تیتر امروز

تیم اقتصادی دولت، دردی که درمان نمی‌شود/ خلجی: بیکاری، تورم و نقدینگی کاهشی و اقتصاد در حال رشد، تیم اقتصادی دست نمی‌خورد
«دیدارنیوز» چالش‌های تیم اقتصادی دولت را بررسی کرد:

تیم اقتصادی دولت، دردی که درمان نمی‌شود/ خلجی: بیکاری، تورم و نقدینگی کاهشی و اقتصاد در حال رشد، تیم اقتصادی دست نمی‌خورد

از ابتدای شروع به‌کار دولت سیزدهم تحلیل‌گران از تیم اقتصادی انتقاد کرده‌اند و معتقدند دولت و مجلس به دلیل نگاه‌‌های سیاسی دست به تغییر مثبت در کابینه نمی‌زند. گزارش جای نکاهی اجمالی به این موضوع...
اکبر حسنی: بانک‌ها برای تسهیلات تولید هزار بهانه می‌تراشند/ می‌توانستم با پولم دلار بخرم
بررسی موانع تولید در گفت‌وگو با مدیر عامل آریا چوب نفیس آفرینش+ویدیو

اکبر حسنی: بانک‌ها برای تسهیلات تولید هزار بهانه می‌تراشند/ می‌توانستم با پولم دلار بخرم

موانع، مشکلات و کارشکنی‌های مسیر تولید از ثبت درخواست و اخذ پروانه تا وارد کردن سخت افزار و موضوع ترخیص آن در گمرکات ایران در گفت‌وگوی دیدار با یک کارآفرین.
گزینه‌های اصولگرا‌های تندرو برای حذف قالیباف
چه کسی رئیس مجلس دوازدهم خواهد شد؟ دیدار گزارش می‌دهد:

گزینه‌های اصولگرا‌های تندرو برای حذف قالیباف

محمدباقر قالیباف گرچه نفر اول انتخابات مجلس دوازدهم از تهران نشد، اما همچنان انتظار دارد که در مقام شیخ مکلای جریان اصولگرا، در جایگاه خود ابقا شود، گزینه‌های دیگری نیز برای ریاست بر مجلس مطرح...

باربر شماره ۳۳ ...!

از آنجا که خودم در روزگاری نه چندان دور و در دوره دبیرستان کولبری می‌کردم دوستان زیادی در این زمینه می‌شناسم که قبل یا بعد از تحصیل ناگزیر به این تنها انتخاب موجود برای نان آوری شده‌اند. از جمله چندی پیش در یک سفر به هورامان، در نودشه با یکی از دوستانم روبه رو شدم، موقعی که به ایشان نزدیک شدم، گفتم شیروان سلام، در پاسخ گفت من شیروان نیستم! گفتم یعنی چی، گفت: «من الاغ شماره ۳۳ هستم!»، با ناراحتی و تعجب گفتم بله؟! گفت «چیه ناراحت شدی؟ باشه من باربر شماره ۳۳ هستم، خوب شد؟» بعد ادامه داد ببین رفیق من الان کولبرم، در فضای کاری ما موقعی که قرار است به شما کول بدهند یا همون بار، نه به اسم و فامیلت کار دارد نه به تحصیلاتت و نه به شعورت، بلکه قیافه‌ات را مانند یک باربر برانداز می‌کنند که آیا توان کولبری داری یا نه؟! آیا توان فرار کردن با کول در موقع گشت و کمین داری یا نه؟! آیا سرشونه‌هات یا رانت، حسابی محکم و قوی است؟! حالا متوجه شدی؟!

کد خبر: ۴۶۳۲۲
۱۷:۰۳ - ۰۷ دی ۱۳۹۸
دیدارنیوز ـ علی امینی*: در این روز‌های غمگین چندین بار می‌خواستم مطلبی در مورد برادران خسروی، دو کولبر روستای «نی» مریوان بنویسم، ذهنم یاریم نمی‌دهد و نمی‌توانم آن چیزی که دوست دارم، بنویسم؛ همه تا حدودی می‌دانیم که چرا این اتفاق افتاده و همه می‌دانیم هیچ عقل سلیمی قبول ندارد که در آن مسیر سخت و خطرناک (قله تَه‌تَه) آن هم در این فصل، رفت و آمد کند؛ حتی کوهنورد‌ها در فصل زمستان بخاطر برف سنگین و سرمای سوزناک، آنجا را برای کوهنوردی انتخاب نمی‌کنند، چه رسد به اینکه برای کولبری به آنجا بروی! آن هم کی؟ یک دانش‌آموز ۱۴ساله؟!

من در این یاداشت نمی‌خواهم به مرگ فرهاد و آزاد بپردازم، چون به اندازه کافی در این چند روز نوشته شده و همچنین چندین سال است به لطف دنیای مجازی از مشکلات، سختی‌ها، رنج‌های کولبری گفته شده و فیلم‌های مستند، تئاتر‌های مختلف، اشعار و تصاویر مختلفی تولید شده است، ولی بطور جدی هیچ وقت برای رفع و حذف این تراژدی نکبت‌بارِ خانمان سوز، نه از طرف مسئولین و نه از طرف دغدغه‌مندان واقعی راه‌حلی ارائه نشده است! اصلاً طرحی، اراده‌ای برای حذف ریشه‌ای پدیدۀ کولبری ارائه نشده است.

