منوچهر متکی سخنگوی شورای وحدت بر این باور است که آغاز رایزنیها با کاندیداهای دیگر به معنای قطع امید کردن از آمدن رئیسی نیست بلکه در عین حال شواهدی وجود دارد که احتمال آمدن آقای رئیسی را قوت میبخشد.
دیدارنیوز - کمتر از ۳۰ روز به ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری در اردیبهشت ماه فرصت باقی مانده، اما اصولگرایان همچنان بر سر انتخاب کاندیدای واحد بلاتکلیف ماندهاند هر چند ابراهیم رئیسی را به عنوان گزینه اول و آخر خود برای انتخابات ریاست جمهوری معرفی میکنند، اما در عین حال گوشه چشمی نیز به سایر کاندیداها دارند. آغاز رایزنی با سایر کاندیداها، موضوعی است که منوچهر متکی، سخنگوی شورای وحدت مطرح میکند. او بر این باور است که آغاز رایزنیها با کاندیداهای دیگر به معنای قطع امید کردن از آمدن رئیسی نیست بلکه در عین حال شواهدی وجود دارد که احتمال آمدن آقای رئیسی را قوت میبخشد.
متکی هم مانند سایر چهرههای سیاسی، این جمله تکراری که "نمیتوان به طور قاطع گفت رئیسی برای انتخابات میآید یا نمیآید" را عنوان میکند؛ وزیر امور خارجه پیشین کشورمان که سابقه حضور در ستادهای انتخاباتی را دارد از فعالیت شورای وحدت با عمری کمتر از شش ماهه سخن میگوید و ضمن گلایه از شورای ائتلاف برای نپیوستن به فرایند وحدت میگوید: تاکنون از سوی شورای ائتلاف، اقدام جدی عملی را شاهد نبودیم از این رو بر این باوریم که باید ظرفیت سازی خودمان را به عنوان شورای وحدت پیش ببریم.
این چهره سیاسی اصولگرا تاکید دارد ورود به صحنه انتخابات با کاندیداهای متعدد، شانس موفقیت اصولگرایان در انتخابات پیش رو را تضعیف میکند.
مشروح مصاحبه خبرگزاری خبرآنلاین با منوچهر متکی، سخنگوی شورای وحدت را میخوانید.
آقای متکی! فضای انتخاباتی کشور را در فرصت کمتر از یک ماه مانده به ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری چگونه میبینید؟
بهار احزاب و سیاسیون، انتخابات است؛ در واقع انتخابات، فرصتی است برای گروههای بر سر کار، تا یک ارزیابی کلی از خودشان انجام دهند و در مقابل گروههایی که در جایگاه منتقد حضور دارند اگر سخنان جدیدی دارند بیان کنند تا مردم به قضاوت بنشینند و انتخاب کنند. در میان انتخاباتها، انتخابات ریاست جمهوری از اهمیت ویژهای برخوردار است و با توجه به جایگاهی که دولت و قوه مجریه و شخص رئیس جمهور در امر کشورداری و حوزه اختیارات و مسوولیتها دارند حادثه مهمی تلقی میشود.
تجربه چهل ساله پس از انقلاب اسلامی نشان دهنده این است که مردم، فرصتهای مختلفی را برای گرایشات متنوع سیاسی در کشور فراهم کردهاند و دولتهای مختلف با گفتمانهای گوناگون، طی این چهل سال، عمدتا دورههای ۸ ساله، مسئولیت در جمهوری اسلامی را در اختیار داشتند. شرایط کنونی کشور، شرایط ویژهای است و وضعیت ما از لحاظ داخلی اعم از اقتصادی و حوزههای دیگر و هم از لحاظ بینالمللی ویژه است از این رو این وضعیت بر اهمیت انتخابات پیش رو میافزاید. مجموعههای سیاسی برای ورود به صحنه انتخابات، یک سری وظایف عمومی بر عهده دارند که بین آنها مشترک است.
اولین وظیفه این است که همه این گروهها باید سهم خودشان را در ترغیب مردم در مشارکت، حضور در انتخابات ایفا و پرداخت کنند؛ بنابراین این مسئله میتواند فصل مشترک فعالیت احزاب و جریانهای مختلف سیاسی باشد. در نتیجه میتوان گفت وظیفه مشترک جریانات سیاسی، پاسداری از میراثی است که از حضرت امام با سقوط رژیم دیکتاتوری گذشته برای کشورمان ارمغان آمد که همان جمهوری و مردمسالاری دینی است. لازمه حفاظت از آنها نیز این است که همگان را دعوت و تشویق به حضور در انتخابات کنیم. یک انتخابات پرشور و پرنشاط برای کسانی که میخواهند مسئولیتهایی را برعهده بگیرند بسیار مهم است.
نکته دوم، اخلاق مداری سیاسی یا رعایت اخلاق انتخاباتی است. در واقع اگر بپذیریم که پذیرش مسئولیت از سوی مردم یک تکلیف و محدودیت برای مسئول است که از زندگی شخصی و خانوادگیاش عبور کند و به مسئولیت اجتماعیاش بپردازد، این هدف عالی ایجاب میکند که ما از هر وسیلهای استفاده نکنیم به بیانی دیگر یک هدف عالی به ابزار عالی و ارزشمند نیاز دارد.
نکته سومی که ما در انتخاباتهای گذشته، گاهی شاهد آن بودیم هزینه کردن از حیثیت، داشتهها و آبروی نظام برای پیروزی در انتخابات است در واقع سیاهنمایی از مجموعه نظام، برای اینکه حزب، گروه و یا فرد خاصی در انتخابات پیروز شود یقینا کارنامهای به جای خواهد گذاشت که قابل دفاع نیست اصل در یک انقلاب این است که از خود برای انقلاب هزینه کنیم نه اینکه از انقلاب برای خود هزینه کنیم.
نقیصه مهمی که در انتخاباتهای ریاست جمهوری وجود دارد این است که معمولا همه به دنبال پدیده شدن هستند و در آن فضای پدیده شدن موفق شوند رأی بیاورند. در حالی که مردم به ویژه نخبگان جامعه باید براساس برنامه به کسی یا حزبی رأی بدهند از این رو تاکید مقام معظم رهبری بر این مسئله که کاندیداها برنامه داشته باشند از شرایطی بود که مطرح کردند.
آقای متکی! با توجه به اینکه جریان اصولگرا هنوز به یک انسجام کلی برای رسیدن به وحدت نرسیدهاند، بحث تشکیل شورای وحدت ملی (ادغام شورای ائتلاف و شورای وحدت) چقدر جدی است؟ آقای پورمحمدی اخیرا اعلام کردند نه تایید میکنند نه تکذیب، این یعنی احتمال تولد این شورای جدید وجود دارد؟
آنچه که مهم است تولید ظرفیتهایی در یک جریان سیاسی است که میتواند در انتخابات نقشآفرین و موثر باشد؛ از نظر شخصی بنده، همه مجموعههای سیاسی اصولگرا، ارزشی و ولایی در صحنههای سیاسی به ویژه انتخابات، چه در یکی شدن چه در مجموعههای جداگانه نقش موثرشان را داشته باشند و هم افزایی کنند الفبای انتخاباتی این است که مجموعههای فکری واحد که دارای اشتراکات بسیاری دارند هرچند ممکن است اختلافاتی نیز با یکدیگر داشته باشند در انتخابات مهمی مانند مجلس و ریاست جمهوری، باید بتوانند خط مشی واحد و نامزد واحدی داشته باشند. اگر این مجموعهها به یک نامزد واحد برسند مهم نیست چند تشکیلات باشند.
در جریان اصولگرایی، مجموعه شورای وحدت، شورای ائتلاف و جبهه پایداری وجود دارد که در عین حال ممکن است ظرفیتهای دیگری، چه با نام و چه بی نام وجود داشته باشند. آنچه بر آن تاکید داریم همگرایی این مجموعهها در انتخابات است. مراد و هدف محوری از همگرایی نیز رسیدن به نامزد واحد است. همه بر این باورند که ورود به صحنه انتخابات با کاندیداهای متعدد، شانس موفقیت اصولگرایان در انتخابات پیش رو را تضعیف میکند.
شورای وحدت ضمن اینکه از این همگرایی و هم افزایی استقبال میکند، اما درعین حال معتقد است که یکی شدن، نیازمند دو اراده است. نخست، اراده سیاسی و دیگری اراده عملی است. شورای وحدت و شورای ائتلاف، اراده سیاسیشان را با شدت و ضعف برای ایجاد این همگرایی نشان دادهاند، اما برای تحقق این همگرایی، نیازمند اراده عملی است.
منظورتان این است که شورای ائتلاف اراده عملی برای تحقق همگرایی از خود نشان نمیدهد؟
ما اقدام جدی عملی را شاهد نبودیم و به همین دلیل بر این باوریم که باید ظرفیت سازی خودمان را به عنوان شورای وحدت پیش ببریم؛ در طراحیهایمان طی چهار ماه گذشته، به این دلیل که یک مجموعه نوپا هستیم (اگرچه هر کدام به صورت جداگانه در عرصههای مختلف، فعالیتهایمان را داشتیم)، اما در قالب بیرق شورای وحدت، مجموعهای با عمر پنج، شش ماهه هستیم به همین دلیل اولویت نخست تشکیلاتیمان را، سازماندهی نیروها قرار دادیم. طی شش ماه گذشته هم در سطح تهران و هم در سطح کشور، تلاش کردیم سامانههای تشکیلاتیمان را ایجاد کنیم.
جای خوشحالی است که در حال حاضر در قریب به اتفاق استانهای کشور، شوراهای وحدت را تشکیل دادهایم و ساختارهای لازم را نیز تعریف کردهایم. در تهران و در ذیل هیئت عالی شورای وحدت، هیئت اجرایی با ریاست بنده تشکیل شد؛ بنابراین نکته قابل توجه شکل گیری شورای وحدت و هیئت اجرایی، این است که سه ضلع مثلث شورای وحدت اعم از احزاب، اقشار و جامعه روحانیت مبارز، در بدنه تعریف میشوند. هیئت اجرایی شورای وحدت متشکل از نمایندگان بلوکهای حزبی، نمایندگان اقشار و نمایندگان جامعه روحانیت مبارز است که مسئولیت این هیئت با شخص بنده است.
علاوه بر این، ۱۹ کمیته تشکیل دادیم که با کمیته دیگری که در حال تشکیل است در مجموع ۲۰ کمیته است. این کمیتهها یا موضوعی هستند یا اقشاری. کمیته جوانان، بانوان، دانشجویان، اساتید، پزشکان و پیراپزشکان و پرستاران، کمیته کشاورزی و امنیت غذایی، صنعتگران، هیئات، رزمندگان، کارمندان، فرهنگیان، کارگران. کمیته نفت و انرژی نیز کمیته بیستم است که در حال شکلگیری است. هر کمیته ساختاری ۲۱ نفره و دو وظیفه دارد؛ وظیفه نخست هر کمیته، تولید محتواست یعنی هر کمیته چه در ارتباط با قشر مربوط به خود اعم از زنان، جوانان، کارمندان و غیره، باسه ضلع مثلث شورای وحدت اعم از احزاب، اقشار و جامعه روحانیت مبارز، در بدنه تعریف میشوندید به سه سوال پاسخ بدهند. نخست: در موضوع این قشر، وضعیت کشور را چگونه میبینند؟ دوم: چالشهایی که در ارتباط با قشر مربوطه وجود دارد چیست؟ سوم: راهکارهای برون رفت از این وضعیت برای رسیدن به وضع مطلوب چیست؟
هر کمیتهای در پایان کارش، مانیفست ۵ تا ۱۰ صفحهای تولید میکند که موضوع و مسائل تخصصی قشر مربوطه خود را برای ارائه مورد بررسی قرار میدهد. مجموعه اینها، مانیفست کلی برنامهای است که به کاندیدایی که تعیین میشود ارائه میکنیم و بر این اساس پیشنهادات ما ارائه میشود. این مانیفستها در حال تولید است جلسات همچنان برگزار میشود. وظیفه دوم کمیته، ساختارسازی است یعنی جمع ۲۱ نفره کمیته در گام اول، با ۲۰۰ نفر باید ارتباط ایجاد کرده و اولین همایش خود را برگزار کنند همایشی که حداقل جمعیت آن، ۲۰۰ نفر است تاکنون شش همایش برگزار شده است. همایش جوانان، زنان، کارگران، فرهنگیان، صنعتگران و سمنها یا سازمانهای مردم نهاد برگزار شده است علاوه بر اینها، همایش کشاورزی و امنیت غذایی نیز برگزار شده است. در اولین همایشها، حدود ۲۰۰ نفر شرکت کردند، اما در همایشهای بعدی این جمعیت به بیش از ۴۰۰ نفر در سالنهای ۷۰۰ نفره هم رسید که با رعایت پروتکلهای بهداشتی کرونا، تلاش داریم این جلسات را برگزار کنیم.
