پرونده حمید صفت هنوز بلاتکلیف است؛ او چند روز پیش به دلیل پیگیری دوباره فرزندان پدر خوانده اش دوباره راهی زندان شد و حالا سهیل اسد زاده یاسمنی یکی از پسران هوشنگ اسد زاده در گفتگو با دیدار ابعاد دیگری از ماجرای مرداد سال ۹۶ را تعریف کرده است.
دیدار نیوز ـ نسرین نیکنام : "بخشش، لازم نیست اعدامش کنید" و "بخشش لازم نیست، اعدامش کنید"؛ وضعیت کنونی "حمید صفت" بسیار به این دو عبارت نزدیک است، زیرا او هنوز نمی‌داند بخشیده می‌شود یا …، سهیل اسد زاده فرزند پدرخوانده حمید صفت که سالها در آلمان زندگی کرده و به سختی فارسی صحبت می‌کند به دیدار می‌گوید: «ما فقط به دنبال روشن شدن حقایق هستیم و با پیگیری پرونده پدر خود می‌خواهیم به مردم بگوییم که چه اتفاقی افتاده است.»
او دلیل درگیری ۲۴ مرداد سال ۹۶ را طلاق پدرش و مادر حمید صفت می‌داند و می‌گوید: «اگر پدرم، مادر حمید صفت را طلاق می‌داد هم اقامت مادرش در آلمان از دست می‌رفت هم همه امکاناتی که در این چند سال پدرم در اختیار این خانواده قرار داده بود کنسل می‌شد و همه این دلایل دست به دست هم داد تا حمید صفت با پدرم درگیر شود.»
حمید صفت اقرار کرد...
در تحقیقاتی که انجام شد گفته بودند که درگیری بین حمید صفت و هوشنگ اسد زاده شدید نبوده که بخواهد منجر به فوت او شود؛ سهیل در پاسخ به این پرسش که چقدر مطمئنید که آن درگیری منجر به فوت پدرتان شده است، می‌افزاید: «خود حمید اقرار کرده بود و پدرم نیز ماجرا درگیری را برای دوستش تعریف کرده و گفته بود که حمید به او ضربات شدیدی زده است.»
پس از بررسی پرونده و برگزاری جلسات بازجویی و دادگاه، قاضی حکم به آزادی حمید صفت با قید وثیقه می‌دهد که همین امر سبب می‌شود که همگان تصور کنند که این خواننده رپ از اتهام قتل مبرا شده، اما با به جریان افتادن دوباره پرونده نشان داد که اینطور نبوده؛ سهیل این بخش ماجرا را اینطور تعریف می‌کند: «مجرم بودن حمید از اول معلوم بود، ولی پزشکی قانونی این بود که تاثیر داروهای مصرفی را بیشتر از حد معمول اعلام کرد وهمین باعث آزادی حمید البته با قید وثیقه شد.»
سهیل یک خواهر و برادر دیگر هم دارد که آن‌ها هم متفق القول معتقدند که حمید در ماجرای فوت پدرشان مقصر صد در صد است، اما با این حال وقتی بحث بخشش یا قصاص مطرح شد، می‌گویند: «هیچ چیز قطعی نیست و ما صبر می‌کنیم تا حقیقت معلوم شود آن وقت تصمیم قطعی می‌گیریم.»
بیشتر بخوانید:خواننده «آزاد شدم خوشحالم ننه» دوباره در بند؛داستان پرونده «صفت»
پسر کوچک خانواده اسد زاده در ادامه این گفتگو با ابراز ناراحتی زیاد از اتفاقی که برای پدرش افتاده می‌گوید: «حمید و خواهرش سالها در منزل پدر من زندگی کردند و حتی مادر حمید شرط ازدواجش رفت و آمد فرزندانش به منزل پدرم و حق طلاق هم از شروط ضمن عقد بود و پدرم تمام امکانات زندگی را در اختیار آن‌ها گذاشته بود و جر و بحث آن روز انقدر جدی نبوده که حمید با پدرم درگیر شود.»
سهیل به همراه برادرش برای ادامه تحصیل به آلمان می‌روند، زیرا مدرسه سفارت آلمان در ایران به آن‌ها دیپلم نداده بود از این رو آن‌ها بدون پدر به آلمان برمی گردند هر چند سهیل می‌گوید که از اول هم قرار نبود که ما در ایران بمانیم و این را قاطعانه می‌گویم که پدرم حق پدری را در حق حمید صفت تمام کرد، زیرا همه امکانات رفاهی را برای آن‌ها فراهم کرده بود.
از سهیل خواستم که بیشتر درباره روز درگیری توضیح دهد و اینکه سطح درگیری بین حمید صفت و پدرش تا چه اندازه بوده که او توضیح داد: «حمید با مشت و انگشترش ضربات محکمی به صورت و سینه پدرم زده بود که در عکس‌هایی که پیش از به کما رفتن پدرم از او گرفته شده این ضربات محسوس است. پدرم می‌خواست اموال را به نام یکی از دوستانش به نام آقای نجفی کند (نجفی یکی از دوستان قدیمی و مورد اعتماد پدرم بود)، ولی مدارک در صندوق امانات مادر حمید بود این ماجرا به اضافه ماجرای طلاق دادن (اگر پدرم مادر حمید را طلاق می‌داد ماجرای اقامت مادرش در آلمان هم ملغی می‌شد) دست به دست هم داد تا آن درگیری اتفاق بیافتد. بعد درگیری پدرم به یکی از دوستانش به اسم رحیمی زنگ می‌زند و به او ماجرا را می‌گوید و از او می‌خواهد که او را به بیمارستان ببرد.»
با سهیل درباره بخشش صحبت کردم و اینکه ممکن است بعد از معلوم شدن حقایق و قاتل بودن احتمالی حمید او را ببخشند؟ سهیل در دو جمله پاسخ این پرسش را اینگونه داد: «تا حقیقت را به همه مردم نگوییم و حقایق معلوم نشود تصمیمی نمی‌گیریم؛ در ضمن اسلام این حق را به ما داده هم ببخشیم و هم قصاص کنیم و این حرف خداست.»
سهیل صحبت‌های خود را اینگونه تمام می‌کند که حمید صفت و مادرش بخاطره اموال و طلاق پدرم را کشتند و کل صحبت هایشان در مورد بد بودن پدرم دروغ است، مادر حمید حق طلاق داشت اگر پدرم بد بود می‌توانست از او طلاق بگیرد.
داستان پرونده حمید صفت به شدت افکار عمومی را مشغول کرده است. مانند تمامی پرونده‌های مشابه از یک سو خانواده‌ای داغدار است و در دیگر سو تصور اعدام یک جوان آزار دهنده است . در این شرایط روشن شدن حقیقت یکی از مهم‌ترین ملزومات است هر چند شاید گذشت و شفقت در چنین مواردی حتی از حقیقت هم مهم‌تر و بالاتر باشد.
