دیدارنیوز – رسول شکوهی: یکی از سختترین کارها برای هر آدمی این است که خبر فوت فردی را به باقی افراد مخصوصا اعضای خانواده و دوستانش منتقل کند. مستقیم گفتن یا مقدمه چینی کردن یا ایجاد یک فضا که نشان دهنده مرگ یک نفر است مانند عکس با روبان سیاه یا اطلاعیه تحریم و ... روشهایی است که افراد مختلف برای این ماموریت سخت انتخاب میکنند. دوستی تعریف میکرد که در دوران دفاع مقدس در یک شهر کوچک در مازندران فردی مسئول اعلام خبر شهادت جوانان آن شهر به خانواده هایشان را داشت. شیوه کار او هم این بود که وقتی خبر شهادت فردی میآمد قبل از آنکه مستقیم به اعضای خانواده اش بگوید یا نامهای رسمی به آنها تحویل دهد به محله آنها میرفت و در مغازهها میگشت و به بهانه خرید با صاحب مغازه وارد گپ و گفت و میشد و میگفت «راسته میگن پسر فلانی شهید شده؟» این شایعه در سطح محله میچرخید تا در نهایت به خانواده شهید میرسید و ادامه ماجراها. یکبار هم همین ماجرا برای پسر همین فرد رخ داد و وقتی به نانوایی محله رفته بود شنید که برخی آدمها درباره شهادت پسرش صحبت میکنند.
در هفته گذشته خبری شوکه کننده باعث شد جامعه روزنامه نگاری و رسانهای ایران عزادار شود. شیده لالمی از روزنامه نگاران حرفهای و با سابقه کشور که در روزنامه همشهری مسئولیت گروه اجتماعی این رسانه را برعهده داشت فوت کرد. او در گزارش نویسی مطبوعاتی به شدت توانا بود و بسیاری از گزارشهای اجتماعی او باعث شد توجه افکار عمومی نسبت به این پدیده جلب شود و جریانات رسانهای دیگر نیز آن سوژه را دنبال کنند و مسئولین مجبور به پیگیری و پاسخگویی شدند. گزارش معروف لالمی در دورهای که برای روزنامه شهروند قلم میزد درباره سکونت در قبرستان را به احتمال زیاد دیده اید. واژه «گورخوابی» از خلاقیتهای این روزنامه نگار بود و از آن زمان وارد ادبیات رسانهای کشور شد.
بعد از انتشار خبر فوت این روزنامه نگار امواج اخبار درست و غلط و گمانه زنیها و واکنشهای مختلف شروع شد. برخی علت مرگ را نشت گاز اعلام کردند و گروهی دیگر درباره خودکشی صحبت میکردند. واکنشها، اما عجیبتر از هر چیز دیگری بود. برخی کاربران شبکههای اجتماعی و برخی روزنامهنگاران و همکاران سابق لالمی از شوکه شدن خود گفتند و برخی از این گفتند که باور نمیکنند این اتفاق خودکشی بوده باشد. در نهایت با انتشار متنی از سوی خانواده مرحوم لالمی بحث خودکشی داغتر شد. واکنشهای عجیب و غریب از اینجای ماجرا شروع میشود.
گروهی به تقدیس و تکریم این عمل پرداختند و به سمت یک قهرمان سازی غیرعادی پیش رفتند و در مقابل هم برخی به پدیده خودکشی و مسائل خصوصی زندگی فرد فوت شده و ماجراهایی از این دست پرداختند و به مانند باقی اتفاقات در شبکههای اجتماعی دو گروه شدند و به هم فحش دادند و بعد از چند روز از کنار این مساله به مانند دیگر مسائل گذشتند و درگیر مسائل جدید شدند.
فارغ از اینکه اظهار نظر درباره مسائل خصوصی زندگی افراد و همچنین علت مرگ فرد اقدامی غیر اخلاقی است، قهرمان ساختن از فردی که خودکشی کرده و دامن زدن به این ایده و بازنشر پیاپی اخبار و اطلاعات مربوط به آن کاملا غیر حرفهای و خطرناک است. برای من به عنوان روزنامه نگار همین که میشنوم روزنامه نگاری فوت شده ناراحت کننده است و دیگر علت فوت و ماجراهای حاشیهای آن بی معنی است. تجسس در زندگی خصوصی آدمها و شرح و تفصیل آن در هیچ منطقی جای ندارد و بهتر است قبل از هر اظهار نظری به این مسائل توجه کنیم.
نکته مهم، اما در این ماجرا مربوط به رسانهها است. در رسانههای جهان با تحقیق و پژوهشهای مختلف به این جمع بندی رسیدهاند که اخبار مربوط به خودکشی باید با دستورالعمل خاص خود منتشر شود که با رویه انتشار اخبار در حالت عادی متفاوت است. اتفاقی که در رسانههای ما و شاید در همین دیدارنیوز هم به صورت سفت و سخت رعایت نمیشود.