تقریبا ده همایش دیگر تعریف شده که با رعایت کامل پروتکلها برگزار خواهیم کرد و در سطح کشور، در مرکز هر استانی یک شورای وحدت داریم که شامل ۱۴ نفر است. در آنجا هم تلاش کردیم شورای وحدتی که تاسیس میکنیم سه ضلع احزاب، اقشار و نماینده روحانیت در آن حضور داشته باشند.
تعامل شما در این زمینه با شورای ائتلاف چگونه است؟
در حال حاضر شورای وحدت، اقدامات خود را انجام میدهد. شورای وحدت به شورای ائتلاف اعلام آمادگی کرده که هرگاه اعلام آمادگی کنند همکاری میکنیم.
با پاسخی که دادید بازهم متوجه نشدم که احتمال تولد شورای ملی که آقای پورمحمدی آن را نه تایید و نه تکذیب کردهاند، وجود دارد یا نه؟
شورای وحدت ملی از سوی آقای پورمحمدی مطرح نشده بلکه از او پرسیدند و او هم گفته که نه تایید میکنم و نه تکذیب.
خودتان چطور؟ احتمال تشکیل چنین شورایی را چقدر میدانید؟
ما بحث تشکیل شورای ملی را مطرح نکردیم بلکه بحث همگرایی ظرفیتهای هم جهت را در این انتخابات مطرح کردیم.
منظورتان این است که شورای جدیدی تحت عنوان شورای وحدت ملی وجود ندارد...
البته اگر بنا باشد این همگرایی صورت گیرد که یک مذاکرات مقدماتی نیز برای آن انجام شده است، ممکن است تداوم این مذاکرات به هر تصمیمی بیانجامد ما هیچ موضوعی را به عنوان تصمیم از پیش تعیین شده، نمیتوانیم اعلام کنیم بلکه تصمیمات از داخل مذاکرات خارج میشود. منتهی در حال حاضر، تمام برنامهریزیهایمان برای سازماندهی تشکیلاتیمان در شورای وحدت است و در آینده نزدیک، یک مجموعه ۲۰۰ هزار نفره تشکیلاتی شورای وحدت را ساماندهی و اعلام میکنیم.
علاوه بر این، ما در شورای وحدت، یک سامانه ملی ایجاد کردیم که در این سامانه، عناصر تشکیلاتی ما در سراسر کشور قرار میگیرند هر فرد دارای کارتابل و پنجرهای است که در آن نظرات دریافتی و اقداماتی که انجام میشود تعبیه میشود. در این سامانه که به زودی اعلام میشود ۲۰۰ هزار نفر، نیروی سازمانی و تشکیلاتیمان قرار میگیرند. شبیه همین کمیتهها در استانها نیز تشکیل و فعالیت دارند. محدویتی هم از نظر عضوگیری وجود ندارد.
شورای وحدت رایزنی با کاندیداها را آغاز کرده است؟ چه کسانی مدنظر هستند؟
اقدام جدیدی که اخیرا اعلام شده و ما در نوزدهمین نشست هیئت عالی به آن پرداختیم مباحث مربوط به چگونگی ورود به بحث کاندیدای موردنظرمان بود. ما قبلا یک بار در این باره بحث و مروری درباره فضای موجود انجام دادیم و در آنجا به اتفاق، گزینه نخست خود را آقای رئیسی اعلام کردیم بنابراین حجتالاسلام والمسلمین رئیسی گزینه نخست شورای وحدت است البته به شرطی که بیایند. تصمیم جلسه اخیر این شد که ما گفتگو با سایر نامزدها را نیز آغاز کنیم. در واقع هدف از این گفتگو این است که در شرایط ویژه، اگر آقای رئیسی نیایند ما بتوانیم به نامزد اصلح برسیم این اتفاق رخ نمیدهد مگر از طریق گفتگو و مذاکراتی که صورت میگیرد بدین گونه که ما پرسشهایی را مطرح میکنیم، برنامههایی از سوی کاندیداها ارائه میشود و غیره، تا اینها نتیجه بررسیهای ما برای رسیدن به اولویتهای بعدی باشد.
