در کنگره بسیاری از سناتورهای جمهوری خواه و حتی برخی سناتورهای دموکرات به بایدن هشدار دادهاند که در مورد تحریمها علیه ایران دست به نرمش نزند، یک مقدار تحت فشار کنگره است. با توجه به مهرههایی که در کابینهاش داشته است، به نظر نمیرسد که بخواهد رابطهاش را با ایران خشنتر کند. چرا که بایدن هم میداند که حل مشکلات خاورمیانه بدون ایران مقدور نیست.
دیدارنیوز ـ پرستو بهرامیراد: آغاز سال ۱۴۰۰ اهمیتی نمادین برای ایران و ایرانیان دارد که این روزها با انبوهی از بحرانها دست و پنجه نرم میکنند. گفتگوها نوروزی دیدار کوششی است برای کاوش در حال و نگاهی به آینده ایران در ابتدای این سال.
سال ۱۴۰۰ با انتخابات ریاست جمهوری در ایران همراه است. از سوی دیگر روند احیای برجام و بازگشت واشنگتن به این قرارداد شرایط نامعلومی را طی میکند. بر همین اساس سال ۱۴۰۰ احتمالاً برای سیاست خارجی ایران شرایط خاص و مهمی خواهد داشت. برای بررسی چالشها و شرایط سیاست خارجی ایران در سال پیشرو دیدار با علی بیگدلی، کارشناس مسائل بینالملل گفتگو کرده است. در ادامه این گفتگو را ببینید و بخوانید:
فیلم کامل گفتوگوی دیدار با علی بیگدلی را ببینید
در مقطع فعلی و در آستانه سال ۱۴۰۰ مهمترین چالشهای سیاست خارجی پیش روی ایران در منطقه و جهان را چه مواردی میدانید؟
اگر برجام را محور اصلی سیاست خارجی خودمان در نظر بگیریم، شرایط با سال ۲۰۱۵ زمان اوباما کاملاً فرق کرده است. در موقعیت منطقهای تغییرات اساسی به وجود آمده است. مخصوصاً با ورود اسرائیل به منطقه و اتحادی که با کشورهای خلیج فارس داشته یک مقدار شرایط را برای ما مشکلتر کرده است. حملههای امنیتی ما با آمدن بایدن محدودتر شده است، زیرا بیانات دلگرم کنندهای را از وی شنیده بودیم، ولی تحت فشار اسرائیل و عربستان سعودی یک مقدار تغییر موضع داده است. بحث این است که اول تحریمها را آمریکا بردارد و ایران برای مذاکره آماده شود، در واقع مقامات ما دچار یک خوشبینی ایده آلیستی شدهاند. از جمله آقای رئیس جمهوری و وزیر خارجه گفتند که نیازی به مذاکره نیست و اول آمریکا به تعهداتش برگردد و تحریمها را بردارد و ما هم به تعهداتمان بر میگردیم. من همان زمان هم در مصاحبهام گفتم چنین اظهارنظرهایی سطح انتظارات جامعه خودمان را بالا خواهد برد و به زیان ما خواهد بود؛ بنابراین هیچ راهی وجود ندارد جز اینکه ما قدم در میدان مذاکره بگذاریم؛ بنابراین دیپلماسی برای این است که مشکلات بین دولتها را حل کند و سیاست مذاکره گریزی ما یک مقداری مشکل ایجاد کرده است، هیچ راهی هم جز این وجود نخواهد داشت؛ بنابراین من بهعنوان یک کارشناس عرض میکنم امکان ندارد آمریکاییها از تحریمها عدول کنند. برای اینکه تحریمهای اهرمی علیه ما در دست دارند تا بتوانند ما را تحت فشار بیشتری قرار دهند و برقراری این تحریمها برای آمریکا خیلی هزینهزا بوده است، مخصوصاً تحریمهای ثانویه که فشار را بر ایران زیادتر کرده است؛ بنابراین اگر قرار باشد که از این شرایط بسیار سخت اقتصادی رها شویم، هیچ راهی وجود ندارد جز اینکه به مذاکره تن دهیم. من در مصاحبه هم گفتم پیشنهادی که جوزپ بورل برای یک نشست اضطراری بین ۵+۱ مطرح کرد و ایران از شرکت در این نشست ممانعت کرد، به نظر من اشتباه بوده است. ورود به مذاکره برای ما تعهدی ایجاد نمیکند و ما میتوانستیم همین انتظاراتمان را در جمع ۵+۱ مطرح کنیم. باز هم من قبلاً اشاره کردم آمریکا برای اینکه پرستیژ مقامات ما در میان افکار عمومی حفظ شود باید دست به اقدامات اولیه و یک نرمشی میزد و آن این بود که یک مقداری از تحریمها برداشته میشد. حداقل پولهای بلوکه شده ایران در کشورهای انگلیس و کره جنوبی را آزاد میکرد، با توجه به حوادثی که در چند روز گذشته اتفاق افتاده یک مقدار پیچیدگیها بیشتر شده است. از طرف دیگر با توجه به اینکه بایدن توانسته یک ائتلافی با اتحادیه اروپا به وجود بیاورد این موفقیت بیشتری برای بایدن است.
