دیدارنیوز ـ
اسفندیار عبداللهی: انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حالی برگزار شد که شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در تصمیمی که چندان دور از انتظار نبود، از انتشار لیست انتخاباتی با توجه به ردصلاحیت پرشمار نمایندگان و کاندیداهای شاخص این جریان سیاسی، خودداری کرد. با این حال طیفی از اعضای این جناح معتقد به شرکت در انتخابات با اندک کاندیداهای باقیمانده بودند، مسالهای که منجر به انتشار دو فهرست در تهران از سوی گروهی از اصلاحطلبان شد. این انتخابات اگرچه با نتیجه قابل پیشبینی پیروزی اصولگرایان به اتمام رسید، اما پس از برگزاری انتخابات در دوم اسفند ماه تاکنون، هیچگونه خبری مبنی بر تصمیمگیری درخصوص اتمام یا ادامه فعالیت عالیترین نهاد تصمیمگیری اصلاحطلبان منتشر نشده است، از سوی دیگر بخشی از بدنه اجتماعی این جریان سیاسی چشم انتظار گزارش عملکرد این نهاد در روند انتخابات گذشته هستند.
شاید اولین نمود و نشانههای گذشتن تاریخ مصرف و بیاثری شعسا استعفای عبدالواحد موسوی لاری نایب رییس آن شورا بود. هر چند بسیاری از اصلاحطلبان حزبی شخص موسوی لاری را از جمله اعضا حقیقی شورای عالی معرفی کردند که در تضعیف جایگاه تحزب نقش داشته است ولی همین موسوی لاری هم مانند بسیاری از اصلاحطلبان در متن استعفانامه خود به ضرورت پررنگ شدن نقش احزاب و نیاز به اصلاح ساختاری اصلاحات تاکید کرد.
اگر از انتقادات فراوان به محمدرضا عارف رییس شورای عالی سیاستگذاری بگذریم، پس از انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و پیروزی اصولگرایان در میدانی خالی از رقیب سیدمحمد خاتمی هم در یک سخنرانی مجازی ضمن گوشزد و انتقاد به رویکرد تنگ نظرانهای که نسبت به اصلاحطلبان اتخاذ شده است، به نوعی دوستان اصلاحطلب خود را هم مورد نقد شدید قرار داد و به آنها گفت؛ شما که این همه مردم مردم میکنید در این گرفتاریها برای مردم چکار کردهاید. شاید این گلایه رییس دولت اصلاحات عطف به مواضعی بود که از سوی برخی از اشخاص و احزاب اصلاحطلبانی مانند غلامحسین کرباسچی و حزب متبوعش پیش از آن مطرح شده بود.
شورای عالی به کار خود ادامه دهد
تا کنون هرچه بود گذشت و تا چشم برهم نهیم انتخابات ریاست جمهوری 1400 از راه خواهد رسید و این در حالی است که تشتت در آرا، رویکرد و برنامه و حتی فقدان همدلی نسبی در اردوگاه اصلاحطلبی به وضوح مشاهده میشود. «سید محمود میرلوحی» عضو شورای مرکزی مجمع دانشآموختگان ایران اسلامی در همین رابطه به ایلنا گفت: «پس از انتخابات ۹۸ با توجه به شرایط کرونایی که پدید آمد، شورای عالی جلسهای نداشته است، یکی از لوازم پاسخ به این مسائل این است که مانند دو دوره گذشته جلساتی برگزار شده و درخصوص فعالیتهای انجام شده، جمعبندی صورت گرفته و گزارشی تهیه شود که به نظر میآید در اینجا اشکالی وجود دارد از این جهت که هم آقای موسویلاری که استعفا دادند و هم آقای دکتر عارف نمیدانم چرا انگیزه تشکیل جلسه، جمعبندی و... را ندارند. حداقل مانند ۲ دوره قبل تعیین هیأتی که گزارش ارزیابی را تهیه و ارائه کند، لازم است تا مسیر آینده جریان اصلاحات خصوصاً برای انتخابات ۱۴۰۰ روشن شود». وی در بخشی از اظهارات خود تاکید دارد که «پیشبینی من این است که انشاءالله بهزودی سازوکاری طراحی شده و تکلیف شورای عالی روشن میشود، یا با اصلاحاتی ادامه پیدا میکند یا جای خود را به سازوکار کارآمدتر، مؤثرتر و علیالقاعده با نقص کمتر و پاسخگوتر نسبت به جریان اصلاحات خواهد داد و تا آن زمان شورای عالی باید به کار خود ادامه دهد.» میرلوحی معتقد است پارلمان اصلاحات اگر قرار است شکل بگیرد باید وسیعتر و کارکردی بهتر از شعسا داشته باشد.
