یکی از معروفترین قاتلان زنجیره‌ای ایران است. اقدامات وحشیانه او در خصوص قتل‌های سریالی‌اش را از سال ۱۳۷۱ آغاز کرد. خوشرو ۲ بار دستگیر شد. بار اول به جرم سرقت و تجاوز در سال ۱۳۷۱ که توانست از چنگال پلیس بگریزد و بار دوم به جرم ۹ فقره قتل، محکوم به حبس شد.

غلامرضا خوشرو کوران کوردیه متولد یکم آذرماه سال ۱۳۴۳ در یکی از روستای فاروج بود. در تهران ازدواج کرد، اما به دلیل بدخلقی از همسرش جدا شد و به خراسان بازگشت. وی در سال ۱۳۶۱ به جرم سرقت در خراسان دستگیر و طبق اعترافات خود به جرم جاسوسی برای روسیه محکوم به حبس شد. سال ۱۳۷۱ خوشرو به تهران بازگشت و از همان زمان جنایات خود را آغاز کرده و تا لحظه دستگیری ادامه داد. او با یک خودروی سرقتی اقدام به مسافرکشی می‌کرد و مسافران او را زنان و دختران جوان تشکیل می‌دادند. خوشرو بعد از سوار کردن مسافران، آن‌ها را به مکان خلوتی کشانده و طلا‌ها و اموالشان را به سرقت برده، و در برخی موارد بعد از تجاوز، جسد آن‌ها را می‌سوزاند. وی در تمام قتل‌های خود لباس سیاه به تن داشت و به این دلیل تا قبل از شناسایی هویتش به خفاش شب معروف شد.

از فجیع‌ترین اقدامات خفاش شب می‌توان به قتل مادری به همراه دخترش اشاره کرد. جسد سوخته این دو در بلوار آسیا کشف شد که طبق بررسی‌ها و اظهارات پزشکی قانونی، مادر با ۲۷ ضربه چاقو به سینه و گردن و دخترش در اثر خفگی کشته شده بودند.

غلامرضا خوشرو در ساعت ۲۲ روز ۵ تیرماه سال ۱۳۷۶ به دست بسیجیان پایگاه شهید نظری در غرب تهران در منطقه پونک دستگیر شد. او تمام قتل‌هایش را انکار کرد و گفت همه آن جنایات را همدستش حمید رسولی مرتکب شده و جرم او تنها سرقت بوده است. حکم اعدام این فرد در ۲۲ مرداد ماه سال ۷۶ در چهار دیوار انبار روباز ورزشگاه آزادی واقع در سه راه دهکده المپیک اجرا شد.


سعید حنایی؛ قاتل با غیرت!

سعید حنایی قاتل سریالی شهر مشهد، مدعی بود که با نیت خیر چنین قتل‌هایی را مرتکب شده است. سعید حنایی از سال ۷۹ تا ۸۰، ۱۶ فقره قتل انجام داد. شکار‌های این قاتل، زنان خیابانی‌ای بودند که به عقیده وی باعث گسترش فساد و بی بندوباری در شهر مقدس مشهد می‌شدند. طبق اظهاراتش در دادگاه، انگیزه او از انجام این قتل‌های سریالی و ایجاد رعب و وحشت در میان زنان مشهد، انتقام از یک راننده تاکسی‌ای بود که روزی مزاحم همسرش شده بود و تمام مردانی که ایجاد مزاحمت می‌کنند. او در ادامه اعترافاتش در دادگاه گفت، وقتی نتوانستم با مردان مقابله کنم و از سوی آن‌ها مورد ضرب و شتم قرار گرفتم تصمیم گرفتم از زنان خیابانی و فاسد انتقام بگیرم.

سعید حنایی هرگز بابت جنایتی که مرتکب شده بود پشیمان نبود و حتی در یکی از جلسات دادگاه گفت اگر دستگیر نشده بودم باز هم این کار را ادامه می‌دادم تا تعداد مقتولان به ۱۵۰ نفر برسد. او در ۲۸ فروردین سال ۸۱ در محوطه زندان مرکزی مشهد به دار مجازات آویخته شد.


فرید بغلانی، قاتل متنفر!

فرید بغلانی قاتل ۴۰ ساله آبادانی به جرم ارتکاب ۱۶ فقره قتل به دار آویخته شد. از ۱۲ سالگی با پدربزرگش زندگی می‌کرد. پدربزرگ وی تنفرش از زنان را به او هم انتقال داده بود. سال ۸۳ بود که گزارش اولین قتل آبادان به دست پلیس آگاهی رسید. این گزارش‌ها تا سال ۸۶ ادامه داشت، شباهت قتل‌ها تردید پلیس را در مورد سریالی بودن آن‌ها به یقین تبدیل کرد. فرید بغلانی باغبان دوچرخه سواری بود که بواسطه کارش کم کم به خانه متمولین شهر راه یافت. او به محض تنها یافتن زنان، وارد خانه شده و به ضرب و شتم و کتک کاری آن‌ها می‌پرداخت. به دلیل شکایات این افراد او محکوم به ۵ سال زندان شد که این امر موجب افزایش تنفرش نسبت به زنان شد.

او بعد از آزادی از زندان ۱۶ فقره قتل مرتکب شد. ۱۳ زن و دختر و یک پسر در آبادان و نیز دو زن دیگر در خرمشهر مجموع قتل‌های او از اسفندماه ۱۳۸۳ تا خرداد ۱۳۸۷ بود. طبق اعترافاتش در دادگاه، بغلانی بعد از اتمام کارش، با دوچرخه در اطراف شهر پرسه زده و به محض رویت زن یا دختر تنهایی، با ضربه آهنی که همیشه به همراه داشت به سرش، او را به قتل می‌رساند و جسد را در میان انبوه خار و خاشاک مخفی می‌کرد. سن و سال قربانیان برایش اهمیتی نداشت و تنها جنسیت آن‌ها مهم بود.

مجید سالک محمودی؛ قاتلی که خودش را کشت!

به جرات می‌توان گفت قتل‌های انجام شده توسط مجید سالک از مخوف‌ترین و باورنکردنی‌ترین قتل‌های زنجیره‌ای است. چیزی که شاید بیشتر شبیه به خیال‌پردازی‌های نویسندگان کتاب‌های جنایی باشد. او به دلیل بدهکاری و کشیدن چک بی محل، به مدت دو سال زندانی شد. بعد از آزادی متوجه خیانت همسرش شد. همسر مجید در نبود او با پسرخاله خود در ارتباط بود و همین امر بزرگترین انگیزه مجید برای انجام قتل‌های سریالی اش شد. اما چرا او همسرش را نکشت سوالی بود که بی جواب ماند.

مجید سالک به محض اطلاع از خیانت زنی به همسرش او را به قتل می‌رساند. گزارش‌های فراوانی از قتل‌های وحشیانه زنان و کودکان به دست پلیس می‌رسید که تمام آن‌ها با طناب سفیدرنگ یک متری، خفه شده بودند. اولین قتل او که فجیع‌ترین آن‌ها نیز هست مربوط به زنی ۳۶ ساله به نام اختر و دو فرزند ۱۱ و ۹ ساله اش به نام‌های محمد و فرحناز بود.

سالک طی سال‌های ۵۹ تا ۶۴ قتل‌های متعددی انجام داد. خواهر یکی از مقتولان از حضور یک شورلت سبز رنگ گفت که در تعقیب آن‌ها بوده است. این اظهارات شاهد سرنخی شد برای پلیس تا به دنبال خودرویی با این مشخصات باشد که دست آخر در میدان بهارستان خودرویی با این مشخصات که در صندوق آن تعداد زیادی لباس زنانه و طناب سفیدرنگ یک متری وجود داشت، مورد سوءظن پلیس قرار گرفته و به دام افتاد.

به روایت احمد محققی در کتاب "آخرین شکار قاتل" که در مورد این قاتل زنجیره‌ای بود، مجید، ساعت ۲۱:۳۰ روز ۸ خردادماه سال ۱۳۶۵ در زندان قصر خودکشی کرد.

 

علی اصغر بروجردی معروف به اصغر قاتل

علی اصغر بروجردی معروف به اصغر قاتل، اولین قاتل زنجیره‌ای ایران بود که ۲۵ کودک عراقی و ۸ کودک ایرانی، در مجموع ۳۳ کودک، به دست این قاتل روانی به قتل رسیدند. اصغر در خانواده متزلزلی به دنیا آمد. خانواده او از بدنام‌ترین و شرورترین‌ها بودند. زلفعلی راهزن پدربزرگ او در ملایر و اراک اقدام به قتل و چپاول کاروان‌ها می‌کرد. پدرش علی میرزا نیز در قتل و غارت آوازه پدر را داشت و از جنایتکاران شهره دوران بود.

علی اصغر از طریق فروش تنقلات با کودکان ارتباط برقرار می‌کرد. او به بهانه دوستی، کودکان و نوجوانان بسیاری را فریب می‌داد و به آن‌ها تجاوز می‌کرد و برای اینکه ردی از خود باقی نگذارد اقدام به قتل آن‌ها می‌کرد. در سن ۱۴ سالگی به جرم آزار و اذیت کودکان در عراق دستگیر شد، اما به دلیل سن کمش، با رضایت شاکیان آزاد شد، اما مجددا به کار خود ادامه داد که به دلیل تجاوز و آزار ۵ کودک عراقی، به ۹ سال حبس محکوم شد. جنایات وی در عراق همچنان ادامه داشت تا اینکه به اعتراف خودش در آخرین مورد، کودکی شاهد رفتار وحشیانه اش شد؛ بعد از این ماجرا علی اصغر برای رهایی از دست پلیس به ایران گریخت. در ایران نیز در مدرسه‌ای به دست فروشی مشغول شد و دوباره به اغفال کودکان و خصوصا نوجوانان شهرستانی پرداخت و بعد از قتل آنها، اجسادشان را در کوره پزخانه‌ها و قنات‌های جنوب تهران رها می‌کرد. او در ایران ۷ فقره قتل و تجاوز مرتکب شد.

در ۱۰ اسفند ماه ۱۳۱۲ در حوالی چاه‌های قنات امین آباد، پلیس آگاهی به حضور مرد میانسالی که یک پیت حلبی و پشته حمالی به همراه داشت مظنون شد. بعد از تفتیش و یافتن لباس و چاقوی خونین در بساطش، علی اصغر بروجردی دستگیر و زندانی شد. با پرس و جو و تحقیقات پلیس از محل زندگی او در کاروانسرای رضاخان، کاشف به عمل آمد که آن لباس خونین متعلق به نوجوانی است که وی ادعا می‌کرده برادرش است. حکم اعدام علی اصغر بروجردی یک سال بعد یعنی در ۶ تیر ۱۳۱۳ در میدان توپخانه مقابل تشکیلات نظمیه مملکتی اجرا شد.

معمولا قربانیان این نوع از آدم کشی، جنست، نژاد، شغل و در اکثریت قریب به اتفاق گروه سنی مشترکی دارند. مطابق نظر روانشناسان این حوزه، معمولا افرادی که دست به چنین جنایاتی می‌زنند کودکی خوبی نداشته اند. بیشتر این افراد در محیط‌های خانوادگی متشنج و پرآشوبی پرورش یافته اند که نتیجه اتفاقاتی، چون طلاق و جدایی بوده است.

در فضا‌های خانوادگی اینچنینی، حس استقلال و اعتماد به نفس کودک آسیب می‌بیند و دچار کمبود توجه می‌شود. او برای جبران و رهایی از این حس، به دنبال ساختن مدینه فاضله اش می‌رود؛ دنیایی که در آن هیچ کمبود و محدودیتی ندارد و هر آنچه تمایل دارد انجام می‌دهد و تنها به ارضای امیال خود می‌اندیشد. نتیجه این تمایلات گاهی چیزی می‌شود که از آن تحت عنوان قتل زنجیره‌ای یاد می‌شود. این قتل‌ها در تمام نقاط جهان اتفاق می‌افتد و اخبار بسیاری در رابطه با این جنایت و به عبارتی، این وحشتناک‎ترین بیماری روانی شنیده می‌شود. کشور ما نیز از این فهرست مستثنی نبوده است.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی