
تحریم هم از نوع خارجی و هم داخلی؛ و به واسطه همین فشارهای داخلی و خارجی نتوانسته به جایگاهی که شایسته آن است، برسد. اما سؤال اینجاست؛ اگر تحریمها نبود، امروز چهره صنعت نفت کشور چگونه بود؟ ایران چه نقشی در جهان انرژی بازی میکرد و اقتصاد آن چه شرایطی داشت؟
دیدارنیوز ـ دهههاست که صنعت نفت ایران درگیر تحریم است. تحریم هم از نوع خارجی و هم داخلی؛ و به واسطه همین فشارهای داخلی و خارجی نتوانسته به جایگاهی که شایسته آن است، برسد. اما سؤال اینجاست؛ اگر تحریمها نبود، امروز چهره صنعت نفت کشور چگونه بود؟ ایران چه نقشی در جهان انرژی بازی میکرد و اقتصاد آن چه شرایطی داشت؟
صنعت نفت ایران در حال حاضر از نظر کمی چنین تعریف میشود: ظرفیت تولید حدود ۴ میلیون بشکه نفت خام در روز و تولید واقعی ۲.۳ میلیون بشکه در روز (بر مبنای گزارش منابع ثانویه و اوپک) که حدود ۱.۷ میلیون بشکه در روز از این تولید در داخل پالایش و مصرف میشود؛ ظرفیت تولید یک میلیارد متر مکعب گاز در هر روز که کمتر از ۱۰۰ میلیون مترمکعب آن صادر میشود؛ ظرفیت تولید ۱۰۰ میلیون تن محصول پتروشیمی که اغلب مواد اولیه و بالادستی هستند و هنوز زنجیره تولیدات کامل نشده است؛ ظرفیت پالایش ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه فرآوردههای نفتی در هر روز که بخشی از پالایشگاههای کشور همگام با پیشرفت فناوری جهان به روز نشدهاند.
اما از نظر کیفی، شرایط سختتر میشود؛ برای مثال هنوز میانگین ضریب بازیافت نفت خام حدود ۲۵ درصد است و در برخی از میادین این رقم به ۵ الی ۱۰ درصد نیز میرسد؛ در حالی که در کشوری مانند عربستان این رقم به بیش از ۵۰ درصد میرسد. باید در نظر داشت که هر یک درصد افزایش ضریب بازیافت از مخازن نفت به معنی افزایش ظرفیت تولید ۸ میلیارد بشکه نفت برای ایران است. در صنعت گاز نیز بزودی افت تولید از میادینی مانند پارس جنوبی شدت میگیرد و ممانعت از این افت تولید گاز نیازمند سرمایه و تکنولوژی است. هدرسوزیها و کیفیت پایین برخی از محصولات پالایشگاهی را به سبب نبود همین تکنولوژی و سرمایه اگر کنار بگذاریم، موضوع نقش ایران در منطقه و جهان نیز یک مسأله دیگر است که قرار بود هاب انرژی منطقه باشد؛ اما در حال حاضر نه تنها موفقیتآمیز نبوده بلکه مبادلاتی مانند سوآپ نیز که در گذشته بود، کنار گذاشته شده است.
کارشناسان بر این باورند که چهره صنعت نفت ایران در صورت نبود تحریمهای خارجی، تخصصگرایی و تلاش برای حداکثرسازی منافع ملی تغییر قابل ملاحظهای داشت؛ چرا که ظرفیتهای بالایی در بخش نفت کشور وجود دارد. از جمله ظرفیت افزایش تولید تا ارقامی در حدود ۷.۵ میلیون بشکه در روز؛ صادرات بیش از ۴ میلیون بشکه نفت خام در هر روز؛ صادرات بیش از ۳۰۰ میلیون مترمکعب گاز در هر روز (البته با مدیریت مصرف داخلی) و رسیدن به جایگاه نخست منطقه در صنعت پتروشیمی.
به عبارتی اگر در تمام این سالها صنعت نفت ایران درگیر تحریمهای ظالمانه نبود و در داخل نیز به صورت تخصصی به توسعه صنعت نفت کشور پرداخته میشد، امروز ایران میتوانست بازیگر اصلی و هاب انرژی منطقه باشد. شرایطی که جهان را به ایران وابسته و هر فشار خارجی را حذف میکرد.
در اینباره نرسی قربان، کارشناس ارشد انرژی به «ایران» توضیح میدهد: «ایران در چند دهه اخیر به واسطه تحریمها فرصتهای بینظیر جذب سرمایه خارجی و به روز کردن تکنولوژیها در صنعت نفت و اشتغالزایی را از دست داد. ایران میتوانست بازیگر برتر منطقه در زمینه انرژی باشد؛ اما به واسطه تحریمها شرکتهای بینالمللی مجبور شدند که از این صنعت جذاب و بازار بزرگ چشمپوشی کنند و به سراغ کشورهای همسایه بروند.»
او ادامه میدهد: «شاید بتوان گفت که بیشترین سود را از تحریمهای ایران، همین کشورهای منطقه کردهاند. از جمله ترکیه، عربستان و امارات که فرصتهای ایران را در اختیار گرفتند. برای مثال پس از انقلاب شرکت شل به دنبال سرمایهگذاری در زمینه GTL (فرایند تبدیل گاز طبیعی خام به هیدروکربنهای مایع با ارزش) بودند و کار در حال شروع بود، اما با سد تحریمها مواجه و مجبور شدند که در قطر سرمایهگذاری کنند. آنها بیش از ۲۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در صنعت گاز قطر انجام دادند و به دنبال همین سرمایهگذاریها امروز قطر یکی از بزرگترین صادرکنندگان گاز جهان است.
قربان با اشاره به اینکه برخی بر توسعه صنعت نفت با سرمایه داخلی اصرار دارند، اذعان میکند: «بارها تکرار کردهام؛ برای کشوری مثل ایران حتی یک دلار نباید صرف توسعه صنعت نفت و گاز کرد. آنقدر صنعت نفت و گاز ایران جذاب است که شرکتهای بینالمللی بیایند و سرمایهگذاری کنند و از سرمایهگذاری آنها ما بیشترین سود را ببریم. در دنیا نیز چنین است، دارندگان منابع هیدروکربوری سرمایهگذاری در زنجیره تولیدات این محصولات را به شرکتهای بینالمللی واگذار میکنند. دولت تنها باید در بخشهایی مانند تعلیم و تربیت و بهداشت که خارجیها حاضر به سرمایهگذاری در آن نیستند هزینه کند. اگر ما احساس میکنیم که در صورت حضور خارجیها در صنعت نفت زیان میبینیم، این نشاندهنده ضعف ما در عقد قرارداد است. اما اگر نحوه انعقاد یک قرارداد خوب را بلد هستیم؛ دیگر نیازی نیست که نگران باشیم؛ البته متأسفانه تحریمها این فرصت را از ما گرفته است.»
این کارشناس ارشد انرژی با اشاره به اینکه ذخایر نفتی اغلب بزرگترین تولیدکنندگان نفت جهان از ایران کمتر است و چندین برابر تولید دارند توضیح میدهد: «برای مثال امریکا یکسوم ذخایر نفتی ایران را در اختیار دارد و ۳ برابر تولید میکند، یا روسیه با ذخایر نفتی کمتر، ۳ برابر ایران تولید دارد. این نشاندهنده ظرفیتهایی است که به دلیل تحریمها و مدیریت نادرست از دست دادهایم. ایران میتوانست ظرفیت تولیدی بیش از ۷ میلیون بشکه در روز داشته باشد.»
به گفته قربان، جنگ، تحریم و نبود تخصصگرایی و تلاش برای حداکثرسازی منافع ملی در برخی از دورههای زمانی مانع از آن شده که ایران هاب انرژی منطقه شود و اقتصادش حرف اول را در منطقه بزند. اما با فکر خوب و تعامل جهانی این پتانسیل در صنعت نفت ایران وجود داشت. او با اشاره به اینکه برنامه این بود که ۲۰ نیروگاه اتمی در حاشیه خلیج فارس دایر و با برق آن آب شیرین تولید کنیم؛ توضیح میدهد: «آن زمان میتوانستیم، آب شیرین از آبادان تا چابهار را تأمین و حتی به کشورهای منطقه صادرات داشته باشیم. اما این فقط نبود، ایران میتوانست تأمین کننده بخش قابل توجهی از گاز و برق اروپا باشد. آن زمان که صحبت از صادرات گاز ایران به اروپا بود اصلاً روسیه در معادلات نبود یا در مورد پتروشیمی میتوانستیم حداقل در سطح عربستان باشیم؛ اما تحریمها و نبود اراده جمعی این اجازه را نداد و حالا هم باید مانند یک دوندهای که عقب مانده است با سرعت بیشتری بدویم که لازمه آن حکمرانی خوب و تعامل با جهان است.»
جهان در مرحله گذار انرژی است و تا ۲۰۵۰ میلادی احتمالاً سبد تأمین سوخت جهان تغییر خواهد کرد. به همین خاطر زمان برای جبران چند دهه عقبماندگی در صنعت نفت ایران بسیار محدود است.