گزینههای بعد از آقای رئیسی چه کسانی هستند؟
جلسه فوق العادهای در هیئت عالی برای پاسخ به این سوال گذاشتیم که چه کسانی دعوت شوند. چارچوب و روال ورود به مباحث، سوالات موردنظر و خواستههای ما مدون شود. احتمالا طی این هفته جزییات بیشتری را ممکن است در اختیار رسانهها قرار بدهیم.
آقای محسن رضایی، لاریجانی و قالیباف در میان گزینههای بعد از آقای رئیسی هستند؟
در جلسه فوق العاده هیئت عالی، نفرات اولی که بنا داریم با آنها گفتگو داشته باشیم را مشخص خواهیم کرد؛ بنابراین هنوز نمیتوان از فرد خاصی سخن گفت.
آیا آغاز این گفتگو با کاندیداهای دیگر، بدین معناست که آمدن رئیسی ضعیف شده است؟
خیر، چنین مفهومی ندارد و مقابل این گفته است در عین حال شواهدی وجود دارد که احتمال آمدن آقای رئیسی را قوت میبخشد. منتهی ما نمیتوانیم به طور قاطع بگوییم که ایشان برای انتخابات میآیند یا نمیآیند؛ بنابراین در این باره بحثهایی مطرح میشود برخی بر این باورند که بهتر است آقای رئیسی برای انتخابات نیایند به بیان دیگر برخی کسانی که میگویند بهتر است آقای رئیسی نیاید بدین علت است که خودشان نامزد معینی را مدنظر دارند. برخی معتقدند آقای رئیسی در قوه قضاییه عملکرد بسیار خوب و موثری داشته است بنابراین حیف است که قوه قضاییه را رها کند در نتیجه بهتر است در قوه قضاییه بماند.
در حالی که ما معتقدیم پروندههای عمده قوه قضاییه، غیر از شکایت مردم از خودشان یا برخی دعاوی خانوادگی یا تجاری و چک بلامحل، پروندههای قوه قضاییه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به دولت وصل میشوند. سازمان خصوصیسازی تولیدکننده برخی از این پروندهها است، بانکها تولیدکننده برخی از پروندههای کلان اختلاس هستند. معتقدیم اگر دولت، دولت پاکدستی باشد درصد بالایی از پروندههایی که در قوه قضاییه وجود دارد و به دولت متصل است، قطع میشود. این همان نکتهای است که آمدن آقای رئیسی مهم و ضروری است. فردی هم که جایگزین آقای رئیسی خواهد شد همین روشی را که آقای رئیسی در قوه قضاییه شروع کردهاند و مورد تایید مقام معظم رهبری است ادامه دهد.
این روزها شنیده میشود که برخی میگویند ابراهیم رئیسی حاضر نیست کاندیدا شود آیا این بیان آرزوهای عدهای است یا برایند رایزنیهای اصولگرایان هم همین است؟
چنین برایندی مشاهده نمیشود بالعکس، اکثر کاندیداها در جبهه نیروهای ارزشی و انقلابی گفتهاند که اگر آقای رئیسی بیاید نمیآییم بنابراین این مسئله نشان میدهدکه همه یک نگاهی به آقای رئیسی دارند.
منظورتان این است که آقای رئیسی همچنان به عنوان نقطه اصلی اجماع اصولگرایان است؟
در این باره باید گفت که بخشی به شخصیت آقای رئیسی باز میگردد و بخشی نیز به ظرفیتهایی باز میگردد که به باور بنده از کمی قبلتر از سال ۹۶ از خودشان بروز و نشان دادند. آقای رئیسی، فرد کمتر شناختهشدهای بود در قوه قضاییه معاون اول بود، اما چندان نمود بیرونی و اجتماعی به ویژه در صحنه افکار عمومی نداشت؛ از سال ۹۵ به این سو، با آقای رئیسی متفاوتی آشنا شدیم. شخصیتی که مبانی فکری خود اعم از اقتصادی و باورهایش در مبارزه با فساد را تبیین و معرفی میکند بنابراین جامعه با شخصیت جامع الاطرافی به نام آقای رئیسی آشنا شده است.
