دیدارنیوز ـ ایران از منابع و مواهب گوناگونی برخوردار است. کشور ما با توجه به طبیعت زیبا و آثار تاریخی و اماکن زیارتی و سیاحتی گوناگون به عنوان یکی از قطبهای گردشگری منطقه و جهان شناخته میشود که البته در این زمینه مشکلات و ضعف بسیاری وجود دارد. گردشگری میتواند بسیاری از مشکلات اقتصادی ایران را حل کند، ولی در عمل شاهد این مساله نیستیم. بدون تعارف میتوان گفت که گردشگری در ایران جدی گرفته نمیشود و این مشکل؛ هم در گردشگری داخلی دیده میشود و هم در حوزه بینالمللی.
در همین راستا دیدارنیوز گفتگویی با محمدعلی شادی استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه گردشگری داشته و دیدگاههای او را در این حوزه جویا شده است. شادی بر این باور است که حتی با وجود مشکلات و محدودیتهایی که وجود دارد میتوان عملکرد بهتری را در حوزه گردشگری داشت. او به نظریات علمی اشاره میکند و بر این نکته تاکید دارد که اگر این مسائل جدی گرفته شود میتوان در حوزه گردشگری منفعت بالایی را به کشور و مردم رساند.
در ادامه می توانید متن کامل این گفتگو را بخوانید.
دیدارنیوز: امروزه در ایران ظرفیتهای بسیار زیادی برای سرمایهگذاری در عرصه گردشگری داریم و مردم هم به طور طبیعی و ذاتی مایل به بحث گردش هستند و دوست دارند به عناوین مختلف، گردشگری کنند؛ حال چه در بخشهای زیارتی که در ایران بخش بزرگی از گردشگری ما را بخشهای زیارتی ایجاد کردهاند و چه در سایر بخشها. من میخواهم در این فرصت در این زمینهها و اقتصاد گردشگری صحبت کنید و دیدگاهتان را بگویید.
شادی: اگر بخواهم از پایه مطرح کنم سازمان جهانی جهانگردی یا UNWTO تعریفی را از گردشگری دارد که فکر میکنم اگر ما بر اساس آن تعریف شروع کنیم و مباحث را مطرح کنیم باعث روشنگری بهتری برای جامعه باشد. سازمان جهانی جهانگردی، گردشگری را به این صورت تعریف کرده است: «گردشگری شامل کلیه فعالیتهایی میشود که حداقل حرکت از مبدأ و رفتن به مقصد را شامل میشود؛ به شرط این که کمتر از یک سال و بالاتر از ۲۴ ساعت و به قصد غیر از تجارت باشد.» غیر از تجارت یعنی مستقیماً از بحث گردشگری درآمدی کسب نکند، اما خب مباحث جنبی آن برای اطرافیان مثل جامعه میزبان و جامعه میهمان، یک درآمدهایی را خواهد داشت. پس ما باید به دو اصل در حوزه گردشگری دقت کنیم؛ یکی این که بالای ۲۴ ساعت و کمتر از یک سال باشد و دیگر این که به قصدی غیر از تجارت باشد.
دیدارنیوز: این تعریف متعلق به چه زمانی است؟
شادی: تقریباً سالها است این تعریف وجود دارد. سازمان جهانی جهانگردی هر بار به صورت دورهای مباحث مختلف گردشگری را در کل کشورها بررسی و نظارت میکند و نظرات کارشناسان را میگیرد و به روز میکند. تقریباً از سال ۱۹۷۹ به بعد این تعریف وجود دارد و تغییری نکرده است.
دیدارنیوز: به این جهت من این سؤال را پرسیدم که الان خیلیها گردشگری تجاری دارند. یعنی برای کسب و کارشان از نقطهای به نقطه دیگری حرکت میکنند و بیش از زمان ۲۴ ساعت است و شاید روزها و هفتهها طول بکشد. اما این را به نام گردشگری تجاری مینامند. آیا شما این را به رسمیت میشناسید؟
شادی: بله، اشکال مختلف گردشگری بسته به انگیزه گردشگران متفاوت است. ما گردشگر تجاری داریم. اما گردشگر تجاری به این معنی نیست که وقتی فردی با هدف گردشگری تجاری سفر کرد، میخواهد برود در آمد کسب کند. ما گردشگری تجاری را یکی از اشکال گردشگری میدانیم که فرد یا افراد در واقع برای حوزه بازاریابی و تبلیغات فعالیتهایشان در نمایشگاههای تجاری و در فعالیتهای تجاری مختلف شرکت میکنند. نه این که افراد برای تجارت سفر کنند. چون کسی که فقط برای انجام و اجرای فعالیت بازرگانی سفر میکند، تاجر است.
دیدارنیوز: بنابراین ما آن را جزء گردشگر تجاری نمیدانیم و در آمار گردشگران محاسبه نمیشود. فرمودید کمتر از ۲۴ ساعت نباشد. ما امروز شاهد هستیم هم در ایران و هم در بسیاری از کشورهای دیگر گردشگری ۱۲ ساعت و یا ۱۸ ساعت دارند. یعنی صبحگاه در اولین ساعتهای پگاه از منزل حرکت میکنند و شبانگاه هم باز میگردند. این را هم جزء گردشگری به حساب میآورید؟
شادی: بحث توریسم در دنیا بر اساس همین تعریفی بود که خدمتتان عرض کردم. زیر ۲۴ ساعت ویزیت یا ویزیتور میشود یعنی به عنوان بازدید کننده هستند. قطعاً زیر ۲۴ ساعت فاصله بین مقصد و مبدأ به حدی نیست که نیاز به اقامت در شب داشته باشد. اخیراً به صورت عامیانه مطرح شده که میگویند تورهای یک روزه که حالا تفریحی یا هر چیز دیگری است. اینها تور نیستند. میشود گفت به نوعی پیک نیک یا گل گشت زیر ۲۴ ساعت هستند که در اصطلاح عامیانه به عنوان گردشگری یا تور یک روزه جا افتاده است اما در اصل بازدید کنندگی هستند. یعنی فرد صبح حرکت میکند و به یک فاصلهای که نسبت به مبدأش به حدی است که میتواند برود بازدید کند، استراحت و تفریحی هم کند و از مجموعههای در اختیارش هم استفاده کند و باز گردد. در حالی که زیر ۲۴ ساعت به مبدأ خودش بازگشته و به عنوان مثال شب در منزل و محل سکونت خود است.
دیدارنیوز: اما الان خیلیها در ایران از این طریق هم گردشگری میکنند و هم تأمین درآمد دارند.
شادی: بله، خدمتتان عرض کردم که عامیانه تور یک روزه یا گردشگری یک روزه عنوان میکنند اما این علمی نیست. به طور علمی به این بازدید کننده، یا اردو یا گل گشتهای یک روزه میگویند و به عنوان درآمد استفاده میشود.
دیدارنیوز: من به همین دلیل پرسیدم که آیا تعریف سازمان گردشگری جهانی همین است یا تغییر کرده است؟ شما میفرمایید تغییر نکرده است.
شادی: دلیل تغییر نکردنش این است که اثرات توسعه گردشگری در جامعه میزبان و مهمان باعث توسعه اقتصادی منطقه میشود.
دیدارنیوز: خواستم به همین مورد اشاره کنید.
شادی: بخش اعظمی از درآمدهای اقتصادی جامعه میزبان در حوزه گردشگری از اقامت است. چون وقتی اقامت انجام شود، قطعاً پذیراییهای بعدش هم انجام خواهد شد. یعنی ما همیشه اقامت را با پذیرایی در هتل یا مراکز اقامتی مختلف به عنوان جزئی از مجموعههای پر درآمد و جذب درآمد جامعه میزبان میدانیم. اما وقتی که شب اقامت نکند قطعاً باز میگردد. فقط بخشهایی مثل حمل و نقل شامل درآمدها میشود که معمولاً حمل و نقل از جامعه مهمان است. به همین خاطر اثر اقتصادی که در منطقه جامعه میزبان یا گردشگرپذیر دارد، بسیار کاهش پیدا میکند. چون اثرات مثبت اقتصادی در حوزه گردشگری به عنوان زیر بنا یا پایه اساسی برای جذب گردشگر یا فعالیتهای توسعه گردشگری است، به همین دلیل سازمان جهانی جهانگردی و حوزه کارشناسی و علمی گردشگری اینها را جزو گردشگری نمیدانند. اما جزو بازدید و گل گشت و پیکنیک و تفریحات به اصطلاح ویکندی میدانند.
دیدارنیوز: بازگردیم به بحث اقتصاد و اینکه وضع مردم در اینجا چندان مناسب نیست. شاید از درآمدی که دارند نمیتوانند به صورت سالانه درصدی را برای گردشگری خود در نظر بگیرند. به همین جهت تلاش میکنند از همین گردشگریهایی که من نام بردم یا شما به گل گشت یا پیکنیک اشاره کردید، استفاده کنند. اگر این موضوع را در ایران مورد بررسی قرار دهیم، الان وضعیت ما چگونه است؟
شادی: اگر از حوزه کارشناسی به آن توجه کنیم ما دو نوع کلی گردشگری داریم؛ گردشگری بینالمللی و گردشگری ملی. البته در برخی از حوزهها آن را سه بخش میکنند و گردشگری محلی هم جزء آن میآورند. پس ما یک گردشگری بینالمللی داریم که از نام آن پیدا است بین دو کشور یا چند کشور اتفاق میافتد. یک گردشگری ملی داریم که بین استانها و شهرهای مختلف اتفاق میافتد و یک گردشگری محلی داریم که ممکن است در منطقه فقط به جاذبههای گردشگری منتهی شود. منابع جذب گردشگر که بر اثر یک فرآیندی تبدیل به جاذبه گردشگری میشوند در ایران یا در واقع در دنیا به سه نوع کلی تقسیم میشوند؛ منابع طبیعی و منابع فرهنگی و منابع انسان ساخت. منابع طبیعی همان طور که از نامش پیدا است تأکید بر این است که کوه و دشت و بیابان و دریا و جنگل و همه منابعی که ما میتوانیم اسم خدا ساخت را به آن دهیم و انسان در آن نقشی نداشته و به طور طبیعی ساخته شده، جزء منابع طبیعی هستند. منابع با جاذبه متفاوت هستند و اکثراً متأسفانه این هم غلط مصطلح شده است. جاذبه، منابعی است که حتماً روی آن یک فرایندی اتفاق افتاده باشد و یک زمینههایی ایجاد شده باشد و یک زیر ساخت و تأسیساتی در کنار آن یا برای آن ایجاد شده باشد که باعث جذب گردشگر شود. حال از زیر ساختهای حمل و نقلی که زمینه مسافرتی را ایجاد میکند تا زیرساختهای پذیرایی، تشریفات و اقامت و منابع تفریحی و غیره. پس منبع طبیعی بالذات و به خودی خود جزء جاذبهها نیست. چون خیلی جاها کوه و قله و جنگل است، اما تا شرایط برای جذب گردشگر نباشد، یعنی جاذبهای ندارد.
