دوم خرداد ۷۶ در فضای جهانی موج سوم دموکراسی خواهی، در دهه ۹۰ شکل گرفت، دیوار برلین فرو ریخته بود و رژیمهای کمونیستی در سراسر اروپای مرکزی و شرقی یکی پس از دیگری در حال فروپاشی بودند. دوره، دوره پیشرفت دموکراسی بود، ولی اینک زمانه، زمانه دیگری است، باید به این پرسش، پاسخ واضح داد که آیا اکنون دوره پسرفت دموکراسی رسیده است؟!
دیدارنیوز ـ علیرضا هاشمی سنجانی*: تصورات دنیای دیروز قابل انطباق بر دنیای امروز نیست و حکومتی که با انسانهای امروز مواجه است، با تصوراتی که از انسانهای دیروز دارد حتی اگر هم بخواهد نمیتواند در حق انسانهای امروز کار مفیدی انجام دهد.
ایران امروز ما در حال دست و پنجه نرم کردن با «بحران» خاصی است، تنشهای آشتی ناپذیر بین میراث ایرانی، اسلامی و میراث غربی امروز و هر روزمان را در بر گرفته است.
اندیشمندان حوزه تمدن این سازش ناپذیری را مقدمه تشکیل دهنده خلاقیت و انگیزههای نوآورانه میدانند، رسیدن جامعه ایرانی به آستانه این بحران را باید به فال نیک گرفت و به یاد داشت هیچ بلوغی یک شبه حاصل نمیشود.
دوم خرداد ۷۶ در فضای جهانی موج سوم دموکراسی خواهی، در دهه ۹۰ شکل گرفت، دیوار برلین فرو ریخته بود و رژیمهای کمونیستی در سراسر اروپای مرکزی و شرقی یکی پس از دیگری در حال فروپاشی بودند. دوره، دوره پیشرفت دموکراسی بود، ولی اینک زمانه، زمانه دیگری است، باید به این پرسش، پاسخ واضح داد که آیا اکنون دوره پسرفت دموکراسی رسیده است؟!
مدلهای چینی و روسی چشم نوازی میکنند، این مدلهای جدید ضد دموکراسی در کنار پوپولیستهای ملی گرای غربی روندهای ناگواری را ترسیم کرده و این پرسش را به رخ میکشند که آیا ما شاهد به زوال رفتن دموکراسی نخواهیم بود؟
ارسطو، جمهوری، را انجمن سیاسی شهروندان میدانست. ما باید ساختن جمهوری را بیاموزیم. جمهوریای بسازیم که تمام مردم ایران تحت آن قرار بگیرند. ما باید «مهارت» ساخت انجمن/جامعه را کسب نماییم. این در حالی است که ما نه تنها در سطح ملی، حتی در سطح یک حزب و یک انجمن ساده هم مهارتهای لازم این کار را نداریم. با تاسف بسیار باید گفت؛ تاریخ کشورمان نیز از احساس نیاز و زمینه کسب این مهارت حیاتی تهی است.
اما تقاطع سه میراث ذکرشده (ایرانی، اسلامی وغربی) و خصوصاً شرایط جدیدی که نام «جهانی شدن» به خود گرفته است ما را به کسب امیدوارانه و هر چه سریعتر این مهارتها فرا میخواند.
دوم خرداد ۷۶ و فراز وفرودش نشان داد اصلاحطلبی را باید زیست و مهارتهای دموکراسی را با آموختن وعمل نمودن به آن، درونی کرد. تأمل در دو دهه گذشته نشان میدهد هر تحولی محتاج زمینههای لازم در داخل این سرزمین و بهره گیری از تجارب جهانی است. در غیر این صورت تلاشهای مان ابتر و مطلوبهای مان دورتر خواهند شد.
تجربه کشورهای پیشرو در زمینه دموکراسی، از زمانهای طولانی آزمون و خطا، سالها جنگ و دهها عامل دیگر حکایت میکند.
باهمه موانع، آینده ساختنی است و ما آن را خواهیم ساخت. دوم خرداد اولین تجربه مدنی ما و بسیار خام بود و با بلوغ جامعه باز هم تکرارش خواهیم کرد.
*فعال صنفی-سیاسی