در اینباره فریدون برکشلی تحلیلگر و کارشناس ارشد انرژی به «ایران» میگوید: «سالهاست که صنعت نفت ایران تحت تحریم دائمی است. تحریم خارجی یا خود تحریمی. اولین تحریم را کارتر در اردیبهشت ۱۳۵۸ اعمال کرد. اما متضرر اصلی خود امریکا بود که از صنعت نفت ایران، بیبهره ماند. شرکتهای نفتی امریکایی خیلی عصبانی بودند. بازی را عملاً به اروپا واگذار کرده بودند. اما بعدها مشکل تحریم امریکا، از دو مقطع جدی و خطرناک شد. نخست، تحریم شورای امنیت و دوم تحریمهای ثانویه CATSA. در تحریم ثانویه کشورها، شرکتها و افراد طرف قرارداد با ایران را هم تحریم کردند. این دو تحریم، کانونی ترین، محورهای تحریم نفتی ایران بودند.»
او توضیح میدهد: «اما در شرایط غیرتحریم یا شرایط تحریمهای کماثرتر نیز ما تلاشی برای جذب سرمایه و برقراری رابطه درازمدت با سایر کشورها و شرکتها نداشتیم؛ در حالی که بارها گفتهام؛ صنعت نفت، ماهیت بینالمللی دارد. در انزوا بسیار دشوار، حرکت مثبتی دارد. این یک فرهنگ اقتصادی نهادینه شده است. تقریباً نیم قرن اخیر، ایران همیشه در ردههای آخر جذب سرمایهگذاری بوده است؛ در حالی که هیچ صنعت نفتی در انزوا رشد نکرده است. این بدان معنی نیست که صنعت نفت را با نگاه استراتژیک داخلی توسعه ندهیم. اما باید در باشگاه جهانی نفت حضور داشت.» برکشلی در ادامه میگوید: «اما مطمئن هستم که از فردای رفع تحریمها، مقابله با حضور شرکتهای شروع میشود و این بحث خود تحریمی کار است. بینالمللی شدن صنعت نفت، دو طرفه است. این همه شرکتهای مهم و قدرتمند داخلی ما، آیا تا به حال، یک مناقصه جهانی را برنده شدهاند. گرفتن مفت و مجانی پروژههای داخلی که هنر نیست، در فضای بینالمللی در یک مناقصه جهانی حتی نمیتوانند واجد شرایط شرکت در مناقصه شوند.»
رئیس دفتر مطالعات انرژی وین با بیان اینکه در ایران شرکت ملی نفت نداریم و در اصل شرکت دولتی نفت داریم؛ توضیح میدهد: «اصلاً اصول یک شرکت ملی را نمیتوان دید. شرکتی داریم که فقط باید خرج مملکت را بدهد، مثل پدری که تنها وظیفهاش، خرجی دادن است و خودش اصلاً اهمیتی ندارد.»
برکشلی با تأکید بر فرصت اندک باقیمانده ادامه میدهد: «بدون تحریم بینالمللی و خودتحریمی و با حکمرانی خوب، ایران میتواند یک بازیگر انرژی مهم و قدرتمند باشد. سرمایهگذاری و انتقال تکنولوژی و دانش فنی، تعیینکننده است. با توجه به ذخایر نفتی موجود و با ارتقای ضریب بازیافت، امکان افزایش تولید نفت خام در سطح ۷ میلیون بشکه در روز، میسر است. درمورد گاز نیز شرایط خوب نیست. ما طی ۱۰ سال آینده دو رقیب قدرتمند یعنی قطر و روسیه را داریم. البته قطر در ال. ان. جی قدرتمند است و بنابراین رقیب اصلی ایران نیست. اما در خط لوله که به نظر بنده برای ایران حیاتی است و امنیت ملی ما را به طور جدی، ارتقا میدهد، باید به نوعی رقیب روسیه شویم که البته تعجب نمیکنم که اگر گاز ایران، عزم بازارهای اروپا داشته باشد، روسیه به طور جدی مقابله میکند.»
برکشلی با بیان اینکه تحت شرایط موجود فقط ناچاریم که ظرفیت تولید را برای مصرف داخلی، تقویت کنیم؛ اظهار میکند: «اما در پتروشیمی، حد ایران، سقف آسمان است که واقعاً برای آن تکنولوژی بینالمللی لازم داریم. مصرف نفت و گاز به عنوان سوخت، در ۲۰ سال آینده، رشد مهمی نخواهد داشت. اما رشد مصرف متوجه پتروشیمی میشود. در این زمینه مادر تکنولوژی، امریکا و اروپا هستند. با چین و روسیه، پتروشیمی ایران موفق نخواهد شد.» او پیش نیاز جبران عقبماندگی صنعت نفت ایران را حکمرانی خوب، سرمایهگذاری و انتقال تکنولوژی معرفی میکند و میگوید: نگاه به توسعه، باید امروزی شود. تفکر قرن بیستمی و بلکه قرن نوزدهمی پاسخگو نیست.
