دیدارنیوز ـ خطر از بیخ گوش، " هیرمان " شیر ایرانی باغ وحش ارم که از زیر مجموعههای بنیاد مستضعفان است، گذشت. شیری که بعد از حدود ۹۰ سال و پس از چندین سال تلاش، برای زاد و ولد و تکثیر و البته جلوگیری از انقراض نسل از یک کشور دیگر وارد ایران شده بود و قرار بود همچنین یک شیر دیگر هم به زودی در کنار این شیر قرار گیرد. با این حال مریضی شدید شیر کنونی باغ وحش ارم همه چیز را به هم ریخت. بیماری که شیر نایاب ایرانی را تا پای مرگ کشاند، ولی خوشبختانه عمرش به دنیا بود و زنده ماند. این مساله باعث شد تا دوباره موضوع نگهداری از شیر ایرانی و سایر حیوانات نایاب باغ وحشها یکی از سوژههای داغ رسانهای شود. به همین بهانه گفتگویی با محمدرضا محبوب فر، عضو هیئت علمی دانشگاه، کارشناس محیط زیست و عضوانجمن مخاطرات محیطی و توسعه پایدار ایران در مورد وضعیت نگهداری از شیر ایرانی و حیوانات نادر دیگر انجام داده ایم که در زیر میخوانید.
**فکر میکنم بهتر است صحبتمان را از شرایط نگهداری شیر ایرانی در پارک ارم آغاز کنیم. گفته میشود که محل نگهداری این شیر و مناسب نبودن شرایط نگهداری دلیل اصلی بیمار شدن شیر ایرانی بوده است. حالا سوال اینجاست که مگر کشوری که این شیر از آنجا وارد شده، قبل از انتقال این حیوان، محل زندگی وی را بررسی نکرده است؟
چرا. اولا، پروتکلهای لازم برای انتقال این شیر کاملا رعایت شده است. منتهی به نظر میرسد در مورد محل نگهداری آن، پارک ارم گزارشهای درستی به کشور مبدا نداده است! یعنی گزارشها به گونهای تنظیم شده که در ظاهر همه چیز درست و عالی است، ولی در عمل، محل نگهداری این شیر به هیچ عنوان در حد استانداردهای جهانی نیست. از این گذشته در جایی که هر روز بیشتر از روز گذشته شاهد افزایش آمار خودکشی در ملاء عام، مهاجرت به شهرها، سرقتها و... هستیم، چگونه میتوان انتظار داشت که حقوق حیوانات صیانت و حفظ شود؟! ضمن آنکه فقط حیوانات نیستند که به خاطر اهمال انسانها و مسئولان آسیب دیده اند و بسیاری از گونههای آن در خطر انقراض قرار دارد. در کشور ما متاسفانه بسیاری از جنگلها و مراتع و زیستگاههای طبیعی نیز به همین سرنوشت دچارند.
**خب با این حساب بهتر نیست اصلا تلاشی برای ورود گونههای جدید حیوانی به داخل کشور نکنیم؟!
قطعا همین طور است. درجاییکه نه تنها باغ وحش ها، که خود مردم هم از لحاظ مسکن در مضیقه هستند و با پدیده جدیدی به نام، بد مسکن روبرو هستیم و مردم در مسکنهای غیراستاندارد از لحاظ بهداشتی و نا ایمن زندگی میکنند و تازه بابت آنها اجاره بهاهای نجومی هم میپردازند، نباید انتظار داشت که باغ وحشهای ما شرایط مناسبی برای زیست و نگهداری حیوانات داشته باشند! واقعیت این است که باغ وحشهای ما هم اینک وضعیت بدی پیدا کرده و ساختمانهای آنها همگی قدیمی و غیراستاندارد است و همین باعث بروز انواع بیماریها و افسردگی حیوانات میشود و به صورت روزانه و هفتگی و ماهیانه شاهد بروز عوارض جدیدتری در حیوانات هستیم. شما به تصاویر شیر مورد صحبت ما در طول مدتی که وارد کشور شده نگاه کنید. چهره و وضعیت فیزیکی و جسمیاش نشان میدهد که اصلا شرایط زیست مناسبی نداشته و در سختی به زندگیاش ادامه میدهد. برای همین فکر میکنم در چنین شرایطی بهترین کار این باشد که با توجه به وضعیت اسفبار باغ وحشهای ما، ترتیبی اتخاذ شود که اولا همه این باغ وحشها تعطیل شوند و ثانیا، حیوانات آنها به زیستگاه هایشان در داخل یا خارج از کشور برده و رها سازی شوند.