امروزه باید بپذیریم که بخش زیادی از تفکرات و تصورات و تلقیها و ادراکات ما از طریق رسانهها شکل میگیرند یا در وضعیتی بهتر متاثر از رسانهها هستند. این بستر به شدت تاثیر گذار یکی از اصلیترین کارهایی که میکند اثرگذاری بر سلامت روان و جسم ما است. پس طبیعی است که وقتی قرار است درباره پدیدهای مانند خودکشی صحبت کند باید قواعد خاصی را رعایت کند. علمای علم روانشناسی بر این عقیده هستند که اﻏﻠﺐ اﻓﺮادی ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﻮدﮐﺸﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﺑﺮای اﻗﺪام ﺑﻪ ﺧﻮدﮐﺸﯽ ﻣﺮدد ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﻣﻄﻤﺌﻦ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺑﻤﯿﺮﻧﺪ. آنها بر این نکته تاکید دارند که ﯾﮑﯽ از ﻋﻮاﻣﻠﯽ ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ اﻓﺮاد ﻣﺴﺘﻌﺪ را ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﻮدﮐﺸﯽ ﺳﻮق دﻫﺪ، اﻧﺘﺸﺎر خبر ﺧﻮدﮐﺸﯽ در رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ است.
بر اساس دستورالعملی که دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد اداره سلامت وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی تحت عنوان «راهنمای انعکاس خبر خودکشی در رسانه ها» در زمستان ۸۶ منتشر کرده است رسانهها باید از این دستورالعمل در انتشار اخبار مربوط به خودکشی استفاده کنند.
در این دستورالعمل آمده است که به طور ﮐﻠﯽ در ﻣﻮرد اﻧﺘﺸﺎر ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺧﻮدﮐﺸﯽ ﻣﻮارد زﯾﺮ ﺑﺎﯾﺪ رﻋﺎﯾﺖ ﺷﻮد:
۱- درﺑﯿﻦ آﻣﺎر ﺧﻮدﮐﺸﯽ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺻﺮﻓﺎً ﺑﻪ اراﺋﻪ اﻋﺪاد و ارﻗﺎم اﺗﮑﺎ ﺷﻮد؛ آﻣﺎرﻫﺎی ﺧﻮدﮐﺸﯽ ﺑﺎ دﻗﺖ و ﺑﺪرﺳﺘﯽ و ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻧﻈﺮ ﯾﮏ ﻣﺘﺨﺼﺺ و ﺑﺎ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ آﻣﺎر ﺳﺎﯾﺮ ﻧﻘﺎط دﻧﯿﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﮔﺮدد.
۲- ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﺑﺎﺷﺪ.
۳- از تعمیم موارد معدود خودکشی در یک منطقه با اعلام عباراتی مانند «همه گیری خودکشی» یا «منطقه ﺑﺎ ﺑﺎﻻﺗﺮﯾﻦ ﺷﯿﻮع ﺧﻮدﮐﺸﯽ در دﻧﯿﺎ» باید پرهیز گردد.
۴- از ﮔﺰارش رﻓﺘﺎر ﺧﻮدﮐﺸﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﭘﺎﺳﺨﯽ ﻗﺎﺑﻞ درک ﺑﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮات اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﯾﺎ ﺗﻨﺰل رﺗﺒﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻤﺎﻧﻌﺖ ﺷﻮد.
در بخش دیگری از این دستورالعمل آمده است که ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺧﻨﺜﯽ ﺳﺎزی ﺧﻮدﮐﺸﯽﻫﺎی تقلیدی ﻻزﻣﺴﺖ ﮐﻪ از ﻣﻮارد زﯾﺮ ﭘﺮﻫﯿﺰ ﮐﻨﯿﺪ ﯾﺎ آن را ﺑﻪ ﺣﺪاﻗﻞ ﻣﻤﮑﻦ ﺑﺮﺳﺎﻧﯿﺪ:
۱- پوشش خبری هیجان انگیز در مورد خودکشی (به ویژه در مواردی که افراد مشهور و مورد وثوق مردم اقدام به خودکشی میکنند. در این موارد تا حد امکان پوشش خبری باید محدود باشد).
۲- چاپ عکس افراد اقدام کننده و روش اقدام به خودکشی و صحنه خودکشی.
۳- چاپ واژه «خودکشی» در تیتر جراید.
۴- گزارش جزئیات روش خودکشی (اعلام محل اقدام به خودکشی مانند سقوط از بالای برج، زیر ریل قطار، بالای پل و ... ریسک خودکشی را در افرادی که از این مناطق استفاده میکنند افزایش میدهد).
