تیتر امروز

سمانه نایینی:
گفت‌وگوی ویژه دیدارنیوز با یک فعال حوزه روابط عمومی سمن‌ها

سمانه نایینی: "جمع‌آوری" مناسب پسماند است نه کارتن‌خواب‌ها و کودکان کار/ ناکارآمدی شهرداری به سازمان‌های مردم نهاد آسیب زد/ خلع سواد رسانه‌ای پاشنه آشیل روابط عمومی‌ها است

امروز ۲۷ اردیبهشت ماه روز جهانی ارتباطات و روابط عمومی‌هاست و این روز بهانه‌ای شد تا دیدارنیوز در گفت و گویی با یکی از فعالان حوزه روابط‌عمومی سمن‌ها، چالش‌ها و کاستی‌های این حوزه را بررسی کند.
تلاش کن! طلاش کن

تلاش کن! طلاش کن

رویکرد پریسکوپ برآن است که دغدغه و علاقه مندی‌های نسل z رو با تجربه و دانش نسل‌های قبل‌تر ادغام کند تا نتایج جالب و جدیدی در راستای اهداف شغلی هر دو نسل برسد. در قسمت سوم این برنامه چشم پریسکوپ...
رضا صالحی‌امیری:سالیانه ۱۵ میلیارد دلار از کشور خارج می‌شود/ مساله،فرار نخبگان است نه مهاجرت/ با حجاب موافقم با اجبار نه
گفت‌وگوی دیدار در برنامه جامعه‌پلاس با وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی

رضا صالحی‌امیری:سالیانه ۱۵ میلیارد دلار از کشور خارج می‌شود/ مساله،فرار نخبگان است نه مهاجرت/ با حجاب موافقم با اجبار نه

جامعه پلاس در یکی دیگر از برنامه‌های خود میزبان رضا صالحی امیری، وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی بود؛ او از دلایل فرار نخبگان گفت و تاکید کرد که به همین دلیل سالیانه ۱۵ میلیارد دلار سرمایه از...

مرگ «گلادیاتور»

سرطان، مهدی شادمانی را دوست نداشت. او عاشق آدم‌هایی است که زود تسلیم می‌شوند. فکر می‌کنم امروز «سارکوم» حس فاتحان قلعه‌های بزرگ را دارد. قلعه‌هایی که همه می‌گفتند کسی نمی‌تواند آن را فتح کند.

کد خبر: ۳۳۵۵۰
۱۰:۲۸ - ۰۹ شهريور ۱۳۹۸
دیدارنیوز ـ مصطفی داننده: مهدی شادمانی سرطان داشت. سرطان «سارکوم». می‌گویند از آن بدپیله‌هاست. از آنهایی که تا آدم را از پا نیندازد ول کن نیست. مهدی را هم از پا انداخت. خانه نشینش کرد. تخت نشینش کرد اما هر چه کرد نتوانست امید را در شادمانی بشکند.

به خاطر همین امید بود که وقتی صبح خبر رفتنش را شنیدم، باورم نمی‌شد. انگار زده بودند مهدی شادمانی در تصادف، مرگ را بغل کرده است.

دیگر تقریبا همه باور کرده بودیم سرطان جلوی او زانو زده است. آنقدر امید داشت که اسمش را گذاشته بودیم « گلادیاتور امید».

وقتی که به دیدارش می‌رفتیم با خود می‌گفتیم این شاید آخرین دیدار باشد اما وقتی از پیش او بر می‌گشیتم، می‌گفتیم نه، این مهدی شادمانی سرطان را شکست می‌دهد. این مهدی شادمانی از آن آدم‌هایی است که تا آخر خط می‌رود تا به هدفش برسد.

سرطان، مهدی شادمانی را دوست نداشت. او عاشق آدم‌هایی است که زود تسلیم می‌شوند. فکر می‌کنم امروز «سارکوم» حس فاتحان قلعه‌های بزرگ را دارد. قلعه‌هایی که همه می‌گفتند کسی نمی‌تواند آن را فتح کند. سرطان بدن مهدی شادمانی را فتح کرد. شاید مهدی ما دیگر توان جنگیدن نداشت از بس تیرها و شمشیرهای سرطان به تن این گلادیاتور امید نشست.
 
مرگ «گلادیاتور»
 

9 شهریور، روز امید است. کاش بشود روز رفتن او را روز «امید» بنامیم. امید به زندگی، امید به غلبه بر تمام سختی‌ها. در این دنیا چه سختی بالاتر از سرطان اما مهدی قصه ما تا آخر ایستاد تا به همه‌ی ما بگوید تا امید هست زندگی باید کرد.

15 روز پیش آخرین توییتش را زد. بخش آخر آن را بخوانید:« آقا به پیر به پیغمبر زندگی جز به خنده و خوشی‌اش ارزش نداره. بخندی و بخندونی. مرگو که دیدی اون موقع می‌فهمی و دیره. بیشتر بخندون، بیشتر بخند، خوش باش و سعی کن تو خوشی بقیه سهیم شی. بهترین حس و داشته آدم همینه. نصیحت نمی‌کنم، تجربه‌ام رو می‌گم. #خدایاشکرت».

چقدر خوب می‌شد، کسی توییت‌های مهدی شادمانی در زمان سرطان را یک کتاب می‌کرد. کتابی برای همه آنهایی که با تلنگری از دنیا، از ناامیدی بوسه می‌گیرند.  

بیاییم دنیا را جدی نگیریم. این حرف کسی است که برای زندگی خود جنگیده است. این حرف کسی است که برای بیشتر بودن کنار خانواده، دیدن خنده بچه‌هایش با سرطان جنگید.

بیاییم دنیای بهتری برای هم بسازیم.

و در پایان به یاد این سروده قیصر امین پور افتادم که:

از رفتنت دهان همه باز
انگار گفت بودند
پرواز
پر ... واز!​
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی