دیدارنیوز ـ راستین یزدانپناه: مداخله روسیه در جنگ داخلی سوریه، متغیری بود که عملا سرنوشت این جنگ را تعیین کرد. با مداخله نظامی روسیه در این جنگ داخلی مخالفان دولت مرکزی به تدریج از مناطق تحت کنترل خود رانده شدند و حالا در استان ادلب متمرکز شدهاند. جایی که زیر فشار نظامی شدید روسیه و ارتش سوریه قرار دارند. با این حال روشن نیست که برنامه روسیه برای آینده سوریه دقیقا چیست؟ سایر کشورها چه نقشی در این برنامه دارند. مطلب زیر که در «میدل ایست مانیتور» منتشر شده است، تحلیل کوتاهی است بر برنامههای احتمالی روسیه برای سوریه:
از آغاز جنگ سوریه در سال ۲۰۱۱ تاکنون، رهبری روسیه در مقابله با مصائب این کشور، به ویژه در جنگ با اسلام گرایان و مخالفان مسلح، در کنار رژیم سوریه ایستاده است. "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه در تمام بیانیههای خود گفته است که ماموریت روسیه در سوریه، جنگ با تروریستها است، نیروهایی که میتوانند در صورت کامیابی در خاورمیانه، امنیت کشورش را تهدید کنند.
روسیه مایل نیست "بشار اسد" کنار رود، زیرا او مناسب سیاست خارجی مسکو است و مانند پدرش حافظ اسد، دوستی وفادار؛ کسی که با اتحاد جماهیر شوروی روابط خوبی داشت؛ لذا روسیه، اسد را تنها نخواهد گذاشت؛ پوتین بارها این مساله را در رسانهها گفته و عملا نیز شاهد آن بوده ایم؛ سربازان روسیه در تمام عملیات ارتش سوریه، از آنها حمایت میکنند.
یکی از مهمترین شخصیتهای سوری که رسانههای روسی از ارتقاء او احساس غرور میکنند، سرلشکر "سهیل الحسن" است، فرماندهی یگان ویژه "ببرهای سوریه". از نظر مسکو، او قهرمانی است که به روسیه در جنگ با تروریسم کمک کرده و به خاطر آن نشان رهبری روسیه را دریافت کرده است. رسانه موسوم به "آنا نیوز" عملیات ببرهای سوریه را پوشش داده و این مساله سبب شده است وجههی مردمی و بین المللی سهیل الحسن تقویت شود. از بسیاری جهات، او برای منافع روسیه شخصی ایده آل محسوب میشود.
اگر روسیه، اسد را تحویل ندهد، اوضاع در سوریه چگونه تغییر خواهد کرد؟ گرچه روسیه تاکید میکند که تنها برای جنگ با تروریسم به سوریه رفته است، مسکو همچنان تلاش میکند تا سیستمهای امنیتی و دولتی سوریه را تغییر دهد و افراد وفادارتری در داخل ارتش سوریه را در مناصب مختلف به خدمت بگمارد. این احتمال وجود دارد که اسد بتواند با تغییراتی در سرویسهای اقتصادی و امنیتی سوریه، همچنان در قدرت بماند، اما روسیه میفهمد که حفظ رئیس جمهور فایدهای برایش ندارد، زیرا اروپا با حضور اسد در مسند قدرت، از طرحهای بازسازی در سوریه حمایت نخواهد کرد؛ لذا اسد احتمالا باید برخی سیاست هایش را کنار بگذارد تا اتحادیه اروپا، و البته باید گفت اسرائیل، وی را تحمل کنند.
اگر روسیه فرد دیگری را به انتخاب خود جایگزین اسد کند - و البته امکان چنین چیزی وجود دارد - این اتفاق تنها در صورتی رخ خواهد دارد که در پوشش مشروعیت، یک شخصیت مخالف نیز در انتخابات رقابت کند. این شرایط دنیا را متقاعد میکند که انتخابات معتبر است، حتی اگر چنین مساله ای، بازی کرملین برای تداوم حضور روسیه در سوریه باشد.
اسلام گرایان مسلح در مواجهه روسیه با مخالفان سوری، به مسکو کمک کرده اند، زیرا وجود آن گروهها مهمترین دلیل پیوستن روسیه به جنگ بود. اسلام گراها بسیاری از مناطق تحت کنترل خود را به رژیم سوریه و روسیه تحویل دادند؛ در حالی که روسیه به این نیروها اجازه داد نسبتا راحت از شمال قفقاز به سوریه بیایند. بدون دخالت روسیه و اسلام گراها، مخالفان سوری تاکنون همچنان کنترل بسیاری از مناطق را در اختیار داشتند؛ البته این گروهها قادر نبودند یک ائتلاف سیاسی تشکل دهند تا برای آینده سوریه برنامه ریزی کند یا طرحی را در اختیار روسیه قرار دهند که احتمالا باب میل آن باشد.
گرچه روسیه، آمریکا و اسرائیل ظاهرا موضع یکسانی در قبال سوریه ندارند، آنها با یکدیگر همکاری میکنند و نمیخواهند که اسد فعلا برکنار شود، زیرا نمیتوانند برای او جایگزینی پیدا کنند که به طرز فکرشان نزدیک باشد.
آنها نگرانند که مبادا اخوان المسلمین در سوریه به قدرت برسد، که در این صورت از نظر آنها آینده کل منطقه را تهدید خواهند کرد. در حقیقیت آنها حاضر نیستند در خصوص اسد از مواضع خود کوتاه بیایند، چهرهای که با اخوان المسلمین و اسلام گراها جنگیده است. البته آنها از دست اسد عصبانی هم هستند، زیرا او با ایران همکاری میکند.
یک راه حل بحران سوریه، تشکیل جبهه ملی و یا حزبی سیاسی است که سوریهای در تبعید را متحد کند و آغوش خود را به روی همه آنها بگشاید. آنها باید اظهار نظر کرده و در تغییرات سیاسی کشورشان نقش داشته باشند؛ اما ابتدا باید به رسمیت شناخته شدن ائتلاف مخالفان سوریه از جانب جامعه جهانی، کنار گذاشته شود.
روسیه نخواهد توانست مقابل طرحی ملی برای جایگزین کردن اسد در سوریه بایستد، ولی میخواهد پایگاههای نظامی را در سوریه حفظ کرده، همکاریهای خود را با دمشق ادامه دهد. به همین دلیل است که مسکو رژیم سوریه را همچنان حفظ میکند.
از نقش اسرائیل نیز در تمام این مسایل نباید غافل بود، زیرا تل آویو نگران اسلام گراها است و با آمریکا در مبارزه با آنها همکاری میکند. ائتلاف کنونی مخالفان سوری، به اسلام گراها نزدیک است، لذا نه اسرائیل و نه آمریکا نمیخواهند با آنها همکاری کنند و آنها را جایگزینی برای اسد نمیدانند.