تیتر امروز

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه: بابک زنجانی، نام بزرگی است که بسیاری افراد پشت او پنهان شده‌اند/ آینده ثابت خواهد کرد روس‌ها در جنگ دوازده روزه به اسرائیل کمک کردند/ واژه دشمن را از تندروها بگیرید، دچار لکنت خواهند شد/ کسانی که مردم را مشغول ناکجاآباد کردند، خودشان در سعادت‌آباد خانه می‌ساختند!
بایسته‌های تهران در عرصه سیاست داخلی و خارجی در دوره پساجنگ با رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه: بابک زنجانی، نام بزرگی است که بسیاری افراد پشت او پنهان شده‌اند/ آینده ثابت خواهد کرد روس‌ها در جنگ دوازده روزه به اسرائیل کمک کردند/ واژه دشمن را از تندروها بگیرید، دچار لکنت خواهند شد/ کسانی که مردم را مشغول ناکجاآباد کردند، خودشان در سعادت‌آباد خانه می‌ساختند!

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل، استاد دانشگاه و رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم، مهمان یکی دیگر از برنامه‌های «میدان پاستور» بود. دیدار در این برنامه با این استاد دانشگاه...
رای منفی ایران به قطعنامه تشکيل کشور فلسطین!/ پزشکیان و عراقچی در قطر/ توافق ایران و آژانس با تائید شورای عالی امنیت ملی
مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

رای منفی ایران به قطعنامه تشکيل کشور فلسطین!/ پزشکیان و عراقچی در قطر/ توافق ایران و آژانس با تائید شورای عالی امنیت ملی

این صد و شانزدهمین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
مهدی خورشیدی: ایران نیاز به یک دنگ شیائوپینگ دارد/ اقتصاد کشور با تغییر وزیر و رئیس جمهور درست نمی‌شود/ روحانی سایه جنگ را از سر مردم کم کرد
گفت‌وگوی دیدار در برنامه «تیتر» با یک جامعه شناس

مهدی خورشیدی: ایران نیاز به یک دنگ شیائوپینگ دارد/ اقتصاد کشور با تغییر وزیر و رئیس جمهور درست نمی‌شود/ روحانی سایه جنگ را از سر مردم کم کرد

«تیتر» در یکی دیگر از برنامه‌های خود میزبان دکتر مهدی خورشیدی جامعه شناس و پژوهشگر حوزه توسعه بود؛ او در این گفت‌و‌گو تاکید کرد اگر همت مردم نبود امروز سعید جلیلی رئیس جمهور بود نه مسعود پزشکیان.
"دیدارنیوز" به بررسی فیلم «شکستن همزمان بیست استخوان» می‌پردازد؛

نگاهی پخته­‌تر به مسائل افغان­‌های مهاجر در «شکستن همزمان بیست استخوان»

در رابطه با این مسئله اجتماعی­ که محمودی روی آن دست گذاشته، باید به فروشنده کلیه ایرانی که در جایی از فیلم، عظیم به سراغش می ­رود اشاره کرد. پس از کشمکش ­های فراوان بر سر هزینه فروش کلیه، دقیقا همانجا که مخاطب، کلافه از موضوع تکراری فقر و فروش اعضای بدن به فیلم می ­نگرد، ناگهان فیلم یکی از مورد بحث­‌ترین تبصره ­های قانونی کشور را مورد نقد قرار می­ دهد. پس از اینکه فروشنده ایرانی، حاضر به فروش کلیه می­ شود و مبلغ را می ­پذیرد، در بیمارستان متوجه می­ شوند که شهروند ایرانی نمی­ تواند به اتباع خارجی عضو اهدا کند. چرایی این مسئله نیز در فیلم به شکل کنایه آمیزی پاسخ داده نمی­ شود. جالب آنجاست که این سوال بدیهی را نه کاراکتری از قشر روشنفکر جامعه، که کارگر شهرداری با تعجب از کارمندان بیمارستان می ­پرسد.

کد خبر: ۲۴۶۹۱
۰۸:۴۲ - ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۸

دیدارنیوزـ ایمان رضایی: برادران محمودی پس از تجاربی که با «رفتن» و «چند متر مکعب عشق» نسبت به فیلمسازی در رابطه با آنچه که افغانی­‌ها در ایران از سر می­ گذرانند کسب کردند، حالا با نگاه و حرکتی جدی­‌تر، «شکستن همزمان بیست استخوان» را به ارمغان آورده اند که از جهاتی قابل دفاع است، چراکه این بار موضوع از شعار‌های نژادپرستی و مسائلی که صرفا مربوط به مهاجرت و مادیات است فراتر رفته و اثری نسبتا انسانی ­تر و جدی­‌تر را حاصل شده است.

