چندی پیش سایت خبری تحلیلی "دیدار" در راستای اهداف خود در بررسی و بازکاوی عمیق مسائل اجتماعی ایران، پرونده ویژهای را به بررسی عملکرد سازمان بهزیستی ایران و نقد و بررسی آن اختصاص داد. مطالب این پرونده شامل چندین گزارش و گفتگوست و پادکستی هم برای آن تهیه شده است؛ متن کامل پرونده و پادکست ویژه آن هم اکنون منتشر میشود.
دیدارنیوز ـ نام سازمان بهزیستی ایران با محمدعلی فیاضبخش گره خورده است، یکی از شهدای هفتم تیر در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی که در سال ۱۳۵۹ و در مقام «وزیر مشاور» کابینه شهید رجایی، این سازمان خدماتی را بنیان نهاد. از همان روزهای نخست ماموریت این سازمان، ارائه خدمات به معلولان و بیماران روانی مزمن، نگهداری شبانهروزی کودکان بیسرپرست و کارهایی از این دست بود. طبق آمار بیش از یک میلیون خانوار تحت پوشش این سازمان قرار دارند و اکنون بعد از گذشت چند دهه به دلیل گسترش فعالیت از یکسو و بودجه ناکافی از سوی دیگر سازمان بهزیستی در فهرست سازمانهایی است که موجب نارضایتی در بین خانوادههای تحت پوشش شده است.
منتقدین عملکرد بهزیستی در حوزه معلولان، ضعف سازمان در ارائه خدمات توانبخشی را مهمترین دلیل ناکارآمدی بهزیستی و عامل نارضایتی جامعه هدف میدانند.
دیدارنیوز در پرونده ویژهای به بررسی معضلات و مشکلات در این حوزه پرداخت که ذیلا بدانها اشاره میشود.
بشنوید: پادکست/ سازمان بهزیستی ایران
چنانچه امکان مطالعه پرونده را ندارید دیدارنیوز با تولید پادکست این امکان را فراهم کرده که بتوانید خلاصهای از مهمترین مباحث مطرح شده در پرونده را گوش دهید.
توجه به آسیبهای اجتماعی و رسیدگی به امور افراد با نیازهای ویژه یکی از وظایف مهم دولتها محسوب میشود. در ایران سازمان بهزیستی نهاد اصلی در این حوزه شناخته میشود که در طول حدود ۴۰ سال فعالیت خود فراز و فرودهای مختلفی را گذرانده است. اما بسیاری از افراد جامعه و حتی مخاطبان این سازمان نیز از تاریخچه آن، وظایف و اهدافی که دارد اطلاع دقیقی ندارند. این گزارش به صورت کلی به ابعاد مختلف سازمان بهزیستی پرداخته شده است.
مشکل مهم در سازمان بهزیستی، ضعف شدید در آموزش و حتی اشراف بر زبان اشاره در ایران است. نیاز ناشنوایان به زبان اشاره ارتباطی با کاشت حلزون یا استفاده از سمعک ندارد، نکته تاسفبرانگیز اینجاست که متولیان سیاست گذاری در حوزه ناشنوایان، به دلیل شنوا بودن درکی از مشکلات ناشنوایان ندارند و تصور میکنند، چون به زبان صوت صحبت میکنند نسبت به ناشنوایان برتری دارند و تدابیر بهتری اتخاذ میکنند. یکی از دلایلی که شهر و جامعه برای فرد ناشنوا و اساسا معلول جای دشواری برای زندگی شده همین عدم درک شنواها از دشواریهای ناشنوایان در حوزه سیاست گذاری است.
کامران عاروان مدیرعامل جامعه معلولین ایران گفت: هنوز متکی به ویلچر چین و تایوان و سنگاپور هستیم. هنوز مواد اولیه بریسی که در پای من است و بچههای فلج اطفال استفاده میکنند از آلمان و تایوان وارد میشود و شرکتهای داخلی هنوز نتوانستهاند آلیاژ مورد نیاز برای تولید بریس را تولید کنند. پیامدهای این وابستگی در زمانهای تحریم بدتر است. برخی از بچهها به دلیل وضع مالیشان، مجبورند برای دوام آوردن بیشتر بریس آن را جوش دهند. بعضی دیگر هم وسائل استوک یا دست دوم میخرند.
تعبیر و اجرای اصل ۴۴ و برون سپاری خدمات به گونهای انجام شد که در نهایت بسیاری از مراکز خدمات توانبخشی در سازمان بهزیستی که قبلا دولتی بودند، به مرور بسته شدند بدون آنکه مراکز خصوصی توانبخشی جایگزین آنها شود. یا تعدادی از مراکز خصوصی از بهزیستی مجوز تاسیس گرفتند، اما هیچ نظارتی از جانب دولت بر عملکرد آنها در خصوص هزینه کردن یارانهها و شیوه ارائه خدمات وجود نداشت، زیرا برون سپاری با اعمال سیاستهای علمی و روشن و قابل سنجش همراه نبود. سازمان همچنین در اقدامی دیگر بار ارائه خدمات به نابینایان را بر دوش انجمنها گذاشت در حالی که کار انجمن ارائه خدمات تخصصی نیست و خیلی از این انجمنها توان و امکان ارائه این خدمات را ندارند. نتیجه این سیاستهای غلط، افت شدید خدمات توانبخشی به افراد نابینا است.
یکی از مهمترین دلایل ناتوانی بهزیستی در انجام مسئولیتهای خود، رویکرد نظام سیاستی دولتها در بخش اهمیت و اختصاص بودجه و اعتبار به این سازمان است. دولتها علی رغم اینکه بهزیستی وظایف بسیار سنگینی در حوزه حمایت از گروههای آسیب پذیر دارد و تقریبا ۲۲ فعالیت را عهده دار است متاسفانه این سازمان را کوچک دیدهاند و این خود نشان دهنده این است که کیفیت زندگی و بهزیستی، در کشور جزء اولویتها نیست. به عبارتی سیستم ما تاکید بر رفاه و بهزیستی ندارد بلکه اولویتهای دیگری در سیاستهای جاری ما حاکم است.