**پس با این حساب، احتمالا شما معتقدید که اگر شیر ایرانی باغ وحش ارم در همین شرایط نگهداری شود، در آیندهای نزدیک از بین خواهد رفت. درست است؟
دقیقا همین طور است. همین الان هم این حیوان خارق العاده دچار بیماریهای متعددی از جمله بیماریهای پوستی و حتی روحی و روانی است؛ بنابراین مسلم است که اگر با همین شرایط پیش برویم، وی کمتر از یکسال دیگر زنده خواهد ماند؛ بنابراین شاید بهترین گزینه این باشد که، از آنجاییکه هیچ یک از باغ وحشهای ما شرایط نگهداری این حیوان را ندارند، یا وی را به یکی از زیستگاه هایش در خارج از کشور منتقل کنند و یا وی را به یکی از پناهگاههای حیاط وحش طبیعی داخلی ببرند و رها کنند.
**اما مگر قرار نبود این شیر با شیری که مقرر شده بود بعدا وارد ایران شود زاد و ولد کند تا بدین ترتیب مانع از انقراض نسل شیر ایرانی شود!
از حرف تا عمل فاصله زیادی وجود دارد. من فکر میکنم اشتباه از کشور مبدا این شیر بوده که فقط به گزارشهای ایرانیها اکتفا کرده و خودش برای بازدید از امکانات و محل زندگی وی سختگیری لازم را نداشته است!
**پس با این حساب فکر میکنم دیگر نباید منتظر ورود شیر دوم، برای زاد و ولد با این شیر باشیم!
متاسفانه همین طور است. واقعیت این است که اصلا صلاحیتی برای نگهداری این حیوان وجود ندارد که بخواهند شیر دیگری را نیز تحویل ما بدهند. ما در کشوری زندگی میکنیم که هر روز شاهد انتشار کلیپهای آزار دهندهای از حیوان آزاری هستیم. کشوری که متاسفانه حتی قانونی در مورد حمایت از حیوانات هم در آن وجود ندارد. گرچه با این حیوان آزاریها برخورد میشود، ولی این حوادث تنها بخشی از واقعیتهای دردناک دنیای حیوانات در ایران است. تا وقتیکه قانون حمایت از حیوانات و حیات وحش در کشور مصوب نشود، اصولا صحبت از دفاع و صیانت از حق و حقوق حیوانات بی معناست!
**ولی نباید کسی جوابگو باشد؟ مثلا بنیاد مستضعفان که باغ وحش ارم در تملک اوست؟
قاعدتا باید همین طور باشد؛ ولی مگر شما مدیری را میشناسید که خودش را در قبال اینهمه نابسمانیها و فشارهای اقتصادی خارج از توان جامعه، مسئول بداند که حالا انتظار دارید بنیاد مستضعفان یا محیط زیست در قبال این شیر پاسخگو باشد؟! به اعتقاد من و بسیاری دیگر از دوستداران محیط زیست، سازمان محیط زیست و بخش حیات وحش آن مسئول تمامی حیوان آزاریها و وضعیت غیراستاندارد باغ وحشهای کشور که میتواند در نهایت باعث مرگ حیوانات شود، است. چرا؟ چون معیار انتخاب مدیران در سازمان محیط زیست، سیاسی است تا کارشناسی و تخصصی. برای همین مدیران و بدنه مدیریتی این سازمان و حتی استخدامهای آن نیز به جای کارشناسی بودن، سیاسی است؛ بنابراین کل بدنه سازمان محیط زیست هم سیاسی است. در چنین شرایطی شاید موثرترین گزینه، ایجاد تغییراتی بنیادین در این سازمان باشد.
**ولی فکر میکنم اگر چنین اتفاقهایی در مورد حیوانات در سایر کشورها رخ دهد، شدیدا با متخلفین برخورد خواهد شد؟!
دقیقا همین طور است. در اکثر کشورها همه حیوانات از حقوق مشخص و بسیار زیادی برخوردارند. حتی افرادی که میخواهند برای پستهای ارشد مدیریتی کشورها انتخاب میشوند باید وابسته به احزاب زیست محیطی باشند. چون اصولا محیط زیست بستر حیات و تولید است. چون همین مدیران هستند که برای محیط زیست کشورها تصمیم میگیرند. برای همین هم هست که ما در کشورمان با فجایع زیست محیطی وحشتناکی روبرو هستیم. مثلا چرا باید متوسط نشست زمین در کشورما ۱۴۰ برابر استانداردهای جهانی باشد؟ این یعنی یک بحران جدی. مسالهای که شاید مهمترین دلیل آن سد سازیهای بی رویه در کشور باشد. فقط در دوره دولت روحانی سد سازی ۱۰ برابر گذشته بوده است. از سویی کمبود بارشها و پدیده خشکسالی نسبت به گذشته ۷۵ درصد افزایش داشته است. اینها همه و همه تنها بخشی از سوء مدیریت مسئولان ارشد ماست.