از هیجدهم تا بیست وچهارم مهرماه به نام هفته سلامت روان نامگذاری شده است. شعار امسال این هفته، سلامت روان برای همه است... به همین بهانه سری به تنها بیمارستان روانپزشکی استان گیلان زدیم؛ مرکز آموزشی، درمانی شفا، سابقهای قریب به چهار دهه دارد.
دیدارنیوز ـ سیدمحمد جعفرنژاد*: از هیجدهم تا بیست وچهارم مهرماه به نام هفته سلامت روان نامگذاری شده است. شعار امسال این هفته، سلامت روان برای همه است... به همین بهانه سری به تنها بیمارستان روانپزشکی استان گیلان زدیم؛ مرکز آموزشی، درمانی شفا، سابقهای قریب به چهار دهه دارد. تشخیص، درمان و پیشگیری بیماریها و اختلالات روانی از اهم وظایف تعریف شده این مرکز آموزشی ودرمانی است.
این مرکز با بهرهمندی از کادر پزشکی متخصص و فوق تخصص و کادر درمانی و اداری با تجربه و متعهد بهعنوان بزرگترین بیمارستان روانپزشکی شمال کشور و تنها مرکز روانپزشکی دانشگاهی استان گیلان است.
خدمات تخصصی روانپزشکی، فوق تخصصی روانپزشکی کودکان، آموزش دستیار تخصصی روانپزشکی، دانشجویان پزشکی و پیراپزشکی و نیز آموزش، پیشگیری و بهداشت روانی را به جامعه استان گیلان ارائه میکند.
دکتر رحیمی روانپزشک و بیش از دو دهه ریاست این بیمارستان را برعهده دارد. وی در ابتدای گفتوگو میگوید: من فکر میکنم یکی از مظلومترین و ناشناختهترین مراکز درمانی همین مراکز درمانی روانپزشکی است که حتی پزشکان ما که تخصص روانپزشکی ندارند برای آنان نیز ناشناختهایم تا چه رسد به عامه مردم.
رحیمی میگوید: اگر کسی در خانواده خود بیمار اعصاب و روان نداشته باشد شاید ارتباط با این افراد برای آنان سخت باشد. شاید دوست داشته باشند انکار بکنند وجود این بیماران را در جامعه. ولی واقعیت این است که درصد زیادی از افراد دچار بیماریهای اعصاب و روان هستند و نوع خفیف بر اساس آمار؛ شامل سی درصد از افراد جامعه میشود (اضطراب؛ افسردگی و...) و نوع شدید که اسکیزوفرن باشد آمار میگوید که شامل یک درصد از افراد جامعه میشود.
میتوان گفت همین هم آمار کمی نیست. علیرغم اینکه این بیماری در جامعه شیوع دارد خیلی از ماها نمیبینیم، اعم از سیاستگذاران و مدیران تصمیم گیر... ایشان اشارهای هم به بیمهها میکند که متاسفانه حمایت مستمر از بیماران اعصاب و روان نمیکنند.
دکتر رحیمی میگوید: به عنوان مثال همه بیمههای درمانی به خصوص بیمههای تامین اجتماعی و بیمه سلامت، قانونی دارند که معلوم نیست این قانون برچه اساسی تعریف شده است. برای یک بیمار روانپزشکی، پنجاه و شش روز سهمیه بستری در طول یک سال پیش بینی کردند که اگر بیش از این مدت حتی در بستریهای متعدد، یک بیمار در طول سال به بستری نیاز داشته باشد مشمول کسورات میشود، بیمارستان درجه یک، تبدیل میشود به بیمارستان درجه سه یعنی شش ویزیت در هفته به یک ویزیت در هفته تقلیل مییابد و این بار سنگینی را بر بیمارستانهای روانپزشکی تحمیل میکند.
رییس بیمارستان روانپزشکی میگوید: همچنین برخی دیگر از بیمهها چون بیمههای نیروهای مسلح بحث مهم روان درمانیها را اصلا پوشش نمیدهند و یا بیمار برای بستری شدن باید مراحل دشواری را طی کند.
ایشان تاکید کردند: واقعیت این است که ما باید بتوانیم این بیماران را مثل هر بیمار دیگری در جامعه بپذیریم و رفتارهای آنان را به عنوان اینکه آنان بیمار هستند تلقی کنیم.
ایشان با اشاره به جرم و جنایت که در جامعه اتفاق میافتد میگوید: پیش فرض بر این است که یک بیمار روانپزشکی میتواند بالقوه خطرناک باشد و بالفعل میخواهند این افراد را از جامعه دور کنند. آمارها نشان میدهد که میزان قتل و جنایت در جامعه بیماران روانپزشکی با جامعه به ظاهر افراد عادی که انگ بیماری ندارند یکسان است.
اگر یک قتلی توسط یک بیمار روانپزشکی خدای نکرده پیش بیاید چنین در رسانهها منتقل میشود که همه دچار وحشت شده و میگویند باید این افراد ایزوله بشوند و در جایی خاص نگهداری شوند و در بحث سیستم قضایی ما یک بحث کشوری داریم قانون ذکر کرده که اگر افراد به واسطه بیماری روانپزشکی دچار مشکلی بشوند و یا به عبارتی دیگر به جرمی مرتکب شوند اینها نباید در زندان نگهداری شوند و زندان مکان مناسبی برای اینان نمیتواند باشد.
