
خبر تلخ بود. دریاچه ارومیه که رومیان آن را «اسپوتا» نامیده بودند به دلیل ناکارآمدی و مدیریت اشتباه خشک شد و حالا عکس منتشره شده ناسا دست به دست میشود و مرگ آن را خبر میدهد.
دیدارنیوزـ نسرین نیکنام: شاید اگر اخباری که در چند سال اخیر از دریاچه ارومیه منتشر شد را جست و جو کنید و بخوانید می بینید که بارها و بارها خبر خشک شدن دریاچه آن را شنیده اید و خوانده اید اما این مدیران و مسوولان در حوزه های تصمیم گیر مانند محیط زیست و ستاد احیای دریاچه ارومیه بودند که انتشار این اخبار را سیاه نمایی دانستند و آن را تکذیب کردند.
اما از دیروز یعنی یکشنبه شانزدهم شهریور که ناسا یک عکس از محو شدن دریاچه ارومیه را منتشر کرد تا زمان انتشار این گزارش نه مسوولی آن را تکذیب کرد و نه حتی اظهار نظری کرد؛ تنها یک خبر به نقل سید سلمان ذاکر نماینده مردم ارومیه در مجلس منتشر شد که در جلسه علنی گفته بود که برای احیای دریاچه ارومیه اقدامی شود.او گفته بود دیگر آبی در دریاچه ارومیه آبی باقی نمانده است و باید اقدامی برای احیای دریاچه ارومیه صورت گیرد. دریاچه ارومیه متعلق به همه است و غیرت احیای دریاچه ارومیه وجود دارد.
او این را هم گفته بود که ما از رئیس جمهور برای احیای دریاچه ارومیه حمایت می کنیم، لذا انتظار می رود که با اقدامات لازم جلوی خشک شدن محیط زیست و این زیست بوم گرفته شود که منجر به وارد آمدن آسیب به مردم می شود.
کاش این نماینده یقه تک تک اعضای ستاد احیای دریاچه ارومیه را هم می گرفت و از آنها می خواست توضیح دهند که چرا علیرغم هزینه های چند میلیارد تومانی در طول سال های اخیر عاقبت این دریاچه آنی شد که نباید می شد. هر چند که روح اله متفکر آزاد عضو هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی در مصاحبه ای با اشاره به مسئولیت خود درباره تحقیق و تفحص ستاد احیای دریاچه ارومیه، گفت: بهعنوان وظیفه نمایندگی و در چارچوب نظارت قانونی مجلس، تحقیق و تفحص از ستاد احیای دریاچه ارومیه آغاز شد؛ این گزارش پس از ماهها کار کارشناسی، در کمیسیون تخصصی تصویب و نهایتاً در آخرین روز کاری مجلس یازدهم در صحن علنی قرائت شد.
اینطور که این نماینده توضیح داده گزارش تحقیق و تفحص از ستاد احیای دریاچه ارومیه یکی از معدود نمونههای تحقیق و تفحص در مجلس است که بهطور کامل به نتیجه رسیده و مسیر قانونی خود را تا پایان طی کرده است، آنچه تهیه شد، گزارشی کامل و منسجم بود؛ بر اساس دادههای دقیق و علمی، بدون عقدهگشایی سیاسی. نقاط قوت و ضعف عملکرد ستاد بهروشنی در آن مشخص شد.
حالا پای قوه قضاییه هم به میان کشیده شده و متفکر آزاد می گوید با توجه به یافتههای گزارش تحقیق و تفحص ستاد احیای دریاچه ارومیه، در بخشهایی پروندههای قضایی تشکیل شد، در بخشهایی پیگیری حقوقی صورت گرفت و در برخی موارد نیز فرایندهای اجرایی تکمیل شد. به تعبیر دیگر، این گزارش تنها نقد نبود، بلکه راهحلهای عملی هم در خود داشت.
گزارش ها حاکی از آن است که در دولت قبل، یکهزار و ۵۰۰ میلیارد تومان اعتبار برای پروژههای سازهای این دریاچه اختصاص داده شده و این اعتبارات صرف طرحهایی مانند انتقال آب کانیسیب به دریاچه ارومیه شد، اما آنچه مشخص است اینکه نجات دریاچه صرفاً به پروژههای انتقال آب خلاصه نمیشد و نیازمند مدیریت جدی منابع آب و کشاورزی است. چاههای غیرمجاز در اطراف دریاچه، بهویژه در استان آذربایجان غربی، همچنان روبهافزایش است؛ در حالی که در آذربایجان شرقی روند کاهشی داشت. این یعنی بخش مهمی از آب دریاچه توسط کشاورزی غیرقانونی برداشت میشود و فشار مضاعفی به منابع وارد میآورد.
این انتقال آب کانی سیب همان پروژه شکست خورده ای بود که چند سال پیش خبرنگاران محیط زیست برای تهیه گزارش و خبر از آن با یک اتوبوس فرسوده کیلومترها رفتند اما دو نفر از آن خبرنگاران هرگز به خانه هایشان برنگشتند و در نهایت هم هیچ کس آن قصور را گردن نگرفت حتی عیسی کلانتری رئیس وقت سازمان محیط زیست که خودش یکی از مسببان اصلی وضعیت کنونی دریاچه ارومیه است.
برای آگاهی از آنچه تا به امروز گفته و انجام شده نگاهی به اخباری که در همین چند ماه اخیر در رسانه های مختلف منتشر شد انداختیم، نتیجه کلی این جست و جو را می توان اینطور تشبیه کرد که دریاچه ارومیه مانند فرد مبتلا به سرطانی بود که همه می دانستند خوب نمی شود و مرگ او فرا می رسد اما اطرافیان فقط برای اینکه دچار عذاب وجدان نشوند مثلا تلاش کردند که فقط زمان مرگ او را به عقب بیندازند نه بهبودی آن را سرعت بدهند و حالا امروز باید دور هم جمع شویم و برای مرگ بزرگترین دریاچه شور جهان گریه کنیم و بس.
سکوت اعضای ستاد دریاچه ارومیه
تحقیقات نشان میدهد تا پاییز ۱۴۰۲ این ستاد در طول ۱۰ سال ۳۰ هزار میلیارد تومان دریافت کرده است یعنی این ستاد میلیاردها تومان برای پروژههای متعدد از جمله مرطوبسازی بستر دریاچه، کاهش طوفانهای نمکی و اصلاح زیرساختهای آبی هزینه کرد. با این وجود، به دلیل چالشهای متعددی از جمله مدیریت نادرست منابع، تداوم خشکسالی و افزایش برداشتهای غیرمجاز، سطح آب دریاچه همچنان پایینتر از حد انتظار باقی مانده و بحران زیست محیطی این منطقه بهطور کامل مرتفع نشد.
شینا انصاری؛ رییس سازمان حفاظت محیط زیست ۲۵ مهر سال گذشته در جمع خبرنگاران از احتمال بازنگری در برخی تصمیمات ستاد خبر داد و گفته بود: هفته گذشته نخستین جلسه کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه برگزار شد. مواردی هم درباره ساختار دریاچه و لزوم بازنگری در آن و هم درباره پیشرفت ۲۸ پروژهای که در دستورکار قرار دارد، مطرح و مقرر شد طی یک ماه آینده هر دو بخش مورد بررسی و ارزیابی قرار بگیرد تا پس از آن برای حال و آینده دریاچه ارومیه تصمیمگیری شود.
۲۸ پروژه احیای دریاچه ارومیه کدامند؟
برای احیای دریاچه ارومیه، ستاد احیای این دریاچه مجموعهای از ۲۸ پروژه مختلف را به منظور مدیریت منابع آبی، بهبود اکوسیستم و جلوگیری از بحرانهای زیستمحیطی تدوین کرده است. این پروژهها بهطور کلی به چهار دستهی اصلی تقسیم میشوند: مدیریت آب، افزایش آگاهی و مشارکت مردم، کنترل و کاهش مصرف آب کشاورزی، و تثبیت بستر و جلوگیری از طوفانهای نمکی. در زیر مهمترین این پروژهها را معرفی میکنیم:
۱. انتقال آب به دریاچه ارومیه:
اجرای پروژههایی برای انتقال آب از رودخانهها و سدهای اطراف به دریاچه، از جمله انتقال آب از سد سیلوه و رودخانههای زرینهرود و سیمینهرود.
۲. کاهش برداشت آب از منابع سطحی:
ایجاد محدودیتهای شدید بر برداشت غیرقانونی و کنترل شده از منابع آبی حوزه آبریز، از جمله حوضههای کشاورزی.
۳. مدیریت پایدار منابع آبی:
استفاده از روشهای بهینهسازی مصرف آب در بخش کشاورزی و شهری، از جمله سیستمهای آبیاری مدرن و کاهش تلفات آب در کانالهای آبیاری.
۴. اجرای پروژههای آبخیزداری و آبخوانداری:
این پروژهها شامل حفظ و بازسازی مراتع و افزایش نفوذپذیری خاک در حوزه آبریز دریاچه برای جلوگیری از روانابهای سطحی و افزایش تغذیهی منابع زیرزمینی است.
۵. کنترل طوفانهای نمکی:
با مرطوبسازی بسترهای خشکشده دریاچه و استفاده از روشهای تثبیت خاک، از وقوع طوفانهای نمکی جلوگیری میشود.
۶. کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی:
اجرای پروژههای آبیاری قطرهای و مدرنسازی سیستمهای آبیاری به منظور کاهش مصرف آب در مناطق کشاورزی اطراف دریاچه.
۷. افزایش راندمان آبیاری:
این پروژهها با هدف افزایش راندمان و بهرهوری آبیاری در زمینهای کشاورزی با استفاده از روشهای مدرن و مکانیزه کردن آبیاری صورت گرفته است.
۸. اجرای طرحهای توسعهی پایدار روستایی:
این طرحها به منظور کاهش فشار بر منابع آبی و تشویق کشاورزان به کاهش استفاده از آب و کاشت محصولات کمآببر، از جمله تغییر الگوی کشت، اجرا شدهاند.
۹. تصفیه و بازگشت پسابها:
ایجاد و گسترش تصفیهخانههای فاضلاب برای بازگشت آب تصفیهشده به چرخه مصرف و انتقال آن به دریاچه ارومیه.
۱۰. مدیریت مشارکتی منابع آب:
افزایش آگاهی عمومی و مشارکت جوامع محلی در حفظ و مدیریت منابع آب از طریق آموزش و اطلاعرسانی.
۱۱. تثبیت و بازسازی اکوسیستمهای آسیبدیده:
بازسازی و احیای زیستگاههای طبیعی از جمله حفاظت از گونههای بومی و ترمیم اکوسیستمهای آبی.
۱۲. استفاده از فناوریهای نوین:
به کارگیری سامانههای هوشمند برای نظارت بر مصرف آب و مدیریت دقیقتر منابع، از جمله سامانههای هشدار برای تشخیص میزان تبخیر و تغییرات سطح آب دریاچه.
۱۳. کنترل بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی:
جلوگیری از برداشتهای غیرمجاز از آبهای زیرزمینی و کنترل میزان مصرف مجاز.
۱۴. بازگشایی کانالها و راههای آبی:
پاکسازی و بازگشایی کانالهای آبرسانی به دریاچه، که به دلیل رسوبگذاری یا سدهای ساخته شده مسدود شده بودند.
۱۵. طرحهای زیستمحیطی برای کاهش آلایندهها:
کاهش آلایندههای ورودی به دریاچه از طریق کنترل پسابهای صنعتی و کشاورزی که به دریاچه وارد میشدند.
۱۶. مدیریت یکپارچه حوضه آبریز دریاچه:
اجرای برنامههای مدیریت یکپارچه آب در سراسر حوضه آبریز با همکاری استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و کردستان.
۱۷. کنترل تبخیر آب:
اجرای پروژههایی برای کاهش تبخیر آب از سطح دریاچه، که یکی از عوامل اصلی کاهش سطح آب بود.
۱۸. بازسازی و نگهداری زیرساختها:
تعمیر و بازسازی زیرساختهای آبی و کانالهای آبیاری که در اطراف دریاچه و حوضه آبریز قرار دارند.
۱۹. افزایش ظرفیت سدهای پاییندستی:
اجرای پروژههای افزایش ظرفیت ذخیرهسازی آب در سدهای پاییندست دریاچه به منظور تامین آب بیشتر در فصول کمآب.
۲۰. بازسازی منابع جنگلی و مراتع:
برنامههایی برای بازسازی منابع جنگلی و مراتع آسیبدیده که به بهبود اکوسیستم در منطقه کمک میکنند.
این ۲۸ پروژه که در این 20 سرفصل بیان شد با هدف احیای دریاچه ارومیه و بازگرداندن آن به وضعیت اکولوژیکی پایدار، به صورت جامع قرار بود با همکاری گسترده دستگاههای اجرایی و نهادهای علمی کشور به اجرا در بیاید اما محو شدن دریاچه ارومیه یعنی اینکه هیچ کدام از این پروژه ها اجرا نشد و در این میان فقط پول بیت المال به هدر رفت و از این به بعد هم این مردم هستند که باید با عواقب از دست دادن این دریاچه دست و پنجه نرم کنند.