 

نگاهی پخته­‌تر به مسائل افغان­‌های مهاجر در «شکستن همزمان بیست استخوان»

ماجرا از این قرار است که عظیم، پس از آنکه از تصمیم برادرش مبنی بر مهاجرت به آلمان و نبردن مادرشان به آنجا خبردار می­ شود، آشوبی به پا کرده و مادرش را به خانه خودش می­ آورد. اما چندی بعد متوجه می­ شود که رونا (مادر) بر اثر بیماری­‌هایی خاص، هر دو کلیه خود را از دست داده و قریب به مرگ می ­باشد. هسته اصلی قصه نیز آنجا خودنمایی می­ کند که عظیم با تمام عشقی که به مادر خود دارد، آیا حاضر است با وجود بیماری خود، کلیه ­هایش را تقدیم او کند و خطر را به جان خود بخرد یا خیر؟ اینگونه است که موضوع فیلم، از شعار‌های صرف اجتماعی فاصله گرفته و دوراهی ­های انسانی/فلسفی مقابل کاراکتر‌ها قرار می­ دهد و تاثیری که روی مخاطبش می ­گذارد، تاثیری انسانی است تا اجتماعی. ضمن اینکه شخصیت­ عظیم با محوریتی که در فیلمنامه دارد، کاراکتری به شدت قابل باور و ملموس بوده و به همین دلیل است که اتفاقات پیرامون آن­ را جدی می‌توان گرفت و شخصیت­‌های اطرافش را نیز هرچند کمی سطحی ­تر پرداخت شده اند، اما، چون در فرع­ هستند، باور کرد.


علاوه بر مسائل مربوط به فیلمنامه، اثر اخیر جمشید محمودی به عنوان کارگردان، از لحاظ ساختار فنی/سینمایی نیز یک سر و گردن بالاتر از آثار پیشین او قرار دارد که احتمالا بی­ ربط به حضور کوهیار کلاری به عنوان فیلمبردار و قاب ­های خیره کننده او در بعضی اوقات نباشد. در بخش ­هایی از فیلم، تصویر به مثابه زبانی مستقل، به بازگویی وضعیت حاضر می­ پردازد. همچنین تُنالیته رنگ­‌ها در فیلم نیز با دقت در راستای آنچه که فضای فیلم می ­طلبد تنظیم شده ­اند و همه چیز دست به دست هم داده تا «شکستن همزمان بیست استخوان» را بتوان فیلمی مقبول از لحاظ فنی دانست.

 

نگاهی پخته­‌تر به مسائل افغان­‌های مهاجر در «شکستن همزمان بیست استخوان»

در رابطه با این مسئله اجتماعی­ که محمودی روی آن دست گذاشته، باید به فروشنده کلیه ایرانی که در جایی از فیلم، عظیم به سراغش می ­رود اشاره کرد. پس از کشمکش ­های فراوان بر سر هزینه فروش کلیه، دقیقا همانجا که مخاطب، کلافه از موضوع تکراری فقر و فروش اعضای بدن به فیلم می ­نگرد، ناگهان فیلم یکی از مورد بحث­‌ترین تبصره ­های قانونی کشور را مورد نقد قرار می­ دهد. پس از اینکه فروشنده ایرانی، حاضر به فروش کلیه می­ شود و مبلغ را می ­پذیرد، در بیمارستان متوجه می­ شوند که شهروند ایرانی نمی­ تواند به اتباع خارجی عضو اهدا کند. چرایی این مسئله نیز در فیلم به شکل کنایه آمیزی پاسخ داده نمی­ شود. جالب آنجاست که این سوال بدیهی را نه کاراکتری از قشر روشنفکر جامعه، که کارگر شهرداری با تعجب از کارمندان بیمارستان می ­پرسد. اینکه چرا ایرانی ­ها حق اهدای عضو به اتباع خارجی را ندارند مشخص نمی­ شود، اما تاثیر این قانون بحث برانگیز را در ادامه فیلم به وضوح شاهدیم. فیلمنامه روی این مسئله فوکوس نمی­ کند و بدون پافشاری چندان از آن می­ گذرد و اینجاست که مسئله اجتماعی فیلم به مسئله انسانی تبدیل می­ شود. حالا عظیم که گروه خونی مطابق با مادرش دارد و می ­تواند کلیه ­اش را به او اهدا کند، دچار یک بحران فردی می­ شود. خود عظیم دچار دیابت است و اهدای کلیه می­ تواند برای او نیز در سال­های آینده خطرآفرین باشد. دوراهی اصلی فیلمنامه نیز اینجا به وجود می ­آید.

 

نگاهی پخته­‌تر به مسائل افغان­‌های مهاجر در «شکستن همزمان بیست استخوان»

اما «شکستن همزمان بیست استخوان» که با نام بین ­المللی «رونا، مادر عظیم» در سطح جهان اکران می­ شود، هرچند که بی عیب و ایراد نیست و گاهی دچار عوام­ گرایی‌های خاص خود می­ شود، اما تاثیری که از فضا و شخصیت­‌های خود می­ گیرد را می‌بایست قدر دانست. به هر شکل، ژانر اجتماعی شامل مولفه ­ها و مشخصه­‌هایی است که نباید به دلیل اشباع در سینمای ایران، آن‌ها را جدی­ نگرفت و اتفاقا بهتر آن است که به اَشکال درست آن توجه نمود که این بار برادران محمودی در «شکستن همزمان بیست استخوان» به این شکل درست تا حدودی نزدیک­تر شده­ اند.

 

 

ارسال نظرات
امروز پنجشنبه ۲۷ شهريور
امروز پنجشنبه ۲۷ شهريور
امروز پنجشنبه ۲۷ شهريور
امروز پنجشنبه ۲۷ شهريور