دیدارنیوز ـ
ابوالفضل فاتح: جنبش اصلاحی ملت مظلوم عراق که بر پایهی خیزش محرومان علیه فساد و فقر و تحقیر آغاز شده است از نظر فکری، ادبیات تازهای در تاریخ سیاسی و مذهبی این کشور پدید آورده است. به رسمیت شناختن حق اعتراض و تجمعات اعتراضی و بنیادی دانستن حق رای مردم یکی از این حقوق است. در طی چند هفته اخیر، مردم عراق سیاستمداران را علنا به نقد کشیدند، در خیابانها اعتراض کردند و علیرغم متحمل شدن تعداد فراوانی کشته و زخمی، بر حقوق خود اصرار ورزیدند. نخبگان و سیاستمداران عراق نیز در این مدت، علیرغم خشونتهایی که کشور را فرا گرفت، از ادبیات جدیدی بهره بردند. آنان کشته شدگان را شهید خواندند و بر پی گیری مطالبات آنان و ظلمی که به خانوادههای ایشان روا شد تاکید ورزیدند. اینها دستاوردهای مهمی است که باید قدردان آن بود. با این حال استمرار و به نتیجه رسیدن این جنبش اصلاحی، نیازمند نگاه به آینده و بهره گیری از تجارب دیگر کشورها است.
تجربههای کشورها به ویژه کشورهای بدون سابقه مردمسالاری قوی، نشان داده است که اگر سریعا نتوان نتایج ملموس و قانع کنندهای از مراحل آغازین جنبش گرفت، این احتمال وجود دارد که خطر هرج و مرج و در هم ریختگی غلبه کرده و نتایج معکوسی به بار آورد. اگر سیاستمداران نتوانند به مطالبات مردم پاسخ شایستهای دهند، ممکن است چرخهای از هرج و مرج فزاینده و طولانی مدت آغاز شود و به تدریج مردم را به این نتیجه برساند که نگران از ناامنی و بی ثباتی به استبدادی دیگر پناه آورند و حیف است که چنان شود.
تجربههای لیبی و یمن و سومالی و سودان و بحرین و مصر و ... هر کدام از منظری حائز اهمیت و آموزنده است و هر کدام نمونهای از خطرهای جدی است که آینده حرکت اعتراضی و اصلاحی مردم عراق را تهدید میکند و نگاهی به رخدادهای چند روز گذشته عراق جدیت این خطر را مضاعف میسازد. چنان که میدانیم با مداخلهی بدخواهان ملت عراق، هرج و مرج و خشونت و بی قانونی بی سابقهای بر بخشهای وسیع و استراتژیکی از عراق حاکم شده است. عدهای با سلاح سرد و گرم، کسبه و دوائر و مدارس را مجبور به تعطیلی میکنند، بی گناهان را هدف گرفته و خونشان را میریزند در شهر مقدسی چون نجف اشرف، حرمت شکنی کرده به مرقد شهید و سیدی چون آیت الله سید محمد باقر حکیم که عمرش را مصروف مبارزه با رژیم بعث کرده و به دست تروریستها به شهادت رسیده حمله کرده و درب مرقد را آتش میزنند تا نشان دهند حرمتها تا چه اندازه شکسته است. مجموعا هتاکیها و تهدیدهای مجازی و غیر مجازی، آشوب ها، خرابکاری ها، خونریزیها و حمله به اماکن عمومی و مدنی و مذهبی و اماکن دیپلماتیک نظیر کنسولگریهای ایران به سطح بی سابقهای رسیده و شهرهایی چون نجف اشرف و ناصریه را در ناامنی، وحشت و بحرانی عمیق فرو برده است.
آنچه امکان تداوم این بی ثباتیها و خروجیهای منفی آن را تشدید میکند، ناتوانی و کم عملی قوای سیاسی است. در طی چند هفته اخیر، قوای سیاسی که انتظار میرفت به سرعت برای برون رفت از وضعیت جاری به توافقی جامع دست یابند و درباره تغییر در دولت و قانون جدید انتخابات و مقابله با فساد و مفسدین نقشهی راهی جدید ترسیم کنند متاسفانه در این مسیر به نتیجهی قابل ذکری دست نیافتند. عدم دسترسی به راه حل و فقدان چشم انداز مثبت سبب شد تا امیدها نسبت به این نیروها کمتر و کمتر و سرمایه اجتماعی این احزاب بیش از پیش دچار خدشه شود.
