دیدارنیوز ـ پرستو بهرامیراد: هئیت طالبان در ایران به سر میبرد و مقامات ایرانی با آنها دیدار کرده اند. برخی این سفر را مورد نقد قرار داده اند و در فضای مجازی بسیاری به حادثه مزار شریف کشتار دیپلماتهای ایرانی توسط گروه طالبان اشاره کردند و برخی دیگر به مصاحبه اخیر محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران با شبکه طلوع که طالبان را یک گروه تروریستی خواند، اشاره میکنند و در عین حال از نظر منفی افکار عمومی افغانستان نسبت به رابطه ایران و گروه طالبان میگویند. هیئت طالبان در تهران به دنبال چیست؟
البته سروصدای اصلی را در سفر طالبان به ایران توئیت علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی به راه انداخت. او در توئیت خود نوشته بود: «در ملاقات امروز با هیئت سیاسی طالبان، رهبران این گروه را در مبارزه با آمریکا مصمم دیدم. کسی که سیزده سال در گوانتانامو زیر شکنجههای آنان بوده، مبارزه با آمریکا در منطقه را کنار نگذاشته است.» توئیت شمخانی نشان از آن داشت که احتمالا نگاهی در تهران وجود دارد که با تاکید بر آمریکاستیزی طالبان این گروه را به چشم اهرمی علیه آمریکا در منطقه تلقی میکند.
در ادامه برای بررسی علل سفر طالبان به ایران و مسائل پیرامون آن
دیدار با پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل افغانستان به گفتگو میپردازد.
پیرمحمد ملازهی در مورد هدف سفر هئیت طالبان به ایران میگوید: «از دو زاویه میتوان به این سفر نگاه کرد. اولین زاویه، نگاه راهبردی است که ایران به مسئله افغانستان دارد و دومین زاویه نگاه طالبان به این سفر است. واقعیت این است که اگر از نگاه ایران به این موضوع توجه کنیم بحث اصلی صلح افغانستان است. مذاکرات طالبان و دولت افغانستان تا حدی شکست خورده است و فضایی به وجود آمده است که ایران با طرفین میتواند ارتباطاتی برقرار کند و آنها را تشویق بکند به میز مذاکره بازگردند و راه حل سیاسی را بپذیرند. چون امروز دید نیروهای دولت افغانستان نسبت به طالبان کاملاً منفی است؛ طالبان هم نسبت به قبل دیدگاهش منفی است؛ بنابراین در این فضا شاید ایرانیان فکر کردند که اگر با طالبان ارتباط بگیرند، شاید بتوانند در روند صلح کمک بکند، این امری است که ایران باید به دنبالش باشد. ولی اگر از دید طالبان نگاه بکنیم آنها دو هدف دارد، یک اینکه وقتی با کشورهای منطقه وارد مذاکره میشوند نوعی مشروعیت برای طالبان قائل شدهاند. در واقع وقتی پذیرفتند با هم صحبت کنند، معنایش این است که آنها را به رسمیت میشناسند.
بحث دوم این است که توافق حاصل شده در زمان ترامپ الان با آمدن آقای بایدن و حزب دموکرات اصلاحاتی خواهد داشت که این برای طالبان خیلی سخت خواهد بود. برهمین اساس هئیتی از طالبان به ایران، یکسری به پاکستان و هئیتی به روسیه رفتهاند و گروهی
ظریف در مصاحبه با طلوع گفت طالبان یک گروه تروریستی است (شبکه طلوع یک شبکه در داخل افغانستان است) و به همین دلیل نمیتوانست چیز دیگری بگوید. ولی در واقع سیاست اصلی ایران طالبان را یک گروه تروریستی نمیداند
هم به چین خواهند رفت تا کشورهای مهم منطقهای را به نوعی درگیر مسائل افغانستان بکنند و در چارچوب این بتوانند یک پاسخی به بایدن و آمریکاییها بدهند که اگر شما این توافق را نادیده بگیرید گزینه دیگری که آن کشورهای منطقه هستند، برای ما وجود دارد؛ بنابراین از هر زاویه نگاه کنید این چهارچوب به نظرم میآید که بحث اصلی این است که ایران چگونه میتوان کمک کند که افغانستان به صلح و ثبات برسد و در همین رابطه دارد تلاش خودش را میکند.»
این کارشناس مسائل افغانستان در خصوص توئیت شمخانی بیان میکند: «اینکه آقای شمخانی در مورد بخش آمریکا ستیزی طالبان توئیت میکند، در واقع یک توجیه نسبت به این مسئله است. یک سری انتقادات وجود دارد که چرا با طالبان مذاکره کردند، وقتی وزیر خارجه میگوید طالبان هنوز جزء گروه تروریستی است. در واقع این پرسشی است که در افکار عمومی وجود دارد. به نظرم آقای شمخانی میخواستند مسئله را تعدیل بکنند و موضوع را به این سمت که آمریکایی ستیزیی یک وجه مشترکی بین ما و طالبان است بردند. در حقیقت از جنبه تبلیغاتی قضیه نه اینکه انگیزه فقط این باشد. واقعیت این است که چیزهای دیگری وجود دارد.»