اما چرا اینقدر تحریمها روی صنعت نفت ایران تأثیر داشت؟ اصلاً چرا غربیها صنعت نفت را برای تحریم انتخاب کردند؟ تحریمی که امروز فقط فروش نفت را در برنمیگیرد و دامنه آن از حمل و بیمه تا بازگشت منابع حاصل از فروش و سرمایهگذاری خارجی را شامل میشود.
محمود خاقانی کارشناس بینالملل نفت نیز در این باره به «ایران» توضیح میدهد: «صنعت نفت ایران وقتی که انقلاب شد با یک شوک مواجه شد. وقتی که فرانسه برای اولین بار هواپیما و موشک به عراق داد و عراق بواسطه آن به پایانه نفتی ما در خارک و اهدافی دیگر نظیر چاه شماره ۳ نوروز حمله کرد و این چاه در خلیج فارس شروع به نشت کرد، ما دنبال آوردن متخصص خارجی بودیم که با این نشت نفت مقابله کنیم. اما درخواستها از جمله در بحث دستمزد و نوع ارائه درخواست برای ایران قابل قبول نبود و خودمان دست به کار شدیم که موفقیتآمیز نیز بود.» او ادامه میدهد: «در حال طی کردن مسیر بودیم و نسبتاً موفق هم عمل میکردیم، اما از سال ۸۴ به بعد و آمدن مجلس هفتم شرایط تغییر کرد. این مجلس در حال برنامه ریزی برای زمینهسازی یک دولت بود و میخواست دولتی روی کار باشد که خودش میخواهد. اجازه اصلاحات از جمله در مورد قیمت فرآوردههای نفتی را نداد. به مرور طی خصوصی سازیهای نادرست، بخش خصوصی قدرتمندی که در صنعت نفت در حال شکلگیری بود نابود شد و خصولتیهایی روی کار آمدند که توجهی به منافع ملی نداشتند و تنها منافع فردی و گروهی را اصل قرار میدادند. عدهای هم با کاغذ پاره دانستن تحریمها و دامن زدن به تنشها، موجبات توقف همکاریهای بینالمللی را فراهم کردند. تازه داشتیم روی پای خودمان میایستادیم، اما شعارزدگی ناگهان همه چیز را تغییر داد. حتی شرکتهای بینالمللی دیگر حاضر به سرمایهگذاری و همکاری با ایران نبودند که در طی این همکاریها تبادل اطلاعات انجام شود.»
خاقانی با اشاره به رشد نجومی کارکنان صنعت نفت در حالی که ظرفیت تولید مدام در حال کاهش بود؛ میگوید: «اگر فشارهای خارجی و اشتباهات داخلی نبود، ایران بدون تردید حرف اول را در صنعت نفت و گاز منطقه میزد. امروز حداقل ۴ میلیون بشکه صادرات نفت خام داشت و در صنعت گاز کاملاً توسعه یافته و از صادرکنندگان مؤثر بازار بود. متأسفانه شعارهایی دادیم که درست نبود. مثل بیاثر دانستن تحریم یا اینکه میگفتند «آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه دان شما پاره شود». میگفتند ما تحریمها را دور میزنیم. غافل از اینکه دورزدن تحریمها خود سرآغاز فساد است و مشکلات را مضاعف میکند. اما دشمن میدانست که صنعت نفت چقدر برای ایران کلیدی است و چقدر اقتصاد ایران به آن به شکل مستقیم وابسته است.»
او در پایان با ترسیم یک چهره از صنعت نفت بدون تحریم میگوید: «ایران» برنامههای کوتاه مدت و بلند مدت زیادی برای تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه داشت. از خط لوله گاز و ال ان جی گرفته تا سوآپ نفت و تبادلات برقی. صادرات نفت و گاز باید مطابق آن برنامه چندین برابر ظرفیت کنونی میشد. اما تحریم اجازه نداد و فرصتها را در اختیار دیگر بازیگران قرار داد. اکنون باید تا فرصت هست این بازی را برعکس کنیم. نباید به کاسبان تحریم اجازه بدهیم که با تضعیف منافع ملی تنها جیبهای خود را پر پول کنند.»