شما فکر میکنید در سال ۱۴۰۰ روابط ایران و آمریکا به کدام سمت میرود؟ آیا بایدن میخواهد وضعیت روابط ایران و برجام را به سمت تنش بیشتر ببرد؟
نه اینگونه نیست. منتهی باید شرایط بایدن را در آمریکا مورد توجه قرار دهیم. در کنگره بسیاری از سناتورهای جمهوری خواه و حتی برخی سناتورهای دموکرات به بایدن هشدار دادهاند که در مورد تحریمها علیه ایران دست به نرمش نزند، یک مقدار تحت فشار کنگره است. با توجه به مهرههایی که در کابینهاش داشته است، به نظر نمیرسد که بخواهد رابطهاش را با ایران خشنتر کند. چرا که بایدن هم میداند که حل مشکلات خاورمیانه بدون ایران مقدور نیست. من بارها گفتهام که هم آمریکا باید موقعیت ما را درک کند و ما را به عنوان یک قدرت منطقهای بشناسد و هم ما باید با آمریکاییها ارتباط بهتری برقرار کنیم. این موارد در گرو این است که ایران سیاست مذاکره ستیزیاش را رها کند و وارد مذاکره شود. چرا که هیچ تهدیدی برای او به وجود نخواهد آورد جز اینکه انتظارات متقابل میتواند به یک نقطه توافقی منتهی شود.
به نظر شما ابتدا ایران به برجام برمیگردد یا آمریکا؟ اگر به توافقی برسند این روند چگونه انجام خواهد شد؟
من فکر میکنم الان ایران و آمریکا مشغول یک دیپلماسی محرمانه هستند. برخی از کشورها از جمله قطر و شاید جوزپ بورل هم نقش حساسی دارد که توافقی صورت بگیرد که آمریکا بخشی از تحریمهایی را که قابلیت لغو دارد، لغو کند و داراییهای ایران را آزاد کند. با توجه به اینکه رهبری هم گفتند ما عقبنشینی نمیکنیم برای کسب پرستیژ مقامات ارشد ما میان افکار عمومی لازم است آمریکا نرمشی از خود نشان دهد، به هر حال آمریکا از برجام خارج شده است. به نظر میرسد بر اساس ضوابط بینالمللی آمریکا قدمهای اولیه را به سمت ایران بردارد و این انتظار خیلی زیادی نیست که ایران از آمریکا دارد.
اگر فرض کنیم چالش هستهای حل شد و آمریکا و ایران همزمان به برجام برگشتند، بعد از حل چالشهای هستهای ما چگونه ایرانی خواهیم داشت؟ فرض کنید اگر این مسئله حل شود ایران در صحنه منطقهای و جهانی چگونه حضور پیدا میکند؟
یکی از دلایلی که ایران حاضر نیست وارد مذاکره شود این است که فکر میکند اگر قدم در راه مذاکره بگذارد آمریکاییها و اروپاییها غیر از مسئله برجام از ایران میخواهند که مسئله موشکیاش را کنترل کنند و از کشورهای منطقه حمایت نکند و از گروههای مختلف حمایت مالی و تسلیحاتی نکند. در واقع سطح انتظارات غربیها نسبت به ایران افزایش خواهد یافت؛ بنابراین ایران باید استراتژیهای خارجی و منطقهایاش را تغییر دهد. این استراتژیها در طول ۴۲ سال گذشته هیچ نفعی برای ما نداشته است. گرچه رهبری هم چند روز پیش اعلام کردند که ما مجبور هستیم از این گروهها حمایت بکنیم. گروههایی که آنها نامشان را تروریست میگذارند حمایت خواهیم کرد برای اینکه این موارد به دنبال جنبشهای آزادی بخش بودند. از طرفی هم ایران نمیخواهد مناطق نفوذ سیاساش مثل یمن، عراق، سوریه و لبنان را از دست بدهد. با توجه به هزینههای مالی و تعداد زیاد شهدا نمیخواهد این موارد را از دست دهد. منتهی نقصی که در اینجا وجود داشته این است که ایران نتوانسته از این ابزارها خوب استفاده کند، یعنی نتوانسته از مناطق نفوذش استفاده کند و میتواند در این بین در یک فضای مذاکراتی آمریکاییها و اروپاییها را تحت فشار قرار دهد که اگر بر فرض ایران بخواهد از یمن خارج شود باید یک امتیازی را به دست بیاورد. تنها راهی که برای ما وجود دارد این است که ما قدم در راه مذاکره بگذاریم و سطح انتظاراتمان را در جمع ۵+۱ مطرح کنیم. به این نکته هم اشاره کنم که اگر روسیه در شورای حکام اعلام مخالفت کرده به دلیل این بوده که روسیه و چین از اینکه ما با غرب ارتباطی نداشته باشیم منافع بسیار زیادی به دست خواهند آورد. مخصوصاً روسیه با وضع ایران در فضای بینالمللی و در ارتباطات خصومت آمیزش با آمریکا و اروپا بازی کرده است. ما نباید خیلی به کشورهای روسیه و چین متکی باشیم برای اینکه آنها توانایی احیای اقتصاد ما را ندارند، نه از جهت تکنولوژی و نه از جهت قدرت سرمایه گذاری؛ بنابراین ما نمیتوانیم این خصومتمان را برای همیشه با غرب ادامه دهیم و تاکنون به زیان ما تمام شده است.
شما اشاره کردید که ممکن است آمریکا و اروپا بخواهند راجع به مسائل موشکی و حضور منطقهای ایران صحبت کنند. آنها سیاستهای منطقهای ایران و بحثهایی که راجع مسائل نظامی ایران در منطقه مطرح میشود، یک معضل میدانند. در حالی که خیلی از کشورهای دیگر منطقه و حتی خارج از منطقه هم مثل ایران عمل میکنند. ولی این موضوع فقط در مورد ایران مطرح میشود که این حضور منطقهای ایران یک معضل است. از نظر شما علت این بحثها چیست؟ این موضوع تا چه میزان در روند مذاکرات ایران با غرب تأثیر خواهد داشت؟
از جهت مبانی علم سیاست و روابط بینالملل هر کشوری حق دارد که منطقه نفوذ سیاسی برای خودش ایجاد کند. حضور ایران در این کشورها خلاف قوانین و قواعد بینالمللی نیست. منتهی الان شرایط منطقهای کاملاً تغییر پیدا کرده است. در کنفرانس آینده سران عرب از سوریه دعوت کردهاند و بشار اسد هم اعلام آمادگی کرده که شرکت کند. در آینده نزدیک مطمئن باشید که عراق هم بیشتر به دنیای عرب بر میگردد؛ بنابراین ما یک مقدار نفوذمان را در این مناطق داریم از دست میدهیم؛ لذا تا الان این تنور داغ است ایران باید از این موقعیت نفوذ سیاسی استفاده کند. مثلاً الان میزان حضور و نفوذ ما در سوریه روزبهروز دارد کاهش پیدا میکند به دلیل اینکه برای عربها عربیت مقدم بر اسلامیت است. ایران باید متوجه این قضیه باشد تا بتواند از این شرایط نسبتاً مطلوبی که در منطقه دارد استفاده کند و گرنه آمریکا هم در شیخ نشینان خلیج فارس پایگاه نظامی دارد از آن استفاده میکند. ما داریم بر سر این کشورها هزینه میکنیم و با توجه به شرایط سختی اقتصادی که در داخل داریم برای ایران ادامه دادن با این شرایط کرونایی و تنگی معیشتی که در داخل وجود دارد، مشکل است. این شرایط نمیتواند دوام پیدا کند. هر روز در گوشه و کنار کشورمان شعارهای نارضایتی به گوش میرسد.