۵- توصیف خودکشی به عنوان مسالهای غیر قابل توضیح یا ساده انگارانه (علیرغم اینکه همه چیز فراهم بود خودکشی کرد، دختری بخاطر اینکه اجازه رفتن به مهمانی دوستش را نداشت خودکشی کرد و عباراتی از این دست. خودکشی هیچ گاه در نتیجه یک عامل یا حادثه اتفاق نمیافتد. معمولا تعامل پیچیدهای از عوامل روانی، بیماری جسمی، سوء مصرف مواد، مشکلات خانوادگی، تعارضات بین فردی و استرسهای زندگی منجر به خودکشی در فرد میشود).
۶- معرفی خودکشی به عنوان عملی تحسین برانگیز و قهرمانانه
۷- تولید و پخش فیلمهایی که بر اساس داستانهای واقعی از خودکشی افراد ساخته شده باشند میتواند خطر خودکشی را در افراد مستعد افزایش دهد لذا از ذکر عبارت هایی، چون «این داستان واقعی است» پرهیز شود.
۸- درج اخبار مربوط به خودکشی در رسانه هایی، چون روزنامهها و مجلات به دلیل ماندگاری، بازخوانی و تکرار مجدد خطر تاثیرات منفی این اخیار را در مقایسه با اخبار کوتاه شفاهی در رادیو و تلویزیون، افزایش میدهد.
نکته مهم در انتشار اخبار و مطالب پیرامون پدیده خودکشی توجه به اثرات این پدیده بر خانواده و بازماندگان فرد اقدام کننده است. به هیچ وجه نباید خبری منتشر کرد که باعث رنجش بیشتر خانواده و زدن برخی برچسبها و انگهای اجتماعی شود. در بخش پایانی این دستورالعمل به سراغ برخی از بایدها و نبایدهای این حوزه رفته اند:
۱- با افرادی ذی صلاح در بخش بهداشت و درمان (دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت) و منابع معتبر از نزدیک همکاری کنید.
۲- از واژه «خودکشی موفق» برای خودکشیهای کامل منجر به مرگ استفاده نکنید.
۳- اطلاعات مرتبط را فقط در صفحات داخلی جراید منتشر کنید.
۴- عکس افراد یا نوشتههایی را که توسط آنان قبل از اقدام به خودکشی نوشته شده، چاپ نکنید.
۵- جزئیات روش اقدام به خودکشی را منتشر نکنید.
۶- دلایل ساده انگارانه برای اقدام به خودکشی ارائه نکنید.
۷- از بزرگ نمایی و هیجان انگیز جلوه دادن اقدام به خودکشی بپرهیزید.
۸- اختلالات روانی و بحرانها را توسط متخصصین و کارشناسان تعریف کنید و از مردم بخواهید در صورت وجود چنین مشکلاتی به مراکز درمانی روانپزشکی و مراکز مشاوره مراجعه کنند.
۹- تا آنجا که امکان دارد مثالهایی از کسانی که بحرانهای زندگی (حوادث ناگوار) را با موفقیت پشت سر گذاشته اند، ذکر کنید.
۱۰- عواقب جسمی اقدام به خودکشی که منجر به مرگ نشده از جمله آسیب مغزی در اثر خفگی، فلج و ... تشریح کنید.
۱۱- رسانه مراکز کمک رسانی مرتبط با خودکشی را نیز هنگام پخش اخبار خودکشی معرفی کند.
همانطوری که در این دستورالعمل آمده و بسیاری از کارشناسان این حوزه نیز بر آن تاکید دارند با مشکلات روانی باید به مثابه یک بیماری روبرو شد که نیاز به درمان دارد. همانطور که ما برای مسائل فیزیکی خود به پزشکان و متخصصان مراجعه میکنیم و در صورت نیاز دارو مصرف میکنیم و شاید کار به جراحی بکشد باید در زمینه مشکلات روانی نیز به متخصصان این حوزه مراجعه کنیم. کاری که رسانهها باید در این زمینه انجام دهند تاکید بر جنبههای درمانی پدیدههای روانی است که امروزه در سطح دنیا نیز شایع است و دانشگاهها و مراکز درمانی مختلف بخش زیادی از وقت و انرژی خود را در این زمینه صرف میکنند.
همه ما در خطر طیف گسترده مشکلات روانی هستیم. فردی شاید با چند جلسه مشاوره بتواند بر مشکلات خود فائق آید و فردی دیگر حتی با جلسات مختلف روانشناسی و روانپزشکی و روانکاوی و مصرف دارو و ... هم نتواند مسائل خود را حل کند، ولی تداوم در درمان و پیگیری و فهم مسائل مختلف این بیماری از جانب اطرافیان میتواند امیدها را برای درمان بیماریهای حوزه روان افزایش دهد. پس بهتر است هم در انتشار اخبار مربوط به این حوزه و هم در تشویق مردم به مراجعه به متخصصین این حوزه ما رسانه ایها اقدامات ویژهتر و دقیق تری داشته باشیم.