از آنجا که خودم در روزگاری نه چندان دور و در دوره دبیرستان کولبری می‌کردم دوستان زیادی در این زمینه می‌شناسم که قبل یا بعد از تحصیل ناگزیر به این تنها انتخاب موجود برای نان آوری شده‌اند. از جمله چندی پیش در یک سفر به هورامان، در نودشه با یکی از دوستانم روبه رو شدم، موقعی که به ایشان نزدیک شدم، گفتم شیروان سلام، در پاسخ گفت من شیروان نیستم! گفتم یعنی چی، گفت: «من الاغ شماره ۳۳ هستم!»، با ناراحتی و تعجب گفتم بله؟! گفت «چیه ناراحت شدی؟ باشه من باربر شماره ۳۳ هستم، خوب شد؟» بعد ادامه داد ببین رفیق من الان کولبرم، در فضای کاری ما موقعی که قرار است به شما کول بدهند یا همون بار، نه به اسم و فامیلت کار دارد نه به تحصیلاتت و نه به شعورت، بلکه قیافه‌ات را مانند یک باربر برانداز می‌کنند که آیا توان کولبری داری یا نه؟! آیا توان فرار کردن با کول در موقع گشت و کمین داری یا نه؟! آیا سرشونه‌هات یا رانت، حسابی محکم و قوی است؟! حالا متوجه شدی؟!

من البته در مورد علت نامگذاری شماره ۳۳ دیگر نپرسیدم، حدسم این بود موقع اسم‌نویسی شاید او نفر سی و سوم بوده است. بعدش شروع کرد به روایتِ مصائب و مشکلات کولبری و از حیث تاثیرات فیزیکی، روانی، هویتی، آخر این دوست ما مطمئنم که به اندازه خیلی از اساتید سفارشی امروز دانشگاه‌ها در حوزه علوم انسانی کتاب خوانده است. همچنین آینده افراد و جامعه‌ای که درگیر کولبری هستند را برایم تحلیل و تفسیر کرد و صد البته دیدار اندوهگینی بود! در ادامه سفرم در مسیر نودشه به مریوان با یک کولبر مریوانی همسفر شدم و ایشان هم از شرایط بد کولبری می‌گفت، ولی ایشان یک مطلب عجیبی را خیلی عادی و با خنده تعریف کرد و آن این بود که می‌گفت الان در بیمارستان مریوان هر وقت یک بچه متولد بشود، پرسنل آنجا می‌گویند: «یک کولبر دیگه متولد شد!» همچنین در منطقه وقتی به قهوه‌خانه‌ای، رستوران و یا یک فضای عمومی می‌روی، بیشتر صحبت‌ها حول کولبری و اخبار آن می‌باشد. اگر بخواهم از این مثال‌ها بزنم خیلی زیاد است لیکن به این چند نمونه بسنده می‌کنم. قطعاً اگر در این زمینه پژوهشی جدی صورت بگیرد بدون شک تاثیر سو و آسیب‌های کولبری در زمینه‌های سلامت (جسمی و روحی)، فرهنگی، افت تحصیلی دانش‌آموزان، هویتی، و ... بیشتر از آن چیزی است که ما مشاهده می‌کنیم و یا در رسانه‌ها مطرح می‌شود.

این را هم باید گفت که واکنش‌های رسمی و غیر رسمی که در این چند سال به این پدیده شوم داده شده، بیشتر احساسی و جنبه همدردی داشته از جمله جملات تکراری‌ای که همیشه از جانب نمایندگان و دیگران بر زبان می‌آید: کرد‌ها مظلومند، نان کولبری شرافت دارد، کولبر قاچاقچی نیست، ساماندهی کولبران، مردان غیور کوهستان و ...، از این دست جملات که من اصلا حس خوبی به آن‌ها ندارم. بحث عمیق‌تر از این داستان است، جدا از مصائب و رنج‌های فیزیکی و روانی و مشکلات فرهنگی که کولبر‌ها دچار شدند و می‌شوند بحث هویتی آن جدی‌تر است و باید به این مسئله بیشتر پرداخت.

به نظر نگارنده کولبری نه تنها شغل نیست بلکه جنایت بزرگی است در حق مردم منطقه و یا به قول یکی از دوستان، «کولبری، مرگ خاموش و دسته جمعی کرد‌های ایران است»؛ و هر چه زودتر باید به این تراژدی پایان داد حتی در این شرایط بد اقتصادی و صد البته باید دغدغه‌مندان واقعی بویژه کارآفرینان برای حل این مسئله راهکار‌های خود را ارائه دهند در واقع وقت گریه و ترحم نیست باید وارد عمل شد البته در این چند روز افراد مختلفی در این زمینه حرکت‌های جدی شروع کرده‌اند از جمله در حوزه گردشگری و صنایع زود بازده. به هر حال بر همه ما واجب است برای حذف این لکه ننگ تلاش کنیم؛ نه اینکه به فکر سامان‌دهی کولبری و بیمه آن‌ها بود، کولبری حق مردم ما نیست و باید به آن پایان داد. شایان ذکر است، هفته گذشته مطلع شدم این دوست ما شیروان عزیز دوباره به اسم اصلی خودش بازگشته و در حال حاضر بیکاری را بر کولبری ترجیح داده است.

به امید اینکه در بهار آینده در سرزمین زیبا و بکر کردستان و هورامان به جای صف‌های طولانی کولبران، کمپ‌ها و تور‌های گردشگری دیده شود و دوباره زیبایی به کوه‌های ته‌ته برگردد و دیگر شاهد مرگ غمگین فرهاد‌ها و آزاد‌ها نباشیم.
 
*فعال اجتماعی کرد 
 
منبع: فراتاب
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی