استراماچونی بر خلاف آنچه انتظار می رفت، نه تنها به ایران بازنگشت تا مرهمی بر زخم هواداران باشد و باشگاه را از این بلبشوی فنی نجات دهد، بلکه حالا در مقام یک اپوزیسیون و اپورتونیست فعال، هر ترقهای که در باشگاه صدا میکند را با مسلسلی از کلمات شماتتبار پاسخ میگوید و عرصه را بر مدیران این باشگاه تنگتر میکند.
دیدارنیوز ـ آرش راهبر: این روزها واقعیترین ماجراهایی که پیرامون باشگاه استقلال می توان دنبال کرد رخدادهایی مثل انباشت بدهیهای غولآسا، نایب قهرمانی در لیگ برتر، شکست در فینال جام حذفی و باخت آبیها در مرحله حذفی لیگ قهرمانان است، باقی ماجراها انگار وهم و خیالی بیش نیست. باشگاه و تیم استقلال نمایش کاملا متفاوت و متناقضی در رسانههای رسمی و مجازی از خود نشان دادهاند که حاصل آن به وجود آمدن یک سردرگمی بزرگ و حتی فلج مغزی برای هواداران و دنبالکنندگان این تیم است.
روزی نیست که یک ماجرای تازه از بطن باشگاه بیرون نیاید و شرح و بسطهای متفاوتی نیز بر هر ماجرایی نوشته نشود. شب گذشته احمد سعادتمند مونولوگ تصویری با عنوان توضیحاتی پیرامون ماجراهای اخیر استقلال را روی کانال رسمی باشگاه گذاشت و از این طریق سعی کرد پاسخ روشنی به همه انتقادها و پرسشهای این روزها بدهد و به نوعی خود را از ناکامیهای اخیر مبرا کند.
او از ماجرای پر کش و قوس و بینتیجه بازگشت استراماچونی گرفته تا داستانهای پیش پاافتاده قلیان کشیدن چند بازیکن تیم در قطر حرف زد و با کمک مستنداتی که چندان واضح به نظر نمی رسیدند، سعی کرد حرفهایش را اثبات کند در حالی که بخش بزرگی از ابهامات و داستانهای دنبالهدار حال حاضر باشگاه همچنان نامکشوف باقی مانده است.
در واقع سوال بزرگ در حال حاضر «آینده» باشگاه استقلال است که کمتر کسی چیزی در مورد آن میداند. اینکه چرا اینقدر باشگاه در «گذشته» خود گیر کرده و نمی تواند «حال» مناسبی پیدا کند البته دلایل متعددی دارد و گاهی به نظر میآید عمدی برای پوشاندن ماجراها وجود دارد. بدتر اینکه استراماچونی نیز بر خلاف آنچه انتظار می رفت، نه تنها به ایران بازنگشت تا مرهمی بر زخم هواداران باشد و باشگاه را از این بلبشوی فنی نجات دهد، بلکه حالا در مقام یک اپوزیسیون و اپورتونیست فعال، هر ترقهای که در باشگاه صدا میکند را با مسلسلی از کلمات شماتتبار پاسخ میگوید و عرصه را بر مدیران این باشگاه تنگتر میکند.
از طرفی سعادتمند میگوید مذاکرات با مربی ایتالیایی به دلیل تنگناهای مالی باشگاه، قانون مندرآوردی فدراسیون و از همه مهمتر بسته شدن مجاری انتقال پول بر اثر تحریمها، نهایتا بینتیجه مانده و در پاسخ از رم نوشتهای میآید که اصلا مذاکره و پیشنهادی از سوی باشگاه وجود نداشته است! اینکه چرا اینقدر ساده و علنی همه مکاتبات رسمی و مذاکرات شفاهی اینقدر به سرعت و عریان در رسانهها منتشر میشوند از عجایبی است که احتمالا فقط در فوتبال ایران رخ میدهد. به ذهنتان رجوع کنید و به یاد بیاورید که آیا هیچ وقت چیزی شبیه ماجرای قرارداد استراماچونی با استقلال یا برانکو با پرسپولیس را تا به حال دیدهاید؟
به هر حال مذاکرات مالی و حقوقی در فوتبال دنیا عموما محرمانه هستند یا حداکثر در اختیار نهادهای نظارتی قرار میگیرند و اسرار دو طرف حفظ میشود اما در فوتبال ایران انگار هیچ چیز محرمانهای وجود ندارد و قرارداد بازیکن و مربی، پیش از آنکه به رویت اعضای هیات مدیره برسد در کانال هواداری فلان و بهمان انتشار یافته است.
بنابراین در این بینظمی مفرط طبیعی است که اخبار جعلی و با منظور خاص میتوانند جریان طبیعی اداره باشگاه را چه در حوزه فنی و چه در بخش ریاست منحرف کرده و به دردسر میاندازد. همین حالا در مورد انتخاب مربی باشگاه استقلال که یک مسئله فوری و فوتی به نظر میآید نیز چنین سرگشتگی و سردرگمی بزرگی وجود دارد. در حالی که دستاندرکاران باشگاه رسما از منتفی شدن بازگشت استراماچونی حرف میزنند، هنوز هم برخی از کانونهای قدرت در استقلال در تلاشند با استفاده از این ماجرا با مدیریت باشگاه تسویه حساب کنند یا حتی آنها را از سریر قدرت به زیر بکشند.
از سوی دیگر مدیران باشگاه نیز همچنان از گزینههایی مثل آلکس نوری صحبت میکنند و جوری حرف میزنند که انگار حضور او در ایران حتمی است در حالی که تنگناهای مالی در ایران و راههای مسدود شده انتقال پول عملا چنین انتقالی را غیر ممکن میسازد.
مدیریت باشگاه سعی داشته با بازگرداندن استرا تا حد زیادی بقای خود در قدرت را تضمین کند اما شاید اشتباه در روشها این قضیه را معکوس کرده است. از طرفی بازیکنان نیز در غیبت یک مدیریت فنی و اداری محکم و باابهت، ساز خود را میزنند و هر یک دنبال سرنوشت خود هستند. هر روز نیز اخباری در فضای مجازی منتشر میشود که بیش از واقعیت، آمیخته با توهم برخی خبرنگاران تلفنی است.
بنابراین فعلا تیتر اخبار در مورد استقلال یک کلمه است: «سردرگمی»!