تا اینجای کار را دکتر رحیمی درست میداند، اما میگوید: ولی این افراد باید در کجا باشند؟ قانون میگوید باید در یک مکان مناسب نگهداری شوند؛ این مکان مناسب مجرمین روانی تا جایی که بنده اطلاع دارم در کشور نداریم. یعنی حکمی که برای اینگونه افراد صادر میشود با این مضمون است که این بیمار باید تا اطلاع ثانوی در بیمارستان روانپزشکی بستری شود و یا بدون اجازه ما ترخیص نشود.
ریاست بیمارستان روانپزشکی میگوید: این واقعا معضلی است برای بیمارستانهای روانپزشکی که آن بیمار مجرم باید در کنار بیمار عادی و غیر مجرم باشد و این خودش نگرانیهایی را برای خانوادهها در پی دارد.
وی درباره نگهداری طولانی مدت از این بیماران میگوید: شاید بگوییم سازمان بهزیستی که مراکز نگهداری از این بیماران را قریب به دو دهه به بخش خصوصی واگذار کرده و به آنان هزینه پرداخت میکند میتواند این بار سنگین را بر دوش بکشد، اما باید بدانیم که در این مراکز هم بیماران روانپزشکی مجرم در کنار بیماران عادی غیرمجرم؛ چون بیمارستانهای روانپزشکی قرار میگیرند. رحیمی تاکید میکند که مدیران اجرایی کشور باید این مکان مناسب که در احکام قضایی میآید را بازتعریف و تعیین کنند.
با شنیدن این موضوع که بیماران مجرم روانی در کنار بیماران عادی روانی نگهداری میشوند، این سوال به ذهنم میرسد که شاید استان گیلان با این معضل مواجه است و چه بسا در تهران و یا استانهای دیگر این تفکیک صورت میگیرد؛ دکتر رحیمی در پاسخ به این پرسش ما میگوید: تا آنجایی که من میدانم اکثر استانهای کشور ما با این معضل مواجه هستند و تقریبا این درد مشترک اکثر بیمارستانهای روانپزشکی ما در کشور است.
دکتر رحیمی با توجه به تجربیات خود در بحث روانپزشکی میگوید: باید مکان مناسب برای نگهداری از بیماران مجرم روانی در سراسر استانهای کشور ایجاد شود تا مجبور نباشیم در بیمارستانهای روانپزشکی و حتی در مراکز نگهداری از بیماران روانی بهزیستی این افراد در کنار بیماران روانپزشکی عادی باشند.
وی در مورد این بیمارستان قدیمی استان گیلان میگوید: احداث این ساختمان قبل از پیروزی انقلاب با کاربری روانپزشکی احداث نشد؛ لذا استانداردهای ساختمانی ما شاید نواقصی هم داشته باشد. البته پس از پیروزی انقلاب به ویژه با اجرایی شدن طرح تحول سلامت در سالهای اخیر بخش به بخش این بیمارستان بازسازی شد.
با توجه به اینکه این ساختمان برای مرکز روانپزشکی احداث شد و از سوی دیگر جمعیت قریب به سه میلیونی استان گیلان انتظار دارند که یک مرکز مجهز با کاربری مرکز درمانی روانپزشکی احداث شود؛ رحیمی میگوید: از سال ۱۳۸۸ در تلاش هستیم که بیمارستان جایگزین احداث و تاسیس بشود که قطعا مساعدت دانشگاه علوم پزشکی و مدیران اجرایی کشور را میطلبد.
وی اشارهای هم به استفاده برخی جوانان از مواد روان گردان به ویژه شیشه میکند که افراد با مصرف آن بعضا به جنون مبتلا میشوند و میگوید: افزایش بیماران این ضرورت را به ما گوشزد میکند که باید مرکز درمانی روانپزشکی ما متناسب با جمعیت مراجعه کننده باشد.
دکتر رحیمی در ادامه مصاحبه میگوید: در قانون ذکر شده ده درصد تختهای بیمارستانهای عمومی، الزاما بایستی به روانپزشکی اختصاص داده بشود. این موضوع هم حداقل در استان ما در این سالها اعمال نشد و در خیلی از استانها خبر دارم که اجرایی نشده است، اگر همین قانون اجرایی میشد تا حد زیادی مشکل کمبود تختهای روانپزشکی کشور قابل حل بود.
از دکتر رحیمی پرسیدم آیا روانپزشکان فقط به تجویز دارو اکتفا میکنند و یا کاردرمانی، ورزش و استفاده از کادر روانشناسی هم در کنار این درمان وجود دارد؟ وی گفت: هم واحد کاردرمانی داریم البته خیلی محدود، هم امکانات ورزشی و هنری که بیماران استفاده میکنند و بخش روانشناسی فعالی هم داریم که در کنار روانپزشکان ما حضور دارند ایشان با تقدیر از کادر درمان میگوید: آن قسمت تخصصی را فکر میکنم همکاران ما کم نمیگذارند و با جدیت و دلسوزی پیگیر درمان بیماران هستند و به هیچ وجه کوتاهی نمیکنند.
*مدیر دفتر دیدار در استان گیلان