برای تعمیق روابط بین ایران و کشورهای همسایه باید لایه های دیگر جامعه دخیل داده شوند و فعال باشند. اساتید و دانشگاهیان، نخبگان موسسات مطالعاتی، اعضای مجلسین تبادل نظر و بهصورت روزانه در تماس و ارتباط دوستانه و تبادل افکار و طرح و نوآوری با هم باشند.

دیدارنیوز-وحید کریمی*: متأسفانه در منطقه غرب آسیا وضعیت امنیت شایسته نیست. از نظر صلح پایدار جمهوری اسلامی ایران در وضعیت مناسب و در شان ملت ایران قرار ندارد. برای بررسی و باز تعریف؛ مقایسهای بین قاره کوچک اروپا و منطقه وسیع غرب آسیا انجام دادم تا شاید رهگشایی برای برون رفت از بین بست فعلی باشد.
دو منطقه اروپا و غرب آسیا درگیر بحران هستند. اروپا درگیر جنگ اوکراین است و غرب آسیا هم مشغول مشکل فلسطین و اسراییل است. در هر دو منطقه؛ روسیه و امریکا مستقیما درگیر هستند. همکاری ولادیمیر پوتین، رهبر روسیه و دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا در هر دو منطقه اروپا و غرب آسیا انکار ناپذیر است.
روسیه در اروپا فعالتر است و امریکا در غرب آسیا موثرتر است. اما ملاحظه میشود در جنگ اوکراین، علی رغم تاکید پوتین و ترامپ بر پیروزی روسیه و کوتاه آمدن یا شکست اوکراین؛ اروپا جلودار توقف قدرت نظامی روسیه در بلعیدن اوکراین شده است. رهبران اروپایی توانستهاند در مقابل قدرت نظامی روسیه مقاومت کنند. اروپا توانسته است با زیرکی، تمامی طرحهای ارایه شده از سوی امریکا را خنثی کند. اروپا توانسته کشور اوکراین را که بشدت تخریب و مجروح شده است سرپا نگهدارد. حمایتهای مالی اروپا برای ادامه جنگ اوکراین بی شائبه است. حمایتهای نظامی اروپا برای ادامه استقامت نیروهای اوکراینی قابل تعمق است. بعضا تعدادی از کشورهای اروپایی سهمیه جنگندههای نظامی خود را برای ادامه جنگ با روسیه به نیروهای اوکراینی بهصورت رایگان ارائه دادهاند.
تمامی تلاشهای نظامی و دیپلماتیک کرملین که در بخش دیپلماتیک از حمایت کاخ سفید نیز برخوردار است نتیجه بخش نبوده است. علت دقیقا "اتحاد کشورها" بهخصوص رهبران اروپایی است.
هر چند بنده جنگ در اوکراین را جنگ لندن با پوتین میدانم ولی رهبران انگلیس توانستهاند با دیپلماسی موثر و فعال خود، دولتها و اذهان عمومی اروپاییان را از خطرات تفوق روسیه بر قاره اروپا مطلع و قانع سازند.
بدون دلیل گفته میشود اروپا نقش و جایگاهی در شکل دهی نظم جدید جهانی ندارد. این اظهارات منطقی به نظر نمیرسد. چگونه ممکن است روسیه و امریکا در بلعیدن اوکراین توافق داشته باشند ولی اجرایی نشده باشد. پس اروپا نقش دارد و تاثیرگذار است. اروپا توانسته در مقابل خواسته مشترک روسیه و امریکا مقاومت کند.
آنچه در منطقه ما یعنی غرب آسیا فقدان آن محسوس است همین اتحاد جمعی بین دولت هاست. با اینکه انگلیس عضو اتحادیه اروپایی نیست؛ توانسته کشورهای اروپایی را برای حمایت از اوکراین متحد و فعال کند. با اینکه امریکا در پیمان ناتو کم کاری میکند؛ انگلیس توانسته ناتو را در خدمت اروپا فعالتر از گذشته کند. در منطقه ما فقدان دیپلماسی به معنای واقعی محسوس است. دیپلماسی اتو کشیده و ظاهرنمایی و چهرههای خشک بی روح بهخصوص میزبان خارجی مشخص است. دوستیهای بین کشورهای غرب آسیا ظاهری و نمایشی و کوتاه منظر هستند و ظاهرا برای نمایش چند دقیقهای در اخبار رادیو و تلویزیون و ثبت در گزارشها انجام میشود.
برای تعمیق روابط بین ایران و کشورهای همسایه باید لایههای دیگر جامعه دخیل داده شوند و فعال باشند. اساتید و دانشگاهیان، نخبگان موسسات مطالعاتی، اعضای مجلسین تبادل نظر و بهصورت روزانه در تماس و ارتباط دوستانه و تبادل افکار و طرح و نوآوری با هم باشند.
وزیر امور خارجه ترکیه اولین مقام بلند پایه بوده که بعد از ۵ ماه به ایران سفر میکرد. این خود بیانگر وضعیت اسفبار دیپلماسی در منطقه یا در رابطه ما با دیگر کشورهای همسایه است.
در لندن که دیپلمات بودم؛ همتای فرانسوی میگفت: "آنقدر هیئت از فرانسه به انگلیس در تردد هستند که احساس میکنم در پاریس هستم. "
جمهوری اسلامی باید از تک روی در سیاست خارجی پرهیز کند. تک روی روسیه و امریکا با اینکه ابرقدرت هستند در سیاست خارجی موفق نبوده است. همکاری مشترک روسیه و امریکا هم بعضا موفق نبوده است.
برای "صلح پایدار" بهخصوص در منطقه مصیبت زده غرب آسیا؛ باید "تجمیع منافع یکایک کشورها" مد نظر باشد. کاری دشوار و سخت است ولی دیپلماسی یعنی موفقیت در انجام سیاستهایی که ناممکن به نظر میرسد. با "خرد جمعی" میتوان به "نزدیک به اجماع" دست یافت. دوران تک روی سپری شده است.
در تایید نظریه فوق شوکه شدن جمهوری اسلامی در جنگ اخیر تجربه تلخی بود. به نظر بنده مسبب شکست ما همین دوستان و هم ادیانی و همسایه ما ترکیه بود. در جایگاه دوم عربستان بود. کشورهای فرامنطقهای بهخصوص امریکا مؤثر بودند ولی اگر جمهوری اسلامی ترکیه وعربستان را در کنار خود میداشت بعید بود در مواجه با امریکا و اسراییل مقهور میشدیم. جمهوری اسلامی در شامات مسلط و یکهتاز بود. دستی در آبهای مدیترانه داشتیم. ولی، چون ترکیه و عربستان را نادیده گرفتیم؛ این دو همسایه به همکاری با قدرتهای فرامنطقهای و حتی اسرائیل تحریک شدند و شد آنچه نباید میشد و پیش بینی نمیکردیم.
وسعت و ثروت در غرب آسیا در مقایسه با اروپا بسیار بیشتر است. باید تدبیری نوین اندیشید و سیاست خارجی در شان ملت ایران برگزید. غرب آسیا منابع فرهنگی عظیم دارد و مرکز ظهور ادیان الهی ایست و ذخایر طبیعی سرشاری دارد که اروپا ندارد. "اتحاد و مهربانی و به فکر منافع متقابل بودن" کلیدواژههایی است که باید در دستور دیپلماسی با همسایگان مد نظر واقع شود. / دیپلماسی ایرانی
*تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل