دیدارنیوز – اسفندیار عبداللهی: در هفتهای که گذشت سرویسهای سیاسی رسانهها بیشتر از هر خبری توجه خود را بر استعفای موسوی لاری معطوف کردند. حجت الاسلام «سیدعبدالواحد موسوی لاری» عضو سابق شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و یکی از موثرترین اعضای این نهاد اصلاحطلب روز جمعه پنجم اردیبهشت از عضویت در این شورا استعفا داد. استعفایی که در محافل خبری و سیاسی بازتاب بسیار یافت و مورد تحلیل قرار گرفت. وزیر کشور دولت اصلاحات به بخشی از پرسشها درباره دلایل استعفای خود پاسخ داد و تصریح کرد که احزاب اصلاح طلب برای اثرگذاری در سیاست باید کارآمدتر و مصممتر فعالیت کنند.
مشکلات جسمی بخشی از دلایل استعفا بود
روز سه شنبه ۹ اردیبهشت، حجت الاسلام موسوی لاری ضمن اعلام استعفای خود از شعسا (شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان) دلیل استعفای خود را وضعیت سلامتی عنوان کرد. او البته در متن استعفای نسبتا طولانی خود به موضوعات آسیب شناسانه و راهبردی هم پرداخت و از جمله گفت: «من در اینباره با آقای عارف و بعضی از دوستان دیگر صحبت کرده بودم که حضورم در شورا به عنوان نایب رییس منتفی شود ایشان در آن دوران اصرار داشتند که تا پایان انتخابات صبر کنم من هم به این دلیل که نمیخواستم تلقی منفی از این اقدام در دوران انتخابات صورت گیرد که تا کنون صبر کردم. شورای سیاستگذاری نهادی اجماعی و در پی متمرکز سازی ظرفیتهای اصلاحطلبان و تصمیم گیری برای آینده بود. این جمع ترکیبی از چهرهها و احزاب بود که از سال ۹۲ تا سال ۹۷ رشد کرد و موفقیتهایی حتی در سال ۹۸ داشت.»
وزیر کشور در دولت اصلاحات با بیان اینکه شائبههایی درباره قانونی بودن یا نبودن فعالیت شورای عالی سیاستگذاری، حضور شخصیتهای حقیقی، احزاب و مواردی از این دست مطرح است، خاطرنشان کرد: «در درون جبهه اصلاحات، گروهی از ابتدا با این شورا مخالف بودند و از همان زمان هم کنار کشیدند و حضور نیافتند. گروهی دیگر از احزابی که در شورا حضور داشتند، اما نظرشان در فهرست کاندیداهای شورای شهر یا مجلس تامین نشده بود؛ گلایهمند بودند و کجدار و مریز ادامه میدادند، به طوری که هم عضویت در شورا را تایید و هم رد میکردند و فعالیت چندانی هم نداشتند.»
نوع فعالیت احزاب دغدغه جدی اصلاحات است
نکته قابل توجه و تامل استعفانامه موسوی لاری پیشنهاداتی بود که برای آینده اصلاحطلبی ارائه داده بود. از جمله اینکه اصلاحطلبان باید به تغییرات ساختاری در فکر و عمل خود دست بزنند و مهتر از آن اینکه در مورد پررنگ شدن نقش احزاب در نهادهای اصلاح طلبی نیز مطالبی ذکر کرد.
این استعفا واکنشهای زیادی از سوی چهرههای شاخص اصلاح طلب را به دنبال داشت. از این میان مهمترین واکنشها مصاحبه غلامحسین کرباسچی، محمود صادقی نماینده تهران، «عبدالکریم حسینزاده»، نایب رییس فراکسیون امید مجلس، علی صوفی دیگر عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان بود که به اندازه کافی به آن پرداخته شد.
آزادسازی سهام عدالت با حکم رهبری
آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور ابلاغیهای ضمن موافقت با درخواست رییسجمهور برای آزادسازی سهام عدالت و با اشاره به نقش سهام عدالت در گسترش عدالت اجتماعی و توانمندسازی خانوادههای کم درآمد، موارد سهگانهای را به عنوان امور لازم الرعایه در این واگذاریها مورد تأکید قرار دادند.
سه شنبه نهم اردیبهشت پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن ابلاغیه ایشان خطاب به دولت منتشر کرد که در بخشی از آن آمده است؛ «درپی تصمیم واگذاری درصدی از سهام اصل ۴۴ قانون اساسی در قالب سهام عدالت با هدف گسترش عدالت اجتماعی و توانمندسازی خانوارهای کم درآمد، انتظار این بود که توسط مسئولین مربوط در دولتهای مختلف با اجرای دقیق مواد ۸ گانه ابلاغی ۱۳۸۵/۴/۱۲ هرچه سریعتر مقدمات لازم برای آزادسازی سهام عدالت و واگذاری تعیین قیمت آن به بورس فراهم گردیده و آییننامههای اجرایی تهیه و به اجرا درآید. در هر صورت با توجه به شرایط فعلی اقتصادی و عزم دولت برای عمل به تکالیفی که به عهده اوست، با آزادسازی سهام عدالت با رعایت امور زیر، موافقت میشود:
«دارندگان سهام عدالت مجازند در محدوده زمانی مشخص مالکیت مستقیم سهام شرکتهای سرمایهپذیر را انتخاب نمایند و به تناسب، نقش مدیریتی خود را ایفا کنند.»
«مقررات مورد نیاز جهت انتقال سهام به صاحبان سهام عدالت توسط شورایعالی بورس تدوین و تصویب شود. این مصوبات برای کلیه دستگاههای اجرایی لازمالاجراست».
«نسبت به سهام باقیمانده در شرکتهای سرمایهگذاری استانی، شورایعالی بورس موظف است ضمن تشویق ماندگاری صاحبان سهام در شرکتهای مذکور، از طریق مبادی ذیربط هرچه زودتر زمینهی ورود آن شرکتها را در بورس فراهم نماید.»
حسن روحانی رییس جمهوری هم از این حکم رهبری تشکر کرد و نوشت: «موافقت حضرتعالی با پیشنهاد دولت در خصوص آزادسازی و ساماندهی سهام عدالت، که گام بلندی در جهت تحقق حضور و مشارکت مردم در صحنه اقتصاد و سازندگی کشور است، زمینه شکوفایی بیشتر بازار سرمایه را فراهم کرده و اقشار گسترده مردم را از مواهب رشد تولید در بزرگترین واحدهای اقتصادی کشور بهرهمند خواهد ساخت از این رو، از سوی همه سهامداران که اقشار زحمتکش جامعه را تشکیل میدهند، و خدمتگزاران مردم در دولت که برای تحقق این امر تلاش کردند، صمیمانه از بذل عنایت ویژه جنابعالی در این اقدام بزرگ ملی، تشکر مینمایم.»
اردشیر زاهدی: به قاسم سلیمانی افتخار میکنم
دیگر خبر پر حاشیه هفته گذشته مصاحبه اردشیر زاهدی وزیر دولت پهلوی دوم با بیبیسی فارسی بود که توجهات زیادی را به سمت او برد. او در این مصاحبه از جمله گفت: «من به قاسم سلیمانی افتخار میکردم، افتخار میکنم و افتخار خواهم کرد، کسی که جان خودش را در راه مملکتش فدا کرد نه کسانی که خودشان را به پول فروختهاند.». «دیپلماتهای ایران الحق و الانصاف ۵ سال زحمت کشیدند و توافقنامهای را امضا کردند، اما رئیس جمهور آمریکا [ترامپ]آمد گفت، چون رئیسجمهور قبلی [اوباما]که امضا کرده سیاه پوست است! من آن را قبول ندارم». «ایرانیهایی که در خارج میگویند بروید آنجا بمب بیاندازید، به نظرم آنها دیگر ایرانی نیستند و شرافتشان را فروختند و از خارج پول بگیرند.» «۶۰ میلیون از جمعیت امروز ایرانی سواد دارند و ۴۰ میلیون آنها مدرسه و دانشگاه رفته و یا دکتر و مهندس هستند ۲۰ میلیون از این جمعیت خانمها هستند و این سرمایهای است که بسیاری از کشورها آن را ندارند. من به منابع انسانی ایران افتخار میکنم».
زاهدی در خصوص رفتارهای آمریکا، اسراییل و سعودی هم گفت: «آمریکا و شرکایش مانند اسرائیل و سعودی در برابر ایران به زانو درآمدند. آنها خلاف قانون سازمان ملل که خودشان در آن حضور دارند و در آنجا رای دادند عمل میکنند. اگر میخواهید علیه مردم ایران زور بگوید، من طرفدار هرکسی [ جمهوری اسلامی]میخواهید بگویید هستم. ما کسانی که از ایران رفتیم پول هم برای خودمان برداشتیم و آوردیم حق نداریم بگوییم لنگش کن! این خلاف شرف است.»
زیدآبادی: لابد میزان حال فعلی افراد است
این مواضع اردشیر زاهدی تحسین و البته انتقاد افرادی در داخل را به دنبال داشت. از جمله علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در واکنش به مواضع زاهدی در توییتی نوشت: «سخنان آقای اردشیر زاهدی وزیر خارجه رژیم پهلوی در دفاع از حق صنعت هستهای ایران و تجلیل از سردار سلیمانی و جوانان مجاهد ایران و محکوم کردن نوع برخورد ترامپ و اسرائیل و عربستان با ایران قابل تقدیر است. برخی آن را به نیتهای پشت پرده نسبت دادند، ولی صداقت در آن موج میزند.»
احمد زیدآبادی، روزنامهنگار در یادداشتی تلگرامی با عنوان «معمای اردشیر زاهدی!» نوشت: اصولگرایان تا کنون تمامیت حکومت پهلوی و نیروهای مؤثر در آن را به وابستگی، وطنفروشی و نوکری اجانب متهم کردهاند، حال چگونه است که مواضع فردی در سطح اردشیر زاهدی را به نوعی وطندوستی و ملیگرایی تعبیر میکنند و با استقبال از آن، در سطح وسیعی منتشر میکنند! اردشیر زاهدی فرزند سپهبد فضلالله زاهدی از عوامل اصلی سقوط دولت دکتر محمد مصدق و از نزدیکترین و وفادارترین افراد به شاه سابق ایران است. او مدتها در مقام وزیر خارجه و سفیر ایران در آمریکا و بریتانیا در کابینۀ امیرعباس هویدا، نخستِ وزیر دولت شاهنشاهی خدمت کرده است، چون از سپاه پاسداران ستایش میکند از سوی جناح اصولگرا قهرمان نامیده شده است. لابد خواهند گفت که "میزان حال فعلی افراد است"اما مگر زاهدی نسبت به وفاداریاش به شاه پشیمان شده است؟»
نمایندگان مجلس یازدهم؛ از مدرک جعلی تا سفر استانی قالیباف!
اول هفته یعنی شنبه ۶ اردیبهشت با خبر جعلی بودن مدرک تحصیلی یکی از منتخبان مجلس یازدهم شروع شد. از صبح ششم اردیبهشت خبری مبنی بر جعلی بودن مدرک تحصیلی «سینا کمالخانی» نماینده تفرش در مجلس یازدهم در فضای خبری و رسانهای منتشر شد، او که در مجلس یازدهم که با گرایش مستقل حضور دارد در گفتگو با خبرآنلاین گفت: «جعلی بودن مدرک تحصیلی من صحت ندارد و درحال نامه نگاری با شورای نگهبان هستم، ولی تا جایی که مطلعم شوای نگهبان هم این ادعا را تایید نکرده است.»
این اظهارات درحالی از سوی نماینده تفرش مطرح شد که «بهروز اکرمی» معاون سیاسی اجتماعی استاندار مرکزی عنوان کرده بود، بنده از صحت جعلی بودن مدرک هیچ اطلاعی نداشته، ولی شورای نگهبان کشور به نقصی در پرونده منتخب مردم شهرستانهای آشتیان، فراهان و تفرش در یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی پی برده است، منتظر بررسی و نظر نهایی شورای نگهبان و وزارت کشور نسبت به پرونده منتخب مردم شهرستانهای آشتیان، فراهان و تفرش در یازدهمین مجلس شورای اسلامی هستیم که این کار زمان بر است و هر چه وزارت کشور و شورای نگهبان تصمیم بگیرند، بدان عمل خواهد شد.»
این در حالی است که عباسعلی کدخدایی در آخرین اظهار نظر خود که روز چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت منتشر شد، گفت: «با توجه به اعلام نظر رسمی وزارت علوم؛ مدرک سینا کمالخانی منتخب تفرش در مجلس به دلیل اینکه آن موسسه اعتبار ندارد مدرک او هم اعتبار ندارد و نمیتواند به مجلس یازدهم راه پیدا کند.».
سفرهای استانی قالیباف برای کسب کرسی ریاست
اما این تنها خبر حول مجلس یازدهم نبود. محمدباقر قالیباف که طبیعتا زیر ذرهبین رسانهها قرار دارد دست به اقدامی زده که تا پیش از این توسط کسی انجام نگرفته است. روز چهارشنبه گذشته او به خوزستان رفت تا بتواند برای کسب مقام ریاست مجلس با ۱۸ نماینده این استان لابی کند. شنیدهها حاکی است که از این میان تنها ۲ نماینده با او همراه شدهاند. این در حالی است که حامیان قالیباف مکررا میگفتند او ۱۸۰ رای برای ریاست مجلس دارد! با این حال اتفاق بیسابقه سفرهای استانی برای کسب رای ریاست مجلس (اتفاقی که تا کنون در تاریخ مجالس ایران بیسابقه بوده است) نشان میدهد شرایط قالیباف در مجلس پیش رو بسیار شکننده است، زیرا او هنوز عدد کافی برای نشستن روی صندلی لاریجانی ندارد و حتی نتوانسته نظر جبهه پایداری را برای ریاست خود جلب کند.