علاوه بر این، دشمنان آزادی و استقلال ملت عراق و آنان که با تغییر رژیم بعث دستشان کوتاه شده است نیز از پای ننشستند و همچنان طرحهای جدیدی برای بی ثبات سازی و سلطه بر این کشور استراتژیک خاورمیانه در سر میپرورانند؛ لذا اگر خدایی نکرده غفلت شود کشور عراق در شرایط نگران کننده و شکنندهای قرارخواهد گرفت و هر آینه بیم آن میرود که جنبش اصلاحی محرومان عراق مصادره به مطلوب شده و انحراف بزرگی شکل گیرد. تداوم این وضعیت بدون اندیشیدن به راهی سریع جهت تحقق مطالبات مردم به افزایش بی نظمی و بی قانونی و اتلاف بیشتر سرمایههای انسانی و ملی دامن خواهد زد و در صورت استمرار و گسترش بی ثباتی، کشور عراق را در حد یک سرزمین سوخته و قوای سیاسی را به یک کشور جنگ زده تقلیل دهد و شکنندگی سیاسی و اجتماعی و امنیتی را به حداکثر و قدرت ملی را به حداقل خود رسانده و در صورت غفلت، عراق را در معرض سه خطر عمده زیر قرار خواهد داد:
الف ـ خطر دولت ضعیف و جنگ داخلی
با توجه به شکاف وحشتناک اجتماعی، درگیریها و خونریزیهای صورت گرفته و بالا گرفتن حس انتقام و گستردگی دسترسی به اسلحه و عدم تسلط پلیس و قوای انتظامی و امنیتی بر نظم برخی مناطق مهم کشور و تمایل برخی قدرتهای منطقهای نظیر عربستان، خطر ماندگار شدن آشفتگی اجتماعی و نهایتا نوعی از نزاع و جنگ داخلی دور از ذهن به نظر نمیرسد. بعید نیست عراق که در جریان اشغال، آسیبهای فراوان دید و سپس در مبارزه با داعش بخشهای بسیاری از سرمایههای انسانی و مادی اش هزینه و سرزمین هایش تخریب شد حالا به دست خود، باقی سرمایه هایش را نیز به آتش کشیده و ترورهای هدفمند و کور و برادرکشی و سرمایه سوزی جدیدی با ابعاد یک جنگ داخلی نظیر لیبی وقوع بپیوندد. به ویژه آن که حکومت مرکزی به شدت ضعیف و ناکارآمد شده است و بسیاری از گروههای مرجع و شخصیتهایی که در شرایط بحران میتوانند مورد اتکای جامعه بوده و در قالب میانجی به حل مسائل کمک کنند، یا خود را بی اعتبار کرده اند و یا در این مدت هدف بی اعتبار سازی برنامه ریزی شده قرار گرفته اند و کمتر کسی از سیاسیون است که بتواند به میدان آمده و اوضاع را جمع و جور کند و میتوان گفت از معدود سرمایههای اجتماعی باقی مانده، نهاد مرجعیت است تا جمعه به جمعه گرهای را باز کند و راه امیدی بگشاید.
ب ـ خطر تجزیه
با توجه به تقسیم بندی و چندگانگی قومی و مذهبی و شکافهای سیاسی و امکان استقلال هر بخش با توجه به سرمایههای نفتی موجود مناطق مختلف؛ از کرکوک کرد تا موصل سنی و از بغداد تا بصرهی شیعی، چندان دور از ذهن به نظر نمیرسد که نقشههای ناکام نوعی از تجزیهی عراق، مجددا فعال شود؛ کما اینکه زمزمههای آن نیز شنیده میشود تا با تقسیم عراق، هم منازعات بلند مدت مرزی شکل بگیرد و هم هر گونه امکان شکل گیری کشوری قدرتمند منتفی شود.
ج ـ خطر کودتا
با توجه به سوابق تاریخی عراق و کودتا خیز بودن این کشور و با توجه به بسترهای به وجود آمده از جمله کاسته شدن بیش از حد مشروعیت قوای سیاسی و ضعف ساختار رسمی و مرکزی کشور و تمایل برخی دشمنان ملت عراق از جمله آمریکا به سلطه مجدد بر این کشور که از طریق اشغال و داعش به نتیجه نرسید و با توجه به این که قدرت ارتش یکی از قدرتهای اصلی کشور است و مقام نخست وزیر به عنوان عالیترین فرماندهی سیاسی آن در شرایط فعلی متزلزل و کم اعتبار شده است، خطر کودتا یا شورش یک گروه مسلح به عنوان یک گزینه نگران کننده مطرح است.
ممکن است آمریکا با پول عربستان به دنبال مصری سازی عراق باشد. به یاد داریم پس از آنکه در نتیجه انقلاب مصر، حکومت مورد نظر آمریکا روی کار نیامد ابتدا دورهای از بی نظمی و تجمیع نارضایتیها آغاز شد و سپس متوسل به درگیریهای تروریستی و نهایتا کودتا شدند تا حکومت و دولت مد نظر خود را که از طریق انتخابات نتوانسته بودند بر سر کار بیاورند به بهانه پایان بی نظمیها و خشونت ها، با کودتا بر سر کار بیاورند و دیدیم که داستان دموکراسی نوپای مصر به کجا انجامید. بعید نیست همان سناریو با تغییراتی مد نظر آمریکا و عربستان برای عراق باشد و در قالب یک یا چند مرکز قدرت، حکومت یا حکومتهای نظامی سر برآورند. مرجعیت عالی نیز در بیانیه روز جمعه خود به عنوان توطئهی دشمنان ملت عراق و خطر هرج و مرج و بازگشت دیکتاتوری هشدار دادند که متاسفانه در لابلای خبرهای استعفای نخست وزیر آنچنان که باید دیده نشد.
