ما زیر ساختهای لازم را برای برخورد با چنین موضوعی نداریم. حیوانات خیابانی باید ابتدا سرشماری شوند و یک بانک اطلاعاتی کامل از آنها وجود داشته باشد، مثل کارهایی که در کشورهای پیشرفته علمی انجام میدهند. به هر حال مقامات بالاتر از شهرداریها انتظار دارند که سگهای ولگرد را کنترل کنند. برخی مواقع این سگها واقعاً مزاحمت ایجاد میکنند. یعنی آنقدر گرسنه میمانند که حتی حمله میکنند؛ به خصوص شبها اگر کسی تنها باشد، البته به ندرت اتفاق میافتد. شهرداریها هم بر اساس دستوراتی که از مافوق میگیرند عمل میکنند. اما باید بگویم که ما مدتهاست انسانیت را فراموش کرده ایم.
دیدارنیوز ـ پرستو بهرامیراد: کلیپ سگکشی که چند وقتی است در فضای مجازی دست به دست میشود، جامعه را دچار خشم و ترس کرده است. بر همین اساس چند روز پیش جمعی از مردم و حامیان حیوانات در مقابل ساختمان شهرداری تهران دست به اعتراض زدند و خواستار تصویب قانون حمایت از حیوانات شدند.
روابط عمومی شهرداری تهران اعلام کرد هرچند موضوع مربوط به سال ۹۶ میشود، اما با پیمانکار متخلف، برخورد شده است. از سوی دیگر سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس پایتخت از برخورد پلیس با هر گونه حیوان آزاری و ایجاد مزاحمت برای حیوانات خبر داده و در عین حال گفت: «فردی که اقدام به انتشار تصاویر سگکشی و جریحه دار کردن افکار عمومی کرده بود به زودی دستگیر میشود».
سالها است که شاهد این جنایت در شهرهای بزرگ و کوچک هستیم. ردپای کشتار سگهای ولگرد را در دهه هفتاد نیز میتوان در فیلم سگکشی دنبال کرد که در سکانسی، مژده شمسایی به کشتن سگهای ولگرد اشاره میکند. سگهای ولگرد ممکن است مشکلاتی برای شهروندان شهر ایجاد کنند ولی کشتار آنها به صورتی که در این کلیپ است یک جنایت بزرگ محسوب میشود.
در مورد راهکارهای مقابله با حیوان آزاری، دیدارنیوز با «بهروز دهزاد» اکولوژیست و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی به گفتوگو پرداخته است. وی رسیدن به راهکار عملی را برنامه ریزی و رسیدگی در طی چندین سال مطرح میکند.
بهروز دهزاد با بیان این موضوع که نمیداند این کلیپ برای چه زمانی بوده است، در مورد کشتار حیوانات خیابانی گفت: «من ساکن شمال هستم. جایی که زندگی میکنم متأسفانه با چشمان خودم دیدهام مأموران شهرداری با تفنگ، سگهای ولگرد را میکشند. یک موردی بود که سگ، صاحب داشت و مربوط به خانهای بود و با تفنگ آن را کشتند».
دهزاد هدف از این کشتار را اینگونه بیان کرد: «ریشه در اعتقادات ما دارد. به همین خاطر ما کمتر احساس مسئولیت در مورد این موجود میکنیم. شهرداریها هم تقصیری ندارند. به هر حال مقامات بالاتر از شهرداریها انتظار دارند که سگهای ولگرد را کنترل کنند. برخی مواقع این سگها واقعاً مزاحمت ایجاد میکنند. یعنی آنقدر گرسنه میمانند که حتی حمله میکنند؛ به خصوص شبها اگر کسی تنها باشد، البته به ندرت اتفاق میافتد. شهرداریها هم بر اساس دستوراتی که از مافوق میگیرند عمل میکنند. اما باید بگویم که ما مدتهاست انسانیت را فراموش کرده ایم».
نبود زیرساخت برای ساماندهی حیوانات خیابانی
دهزاد در ادامه بیان کرد: «همیشه عادت کردهایم سادهترین و راحتترین راهحل را انتخاب کنیم. حاضر نیستیم مقداری فکر کنیم و راهحلهای عقلانیتر، منطقیتر و انسانیتر را پیدا کنیم. راحتترین کار و سادهترین کار کشتن حیوانات خیابانی است که اثرات بسیار بدی روی جامعه و به خصوص کودکان میگذارد. کودکی که الان از طریق تلویزیون و اخبار یا مردم شاهد چنین چیزی است، تأثیر منفی بر روحیهاش گذاشته میشود. روز اولی که دخترم را به مدرسه بردم، مدیر مدرسه دستور داده بود که جلوی چشم بچهها یک گوسفند قربانی کنند. این صحنه، دختر من را مانند دخترهای دیگر بیمار کرد. اعتراض کردیم، گفتند که ما میخواستیم خوبی کنیم. آیا این مدیر صلاحیت مدیریت این مدرسه را دارد؟! این مسئله در مورد همین سگها وجود دارد. بازتاب فوقالعاده منفی، مخصوصاً در بین کودکان دارد. بدا به حال شهرهای ما که این کودکان با چنین ذهنیتی بزرگ میشوند».