از این نویسنده بخوانید:
وی در مورد اینکه از نظر ایران طالبان گروه تروریستی است یا نه؟ میگوید: «واقعیتش این است که ایران طالبان را گروه تروریستی نمیداند و آنها را بخشی از واقعیت افغانستان میداند. بیش از ۵۰ درصد خاک افغانستان در مناطق روستایی و عشایری در دست طالبان است و طالبان یک واقعیت است. طالبان پشتوانه مردمی در قبایل پشتو دارد و این گونه نیست که تصور بشود آنها هیچی به حساب نمیآیند. ایران سیاستش این است که بتواند یک راه حل برای ارتباط با افغانستان پیدا کند که بدون طالبان ممکن نیست. چون واقعیت این است که الان طالبان در حال جنگ است و برای دولت افغانستان مشکلات ایجاد میکند. ظریف در مصاحبه با طلوع گفت طالبان یک گروه تروریستی است (شبکه طلوع یک شبکه در داخل افغانستان است) و به همین دلیل نمیتوانست چیز دیگری بگوید. ولی در واقع سیاست اصلی ایران طالبان را یک گروه تروریستی نمیداند.»
طالبان و آمریکا ستیزی
رابطه ایران با طالبان اهرمی برای مذاکره احتمالی ایران و آمریکا است؟ سوالی که ملازهی در موردش میگوید: «اولاً
طالبان آنگونه که ایرانیان فکر میکنند میتواند اهرمی در مقابل آمریکا باشد، اینگونه نیست. طالبان یک گروه خاصی و جریان فکری است که آن جریان فکری به نفع ایران نیست.
واقعیت این است که طالبان یک ارتباطات نزدیکی به لحاظ ایدئولوژی با عربستان سعودی دارد و ایران و عربستان سعودی رقیب ایدئولوژیک در منطقه هستند. به اضافه اینکه طالبان اگر به قدرت برسد، معلوم نیست به ایران نزدیک بشود. طالبان موضع مستقل خود را دارد و نمیتواند تأثیرپذیری از ایران داشته باشد. اگر تاثیرپذیری را بتوان تصور کرد به عربستان سعودی نزدیک خواهد شد؛ بنابراین اساس این تفکر که بتوان از طالبان برای آمریکاستیزی استفاده کرد به نظرم تفکر نادرستی است و این با واقعیتهای موجود همخوانی ندارد.»
ملازهی در مورد دید افکار عمومی در افغانستان در خصوص دیدار طالبان با مقامات ایرانی بیان میکند: «در واقع اگر از زاویه افکار عمومی نگاه کنیم، آنها در افغانستان موافق این مسئله نیستند. یعنی آنها سیاست ایران را دوگانه میبینند. یعنی از یک طرف ایران به شکل سنتی با گروههای شیعه و فارسی زبانان مذهب هماهنگتر بوده و ارتباط نزدیک تری داشته است. طالبان مشکلاتی برای شیعیان داشته و فارسی زبانان در زمانی که به قدرت رسیدند، ایجاد کرده بود. افکار عمومی در افغانستان خیلی توجیه نیست که چرا ایران چنین سیاستی را در پیش گرفته است. در حقیقت ایران میتواند هم با گروههای سنتی ارتباطش را حفظ کند و هم با طالبان مذاکره کند.
ایران منافع خودش را دارد و اینطور نیست که روابط گذشته را از دست بدهد. افکار عمومی در افغانستان حساسیت خاصی نسبت به طالبان دارد و ما باید تقسیم بندی درونی در جامعه افغانستان را لحاظ بکنیم. زیرا جامعه افغانستان یک جامعه یکدست نیست و
طالبان موضع مستقل خود را دارد و نمیتواند تأثیرپذیری از ایران داشته باشد. اگر تاثیرپذیری را بتوان تصور کرد به عربستان سعودی نزدیک خواهد شد
جامعهای تجزیه شده است، به هر حال در این فضا عدهای موافق و عدهای مخالف هستند. حال اینکه چه تعداد مخالف اند و چه تعداد موافق، نظرسنجی انجام نداده ایم که بدانیم کدام بخش اکثریت وکدام بخش اقلیت هستند. در همین راستا من فکر میکنم که باید یک مقدار واقع بینانهتر به قضیه نگاه کنیم. اگر از دید افکار عمومی نگاه کنید افغانها مخالف هستند، ولی منافع ملی ایران اینگونه ایجاب میکند که با طالبان هیچ گونه ارتباطی نداشته باشیم؟ به نظرم میآید که اینگونه نیست.»
طالبان بخشی از آینده افغانستان است
منافع ملی ایران در خصوص رابطه با طالبان را پیرمحمد ملازهی اینگونه تفسیر میکند: «طالبان بخشی از آینده افغانستان است. شما اگر میخواهید در افغانستان کار بکنید و با افغانها ارتباط داشته باشید، نمیتوانید طالبان را نادیده بگیرید. آنها بخشی از واقعیت در افغانستان هستند. اگر طالبان در آینده قدرت بگیرد در افغانستان و ایران با آنها ارتباط نداشته باشد در واقع میدان را برای رقبایش مثل پاکستان و عربستان خالی کرده است؛ بنابراین منافع ملی ایران را نگاه بکنید ایجاب میکند با طالبان هم ارتباط داشته باشد. همچنین یکی از ضعفهای کلی که ایران در افغانستان داشته این است که با قبایل پشتو ارتباطی نداشته است. به هر حال الان یک ارتباطی را برقرار کرده اند و همچنین به نظرم ایران سعی کرده توازنی را هم برقرار بکند. ایران نیز به نوعی با دولت مرکزی افغانستان قبل از اینکه طالبان را دعوت کنند، مشورتهایی کرده است. یعنی نشانههایی وجود دارد که آقای طاهریان تماسهایی با دولت مرکزی افغانستان برقرار کرده است. ولی به هر حال ایران براساس منافعی که برای خودش تعریف کرده حرکت میکند و در این راستا این سفر را باید دید. واقعبینانه نیست ما طالبان را به طور کلی حذف بکنیم.»