بنابر آن چه بیان شد با توجه به شرایط و بحران فزاینده فعلی، عراق بیش از هر زمان نیازمند به بازگشت امنیت و یک توافق فوری سیاسی و توسط همه بازیگران مشروع و مردمی داخل عراق و نه صرفا اصحاب قدرت بر یک مانیفست جامع اصلاحات است و ای کاش همه قوا و احزاب این کشور با احساس مسئولیت به شرایط خطیر فعلی و کاربست همهی نصایح دلسوزانه حضرت آیت الله سیستانی و نه صرفا بعضی از آن، در اسرع وقت به فرآیند گفت و گوی ملی، تصمیم گیری و نهایی سازی انتخاب دولت و قانون جدید و جامع انتخابات وارد شده و از هر نوع اتلاف وقت خودداری کنند.
حتما این هشیاری وجود دارد که برخی اشخاص یا گروهها منافع خود را از مسیر بی ثباتی و فشل کردن دولت و پارلمان تامین میکنند و ممکن است با شعارهای به ظاهر انقلابی و به ظاهر وطن دوستانه و ارائهی طرحهای احساسی و عجیب و غریب بر کورهی درگیریها و کینهها بدمند. قطعا چشمان تیزبین بازیگران اصلی عراق مراقب تندروی این گروهها و عبور آنان از مرجعیت خواهد بود. انتظار میرود احزاب با هشیاری و فداکاری از هر طرح و رویکردی که موجب بگو مگوهای بی حاصل و طولانیتر شدن مسیر تعیین تکلیف دولت و تاخیر بازگشت ثبات به ساختار سیاسی کشور میشود پرهیز کنند. فراموش نشود که هدف اصلاحات، پیشگیری از فساد و پیشبرد اصلاح امور کشور بوده است و نباید اقداماتی انجام شود که نتیجه اش ناامنی و لطماتی بزرگتر از وضع گذشته به کشور و مردم وارد کند که آنگاه نقض غرض شده است و دیگر اصلاحات نیست و انحراف است.
از این روی، ای کاش ناامنی خشونت و هر حرکت نامسالمت آمیز از هر سو و در هر جا حرام سیاسی و مذهبی اعلام شده شود و به ویژه سرتاسر شهرهای مقدس به عنوان حرم اعلام شده و هرگونه حرمت شکنی در آن ممنوع اعلام شود و بزرگان عشایر با همراهی مردان و زنان، زنجیرههای انسانی برای ممانعت از خرابکاری و خشونت افراطیون و نفوذیها ایجاد نمایند.
فراموش نمیکنیم روزی فتوای جهاد علیه داعش صحنه را به کلی تغییر داد. قطره قطره خونهایی که به زمین ریخته میشود مسئولیت آور است و گریبانگیر خواهد شد و بابهای توافق و گفتگو را خواهد بست. به همین دلیل دشمنان و توطئه گران در صدد تشدید خونریزیها و تخریبها بر آمده اند تا تخم کینه بکارند. ای کاش خشونت طلبان به کلی طرد و نظامیان و قوای انتظامی صرفا مامور حفاظت از مردم و تظاهرات مسالمت آمیز و حقوق عمومی و اماکن خصوصی و مدنی و حکومتی و نظامی و در یک کلام استقرار امنیت شوند. با استقرار دولت جدید، مبارزه قاطعانه با فساد و فقر و همچنین اصلاح قانون انتخابات و پاسخ به مطالبات مشروع تظاهرات کنندگان مسالمت آمیز میتواند در دستور کار واقعی قرار گیرد. میدانیم که عشیره و طائفه و اسلحه ملاک کسب مناصب نیست و این انتخابات آزاد و سالم است که میتواند همواره ملاک تعیین سرنوشت مردم باشد و ان شاء الله کشور را به مسیر آرامش، صلح و توسعه و پیشرفت بازگرداند.
موارد پیش گفته صرفا بیان خطرهای پیش روی بود که در صورت غفلت میتواند به خطری بزرگتر تبدیل شود و الا همه میدانیم عراق ملت رشید، نخبگان برجسته و رهبری عالی مذهبی و حکیمی چون حضرت آیت الله سیستانی دارد که به یاری خداوند هرگز اجازه نخواهند داد دوران سیاه رژیم گذشته تکرار شود و در زمان لازم تصمیم نهایی را خواهند گرفت. عراق کشور و ملتی است که صدام و اشغال و داعش را از سر گذرانده است. عراق ظرفیتهای نهفته و عظیمی دارد که میتواند این کشور را به یکی از ییشرفتهترین کشورهای منطقه با یک نظام سیاسی مردم سالار و نظام اجتماعی الگو از منظر همزیستی تبدیل کند و ان شاء الله این مرحلهی دشوار را با سرفرازی و هشیاری پشت سر خواهد گذاشت. جای افسوس دارد اگر جنبش اصلاحی ملت عراق منحرف شده و یا ناقص متولد و ناکام بماند. هشیار باشیم که هدف دشمنان ملت عراق مصادرهی اصلاحات، بی اثر کردن مرجعیت و به شکست کشاندن تشیع است.