محیطزیستیها و کشتار حیوانات خیابانی
دهزاد در خصوص وظایف محیطزیستیها در مورد حیوانات خیابانی گفت: «محیطزیستیها باید در یک عمل خودجوش با یکدیگر یک سازماندهی را ایجاد کنند و آنها را روی علاقههایی که دارند شناسایی کنند، مشخصاتشان را ثبت کنند و بر اساس فرمولی که قبل از آن خدمت شما گفتم جنسشان و محلهای رفتوآمدشان را مشخص کنند، چون تخصص آنها است. در واقع پایههای اولیه ایجاد یک راه کار عملی موفق را ایجاد کنند. البته نباید منتظر بود که خیلی زود نتیجه دهد و احتیاج به سالها کار دارد. حداقل ده سال طول میکشد که چنین بانکی داشته باشیم، آن زمان خیلی راحت می شود آنها را سازماندهی کرد. تعداد نر، تعداد ماده، تعداد تولههایی که به دنیا میآیند، همه این موارد در آن بانک وجود دارد و بر اساس آن اطلاعات خوبی که وجود دارد میتوان به راحتی برنامهریزی کرد و راهکارهای خوبی را ارائه داد که همین حیوانات زیبا و وفادار، سلامت باشند و از بیآبی و بیغذایی زجر نکشند. مردم نیز از بودن با چنین حیوان زیبایی لذت ببرند. من در کلاسهایم اغلب به دانشجویان توصیه میکنم که همیشه یک دفترچه و یک قلم در جیب داشته باشند و در مورد چیز خاصی که میخواهند کار کنند، اگر موردی دیدند مشخصات و زمان آن را یادداشت کنند. وقتی این آمار جمع شود، برای اقدمات موفق بعدی اطلاعات بسیار مفیدی داریم».
فضای مجازی؛ آغاز آموزش محیطزیستی
بهروز دهزاد فضای مجازی را عامل خوبی برای آموزش مردم در خصوص محیطزیست و حقوق حیوانات معرفی کرد و در ادامه گفت: «فضای مجازی یکی از مؤثرترین وسایلی بوده که تاکنون در رابطه با ایجاد آگاهیهای بیشتر در جامعه عمل کرده و اثرات آن را هم با چشم میبینیم. ما کمتر دیده بودیم که برای یک حیوانی این تعداد مردم جمع شوند و پلاکارد دست بگیرند و با این شدت تظاهرات کنند که چرا این کار را میکنند. این خیلی خوب است».
وی در پایان گفت: «البته شما اگر تاریخ ایران را بخوانید ما به خاطر باورهایی که از دو سه هزار سال پیش داشتیم. در آب و خاک و باد و آتش که چهار عنصر اصلی محیطزیست ما بود، چنان رابطه صمیمی با حیوانات و گیاهان داشتیم که در هیچ جای دنیا دیده نشده است. من روی این موضوع تحقیق کردهام و مطالب بسیاری خواندهام. بزرگترین نشانه این است که ما در این سرزمین گیاهان و جانورانی داریم که قبلاً در سراسر آسیا حتی در آمریکا و شمال آفریقا پراکنده بودند. امروز همه آن مکانها از بین رفتهاند و فقط در ایران باقی ماندهاند. فرض کنید یوزپلنگ آسیایی در کل آسیا پراکندگی داشت. چرا در اکثر مکانها از بین رفته و در ایران باقی مانده است؟! این به خاطر همزیستی صمیمانهای بود که ایرانیها به دلیل اعتقاداتی که به طبیعت و مادر طبیعت و در نتیجه محصولات طبیعت که خود ما یکی از آنها هستیم، داشتهاند. یا مثلاً تمساح پوزه کوتاهی که گاندو در سیستان و بلوچستان هست، زمانی در شمال آفریقا و آسیا پراکنده بودند. اما الان همه جا جز ایران از بین رفتهاند. این یک شاخص خوبی از سلوکی است که ایرانیها با جانوران و گیاهانشان داشتهاند. متأسفانه مدتی است که به این سلوک خدشه وارد میشود. نتیجه آن هم همین فاجعههایی است که متأسفانه یک روز درمیان با آن مواجه میشویم. حالا امیدوارم که مردم ما به همان طینت سابق طبیعی خود باز گردند. امیدوارم در رابطه با این اتفاقات ناگوار و فاجعهآمیز هم خبری نشود».