دیدارنیوز ـ حامد سیاسیراد: بعد از ترور شهید محسن فخریزاده که از مسئولین عالیرتبه نظامی و هستهای بود، موجی از واکنشهای جهانی به راه افتاد و عموم اشخاص و نهادهای داخلی و خارجی این اقدام تروریستی را محکوم کردند. مواجهه طیف تندروی نزدیک به هسته سخت قدرت، اما حمله به برجام بود. محسن فخریزاده در عقد برجام فعال بود و پس از ترورش، علیرضا معزی، معاون ارتباطات و اطلاع رسانی دفتر رئیسجمهوری تصاویری از اهدا نشان درجه دو خدمت توسط روحانی به فخریزاده به واسطه خدماتش در مذاکرات بینالمللی را منتشر کرد. با این حال، اما اولین اقدام میدانی نسبت به ترور او، تجمع نیروهای رادیکال مقابل مجلس شورای اسلامی بود، تجمع و تحرکاتی میدانی که به سرعت و با پخش شدن ویدئو سوتی در یکی از شعارها و به راه افتادن هشتگ #نمیگیگیریم در فضای مجازی آرام گرفت.
مجلس، اما به سرعت و در اولین جلسه صحن علنی خود با ۲۵۱ رأی کلیات طرح دو فوریتی اقدام راهبردی برای لغو تحریمها را تصویب کرد. در این طرح آمده: «پس از گذشت یک سال از خروج آمریکا از برجام، اتحادیه اروپا به صدور بیانیه سیاسی اکتفا کرده و فقدان اراده و توان اروپا برای اجرای تعهدات بهویژه در زمینه تضمین صادرات نفت و تسهیل مبادلات بانکی، همراهی عملی دولتها، شرکتها و بانکهای اروپایی با تحریمهای آمریکا و ایجاد عدم توازن در پایبندی ایران و دیگر اعضای باقی مانده در برجام به تعهدات، آشکار شده است.»
مجلسیان در بند ششم این طرح یک ماه به کشورهای حاضر در برجام، که در این طرح از آنها با عنوان کشورهای ۴+۱ یاد شده، فرصت دادند تا اقداماتی عاجل برای حفظ برجام انجام دهند.
شورای نگهبان برای بایدن فرصت خرید!
سه روز پس از تصویب این طرح، عباسعلی کدخدایی، سخنگویی شورای نگهبان خبر از ارجاع طرح به مجلس داد. او در گفتوگویی عنوان کرد که ایراد شورای نگهبان به ماده شش این طرح است، جایی که نوشته شده: «دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است در صورت عدم اجرای کامل تعهدات کشورهای متعاهد طرف از جمله کشورهای ۱+۴ (آلمان، فرانسه، انگلستان، چین و روسیه) توافق هستهای در قبال ایران و عادی نشدن روابط کامل بانکی و عدم رفع کامل موانع صادرات و فروش کامل نفت و فرآوردههای نفتی ایران و برگشت کامل و سریع ارز منابع حاصل از فروش، یک ماه پس از تصویب این قانون در مجلس شورای اسلامی، نظارتهای فراتر از پادمان از جمله اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف کند.»
بر اساس زمانبندی این طرح دولت ایران موظف بود تا پیش از نشستن جو بایدن، رئیسجمهور جدید آمریکا بر کرسی ریاستجمهوری، از پروتکل الحاقی یا همان NPT که پروتکلی است مربوط به منع و گسترش سلاح هستهای خارج شود و بعد از آن به شکل پلکانی اقدام به کاهش دیگر تعهدات هستهای کند.
ایراد شورای نگهبان به این بند، نشانهای است که نظام به وجود فرصتی هرچند اندک برای احیاء برجام قائل است و امیدوار است تا جو بایدن با برگشتن به برجام بتواند ظرفیتهای برجام را احیا کند.
جو بایدن نیز در آخرین موضعگیری در رابطه با برجام، روز چهارشنبه هفته گذشته و در گفتوگویی با توماس فریدمن، ستوننویس «نیویورکتایمز» و در پاسخ به این پرسش که آیا هنوز به یادداشت خود مبنی بر اینکه اگر ایران به تبعیت از برجام بازگردد، آمریکا هم به توافق ـ «البته به عنوان نقطه شروعی برای مذاکرات آتی» ـ بازمیگردد و تحریمها را لغو میکند معتقدید؟ گفت: «سخت خواهد بود، اما بله.»
این پالس بایدن در کنار پالس شورای نگهبان بارقه امیدی به احیای برجام است، هرچند فرصت دو ماهه برای کشورهای اروپایی نشان از فرصت بسیار اندک بایدن برای عمل به این وعده انتخاباتیاش است و اینکه آیا بایدن حاضر به پذیرش ضربالاجل مجلس شورای اسلامی خواهد بود یا خیر، جای پرسش دارد.
دعوای مذاکره، چیزی فراتر از اختلاف دولت و مجلس
امروز موعد تقدیم لایحه بودجه ۱۴۰۰ به مجلس بود و روحانی برای تحویل بودجه به مجلس نیامد. او در جلسه هیئتوزیران امروز اعلام کرد: «گمانهزنیهایی که ممکن است در رسانهها مطرح شود مبنی بر اینکه عدم حضور من در مجلس شورای اسلامی به خاطر مصوبه دیروز مجلس شورای اسلامی است، درست نیست. البته دولت با آن مصوبه موافقت ندارد و آن را برای روند فعالیتهای دیپلماتیک مضر میداند، اما به دلیل پروتکلهای بهداشتی به مجلس نرفتم و نه مسئله دیگر.»
اختلاف نظر در رابطه برجام، اما به نظر فراتر از اختلاف نظر بین دولت و مجلس است. انتخابات خرداد ۱۴۰۰ نزدیک است و رنگ و بوی انتخاباتی از هر اقدامی توسط جریانات سیاسی به مشام میرسد، به خصوص اقداماتی که به اصلیترین موضوع انتخابات یعنی لغو تحریمها مربوط باشد.
دعوای انتخاباتی بر سر آینده برجام
اصلاحطلبان و اعتدالیون در ۱۳۹۲ با تبدیل موضوع انتخابات به بحث تعدیل در سیاست خارجه و در شرایطی که به نظر میرسید چرخ اقتصاد کشور در حال از حرکت باز ماندن و سایه جنگ نیز بر سر کشور پهن شده است، توانستند رأی قابل توجهی از مردم بگیرند و اینگونه بود که حسن روحانی رئیسجمهور شد. چهار سال ابتدایی حسن روحانی، دوران باز شدن گره معضلات بینالمللی بود. ایران با شش قدرت جهانی توافق کرد و اقتصاد پویا شد و امنیت نیز به کشور بازگشت. با روی کار آمدن دونالد ترامپ، اما شرایط به کلی تغییر کرد و بیسابقهترین تحریمها علیه ایران اعمال شد و سایه جنگ نیز مجدداً بر سر کشور گسترده شد. یکی از مهمترین نتایج رویکرد خصمانه ترامپ نسبت به ایران، مستهلک شدن پایگاه اجتماعی جریان اصلاحات بود. حالا بسیاری، اصلاحطلبان را هم در کنار سایر جریانها مسبب وضع فعلی میدانند و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، وضعیت این جریان به هیچ وجه مساعد نیست و بیش از هر زمانی نسبت به رأی آوری آنها تردید وجود دارد.
اقتصاد کشور روزگار سیاهی را سپری میکند. تورم اعلامی در کشور چیزی حدود ۴۳ درصد است. تورم مواد غذایی که بخش اصلی سبد خانوار را تشکیل میدهد بسیار بالاتر است. قیمت ارز نزدیک به سی هزار تومان شده و افسار قیمت خودرو و مسکن نیز پاره شده است. جریان اصولگرایی ادعا میکند که سرخط بهبود اوضاع اقتصادی در داخل کشور است و این یعنی دولت روحانی و جریان اعتدال و اصلاحات ناکارآمد بودهاند. در واقع اصولگرایان به جامعه پیغام میفرستند که ما میتوانیم در صورت به دست گرفتن دولت، وضعیت اقتصادی را بهبود دهیم.
اصلاحطلبان و دولت روحانی، اما با این گزاره موافق نیستند. روحانی بارها اعلام کرده که تحریمهای آمریکا منتج به آشفتگی اقتصاد در ایران شده است و به منتقدین اقتصادی دولت نیز آدرس کاخ سفید را نشان داده است.
اصلاحطلبان چارهای ندارند جز تبدیل بحث توافق با آمریکا و لغو تحریمها به موضوع اصلی انتخابات. بخشی از این جریان به دنبال چهرههایی هستند که نزد افکار عمومی به توانمندی در دیپلماسی شهره باشند و از همین رو بحث کاندیداتوری محمدجواد ظریف بسیار مطرح است. اگرچه ظریف در آخرین گفتوگوی تفصیلی خود با سایت انتخاب مجدداً اعلام کرد که «به زبانهای مختلف میگویم، من خودم را در شرایطی نمیبینم که کاندیدای ریاستجمهوری شوم»، اما گروههای مختلفی از اصلاحطلبان، از نیروهای رادیکالی مانند مصطفی تاجزاده تا گروههای محافظهکارتری مانند کارگزارانیها امید دارند تا با حضور ظریف در انتخابات بتوانند آرای عمومی را به نفع خود بسیج کنند.
برخی، اما معتقدند سمت ریاست جمهوری، جایگاهی سیاسی است و صرف دیپلمات بودن کسی به این معنا نیست که برای ریاست جمهوری نیز مناسب است. با همه تفاسیر، ولی به نظر میرسد که حالا برجام و بحث توافق با آمریکا و لغو تحریمها تبدیل به کشمکشی بین دو جناح اصلی کشور در آستانه انتخابات ریاستجمهوری شده است. شاید هسته سخت قدرت نیز گوشه چشمی به توافق داشته باشد، اما بدنه سیاسی جریان اصولگرا برای زمین زدن رقیب انتخاباتیاش به هر مستمسکی چنگ خواهد زد. طرح اخیر مجلس و در واقع اعطا فرصت اندک به بایدن برای بازگشت را نیز شاید بتوان اقدامی انتخاباتی قلمداد کرد. در صورت عدم بازگشت عاجل بایدن به برجام، دولت و حامیانش برای خروج از NPT تحت فشار قرار میگیرند و در صورت بازگشت بایدن به برجام نیز مجلس سعی میکند تا اعتبار این گشایش را به طرح خودش نسبت دهد.