به نظر شما تا به امروز حضور منطقهای ما چقدر موجب امنیت ما شده است. آیا بعد از مذاکره با غرب ما باز هم در منطقه حضور پیدا میکنیم؟
این مناطق نفوذی که ما داریم قابلیت نظامی و امنیتی خیلی محدود دارد، مثل حشدالشعبی ممکن است نیروی انفرادیاش زیاد باشد، ولی الان زمان جنگ تن به تن نیست که بتوانند از منافع ما دفاع کنند. به هر صورت باید از این لاکهای دفاعی خارج شویم و بیشتر نگاهمان را به درون بیندازیم، این نگاه معطوف به خارج مشکل زا شده است. از اول انقلاب و بر اساس متن قانون اساسی که گفته از گروههای آزادی بخش حمایت کنیم، دست به چنین کاری زدهایم. از این رو هم از جهت هزینه اقتصادی و هم از جهت خوشنام نبودن ایران در منطقه، کار برای ما مشکل شده است. به همین دلیل در اطراف ما پایگاههای گسترده آمریکایی و اسرائیلی روزبهروز تقویت میشود. این وضع نمیتواند ادامه پیدا کند. به نظر من صلاح در این است که یک مقداری نگاه معطوف به درون را دنبال کنیم، استراتژی درون گرایی را ادامه دهیم. این نگاه به بیرون برای ما بسیار زیان بخش بوده است و آنها نمیتوانند امنیت ما را تأمین کنند. وقتی آمریکاییها صدام حسین را ساقط کردند از اقیانوس هند، عراق را با موشکهای لیزری میزدند. الان دیگر جنگ تن به تن از بین رفته است.
به نظر شما تا چه میزان مذاکرات ایران و آمریکا به انتخابات سال ۱۴۰۰ مربوط است. آیا آمریکاییها منتظر انتخابات ۱۴۰۰ هستند تا ببینند چه اتفاقی برای ایران میافتد یا این انتخابات برایشان مهم نیست؟ همچنین مذاکرات چقدر بر روی انتخابات ایران تأثیر خواهد داشت؟
آمریکاییها میخواهند زمان را از دست ندهند. بیشتر ترجیح میدهند حل مشکلشان با ایران در همین دوره روحانی خاتمه پیدا کند. با توجه به اینکه یک هیاهویی به وجود آمده که نظامیها به ریاست جمهوری خواهند رسید در آن شرایط مذاکره برای آمریکا مشکلتر خواهد شد. یعنی جناح رادیکالی که ممکن است قوه مجریه را به دست بگیرد امکان مذاکرهاش با آمریکا بسیار محدودتر خواهد شد؛ بنابراین آمریکاییها تلاش میکنند با روحانی وارد مذاکره شوند. منتهی فضای داخلی خلاف این مسئله را دنبال میکند. نمیخواهد حلقه گل حل مشکلات با آمریکا به گردن آقای روحانی انداخته شود. این مشکلاتی که ما در داخل داریم در تأخیر حل مشکل برجام کمک کرده است. یعنی مشکلات داخلی ما اجازه نمیدهد این مذاکرات و دیپلماسی با آمریکا شروع شود. فشاری که بر نهادهای تسهیل ساز وارد میشود باعث شده که مشکلات ما با آمریکاییها حل نشود و این موضوع به نفع گروههای بنیادگرا است که مشکل با آمریکا حل نشود و همچنان این وضعیت ادامه پیدا کند. اگر چنین باشد و اگر مشکل ما با آمریکا حل شود نیروهای نظامی ما باید به پادگان برگردند و این برایشان خیلی قابل قبول نیست.