تیتر امروز

علی نیکجو: مردم برای آرامش به حمایت حاکمان نیاز دارند نه «یوگا» / به کودکان یاد دهید از ترس‌هایشان حرف بزنند/ از این پیچ خطرناک عبور می‌کنیم اگر ...
بررسی تاثیرات جنگ بر روح و روان انسان‌ها در گفت‌و‌گو با یک روان درمانگر:

علی نیکجو: مردم برای آرامش به حمایت حاکمان نیاز دارند نه «یوگا» / به کودکان یاد دهید از ترس‌هایشان حرف بزنند/ از این پیچ خطرناک عبور می‌کنیم اگر ...

در پنجمین برنامه از سری برنامه های تیتر بررسی تاثیرات جنگ بر روح و روان انسان ها با دکتر علی نیکجو، روان درمانگر مطرح کردیم. او معتقد است: صدا و سیما و اینترنشنال به عنوان دو ابرمدیا، آسیب بزرگی...
آیا اسرائیل برای حمله بعدی آماده می‌شود؟/ پاسخ کوبنده‌تر ایران در صورت تکرار حمله/ چراغ سبز سنای آمریکا به ترامپ برای حمله دوباره
مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

آیا اسرائیل برای حمله بعدی آماده می‌شود؟/ پاسخ کوبنده‌تر ایران در صورت تکرار حمله/ چراغ سبز سنای آمریکا به ترامپ برای حمله دوباره

این صد و چهارمین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
روحی‌صفت: به هیچ وجه نمی‌توان به آتش‌بس کنونی بین ایران و اسرائیل امیدوار بود/ این آتش‌بس پایداری ندارد/ روایت متقی در تلویزیون درباره احتمال از سرگیری حملات اسرائیل تا حدی درست است
یک دیپلمات با سابقه وزارت امورخارجه در گفتگو با دیدارنیوز مطرح کرد

روحی‌صفت: به هیچ وجه نمی‌توان به آتش‌بس کنونی بین ایران و اسرائیل امیدوار بود/ این آتش‌بس پایداری ندارد/ روایت متقی در تلویزیون درباره احتمال از سرگیری حملات اسرائیل تا حدی درست است

به هیچ وجه نمی‌توان به آتش‌بس کنونی بین ایران و اسرائیل امیدوار بود. این آتش‌بس به هیچ عنوان، پایداری نداشته و ما در میانه راه قرار داریم. رژیم صهیونیستی، قطعا تلاش خواهد کرد که ضربات دیگری به...

قائم مقام حزب اعتماد ملی به فرمانده سابق سپاه: در انتخابات دخالت نکنید

متاسفم که بگویم نگاه شما خریداران صاحب‌قدرتی دارد که حرف و امضای‌شان نافذ است و می‌توانندمانع از حضوربسیاری از دلسوزان و فعالان سیاسی در عرصه‌های تصمیم‌سازی و تقنینی شوند

کد خبر: ۴۵۰۳۷
۱۱:۴۱ - ۲۴ آذر ۱۳۹۸

دیدارنیوز - الیاس حضرتی، قائم مقام حزب اعتماد ملی و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، در نامه‌ای خطاب به عزیز جعفری، فرمانده سابق سپاه، نسبت به اظهارات او درباره انتخابات واکنش نشان داد.

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

برادر گرامی، جناب آقای عزیز جعفری، دام عزه

با سلام و احترام

اخیرا تکه‌هایی از سخنان جنابعالی که در یک برنامه تلویزیونی گفته‌اید بین مردم و گروه‌های سیاسی دست به دست می‌شود که به نظرم جای تامل و، چون و چرا دارد. از آنجایی که با توجه به تجربه‌های پیشین از چنین سخنانی بوی خیر به مشام نمی‌رسد، احساس تکلیف کردم که از سر دلسوزی و دوستی به خصوص از سر دغدغه‌های مشترکی که برای آینده انقلاب و نظام داریم، نامه‌ای بنویسم و با انتشار آن برخی نکات مهم را درباره انتخابات و سیاست به جنابعالی و همفکران‌تان متذکر شوم. همین ابتدا خودم و شما و همه خوانندگان این نامه را با توجه به شرایط خاص کشور به رعایت انصاف و تلاش برای همدلی و اتحاد و پرهیز از ناامیدی و تفرقه دعوت می‌کنم.

جنابعالی در سخنان تلویزیونی‌تان با اشاره به ضرورت هماهنگ شدن مدیریت کشور با نظرات رهبری فرموده‌اید: «مدیریت کشور باید با همان نگاه رهبری که نگاه اسلام ناب است، هماهنگ شود. اگر کسی در این مبانی اشکال داشته باشد، سنجش آن وظیفه سنگین شورای نگهبان است که فکر نمی‌کنم شورای نگهبان با این دقت نگاه و روی مبانی فکری افراد برای تایید صلاحیت تمرکز کنند. الان در همین کشور‌هایی که مهد دموکراسی هم هستند باید نگاه فرد با نگاه حکومت بخواند، اما آقایانی که اینجا روی کار می‌آیند، ابایی ندارند که بگویند دیدگاه ما با رهبری اختلاف دارد. خب اگر دیدگاهت اختلاف دارد برای چه آمدی؟»

واقعا نمی‌دانم شما کدام کشور دموکراتیک دنیا مورد نظرتان بود که چنین ادعایی را طرح کردید؟ در کدام کشور دموکراتیک در بررسی صلاحیت نامزد‌های نمایندگی مجلس یا تشکیل دولت «مبانی فکری افراد» از سوی نهاد‌های نظارتی مورد بررسی قرار می‌گیرد و هر که را که به تعبیر شما «هماهنگ» نباشد از دایره انتخاب مردم بیرون می‌گذارند؟

از کدام کشور و از کدام نظارت سیاسی حرف می‌زنید که ما اطلاعی از آن نداریم؟ اتفاقا در تمامی ممالک دموکراتیک، حتی در ممالکی که به ظاهر قواعد مردم‌سالارانه را رعایت می‌کنند، احزاب سیاسی با اعلام صریح مواضع متفاوت خود اقدام به فعالیت انتخاباتی می‌کنند و هیچ قیدی برای بیان آشکار مخالفتشان ندارند، ایضا نه تنها تفاوت نگاه نامزد انتخاباتی‌شان را با نگاه کلی حکومت پنهان نمی‌کنند بلکه عملا بر آتش اختلاف نظر می‌دمند و آن را شعله‌ورتر می‌کنند. چیزی که می‌گویم به قدری آشکار است که نیاز به حجت و برهان ندارد. هر کدام از فیلم‌های تبلیغاتی و انتخاباتی کشور‌های دموکراتیک را نگاه کنید، می‌بینید که حرف شما که آن را خیلی بدیهی می‌پندارید، درست نیست و در جهان دموکراتیک، تنور انتخابات معمولا به کمک همین اختلاف‌ها داغ می‌شود.
 
به همین دلیل در اغلب انتخابات‌ها از چپ‌چپ تا راست‌راست و از فعالان سوسیالیست تا طرفداران لیبرالیسم حضور دارند و تبلیغات می‌کنند و همه گرایش‌های سیاسی و اقتصادی فارغ از تعلقات مذهبی می‌توانند در معرض رای و انتخاب مردم قرار گیرند. اصل غیر قابل تغییر هر نظام دموکراتیک این است که هیچ‌کس فراتر از قانون نیست و دیدگاه هیچ‌کس را نمی‌توان جایگزین قانون کرد؛ رهبران هم در هیچ کشور دموکراتیکی از قانون فراتر نیستند بلکه رفتار و گفتارشان همواره با متر و معیار قانون سنجیده می‌شود. این از افتخارات نظام سیاسی اسلام است که افراد جامعه می‌توانند نظریاتی متفاوت با رهبران داشته باشند و آزادانه آن‌ها را بیان کنند و حتی بی‌واهمه به نقد رهبر بنشینند.
 
در سیره پیامبر و امام‌علی که هر دو فرصت حکمرانی یافتند کسی سراغ ندارد که فرصت اظهارنظر یا حضور سیاسی از منتقدان گرفته شده باشد. نمی‌دانم پیشنهاد شما ریشه در کدام اندیشه سیاسی دارد، اما مطمئنم که اولا منشأ اسلامی ندارد، ثانیا با قانون اساسی جمهوری اسلامی و روش امام راحل و اصول رهبر معظم انقلاب نمی‌خواند. شرمنده‌ام که بگویم این شیوه یادآور نظام‌های سیاسی توتالیتر و دیکتاتوری و حتی فاشیستی است که شکر خدا دوره‌شان سرآمده و دیگر مردم جهان حاضر به آزمون مجدد آن‌ها نیستند. برادر ارجمندم، جناب جعفری عزیز، سخن حق تلخ است، اما چاره‌ای ندارم که بگویم متاسفانه نگاه و نظر شما خریداران صاحب قدرتی دارد که حرف و امضای‌شان نافذ است و می‌توانند مانع از حضور بسیاری از دلسوزان و مصلحان در عرصه‌های تصمیم‌سازی و تقنینی و اجرایی شوند. به کرات و در انتخابات‌های متعدد صلاحیت صد‌ها تن از فرزندان مردم که در انقلاب تربیت شدند و در زمره دست‌پرورده‌های نظام اسلامی به حساب می‌آیند از سوی شورای نگهبان تایید نشد و فرصت خدمت و انتخاب شدن از ایشان سلب شد.
 
اگر نیک نگاه کنید در این میان دایره انتخاب مردم روز به روز تنگ‌تر شده و مجال مشارکت حداکثری آن‌ها از بین رفته است. من بی‌خبر از رد صلاحیت‌های گسترده نیستم و صراحتا به شما برادر گرامی و مردم عزیزمان می‌گویم که غالب ردصلاحیت‌ها به دلایلی صورت گرفته که قابل دفاع نیستند و عقل جمعی رای‌دهندگان آن‌ها را نمی‌پذیرد. اعضای شورای محترم نگهبان با این کار مانع از حضور همه سلیقه‌ها و نگاه‌های سیاسی شدند و خواسته یا ناخواسته بر شیوه حضور و رای مردم تاثیر جدی گذاشتند. شخصا نهاد شورای نگهبان را یکی از مهم‌ترین دستاورد‌های انقلاب اسلامی می‌دانم و معتقدم آن آرمانی که در مشروطه از چنگ انقلابیون گریخت در انقلاب اسلامی به دستمان آمد و از این حیث عزیز و محترم است و باید در حفظ و حراستش بکوشیم. اما این عزیزی و احترام مانع از آن نمی‌شود که شیوه اعضای آن را در ادوار مختلف مورد نقد و بررسی قرار ندهیم و در دیدگاه‌های بعضا تنگ‌نظرانه‌اش اشکال وارد نکنیم. تعبیر و تفسیر دبیر و بعضی از اعضای شورای نگهبان از نظارت استصوابی عملا باعث شده تا بهترین و شاخص‌ترین چهره‌های سیاسی و بسیاری از چهره‌های توانمند و خوشفکر که اتفاقا سابقه سیاسی و انقلابی و ایثارگری و خدمت صادقانه دارند، رد صلاحیت شوند و از دایره خدمت به کشور بیرون بمانند.
 
جالب اینجاست که امروز چپ و راست بر این گزاره متفقند که «مجلس اول نسبت به ادوار بعد بهتر و فعال‌تر و مفیدتر و کارآمدتر بوده است». می‌دانید چرا؟ دلیلش، لااقل یکی از دلایلش نبود نظارت استصوابی بوده و در آن زمان کسی و کسانی سایه سنگین خود را- اگرچه با حسن‌نیت و از سر دلسوزی- بر حق انتخاب مردم نینداخته. یادتان که هست در آن زمان هم نامزد‌های سازمان مجاهدین خلق به میدان رقابت آمدند و هم توده‌ای‌ها و فدایی‌ها و لیبرال‌ها و… مع‌ذلک این مردم انقلابی ایران بودند که از این آزمون شگفت سربلند بیرون آمدند و بی‌آنکه کسی در مضیقه‌شان بگذارد، بهترین انتخاب را کردند و بهترین مجلس را تشکیل دادند. از آن زمان هر چه گذشت، نظارت استصوابی هم سخت‌تر و سفت‌تر شد و عملا به حذف تدریجی نیرو‌های انقلاب و وفاداران به نظام انجامید. بی‌جهت نیست که هر چه جلوتر آمده‌ایم، مجلسمان هم ضعیف‌تر و ناکارآمدتر شده تا جایی که دیگر نمی‌توانیم، بگوییم جمله مشهور امام «مجلس در راس امور است» کماکان مصداق دارد.
 
عملا مجالس متاخر نمی‌توانند دیدگاه‌های متنوع جامعه را نمایندگی کنند و از جانب مردم با یکدیگر بحث و تبادل نظر کنند. عجیب آنکه این نظارت استصوابی از نظر شما کافی نیست هنوز هم باید دایره انتخاب را تنگ‌تر کرد و با شیوه‌های تفتیش عقاید جلوی حضور این تعداد اندک صدای ملایم و نسبتا مخالف را هم گرفت. با این کار بعید است، دست آخر چیزی از مجلس بماند و مردم رغبتی به حضور پای صندوق‌ها داشته باشند. وقتی مردم عملا نتوانند، نماینده واقعی خود را انتخاب کنند اصلا چه نیازی به این همه هزینه و زحمت؟ سردار گرامی، آنچه موجب ناکارآمدی بعضی قسمت‌های نظام سیاسی ما شده، کمی نظارت یا سهل‌گیری در گزینش افراد نیست بلکه بی‌توجهی به مردم و بی‌اعتنایی به انتخاب آن‌ها و از این‌ها مهم‌تر روبرگرداندن از رای و نظر مردم است. عملا بسیاری از خواسته‌های مردم مورد بی‌اعتنایی قرار می‌گیرند و رسما هر آنچه را قاطبه مردم بخواهند از سوی بعضی از قدرتمندان زیر پا گذاشته می‌شود. نیازی به ذکر نمونه نیست، کافی است با مردم کوچه و بازار صحبت کنید تا دستتان بیاید که عموم مردم جز گلایه‌های معیشتی، گلایه‌های دیگری هم دارند که به همان اندازه جدی و قابل اعتناست، اما کو گوش شنوا؟ تفسیر‌های من‌درآوردی و نشستن بر فراتر از قانون عملا مانع مشارکت حداکثری مردم شده است. آنچه رهبری بار‌ها بر آن تاکید کرده‌اند، جذب حداکثری بوده. حتی ایشان از مردمی که نظام را قبول نداشته‌اند، خواسته‌اند به صحنه انتخابات بیایند و در یک فرآیند دموکراتیک مشارکت کنند. اما آیا می‌شود این مردم هیچ صدایی در مجلس و حاکمیت نداشته باشند و صرفا نمایندگانشان، نظر موافق خود را بیان کنند؟ شیوه شما و بعضی از اعضای محترم شورای نگهبان عملا باعث جذب حداقلی و دفع حداکثری شده و می‌شود و نزدیک است که زنگ خطر‌ها به صدا دربیاید و ما را نسبت به وضعیت فعلی و آینده مردم‌سالاری دینی نگران کند. برادر عزیز، مشکلات ما ریشه در این واقعیت تلخ دارد که مجلس شورای اسلامی از جایگاه حقیقی‌اش خارج شده و اختیارات آن به وسیله نهاد‌های متعدد فراقانونی و حتی غیرقانونی سلب شده است. اگر قانون اساسی بدون تفسیر‌های خودساخته اجرا می‌شد و مجلسی قدرتمند بدون اعمال متعصبانه نظارت استصوابی صرفا از سوی اراده آزاد مردم شکل می‌گرفت و شأن قانونی مجلس پاس داشته می‌شد قطعا ما شاهد اوضاع کنونی نبودیم.

اکنون اگر بخواهیم برای خروج از این وضعیت کاری کنیم و پیشنهادی را ارایه بدهیم باید به سمت اجرای کامل و بدون تنازل قانون اساسی بازگردیم. اگر چنین شود بخش بزرگی از مراکز و نهاد‌ها و سازمان‌های نظامی و انتظامی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی از دایره نظارت مجلس بیرون نمی‌مانند؛ نهاد‌هایی که قدرت و ثروت اصلی کشور را در اختیار دارند، اما هیچگونه نظارتی از سوی نهاد‌های منتخب مردم بر آنان اعمال نمی‌شود، سوالات متعدد مردم را هم پاسخ درخور و شایسته نمی‌دهند. شک نکنید که اگر نظارت مجلس مطابق قانون اساسی اعمال شود این همه فساد در ساختار سیاسی قدرت و در دستگاه‌های اجرایی ایجاد نمی‌شود و سرمایه اجتماعی مردم به نظام به تاراج نمی‌رود. اگر قانون اساسی بی‌کم و کاست اجرا شود حتما حق مردم در برگزاری اجتماعات و راهپیمایی‌ها به رسمیت شناخته خواهد شد و تخلیه روحی و روانی فشار‌های اجتماعی صورت خواهد گرفت و این همه نارضایتی اجتماعی روی هم تلنبار نمی‌شود که به صورت شورش کور اجتماعی ظاهر شود که مجبور باشیم با اتکا به شیوه‌های خشن از آن‌ها ممانعت به عمل آوریم. اگر قانون اساسی اجرا شود ما شاهد محاکمه متهمان سیاسی به عنوان مجرمان امنیتی نخواهیم بود.

اگر قانون اساسی به صورت کامل مبنای عمل ما باشد هیچ‌کس نگران مشارکت مردم در انتخابات نخواهد شد و امید مردم به صندوق رای به یأس و سرخوردگی نخواهد انجامید. هیچ چیزی بدتر از ناکامی و سرخوردگی نیست. چند بار مگر می‌شود مردم را امیدوارانه پای صندوق آورد، اما ناکام و بی‌مراد به خانه‌هایشان فرستاد؟ مشکل ما این نیست که کسانی سلیقه سیاسی ما را قبول ندارند و در مجلس و دولت حضور دارند، برعکس مشکل این است که کسانی اساسا به مردم‌سالاری دینی و جمهوریت معتقد نیستند و درصددند با تفسیر دلبخواه از اصول قانون اساسی، ابعاد مردم‌سالارانه قانون اساسی را تعطیل کنند و جمهوریت نظام را نادیده بگیرند و نظام دیگری که مورد قبول مردم نیست، جایگزینش کنند.

جناب آقای جعفری

یکی از ابعاد تضعیف جمهوریت نظام، مداخله نیرو‌های غیرسیاسی در امور سیاسی است که هم غیرقانونی است و هم مخالف وصایای امام خمینی، اما در عمل هر روز ابعاد وسیع‌تری پیدا می‌کند. صد‌ها نمونه و شاهد و سند از مداخلات خلاف قانون در امور سیاسی و حتی جناحی قابل ارایه است به گونه‌ای که مسوولان این نهاد‌ها رسما به نفع یک گرایش و نیرو‌های سیاسی و علیه جریان رقیب وارد عرصه می‌شوند و تمامی امکانات خود را وارد عرصه سیاسی می‌کنند. همین اظهارات جنابعالی یک نمونه از مداخله غیرمستقیم نهاد نظامی در امور سیاسی است که کاش صورت نمی‌گرفت و کاش رسانه ملی چنین بی‌محابا پای شما و دوستانتان را به این عرصه باز نمی‌کرد. این در حالی است که دولت یک قوه از قوای سه‌گانه کشور است و اظهارات خصمانه و تند علیه رییس دولت آن هم از سوی فرماندهان و روحانیون وابسته به نهاد‌های نظامی اصلا توجیه ندارد. منصفانه قضاوت کنید و بفرمایید اگر در عصر امام خمینی این همه مداخله در امور سیاسی از سوی یک نهاد نظامی صورت می‌گرفت، ما با انتقاد‌ها و نهی‌ها و دستورات جدی ایشان مواجه نمی‌شدیم؟

سردار گرامی

امروز جمهوری اسلامی با آزمایش بزرگی مواجه است. رویکرد کلان مواجهه با مردم تاکنون جواب نداده بلکه تاثیر عکس گذاشته و از عمق جان متاسفم که بگویم مردم را به آینده نظام و کارآمدی مسوولان و نهاد‌های حاکمیتی مأیوس کرده و اگر هر چه زودتر کاری نکنیم هیچ بعید نیست که فرصت جبران را تمام و کمال از دست بدهیم و بعدا مجبور به دریغ‌گویی و افسوس خوردن شویم. اصرار بر تداوم رویه ناکارآمد گذشته هیچ توجیه عقلانی و شرعی ندارد. بازگشت به آن فهمی از اسلام که بر اساس آن انقلاب صورت گرفت و احیای رویه‌هایی که مردم را محور همه تحولات اجتماعی می‌دانست و مبارزه با رانت‌خواری سیاسی افراد و نهاد‌های قدرت از ضروری‌ترین اقداماتی است که باید به آن‌ها توجه نشان داد. متاسفانه در کنار انتقال مرجعیت رسانه‌ای به خارج کشور شاهد این واقعیت تلخ هستیم که مرجعیت سیاسی جریان‌های داخلی هم به تدریج از دست می‌رود و این قابل جبران نیست. شایسته است در این وضعیت راهکار‌هایی را مطرح نفرمایید که به جای امیدوار کردن مردم، ناامیدی آنان از آینده نظام را مضاعف می‌کند؛
 
و من‌الله التوفیق، برادر شما الیاس حضرتی

نماینده مردم شریف تهران، شهرری و شمیرانات در مجلس شورای اسلامی
منبع: اعتماد
ارسال نظرات
امروز پنجشنبه ۱۲ تير
امروز پنجشنبه ۱۲ تير
امروز پنجشنبه ۱۲ تير
امروز پنجشنبه ۱۲ تير