ضمنا از ویژگیهای آقای رئیسی این است که پس از سالها، برای اولین بار، مجموعه نیروهای ارزشی و انقلابی در سال ۹۶، برای انتخابات ریاست جمهوری به نامزد واحد رسیدند که قبل از آن نداشتیم. در ۹۲، ۸۴ و حتی ۸۸ هم نداشتیم به بیان دیگر کاندیدهای اصولگرایان، متعدد بودند، اما در سال ۹۶، آقای رئیسی نشان داد ظرفیتی است که میتوان به او تکیه و روی آن برای انتخاب نهایی، اجماع کرد؛ بنابراین یک بعُد شخصیتی آقای رئیسی، برخورداری از توانمندی اجماع سازی است.
درباره محسن رضایی، قالیباف و گزینههای دیگر، نمیتوان چنین تفکری را در جریان اصولگرایی متصور بود...
چون وضعیت آقای رئیسی را بررسی کردیم نظر واحد و مشخصی داریم وضعیت سایر کاندیداها را هنوز مورد بررسی قرار ندادهایم.
آخرین رایزنی با آقای رئیسی به کجا رسیده؟
فکر میکنیم آقای رئیسی هم ملاحظاتی را مدنظر دارند، دیگر اینکه باید برخی از زمینهها فراهم شود تا پس از آن بتوانند تصمیم گیری کنند.
چه زمینههایی؟
به هر حال آقای رئیسی در جایگاه مهمی حضور دارند و باید برای آمدن به انتخابات ریاست جمهوری، آن جایگاه را ترک کنند که این نیازمند یک سری زمینهسازیهایی است.
در همین فضای امیدواری که اصولگرایان به رأی آوری رئیسی دارند برخی نیز معتقدند که این ریسک وجود دارد که آقای رئیسی رأی نیاورد.
خیر، ما یقین داریم که اگر آقای رئیسی وارد عرصه انتخابات شود با توجه به یکپارچگی ِ قوی و جامعی که آقای رئیسی، هم در بین سیاسیون ارزشی و انقلابی و هم در بدنه جامعه دارد رأی میآورد. پس از اقداماتی که آقای رئیسی در قوه قضاییه انجام داد در در بدنه جامعه، بارقههایی از امید مشاهده میشود. بنده فکر میکنم پس از انتخاب آقای رئیسی به عنوان ریاست قوه قضاییه و پس از آن، روی کارآمدن مجلس یازدهم، در حال حاضر مردم منتظر یک گام سومی هستند که امر کشورداری را سامان بخشد که به باور بنده بسامان نیست.
بر این باوریم که کشورداری ما هم در سیاستگذاریهای اقتصادی و هم در سیاستگذاریهای سیاسی داخلی و هم در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی، دارای ایرادات و اشکالات فراوانی است؛ بنابراین تصورمان بر این است که دولت کنونی طی ۷ سال و نیم گذشته، پرونده جدی قابل دفاعی را ندارد و در بحثهای تخصصی، نقدهایی به آن وارد است.
آقای متکی! بدون رودربایستی بگویید وضعیت اصولگرایان در انتخابات ۱۴۰۰ چقدر امیدوار کننده است؟ به نظر میرسد تصور کمرنگ بودن حضور رقیب اختلافات را به درون جریان اصولگرا کشانده است؟ تجربه این نوع نگرش و شکست در انتخابات را هم داشته اید مثل انتخابات ۹۲
وضعیت اصلاحطلبان یا جریان رقیب را در انتخابات ۱۴۰۰ کمرنگ نمیبینیم بر این باوریم که اصلاحطلبان، با شدت و حدّت، موضوع انتخابات را در دستور کارشان قرار دادهاند.
اما خیالشان به ویژه از سوی شورای نگهبان به دلیل ردصلاحیتها مانند اصولگرایان آسوده نیست.