به نظر همه جریانهای درونی اصلاحطلبی از محافظهکار، میانه و رادیکال در این اصل که تغییرات ساختاری در راهبرد، گفتمان و ترکیب شکلی نهادهای اصلاحطلبی باید در برنامه اصلاحطلبان باشد، متفقند. برای بررسی بیشتر و آگاه شدن از نظرات دیگر طرفهای اصلاحطلب دیدارنیوز نظر دو شخصیت حزبی از طیفهای رادیکال و محافظهکار جریان اصلاحات، «آذرمنصوری» قائم مقام حزب اتحاد ملت و «احمد حکیمیپور» رییس دورهای جبهه هماهنگی احزاب اصلاحطلب و دبیرکل حزب اراده ملت را جویا شد.
تجارب گذشته نقطه عزیمت آینده
آذر منصوری در پاسخ به این پرسش که چه جایگزینی میتوان برای شعسا متصور بود، گفت: شورای عالی سیاستگذاری که تجربه هایی چون انتخاباتهای 92، 94، 96 و حتی همین انتخابات 98 را با خود به همراه دارد، حداقل در سه دوره قبل توانست نقش انسجام بخشی خود را به خوبی ایفا کند. ولی در سالهای اخیر به دلایل متعدد که شاید کمترین تقصیر را هم داشت نتوانست بدنه اجتماعی خود را حفظ کند و این مهمترین بحثی است که در کلان رویکرودهای آینده جریان اصلاحطلبی باید قرار گیرد.
وی افزود: عوامل مختلف باعث شد در انتخابات اسفند 98 از دل شورای عالی دو صدا بیرون آید، یک صدای حداکثری که تصمیم به عدم ارائه لیست گرفت و صدای دیگری از طرف معدود احزاب اصلاحطلبان به گوش رسید که با تن دادن به شرایط و نامزدهای حداقلی در انتخابات شرکت کردند. به هر حال نتیجه انتخابات موید این نوع کنش در خصوص نهادهای انتخابی بود. به اعتقاد من این دوره باید نقطه عزیمتی برای اصلاحطلبان باشد. اصلاحطلبان علاوه بر اصلاح ساختاری نیاز به توافقی در جهت انسجام بخشی دارند. در کنش و سیاست اصلاحطلبانه دچار اشکال هستند و همین هم باعث شده که بعد از این انتخابات شورای عالی حالت بلاتکلیف به خود بگیرد و همچنان هم از حالت بلاتکلیفی خارج نشده است.
جایگاه احزاب و اشخاص در آینده اصلاحطلبی
منصوری در پاسخ به این پرسش که به عنوان یک تشکل سیاسی نقش اشخاص حقیقی و حقوقی در نهادهای اصلاحطلبی در آینده را چگونه ارزیابی میکنید، گفت: نمیتوانیم بگوییم تحزب جایگاه محکمی در عرصه سیاسی دارد و نمی توانیم نقش افراد حقیقی را هم نادیده بگیریم. شخصیتها هنوز میتوانند نقش موثری در تصمیمات ایفا کنند. و از طرفی هر حزبی که قاعدتاً واجد نیروی انسانی خوب و برجسته و شاخصتری در کشور باشد طبیعتا صدایش بیشتر در فضای عمومی کشور شنیده میشود، این کاملا مشخص است و آنجا هم باید نقش و جایگاه آن حزب به حساب آید. اما همچنان این احزاب نیستند که نقش تعیین کنندگی در فضای عمومی کشور دارند و همچنان شخصیتهای کاریزماتیک میتوانند نقش موثر در احزاب و سپهر سیاسی ایفا کنند که البته این خود یک ضعف برای فضای سیاسی کشور است. این که ما از هم اکنون نسخه تجویز بکنیم که احزاب نقش تعیین کنندهای دارند یا شخصیتها، به نظر من نادیده گرفتن واقعیتهای موجود در فضای سیاسی ایران است. ما همچنان نیاز داریم که احزاب را به سمتی ببریم که شخصیتهای موثر بتوانند نقش تعیین کنندگی در آنها ایفا کنند. باید تاکید کنم تا رسیدن به این چشمانداز فاصله زیادی داریم به این دلیل که نگاه حداقلی نسبت به تحزب در کشور وجود دارد. لذا بر مبنای واقعیتهای موجود همچنان فکر میکنم برای انسجام درونی اصلاحطلبان در وهله اول نیاز به گفتمانی داریم که این گفتمان بتواند سرمایه اجتماعی و بدنه اجتماعی را برگرداند و دوم اینکه نیاز به تغییرات و اصلاحات در ساختار و انسجام بخشی داریم که این ساختار قاعدتا باید به آسیب شناسی مشکلات موجود بپردازد.
قائم مقام حزب اتحاد ملت با بیان اینکه وقتی یک جریان سیاسی برای انتخابات برنامهریزی میکند مناسباتش با حاکمیت و ساختار قدرت روشن است، خاطرنشان کرد: ولی اینکه تا چه حد فضا برای ورود نیروهای اصلی این جریان سیاسی فراهم باشد بحث دیگری است. این مناسبات به نظر من کاملا مشخص است، احزاب که نمیتواند خارج از چارچوبهای شناخته شده و متعارف فعالیت کنند. به هر حال بدون توجه به نقد و آسیب شناسی آنچه که گذشت و پیدا کردن نقاط ضعف و قوت ساختارهای موجود ما نمیتوانیم از ساختار جدیدی حرف بزنیم و این نیاز به بررسی و گفتوگوهای بیشتری در درون اصلاحطلبان دارد.
بدون مطالعه به سراغ نهاد جایگزین شعسا نمیرویم
وی یادآور شد: طرح پارلمان اصلاحات مدتها در شورای هماهنگی محل بحث و گفتگو بود ولی این پارلمان هم چیزی متفاوت از ساختارهای موجود نیست، فقط شکل حجیم شده و بادکنکی شورای عالی سیاستگذاری است و بدون اینکه به لحاظ گفتمانی و ساختاری تفاوت قابل توجهی با شورای عالی سیاستگذاری داشته باشد تشکیل آن بی معنی است به همین دلیل هم از دستور کار خارج شد. بنابراین بدون شناخت نقاط ضعف و قوت ظرفیتهای موجود نمیتوانیم سراغ نهاد دیگری برویم. نباید فراموش کرد کارکرد شورای عالی انتخاباتی بوده است و قاعدتاً برای هر انتخاباتی این شورا فعالیت خود را شروع می کند و بعد از انتخابات ماموریتش خاتمه پیدا میکند. با توجه به اتفاقاتی که در انتخابات دوره یازدهم مجلس یازدهم افتاد شاید در وضعیت موجود بتوانیم گذشته را نقد، آسیب شناسی و تحلیل کنیم.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به این پرسش که انتخابات ۱۴۰۰ به زودی میرسد چه برنامه هایی برای آن مقطع باید وجود داشته باشد، اظهار کرد: اگر سازوکاری هم طراحی شده باشد من اطلاعی ندارم اما میدانم که موضوع شورای عالی و یا نهاد جایگزین محل بحث احزاب است و این پیشنهاد باید از دل احزاب بیرون بیاید. ما (حزب اتحاد ملت) هم در این خصوص گفتوگوهای درون حزبی را شروع کردهایم ولی هنوز به جمعبندی خاصی نرسیدیم جمعبندیای که مشخص کند چه ساختاری میتواند جایگزین ساختارهای موجود بشود.
تعریف نهاد جایگرین شعسا در دستور کار شورای هماهنگی استدبیرکل حزب اراده ملت هم در رابطه با اظهارات آقای میرلوحی و خانم منصوری به خبرنگار دیدارنیوز گفت: آنها نظرات شخصی خود را داده اند و با توجه به اینکه من به عنوان رییس دورهای شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب جایگاه حقوقی دارم و قصد ندارم در درون خانواده اصلاحطلبان بدون کار جمعی و بررسی های کارشناسی سخنی بگویم ولی به طور کلی معتقدم ما نیاز به نهادی پویا، چابک و در عین حال با گستره همه شمول برای تصمیمات جبههای و با پایه حزبی در درون جریا اصلاحات داریم.
وی افزود: نهاد جایگزین، کمیت و کیفت تشکیل آن در دستور کار شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب قرار دارد. مسئولین احزابی که در شورای هماهنگی عضو هستند باید در یک برنامهریزی منسجم دور هم بنشینند و در این خصوص بحث و بررسی صورت دهند. اظهارات پراکنده شخصیتهای اصلاحطلب در رسانهها مادامی که به تصمیم جمعی نرسیده باشیم سودی به حال ما ندارد. این نظر من است. لذا به عنوان رییس دورهای شورای هماهنگی اعلام میکنم یکی از دستور کار و جلسات این شورا تعیین تکلیف شورای عالی سیاستگذاری است.