دیدارنیوز: به آن جاذبههای گردشگری طبیعی اشاره میشود که شما میفرمایید اشتباه است.
شادی: بله، همین را عرض میکنم با اینکه اینها منابع طبیعی هستند. منابع فرهنگی باز به دو بخش کلی تقسیم میشوند؛ منابع فرهنگی مادی و منابع فرهنگی معنوی. منابع فرهنگی معنوی برای ادیان و سنتهای مختلف است که به عنوان زیارت و به قصد زیارت به یک مکان مذهبی میرود. درست است که ما گردشگری زیارتی داریم و این را میتوانیم جزء آن حساب کنیم اما قصدش استفاده از معماری و محیط مجموعه نیست و این گردشگری فرهنگی از نوع معنوی میشود. اما گردشگری از نوع فرهنگی مادی گردشگری است که ممکن است که حتی فردی که به آن مجموعه یا به آن مکان تاریخی مذهبی سفر میکند اعتقاد و ایمانی هم به آن مجموعه نداشته باشد، اما برای دیدن معماری و تاریخ آن منطقه به آنجا میرود. پس آن گردشگری فرهنگی از نوع مادی میشود. مثل این که در ایران افرادی از کشورهای خارجی که حتی مسلمان و شیعه هم نیستند به حرم حضرت امام رضا (ع) میروند و اینها برای زیارت نیست بلکه برای دیدار آن مجموعه و معماری و ویژگیهای کالبدی فیزیکی آن مجموعه است. منابع انسان ساخت از نامشان پیداست توسط انسانها ساخته میشود. مثلاً در ایران برج میلاد جزو منابع انسان ساخت محسوب میشود. منابع انسان ساخت به دلیل اینکه توسط انسان ساخته شدهاند از همان ابتدا اینها را میتوان به عنوان جاذبه بدانیم چون بر روی آنها فرآیند انجام شده است. من این را عرض کردم تا به این نتیجه برسم تا به آماری که شما میخواهید اشاره کنم. ایران از نظر تعداد و تنوع ویژگیهای منابع طبیعی، منابع فرهنگی و منابع انسان ساخت جزء ده کشور برتر دنیا است. مثلاً اگر بخواهیم رتبه بدهیم بین ۸ تا ۹ است. اگر هر کشور دیگری در این شرایط میبود که هم ردههای آنها مثل اسپانیا، ایتالیا، فرانسه، آمریکا و ... هستند، شاید از این پتانسیل بالقوه خیلی بهتر استفاده میکردند.
دیدارنیوز: میخواستم به همین نکته اشاره کنید که نمیتوان از این مسائل کسب درآمد کرد. منابع خیلی گوناگونی داریم که نمیشود از آن پول به دست آورد. در حالی که توصیههایی میشود که بتوانند در این عرصه سرمایهگذاری کنند و درآمد به دست آورند. منتهی ما یک مجموعه قوانینی داریم که مانع میشوند. مثل ورودیها، بحث حجاب، موسیقی و بحثهای دیگری که وجود دارد مانع میشود یا اصلاً اجازه داده نمیشود. برخی موارد به دلیل مسائل سیاسی است. من میخواهم از شما خواهش کنم با توجه به فرصت محدودی که داریم به این موضوع بپردازید که ما الان چگونه میتوانیم پول سازی کنیم؟ چون الان بسیاری از مردم ما تحصیل کرده و بیکار هستند و امکاناتی دارند. زبان بلد هستند و میتوانند یک فضاهایی را برای گردشگری ایجاد کنند. چگونه میتوانند از این طریق پول سازی کنند؟
شادی: به نکته درستی اشاره کردید. ما در ایران به دلیل تنوع منابع جهانگردی میتوانیم انواع و اشکال مختلف گردشگری را داشته باشیم. نگاه اکثر افراد؛ حال چه سرمایهگذاران و چه فعالان حوزه گردشگری به سمت این موضوع میرود که خب در ایران با محدودیتهایی مثل محدویت فرهنگی، محدودیت حجاب و پذیراییهای خاصی که در حوزه گردشگری میتواند صورت گیرد، مواجه هستیم. من اینجا اشاره میکنم که اینگونه نیست. بحث S۵ و s۳ برخی اعتقاد دارند شامل گردشگری از نوع تفریحی میشود. یعنی افرادی برای تفریح به یک جایی میروند و انگیزه و هدفشان تفریح است و به عنوان گردشگر تفریحی محسوب میشوند، اینها مثلاً نوشیدنیهای خاص، تفریحات خاص، حجاب آزاد و ... نیاز دارند. ما اشکال مختلف گردشگری داریم که هر دو نوع گردشگری فرهنگی مادی و معنوی را در بر میگیرد. گردشگری معنوی بخش زیارتی آن محسوب میشود یا گردشگری مادی استفاده از اماکن تاریخی که در ایران کم نداریم. گردشگرانی که از هر جای دنیا با انگیزه و هدف گردشگری فرهنگی به یک نقطهای سفر میکنند به دنبال این چیزهایی که ما به عنوان محدودیت میبینیم، نیستند. آنها میخواهند از این فرصتی که در اختیار گرفتهاند و از این هزینهای که کردهاند به آن اهداف خودشان که مثلاً دیدار از یک جاذبه فرهنگی تاریخی و کسب اطلاعات بیشتر در آن حوزه و حضور در آن مراکز و در واقع زنده کردن خاطراتشان بعد از بازگشت است باشند. پس دنبال اینها نیستند. البته نه تنها من بلکه اکثر کارشناسان هم به این قضیه اعتقاد دارند که باید بر اساس swot که اساس نقاط ضعف و قوت و تهدیدها و فرصتهایی که در هر شغل و در هر فعالیتی دیده میشود عمل کرد. در ایران هم من معتقدم که افراد باید بیایند جدول این swot را تشکیل دهند و ببینند که نقاط قوت ما چیست و روی آنها سرمایهگذاری شود. به این صورت که افراد نگاهشان این نباشد که به دلیل این که ما شرایط فرهنگی ویژهای داریم پس اصلاً نمیتوانیم در حوزه گردشگری توسعه پیدا کنیم و نمیتوانیم گردشگر زیادی جذب کنیم.