اصلاحطلبان همواره در دورههای چهل ساله گذشته کاندیدا داشتهاند؛ اینکه موضوع ردصلاحیت به یک ابزار سیاسی برای برخی چانهزنیها تبدیل شود، به باور بنده رنگ باخته است بنابراین بهتر است اصلاحطلبان روی این مسئله چندان سرمایهگذاری نکنند. آنها باید پاسخگوی عملکرد ۸ سالهشان باشند اگر نگرانی هم دارند به باور برخی آقایان اصلاحطلب، نگرانی از عملکردشان است. در واقع صدنفر را که در یک انتخابات تاییدصلاحیت نمیکنند! در انتخابات سال ۹۲ و ۹۶، مجموعه کاندیداهای ما از استاندارد بینالمللی، تا حدودی بالاتر بود. معمولا در انتخاباتها، دو، سه، چهار یا پنج نفر کاندیدا میشوند، اما در دوره قبل انتخابات ریاست جمهوری، ۸ نفر کاندیدا بودند که رقم قابل توجهی است.
در حال حاضر هم در جریان اصلاحات آقای عارف مطرح است که ممکن است بیاید در جبهه اصولگرا هم همین مسئله مطرح است؛ کاندیداهایی هستند که دو، سه دوره به میدان انتخابات آمدهاند این بدین معنا بود که عزمشان برای رئیس جمهور شدن جزم بود، اما قاعده شناخته شدهای وجود دارد و آن قاعده این است که وقتی یک جریان سیاسی، تعداد کاندیداهایش زیاد میشود طبیعی است تدبیری به کار میبرد که به وحدت کاندیدایی برسد ما در گذشته دراین امر موفق نبودیم در ۹۲، ۸۴ موفق نبودیم، اما در سال ۹۶ موفق بودیم، اما اصلاحطلبان هم در سال ۹۲ و هم ۹۶ موفق بودند. در این دوره هم ممکن است این اتفاق رخ دهد یعنی اصلاحطلبان به یک نامزد واحد برسند. به هر حال نمیتوان با دست عقب زدن و با پا پس کشیدن، عمل کنیم.
انتخابات ۱۴۰۰ یکی از میدانهایی است که جریانات سیاسی صداقت خود را نسبت به شرایط و وضعیت اثبات کنند. در این باره که وضعیت اصولگرایان یا نیروهای ارزشی و انقلابی، چگونه خواهد شد باید گفت اولین نماد این مجموعه این است که با نشاط در حال بررسی انتخابات هستند و خودشان را برای انتخابات آماده میکنند و فکر میکنند حادثه دیگری از حوادث مهم انقلاب در حال رخ دادن است بنده در بین مجموعه نیروهای ارزشی و انقلابی تفرق و پراکندگی مشاهده نمیکنم شخصا بر این باورم ما هم ظرفیت یکی شدن برای رسیدن به کاندیدای واحد را داریم هرچند تشکیلاتهای ما ممکن است جدا باشند، اما نامزد واحدی را معرفی خواهیم کرد. به بیان دیگر اگر به نامزد واحد برسیم میتوانیم در تشکلهای جداگانه مان کار واحدی را دنبال کنیم.
پس احتمال وحدت یا رسیدن به کاندیدای واحد وجود دارد؟
ظرفیت رسیدن به نامزد واحد در بین نیروهای ارزشی و انقلابی وجود دارد.
پس نگرانی وجود ندارد؟
نگرانی خاصی نسبت به حرکت کلی نیروهای مومن به انقلاب و نیروهای ارزشی و انقلابی نداریم و کاملا امیدواریم.
قبلا فقط جبهه پایداری به عنوان بازی بهم زن معروف بود، ولی به نظر میرسد این بازی بهم زنها فقط محدود به پایداریها نیست و طیفهای جدید اصولگرا که خود را نیروهای انقلابی معرفی میکنند سر سازگاری با سازوکارهای وحدتگرا را ندارند. برنامه شورای وحدت برای مدیریت این وضعیت چیست؟
اولویت کنونی ما، ساماندهی تشکیلاتی نیروهای شورای وحدت است و فکر میکنیم برای ادامه گفتگوها، فرصت داریم. تصور بنده این است که در نیمه دوم اردیبهشت، بازگشت به موضوع تجمیع ظرفیتها و تقویت همگرایی برای امر انتخابات باشد. بنده به مجموعه خاصی نظر ندارم، اما با توجه به وضعیتی که در کشور وجود دارد، مجموع ظرفیت اصولگرایی با نامزد واحد و تجمیع ظرفیتهایشان برای ورود به انتخابات، موفقیتشان را تضمین میکند.