دیدارنیوز: محمدحسین حرمی از مدیران اسبق رادیو و مدیر شبکه تهران که چندی پیش به دلیل ابتلا به بیماری کرونا در بیمارستان بستری بود، روز گذشته دارفانی را وداع گفت و امروز در خانه ابدیاش در ابنبابویه تهران به خاک سپرده شد؛ او سالهای سال در سمتهای مختلفی در حوزه صداوسیما در استانهای تهران و سیستان و بلوچستان خدمت کرد و با مدیریت شبکه ۵ تلویزیون جمهوری اسلامی ایران بازنشسته شد، اما کماکان به فعالیتهای انقلابیاش ادامه میداد.
محمدحسین حرمی که بود و چه کرد؟
محمدحسین حرمی در سال ۱۳۳۲ شمسی در تهران، محله قناتآباد متولد شد. پدرش آشیخ محمدقاسم از روحانیون و وعاظ تهران و از علاقهمندان به آیتالله کاشانی و شهید نواب صفوی بود و در بیوت مراجع و علمای تهران و عراق منبر میرفت و از طرف برخی مراجع عظام، اجازه نقل حدیث دریافت کرده بود و بعد از اینکه نهضت اسلامی امام خمینی در سال ۱۳۴۱ آغاز شد، وی نیز از هواداران نهضت و از علاقهمندان به امام خمینی بود.
محمدحسین در خانوادهای دینی و علاقهمند به مسائل سیاسی رشد یافت. دوران کودکی و نوجوانی او مصادف با بیداری اسلامی ملت ایران و قیام آنها علیه حکومت پهلوی بود. پس از طی دوران ابتدایی و متوسطه در مدارس اسلامی، به دلیل اقامت پدربزرگش آشیخ غلامحسین خویی در کربلا و حضور مداوم در حرم مطهر امام حسین علیهالسلام و خدمت به زائران حرم به «کبوتر حرم» مشهور بود، سفری یکساله به همراه خانواده به عراق داشت و در آنجا موفق شد در چند نوبت به ملاقات امام خمینی نائل شود. همین ملاقاتها وی را به سوی فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی علیه رژیم شاه کشاند. پس از بازگشت از کربلا، سفری به سوریه، لبنان و مصر داشت و در آنجا امام موسی صدر و عدهای از مبارزین خارج از کشور را ملاقات کرد. ارتباطات محمدحسین حرمی با خارج از کشور، با دریافت اعلامیههای حضرت امام و تکثیر و توزیع آنها در داخل ادامه یافت تا اینکه در تابستان ۱۳۵۴ مورد شناسایی ساواک قرار گرفت.
وی که جوانی ۲۲ ساله بود در کمیته مشترک ضدخرابکاری به مدت سه ماه، تحت شدیدترین شکنجهها و بازجوییها قرار گرفت و نهایتاً به جرم «اقدام علیه امنیت ملی و ارتباط با گروههای خرابکار» به شش سال زندان محکوم و به زندان قصر منتقل شد. وی سیوهفت ماه در زندان ماند و مقارن با پیروزی انقلاب اسلامی در آبان ۱۳۵۷ از زندان آزاد شد. پس از ورود امام خمینی به تهران در بهمن ۱۳۵۷، محمدحسین حرمی مدتی در کمیته استقبال از امام و مقرّ امام در مدارس رفاه و علوی فعالیت داشت.
دو نفر از دوستان و همکاران مرحوم حرمی در گفتوگو با دیدار از شخصیت و اقدامهای خیرخواهانه این مرحوم گفتند.
دوست و همرزم مرحوم حرمی: انسان پاکدست و پاک نیتی بود
«بنده حدود ۵۰ سال با مرحوم حرمی مراوده داشتم و با وی دوست بودم، چه در زمان رژیم شاهنشاهی که ایشان زندان بود و چه بعد از آزادی از زندان.» این بخشی از صحبتهای حمیدرضا خزایی از دوستان و همرزمان مرحوم حرمی است.
او گفت: «زمانی که در سیستان و بلوچستان مسئول خبر صداوسیمای مرکز زاهدان بود و بعد هم در تهران به رادیو آمد و مدتها مسئولیت گروه دفاع مقدس رادیو را به عهده داشت. پس از آن در سال ۶۶ یا ۶۷ بود که به عنوان مدیر رادیو جبهه تعیین شد. او سومین مدیر رادیو جبهه بود و مدتی هم در آنجا فعالیت کرد؛ بعد هم مدتی به عنوان مدیر رادیو تهران فعالیت کرد و از آنجا هم به شبکه سیما رفت.»
خزایی تاکید کرد: «مرحوم حرمی انسانی پاکدست، پاکنیت و پاکسرشت بود و همیشه لبی خندان داشت. وی همواره پای کار و زحمتکش بود و در تمام مناسبتها، مسئولیتها، زمان انتخابات و مناسبتهای ملی و مذهبی با ساخت برنامههای خیلی خوب حضور داشت.»
همرزم مرحوم حرمی افزود: «آن موقع هم که در رادیو بود مدتی بر برنامه «نگاهی به مطبوعات» فعالیت میکرد (همان اوایلی که از زاهدان آمده بود) و آن هم یک برنامه خیلی اثرگذاری بود (زمان بنیصدر) و خیلی برنامه پرشنونده و تاثیرگذاری بود.»
او ادامه داد: «آخرین فعالیتهای او در شبکه پنج بود و از آنجا هم بازنشسته شد و در کسوت بازنشستگی سازمان را ترک کرد. اما همچنان به کار رسانهای و فعالیتهای تبلیغاتیاش ادامه میداد.»
خزایی گفت: «مرحوم حرمی بسیار مرد محترمی بود. مردی بود که همه همکاران و دوستان از ایشان راضی بودند و به نیکی از ایشان یاد میشد. ایشان یک مدیر انسان مدار بود و بیشتر کارهای انسانی میکرد تا اینکه بخواهد به سیستم اداری بپردازد. مرحوم سالها در جبهه بود و جانباز ۴۰ درصد بود و روزی هم که از دنیا رفت به دلیل ترکشهایی که در بدن داشت و لخته خونی هم که در پایش بود ایست قلبی کرد و به لقاءالله پیوست.»
همکار مرحوم حرمی: او فردی متدین و مهربان بود
محمدمهدی لبیبی یکی دیگر از دوستان و همرزمان مرحوم حرمی هم درباره خصوصیات آن مرحوم گفت: «سابقه آشنایی من با مرحوم حرمی به دورانی برمیگردد که ما در رادیو تهران کار میکردیم و ایشان مدیریت رادیو تهران را برعهده داشتند. من در آنجا به عنوان نویسنده و سردبیر برنامه کار میکردم. بعد از مدتی هم پست مدیر گروه اجتماعی شبکه رادیویی تهران را به عهده گرفتم. بعد از آن مدیریت طرح و برنامه شبکه را به عهده داشتم. در تمام این مدت هم در خدمت آقای حرمی بودیم و با ایشان کار میکردیم و ایشان هم به همکاران بسیار لطف داشتند.»
او تاکید کرد: «من بهعنوان یک جامعه شناس عرض میکنم که ما کمتر میتوانیم نمونههایی مثل مرحوم حرمی را در جامعه امروز پیدا کنیم. یکی از ویژگیهای مهم آن مرحوم این بود در زمانی که در بالاترین موقعیت اجتماعی بود نسبت به زمانی که در هیچ موقعیت اجتماعی نداشت، کوچکترین تفاوتی در شخصیت و رفتارش احساس نمیشد. در حالی که شما میبینید اغلب افراد، این تفاوتها را کاملاً نشان میدهند. یعنی هنگامی که در مسند قدرت هستند به یک نوعی عمل میکنند و بعد از برکناری از قدرت و سمت خود، خیلی آدمهای مهربان و متواضعی میشوند. ولی این مسئله برای آقای حرمی وجود نداشت.»
این استاد دانشگاه ادامه داد: «ایشان در هر سمت و پستی اخلاق، انسانیت و رفتارش تغییری نکرد. ما از آقای حرمی یاد گرفتیم که دینداری فقط عبادت کردن، نماز خواندن و روزه گرفتن نیست. علاوه بر اینها برخورد درست با افراد و توجه به روابط انسانی هم بود.»
او ادامه داد: «نکته بعدی که در مورد آقای حرمی میخواهم مطرح کنم خلوص نیتی بود که در این فرد وجود داشت. ایشان هیچگاه از خودشان تعریف نمیکرد. کلمه (من) در ذات ایشان نبود. همیشه به دوستانش میگفت که کارها خوب انجام شده است یا کارها را خوب انجام دادهاید؛ در حالی که خود ایشان زحمت کشیده بود. ایشان هیچگاه کارها را به خودشان منتسب نمیکردند. در واقع انگار خودش را نمیدید.»
لبیبی با اشاره به اینکه ایمان توأم با اخلاصشان برای همه یک درس بود، گفت: «اصلاً نمیخواست خودنمایی کند. اگر دقت کنید کمترین میزان مصاحبه با رسانهها و مطبوعات در دوران ایشان بود. بسیار پرهیز میکرد. مگر اینکه احساس میکرد یک جایی لازم است مصاحبه کند. مثلا یک جایی احساس میکرد باید یک مطلب در رسانه گفته شود و برای نشان دادن عملکرد سازمان مهم است. ولی اینکه در مصاحبهای از خودش تعریف کند، در ایشان وجود نداشت.»
این جامعه شناس افزود: «ویژگی دیگرشان این بود که آدم بسیار دقیقی بود. ایشان در مجموعه رادیو تهران بر همه کارها نظارت میکرد. حتی وقتی یک جایی یکی از ساختمانها خراب میشد، پیگیری میکرد و خودش پای کار بود. آدمی نبود که در دفترش بنشیند و فقط پشت میز باشد. ما همیشه آقای حرمی را در حیاط میدیدیم. کارهای اداریش را انجام میداد، اما به استودیو میآمد و در کنار بچهها در اتاق مینشست مشکلات بچهها را پیگیری، یادداشت و حل میکرد.»
او ادامه داد: «وقتی من خبر فوت ایشان را به برخی از دوستان دادم کمتر کسی بود که از شدت ناراحتی گریه نکند. الان افرادی برایشان پیام میفرستند که شاید بیش از ۱۰ یا ۱۵ سال است که با ایشان هیچ ارتباط کاری ندارند اما درگذشت ایشان همه را ناراحت و غمگین کرد.»
مردی بتمام معنی بزرگ که تمام خ صفات خوب را داشت ارامش بان چشمن زیبی سبز همه را به ارام دعوت میکرد بنطرم معلولیتی در پا یا زانو داششت که من چندینبار اورا به بیمارستان همراهی کردم شاید چندین برنامه خبری با دیگران درست کردیم استپانیان دلفی فاخر او را دو بار در تهران در رادیو یک بار د درب منزلش برایش ازوی رحمت الاهی میکنم اذان ومناجاتم را به روح پر فتوحش تقدیم میکنم
ata omidvar
اذان عطاامیدوار