دیدارنیوز: به نظر شما الان وضعیت خوب است؟
شادی: الان خوب نیست.
دیدارنیوز: چرا خوب نیست؟ چون با برخی از تورگردانها ـ چه داخلی و چه خارجی ـ که صحبت میکنیم، به همین مواردی که شما الان آن را رد میکنید اشاره میکنند. میگویند اصلاً این طور نیست و به خاطر این محدودیتها گردشگران به ایران نمیآیند.
شادی: در خصوص گردشگری نگرشهای مختلفی اعم از فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، علمی و نگرشهای تلفیقی وجود دارد. نگرش ما نسبت به گردشگری نگرش علمی است. البته بر اساس مدل گردشگری «گان» که مثلث رضایتمندی گردشگران را مطرح میکند. این تجربه اثبات شده و در تمام دنیا استفاده شده است. این مثلت یک مثلت متساوی الاضلاع است. یعنی اثر این سه آیتمی که عرض میکنم به یک میزان است. مثلث متساوی الاضلاعی هست که میگوید رضایتمندی گردشگران کف یا قاعده مثلت، امنیت است. حال امنیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و آسایش و آرامش خاطر و همه حوزههای امنیت را شامل میشود. ضلع دوم آن تأسیسات و تجهیزات، امکانات و زیر ساختهای حوزه گردشگری مثل هتل رستوران، حمل و نقل و سیستم بهداشتی و درمانی مناسب است. ضلع سوم آن نیروهای انسانی و متخصص و آموزش دیده در آن حوزه است. این مربع و یا چند ضلعی نیست، بلکه یک مثلث است. یعنی در این، هیچ موقع مسائل و ویژگیهای فرهنگی را نمیبینید که چون این شرایط را نداریم، پس نمیتوانیم گردشگر بپذیریم. این یک حرف علمی است که اثبات شده است. حال هر کسی نظرش برای خودش محترم است، اما میخواهم بگویم که این نشان دهنده این است که یک جای دیگر کار ما ایراد دارد. یعنی فرهنگ نیست که باعث عدم جذب گردشگر میشود.
دیدارنیوز: میشود آن ایراد را بگویید؟
شادی: در دو بخش کلی من آن را خلاصه میکنم که البته هر دو هم یک مجموعه است. یکی مدیریت است. یعنی ما نتوانستیم در طول این مدت سیستم را مدیریت کنیم. برای مثال همین گردشگری داخلی ما با نگاه گردشگری مذهبی درست است. برخی معتقدند اجبار است، اما من معتقدم اجبار نیست. وقتی کسی به حرم امام رضا(ع) میرود همان خانمی که شاید در این مسائل مقداری راحتتر هم بوده، اما زمانی که به حرم امام رضا(ع) در مشهد میرود حتی شاید به شکل ناخودآگاه یا با خودش چادر میبرد و حجابش را به حرمت آن مکان کامل میکند یا نهایتاً اگر نداشته باشد در همان جا چادر میگیرد و در آن محدوده سعی میکند چهارچوبها و مجموعههای فرهنگی اعتقادات ما را رعایت کند. باز در این هم بحثی ندارم که وقتی از حرم بیرون میآید حجابش شاید زیاد کامل نباشد و نمیخواهم زیر سؤال ببرم. پس این را میبینیم. ضمن این که ما کدهای اخلاقی داریم و ده فرمان اخلاقی یا منشور جهانگردی داریم که باز آن هم سازمان جهانی جهانگردی برای تمام کشورها گفته است نه فقط برای ایران. اولین قانونش رعایت قوانین و مقررات مطابق با قانون و عرف آن جامعه توسط گردشگر است. من مثالی میزنم البته نمیدانم که قابلیت ارائه دارد یا ندارد، اما من مثال عرض میکنم. کسی که از ایران به پاتایا میرود غیر از اینکه آن جا شرایط و قوانین و عرف خاص خود را دارد، مثل این که آن جا بروند و بگویند کسی که با حجاب کامل است نمیتواند به این جا بیاید. آزادی است و راحت یعنی به عنوان گردشگر میتواند برود. اما باید چهارچوبها و قوانین آن جا را رعایت کند، کسی نه به او اجبار میکند که حجاب بپوشد یا حجاب نپوشد.

دیدارنیوز: یعنی شما میخواهید این را بگویید هر کسی به هر سرزمینی به عنوان گردشگر میرود موظف است قوانین آنجا را رعایت کند. حال به موضوع دیگری بازگردیم. با توجه به تمام مواردی که شما از ابتدای برنامه تا اینجا اشاره کردید میخواهیم به بحث پول سازی و اقتصاد برویم. ما در ایران دارای این ویژگیها هستیم و چهارچوبهای خاص خودمان را داریم. وضعیت همین است و میخواهیم از این طریق پول در آوریم. جاذبههای گردشگری گوناگونی بر اساس تعاریفی که شما ارائه دادید داریم. میخواهیم اینها را وسط بیاوریم و از آنها پول در آوریم. لطفاً راهکار بفرمایید؟
شادی: عرض کنم که ما دو حوزه اقتصاد داریم؛ حوزه اقتصاد کلان و حوزه اقتصاد خرد. اقتصاد کلان، اقتصاد سطح فرا دستی یک جامعه یا یک کشور را شامل میشود که سیاستهای پولی ملی دولت و بقیه موارد را شامل میشود و اتفاقاً گردشگری بینالمللی با هدف افزایش ارزآوری یعنی ورود و یا صادرات نامرئی محسوب میشود. مفهومش این است که اگر گردشگران بینالمللی از کشورهای دیگر به ایران یا به هر کشور دیگری وارد شوند به دلیل این که هیچ کالا و محصولی در ازای آن به خارج از کشور انتقال داده نمیشود و فقط آن شرایط ناملموس حوزه حسی و استفاده ذهنی هست که گردشگران استفاده میکنند پس ما میگوییم صادرات نامرئی است. یعنی هیچ چیزی را صادر نکردیم، اما ارز دریافت کردیم. این حوزه، حوزه اقتصاد کلان جامعه است و باعث توسعه و رشد اقتصادی و اثرات مثبت اقتصادی در سطح کلان و افزایش درآمد ملی و حتی کاهش نرخ ارز میشود که الان متأسفانه شاهد آن هستیم که افزایش پیدا کرده است. یا برعکس افزایش ارزش پول داخلی را به دنبال دارد. همه اینها اثرات گردشگری بینالمللی است. اگر گردشگران بینالمللی وارد ایران شوند این اتفاقات خواهد افتاد. اتفاقاً اخیراً که ارز یک باره به طور ناگهانی بنا به دلایل مختلف مثل تحریم و ... افزایش پیدا کرد و باعث کاهش ارزش پول داخلی شد، ما معتقدیم این بهترین فرصت برای توسعه گردشگری بینالمللی است. چون درست است ارزش پول ما پایین آمده و ارز بالا رفته است. اما چون ارزش پول پایین رفته و ارز رفته بالا پس ایران به یک مقصد بسیار ارزانتر از بقیه کشورها برای سفر تبدیل شده است.
دیدارنیوز: اتفاق افتاد؟
شادی: یک بخشی از آن اتفاق افتاد. ما سال ۹۶ و ۹۷ یک رشد بسیار خوبی در حوزه گردشگری بینالمللی داخلی داشتیم. البته چون آمار دقیقی نداریم، برخی معتقدند که بیشتر گردشگران مذهبی از حوزههای همسایگان مثل عراق و ... بودند. ما بحثی روی آن بخش نداریم، چون آمار دقیقی هم نداریم که چقدر اروپایی بودند و چقدر از کشورهای دیگری بودند و چقدر از حوزه خلیج فارس و کشورهای اطراف یا مسلمان و غیر مسلمان بودند. این را فعلاً نمیتوانیم بگوییم. اما آن چیزی که میتوانیم بگوییم این است که فرقی نمیکند بالاخره گردشگر بینالمللی وارد کشور شده است. پس قطعاً با خودش ارز آورده است. پس نمیتوانیم از ارزش آن بگذریم. اما اتفاقی که افتاده به آن هدفی که باید بزنیم و باید میزدیم، نرسیدیم. محدودیتهای دیگری داریم. من معتقدم یک بخش آن به مدیریت باز میگردد. بخش دوم هم میگویم که اثرات اقتصادی را دوستان بیشتر ببینند. ما در گردشگری داخلی هم اثرات مثبتی داریم. به عنوان مثال وقتی چند روز تعطیل میشود، خیلیها ناراحت میشوند. البته جامعه ما ماشاالله تعطیلی زیادی دارد و این هم من میگویم یک فرصتی برای توسعه گردشگری داخلی است. خب خیلی ناراحت میشوند که همه به شمال مسافرت میکنند. حال چه از تهران یا شهرهای دیگر. این را ما هم قبول داریم که بهتر است سفر به کل کشور توزیع شود. ما جاذبههای گردشگری زیادی داریم.
دیدارنیوز: میگویند گران است.
شادی: اتفاقاً میخواستم به همین نکته برسم. من همیشه این را حتی در برخی از کلاسهای دانشگاهی هم مطرح کردم، البته پذیرشش خیلی سخت است. اما باید گفت که ما اصلاً اعتقاد نداریم کسی که از تهران یا از هر شهر دیگری به شهر دیگری میرود صندوق عقب ماشینش را از نوشیدنی آب و نان و غذا پر کند و به آن جا برود. این امر نه تنها به معنای تخریب جامعه میزبان است بلکه تخریب جامعه خودش هم هست. ما معتقدیم کسی که به شمال یا هر جایی میرود به جای اینکه ده روز و با صندوق عقب پر برود، چهار روز و با صندوق عقب خالی برود. یعنی سبک بال سفر کند. یعنی با یک کیف شخصی که لوازم شخصی در آن است یا با خانواده سفر کند و از امکانات اقامتی، مراکز اقامتی آنجا استفاده کند و در رستوران غذا بخورد. اصطلاحاً باکلاس سفر کند. من اعتقادم از گردشگری یک خدمات لوکس است نه یک خدمات کم ارزش و بی ارزش. کسی که به سفر میرود باید از آن سفر لذت ببرد نه این که خانم خانواده به فکر این باشد که حال با گاز پیکنیک یا ... بخواهد تن ماهی گرم کند یا تخم مرغ درست کند. بچه فضایی برای بازی نداشته باشد و همسر همه سفر در راه در حال رانندگی باشد که خستگی آن بیشتر بماند. اکثر جامعه ما متأسفانه اینگونه شده است. گرانی که میفرمایید کاملاً درست است و ما معتقدیم که یک بخشی و در یک حدی باید باشد. میخواهیم در یک بخش کوچکتری مثال بزنیم. مثلاً یک نفر به عنوان مهمان به خانه شما میآید وقتی با خودش قابلمه میآورد و میگوید من غذای خودم را میخورم و غذای شما را نمیخورم یا مثلاً لوازم و رختخواب آوردهام، این یک بی احترامی به میزبان است. این واقعاً از عقل و منطق به دور است مخصوصاً در کشوری مثل ایران که در طول تاریخ مهماننوازی مردمش شناخته شده است. حال این جا در بحث مهمانی و میزبانی منزل یا خانوادگی، اثر اقتصادی ندارد. یعنی آن مهمانی که شما دعوت کردید میخواهید برای او هزینه کنید اما در حوزه گردشگری وقتی توریست یا گردشگر به عنوان یک مهمان وارد یک مجموعه میشود، یک اثر اقتصادی مثبت بر جامعه میزبان دارد. جامعه محلی که گردشگر به نوعی وقتی به آنجا وارد میشد در زمانهای تعطیلی و آرامش آن خانوادههای میزبان دارد به حوزه زندگی آنها تجاوز میکند. مثلاً وقتی سه روز تعطیل است، گردشگر وارد شمال میشود. خانواده میزبان هم سه روز تعطیل هستند و آنها میخواهند استراحت کنند. چرا باید آلودگی و ترافیک و سر و صدا را تحمل کنند؟ خانواده میزبان به چه دلیلی این شرایط را تحمل میکند؟ با این دلیل که یک مزایایی برای آن داشته باشد. مزایا چیست؟ اقتصاد است. یعنی باید برود از آنجا غذا بخرد و از سوپر مارکت خرید کند، اقامت در هتل و یا مراکز اقامتی کند، در خیابانها یا اطراف پارکها چادر نزند. چرا از آنجا بنزین میزند؟ مگر میتواند بنزین را هم با خود ببرد؟ این گردش باید اتفاق افتد. اگر این گردش اقتصادی اتفاق افتد مطمئن باشید بازگشت این پول به سمت خودش است. برای مثال شاید دوستان در شبکههای اجتماعی دیده باشند و این عین واقعیت گردش اقتصادی گردشگری است و من لازم میدانم که این جا بگویم. یک فردی به عنوان یک گردشگر در یک شهر وارد یک هتل میشود و قیمت اتاقها را میپرسد و میگوید که من میخواهم یک شب این جا اقامت کنم. صاحب هتل خوشحال میشود میگوید بله ما در خدمتتان هستیم و هزینه مثلاً صد دلار است. معمولاً هم هزینه هتل یا بخشی یا کامل را زمان تحویل گرفتن اتاق پرداخت میکنند. خب این فرد صد دلار میدهد و میگوید منتظر باشید تا اتاق شما آماده شود. در این فاصله به دلیل این که هتلدار بدهیهایی را به یک مجموعه داشته سریع میآید هزینه مواد اولیه یا هزینههایی که داشته به جاهایی که بدهکار بوده میدهد و صد دلار را بابت بدهکاری میدهد. فلانی که مثلاً مواد اولیه رستوران و هتل را به آن داده بوده آن صد دلار را میگیرد و سریع میگوید من فلان جا بدهکار هستم و آن را به جای دیگری میدهد. در یک زنجیرهای بدهیهایشان را پرداخت میکنند. نهایتاً به حوزه دولتی که هزینههای شهرداری و عوارض و ... بوده، داده میشود. حال ما با بوروکراسی ایران کار نداریم، در مثل مناقشه نیست بلکه ما در این مثال داریم گردش را میگوییم. ممکن است برخی بگویند در زمان به این کمی چطور اتفاق میافتد؟ ما با زمان کار نداریم، میخواهیم اصل موضوع را بگوییم که حال این زمان یک کمی بیشتر باشد. منتهی ما در این مثال داریم زمان را کوتاه میکنیم. بعد آن حوزه دولتی هم، چون قبلاً یک مراسمی در هتل گرفته بوده و به آن بدهکار بوده صد دلار را به هتل باز میگرداند و بعد از یک چرخه اقتصادی آن صد دلار دوباره به هتل باز میگردد. یعنی ظرف نیم ساعت تا اتاق این فرد آماده میشود، صد دلار به صندوق خود هتل باز میگردد در همین فاصله یک تماسی با فرد مهمان گرفته میشود و میگویند که مشکلی پیش آمده و باید باز گردید ایشان میگوید معذرت میخواهم من باید باز گردم و نمیتوانم امشب اقامت کنم. هتلدار به راحتی این صد دلار را به فرد میدهد و این باز میگردد. بدون این که فرد حتی یک شب اقامت کند چرخه اقتصادی به نحوی میگردد که همه بدهیهایشان را پرداخت میکنند با این که یک شب هم اقامت نکرده و هیچ اتفاقی هم نیفتاده است و هنوز اتفاق گردشگری نیفتاده همه بدهیهایشان را میدهند. من میخواهم اثر چرخش را بگویم. حال شما این را بسط دهید و ببینید که اگر این اتفاق اقامتی واقعاً بیفتد همین اثر اقتصادی در آخر به شهرهای اطراف باز میگردد، حتی به شهر خود آن مهمانی که رفته قطعاً باز میگردد، چون که چرخه اقتصادی در کل کشور وجود دارد.
دیدارنیوز: میشود فراتر از این هم رفت. میشود گفت آن چرخه باز میگردد به نشاطی که محیط ایجاد میکند و اثرات روحی و روانی روی من نوعی. این یک بخش است. بخش بعدی با توجه به مثالی که شما بیان کردید و من ممنونم از مثالی که اشاره کردید ما در زمانهای پیک سفر در داخل ایران با کمبود امکانات مواجه میشویم. یعنی اگر چادری در کنار خیابان زده میشود یا در پارکی غذایی تهیه میشود، شاید به خاطر مشکلاتی است که ما در کشور و در همان بخش مدیریتی که شما اشاره کردید وجود دارد. همین جا است که این اتفاق دارد به این صورت میافتد و این یک عادت شده که اگر کسی میخواهد از یک نقطه به نقطهای دیگر به عنوان یک گردشگر حرکت کند و سفری را انجام دهد دچار این مشکل میشود. حال این یک بخش بود که شما توضیح دادید. ما الان در جامعه مان بخشی از افراد را داریم که تحصیل کرده یا غیر تحصیل کردهاند. اما بیکار هستند، اما میتوانند شغل ایجاد کنند. چه مشاغلی را میتوانیم برای عرصه گردشگری توصیه کنیم که بتواند آن اقتصاد خرد را که شما به آن اشاره کردید تکمیل کند؟
شادی: خوبی حوزه گردشگری این است که تنوع مشاغل آن به حدی است که ما معتقدیم که به ازای هر گردشگری که وارد یک منطقه میشود حداقل ۹ شغل مستقیم و ۱۷ شغل غیر مستقیم ایجاد میشود. این آمار علمی است. این در هیچ نوع فعالیتی نیست و فقط گردشگری است. به همین خاطر اثر اشتغال گردشگری به مراتب بیشتر از همه صنایع و فعالیتها است. ما دو نوع بخش سرمایهگذاری در حوزه گردشگری داریم؛ یک بخش بخشهای دیر بازده یا زیر ساختی مثل هتل و رستوران و ... هستند که برای راه اندازی این مشاغل سرمایه بیشتری میخواهند. خب قطعاً افرادی که سرمایه بیشتری ـ حال چه سرمایه داخلی و چه سرمایه خارجی ـ برای این حوزه دارند را جذب میکند. اما یک بخشهایی از فعالیتها است که بر اساس نوع فعالیت افراد و تحصیلات افراد و آموزشها و مهارتهایی که میبینند سرمایه کمتری میخواهد. من یک بخش آن را اشاره میکنم، توسعه تکنولوژی اطلاعات و فناوری اطلاعات و ارتباطات که اخیراً سالها است درگیر آن شدیم و با سرعت بسیار زیادی در حوزه گردشگری پیش میرود. چه با تأکید بر گردشگری الکترونیک؛ چه با تأکید بر این که خدمات گردشگری را در بستر الکترونیک ارائه دهیم و به اصطلاح امروزیها استارتآپهای نوعی در زمینه گردشگری برای جوانان و کسانی که یک اطلاعاتی در این حوزه کسب میکنند، زمینههای بسیار زیادی دارد. کسانی که چه به صورت مهارتی و چه به صورت دانشگاهی و علاقهمند هستند، میتوانند در این حوزه فعالیت کنند. پس یک بخش آن بستر الکترونیک برای توسعه گردشگری اعم از فروش خدمات گردشگری تا خود گردشگری مجازی یا الکترونیک که زیرساخت دیگری میخواهد. من اینجا نیاز میدانم دو موضوع را برای روشنگری بگویم. اخیراً در جامعه زیاد میبینم و ناراحت هم میشوم که عنوان بومگردی مطرح شده و هر کسی را میبینم میگوید بروم یک بومگردی در یک روستایی بزنم. اساس بومگردی این طوری که الان دارد رشد میکند نبوده و نیست. قطعاً اثر این رشد بی رویه و نامناسب که متأسفانه همان حوزه مدیریتی را شاید در بر میگیرد و خدا کند که این اتفاق نیفتد که در آینده به دلیل بی رویه بودن خواهد افتاد اثرات منفی آن بیشتر از مثبت آن خواهد بود؛ هم در حوزه اشتغال و هم در حوزه اقتصاد و هم در حوزه گردشگری اثرات آن را خواهیم دید. به همین خاطر من این جا خواهم گفت که مردم به این سمت نروند. حال یک اصطلاح بومگردی شنیدهایم، برویم یک خانهای را در روستا یا اطراف یک روستا یا در دل طبیعت بسازیم یا اجاره کنیم و آن را تجهیز کنیم و این بومگردی بشود. اتفاقی که در آینده خواهد افتاد این است که اینها بحث عرضه و تقاضا در اقتصاد را رعایت نخواهند کرد و عدم رعایت عرضه و تقاضا باعث میشود که عرضه بسیار زیاد شود و تقاضا پاسخگوی آن عرضه نیست. پس قیمت پایین میآید، وقتی که قیمت پایین آمد سرمایهگذاری که فرد کرده بازدهی نخواهد داشت یا زمان آن خیلی طولانی خواهد شد و در آینده باعث ورشکستگی خواهد شد. آن فرد تمام سرمایههایی که بابت این قضیه انجام داده را از دست خواهد داد. نمیخواهم اینقدر منفی بگویم، اما واقعیت این است. راهکار این است که در یک روستا دو یا چند مکان، بسته به ظرفیت پذیرش گردشگر، بومگردی زده شود. این جا میگوییم نقش نظارت و مدیریت خیلی مهم است که ظرفیتسنجی و قابلیتسنجی کند که چقدر در یک روستا یا در یک منطقه طبیعی، نیاز به بومگردی است و به همان میزان مجوز دهد. اثر مثبتش این است که افرادی که مجوز گرفتند و فعالیت را شروع کردند ماندگار و پایدار خواهند بود و اقتصادشان جواب خواهد داد و هم بحث انبوه پیش نمیآید و هم بقیه افراد را هدایت بکنند و خودشان هم هدایت شوند به این سمت که خدمات جنبی گردشگری را ارائه بدهند و حتماً نباید اقامت داشته باشند.
دیدارنیوز: مثل چی؟
شادی: مثل رستوران. مثل حمل و نقل و فروش محصولات گردشگری و صنایع دستی و سوغات و غیره. اتفاقاً این توسعه قطبی نمیشود. الان این کاری که دارد انجام میشود و همه دارند بومگردی میزنند قطبی میشود. یعنی با گذشت زمان این اتفاق میافتد که در هر روستایی که میرویم ده بومگردی است و هیچکدام هم مسافر ندارند و یا دو تا در این استان دو تا در آن و هیچکدام پاسخ اقتصادیشان را نمیدهد. خدمات دیگری که گردشگر میخواهد را چه کسی میدهد؟ مراکز تفریحی و استراحتی و ورزشی و ... و مراکز فروش محصولات گردشگری اعم از صنایع دستی و سوغات و ... و خدمات گردشگری اعم از راهنمای تور و خدمات اطلاع رسانی و غیره. خود رستوران که تنوع مختلف دارند نوشیدنیها و غیره. در واقع مجموعهای از خدمات. گردشگری فرا رشتهای است. من این را همیشه تأکید میکنم. مجموعهای از رشتهها و فعالیتها در گردشگری شامل میشود و این در طولانی مدت نه تنها باعث عدم موفقیت یا شکست میشود، تازه توسعه کشور را هم در بر خواهد داشت. من یک مثالی بزنم. ما برخی حرفهایی که میزنیم، چون با نگرش علمی است گاهی اوقات مقداری تند است برخی دوستان حداقل دلگیر نشوند و صادقانه بدانند که این عرق گردشگری من است که عنوان میکنم. دولت به منظور بحث حاکمیت به عنوان متولی گردشگری را عرض میکنم چرا به این بخش توجه نمیکند و مردم هم توجه نمیکنند. چه کسی باید به این موضوعی که عرض میکنم توجه کند. شاید خیلی ساده هم باشد، اما مهم است. الان وقتی سفر انجام میشود و افراد میروند چه با وسیله شخصی و چه با حمل و نقل عمومی مثل اتوبوس و قطار و غیره، در مسیرهایشان کجا از سرویسهای بهداشتی استفاده میکنند؟ چه گردشگر داخلی و چه گردشگر خارجی؟ معمولا میگردند به دنبال این که اماکن زیارتی بین راه مثل مساجد و ... را پیدا کنند که آنهایی که اهل نماز هستند، نمازی خوانده باشند و یا این که حداقل سرویس بهداشتی بروند. این برای گردشگری بینالمللی ما بسیار زشت و نامناسب است که یک گردشگر خارجی را به یک مکان مذهبی ببرید و بگویید از سرویس بهداشتی استفاده کنید. بسیار زشت است و اثر منفی خواهد داشت. خود مردم هم کجا میروند؟ سرویس بهداشتی مناسب گردشگر که از نظر بهداشتی مناسب باشد چه در روستاها و چه در بین راهها خودش محل کسب درآمد است به شرطی که درست مدیریت شود و یک خدمات بسیار مناسب در سطح و شأن گردشگر تأمین شود و این خودش یک خدمات است. اولاً اگر فعالیت است جزء فعالیتهای حوزه گردشگری است یعنی اثر گذار است. اگر از لحاظ حوزه درآمدی بگوییم، خب میتواند درآمدهای خودش را داشته باشد. ضمن این که جنب آنها در برخی از مسیرها یک اماکن اقامتی و رفاهی ایجاد شده، اما کافی نیست. مخصوصا در مقاصد مثل روستاها نیست. مجموعهای از خدمات و کالاها هستند که افراد میتوانند با سرمایه اندک کسب درآمد کنند. یعنی نیاز نیست که حتماً یک مکانی را بخرید و هزینه کنید و ساخت و ساز کنید یا تجهیز کنید که اقامتگاه بومگردی شود. همه افراد میتوانند با کمترین هزینه بسته به این که شاخه خود را انتخاب کنند و ببینند که در چه حوزهای از گردشگری میتوانند موفق باشند و در واقع با آن سرمایه اندکی که دارند یا با توانمندی و علایقی که دارند به آن حوزه روند و آن را فعال کنند چه در بستر الکترونیک و چه در بستر واقعی و خدمات ملموس.