
ماجرای استفاده از بازیکن بزرگسال در تیم نوجوانان آکادمی کیا بحثهای زیادی را دامن زده است. این بحثها احتمالا با واکنشی منطقی از سوی مهدی مهدویکیا میتواند به سرانجام مثبتی برسد.
دیدارنیوز ـ سرویس ورزشی: از چند روز قبل که خبر گرفتن عنوان قهرمانی آکادمی کیا در مسابقات نوجوانان استان تهران و اعطای آن به باشگاه استقلال منتشر شد، دوباره مسائل و ماجراهای مربوط به تیمهای پایه مورد توجه رسانهها قرار گرفته و کنکاش در مورد این موضوع، یکی از دردهای کهنه فوتبال ایران را به یاد آورده است.
ماجرا از این قرار است که هیات فوتبال استان تهران اعلام کرد تیم نوجوانان آکادمی کیا به دلیل استفاده از بازیکن صغر سنی هم جریمه شده و هم باید عنوان قهرمانی از آن سلب شود. شاید در نگاه اول این ماجرا برای اهل فوتبال، این موضوع عادی و تکراری باشد. مسئله استفاده از ورزشکار صغر سنی نه تنها در فوتبال که در ورزشهای دیگر حتی در رده ملی هم مسبوق به سابقه است. اما نکتهای که چالشهای تازهای در این زمینه ایجاد کرده حضور مهدی مهدویکیا به عنوان مالک تشکیلات اکادمی کیا است.
مهدویکیا همواره در زمره بازیکنان بااخلاق و جنتلمن فوتبال ایران بوده و متانت و رفتار عاقلانه او همیشه مورد توجه علاقمندان به فوتبال و حتی مردم کشور بوده است؛ بنابراین بروز این اتفاق در باشگاه و آکادمی کیا حالا فضایی به وجود آورده که انتقادهایی از مهدویکیا صورت بگیرد. خاصه آنکه مهدویکیا در کابینه علی کریمی برای ریاست فدراسیون فوتبال بود و نایب رئیس اول او معرفی شد و حالا این سوال مطرح میشود که چرا باید این رسوایی در تشکیلات مهدویکیا رخ دهد؟
البته برخی از افراد به پشتیبانی از مهدویکیا اعلام کردهاند که این موضوع هم در نتیجه بدخواهی مافیای فوتبال بوده و مالک آکادمی کیا از این اتهام مبراست، اما اینکه مهدویکیا و زیرمجموعهاش هیچ واکنشی به حکم هیات فوتبال تهران ندادهاند هم مسئلهای است که نمیتوان بیتفاوت از کنار آن گذشت. به هر حال اگر حکم صادره نامنصفانه بود طبیعتا باید آکادمی کیا اعتراض میکرد. درست است که مهدی مهدویکیا هم چند وقتی است که در آلمان به سر میبرد و مستقیما تشکیلات آکادمی کیا را مدیریت نمیکند، اما انصافا این موضوع نمیتواند بهانهای برای بیتقصیر بودن او باشد.
این ظن آنجا تقویت میشود که خود مهدویکیا چندی قبل در یک لایو اینستاگرامی در انتقاد به رفتار نادرست و حسودانه یک هموطن در خارج که تیم او را به استفاده از بازیکن بزرگسال متهم کرده بود، برای لحظاتی اشک ریخت و منقلب شد! به همین خاطر بود که منتقدان نسبت به ماجرای پیشآمده چشمبسته از مهدویکیا حمایت نکردند و حتی او را زیر سوال بردند که آیا قرار بوده او به این شیوه فوتبال را مدیریت کند؟
در عین حال برخی نیز صورت مسئله را به کل فوتبال تعمیم دادند و مدعی شدند که این اتفاق در همه تیمهای ایران در رده پایه رواج دارد و از شانس بد مهدویکیا این یک مورد برملا شده است. البته این نظر هم وجهه قانونی و حقوقی ندارد و به هیچ وجه نمیتواند بروز یک تخلف را توجیه کند. تاریخ ورزش ایران از یاد نبرده تیم ملی نوجوانان را که اواخر دهه ۱۳۷۰ زمانی که حمید درخشان سرمربی آن بود، به دلیل استفاده از بازیکن بزرگسال با محرومیت مواجه شد و جام جهانی را هم از دست داد.
مثال بزرگ دیگر نیز تیم ملی نوجوانان والیبال ایران بود که در اواخر دهه ۶۰ با استفاده از چند بازیکن بزرگسال به مقام چهارم جهان رسید و البته باعث توجه بیشتر به این رشته در کشور شد. آن روزها رئیس فدراسیون والیبال گفت که نیاز به چنین تخلفی داشته تا بتواند جایگاه والیبال را بالا ببرد و بعد از آنکه برنامههای بلندمدت فدراسیون به ثمر نشست دیگر از این روش استفاده نشد. با این حال تاثیر منفی چنین تخلفی در حافظه تاریخی ورزش ایران باقی خواهد ماند چرا که هدف نباید وسیله را توجیه کند.
اما در مورد اخیر شاید بد نباشد شخص مهدی مهدویکیا واکنش منطقی و عاقلانهای به این اتفاق نشان دهد و از حیثیت و پرستیژ ممتاز خود در فوتبال ایران دفاع کند، چیزی که حتی میتواند جایگاه او را بالاتر هم ببرد. در دیگر سو هم منتقدان باد بدانند که با یک خطا یا اشتباه همه سرمایه اجتماعی شخصی در اندازه مهدویکیا از بین نخواهد رفت. گرهای را که با دست میشود آن را گشود، نباید به دندان سپرد!