
قاسم محبعلی، دیپلمات پیشین کشورمان درباره مذاکرات ایران و آمریکا گفت: اگر با دقت به مصاحبهها و گاه بیانیههایی که بعد از مذاکرات چه از سوی مذاکره کنندگان کشورمان یا ویتکاف و یا وزارت خارجه عمان انجام یا صادر شده نگاهی بیاندازید، همه حاکی از این است که طرفین علاقمند به ادامه مذاکرات هستند، اما توافق کامل صورت نگرفته و فاصلهها زیاد است. روند کنونی نشان میدهد که در حال حاضر چارهای جز رسیدن به توافق برای ایران باقی نمانده است.
دیدارنیوز: قاسم محبعلی میگوید: «اگر با دقت به مصاحبهها و گاه بیانیههایی که بعد از مذاکرات چه از سوی مذاکره کنندگان کشورمان یا ویتکاف و یا وزارت خارجه عمان انجام یا صادر شده نگاهی بیاندازید، همه حاکی از این است که طرفین علاقمند به ادامه مذاکرات هستند، اما توافق کامل صورت نگرفته و فاصلهها زیاد است و عمان برای شکستن این بن بست، یک سری پیشنهادات داده است و گویا بر اساس این پیشنهادات قرار است ایران و آمریکا در تهران این موارد را با مسئولان بالاتر و تصمیم گیر مطرح کنند و بعد باز گردند و پاسخ بدهند و به نظر میرسد که فعلا نیز در این مرحله هستند.»
دور پنجم مذاکرات ایران و آمریکا، با «پیشرفتهایی نه چندان قطعی»، روز جمعه ۲ خرداد در رم به پایان رسید. وزیر خارجه عمان که میانجی این گفتوگوها میان هیئتهای مذاکرهکننده بود، ابراز امیدواری کرد در روزهای آینده با روشن شدن مسائل باقیمانده، پیشروی به سمت توافقی پایدار ممکن شود. سیدعباس عراقچی نیز اعلام کرد که وزیر خارجه عمان در این دور پیشنهادهایی ارائه کرده است که قرار است در تهران و واشنگتن بررسی شود و پس از آن، وضعیت دور ششم روشن خواهد شد.
این دور از مذاکرات در شرایطی برگزار میشد که طی ده روز گذشته، موضعگیریها در مورد تداوم برنامه غنیسازی ایران، حساسیتبرانگیز شده بود. در حالی که وزیر خارجه آمریکا و استیو ویتکاف بارها از به صفر رساندن غنیسازی در ایران میگفتند، رهبر انقلاب و سایر مقامات بر لزوم حفظ حق غنیسازی در چارچوب معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) تاکید داشتند. سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، پیش از شروع مذاکرات با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «غنیسازی صفر=توافق نداریم».
هرچند به نظر میرسید این جدال بر روند مذاکره تاثیر بگذارد، عراقچی دور پنجم مذاکرات را «یکی از حرفهایترین مراحل» دانست. او پس از پایان دور پنجم با تاکید بر این که ایران مواضع خود را به صورت شفاف بیان کرده است، گفت: «به نظر میرسد طرف آمریکایی اکنون درک روشنتر و دقیقتری از این مواضع دارد.»
با توجه به گفتههای سیدعباس عراقچی، به نظر میرسد عمان با ارائه راهکارهایی تازه برای حل چالشها، نقش مهمی در پیشبرد این دور از گفتوگوها داشته است. عراقچی با اشاره به کارآمدی پیشنهادات بدر بوسعیدی، گفت: «قرار است دو طرف دیدگاههای خود را نسبت به این پیشنهادات و راهکارها ارائه دهند و سپس دور بعدی مذاکرات تنظیم و برگزار شود. امیدوارم که در دور بعدی، اگر این راهکارها در پایتختها مورد توجه قرار گیرند، بتوانیم وارد جزئیات بیشتری شویم.»
قاسم محبعلی، دیپلمات پیشین که سابقه سفارت در کشورهای مالزی و یونان را نیز داشته و تحلیلگر سیاسی و بین الملل است، اما درباره روند آن چه تاکنون در مذاکرات رخ داده به اقتصاد ۲۴ میگوید: «اگر با دقت به مصاحبهها و گاه بیانیههایی که بعد از مذاکرات چه از سوی مذاکره کنندگان کشورمان یا ویتکاف و یا وزارت خارجه عمان انجام یا صادر شده نگاهی بیاندازید، همه حاکی از این است که طرفین علاقمند به ادامه مذاکرات هستند، اما توافق کامل صورت نگرفته و فاصلهها زیاد است و عمان برای شکستن این بن بست، یک سری پیشنهادات داده است و گویا بر اساس این پیشنهادات قرار است ایران و آمریکا در تهران این موارد را با مسئولان بالاتر و تصمیم گیر مطرح کنند و بعد باز گردند و پاسخ بدهند و به نظر میرسد که فعلا نیز در این مرحله هستند.»
گره غنی سازی بر مذاکرات بین طرفین
محبعلی هم چنین در ادامه افزود: «اما بنا به آن چه تاکنون پیش رفته به نظر مشخص است که مشکل اصلی و کلیدی مساله غنی سازی است و تا زمانی که این مساله حل و فصل نشود و طرفین نسبت به توافقی بر سر آن ابراز رضایت نکنند بعید است که موضوعات بعدی مورد بحث قرار گیرد یعنی مساله لغو یا تعلیق تحریمها و همه موارد جانبی مربوط به پس از توافق بر سر موضوع غنی سازی رخ خواهد داد.»
این دیپلمات پیشین در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان برای حل اختلافات درباره غنیسازی به بندهای مذاکرات پیشین ارجاع داد یا نه، به اقتصاد۲۴ میگوید: «مسأله این است که بازگشت به برجام یا استفاده از برخی بندهای آن، میتواند مسیر رسیدن به توافق را هموارتر کند. هرچند برجام مربوط به گذشته است، اما چارچوبی اجرایی برای یک توافق چندجانبه فراهم کرده بود. اکنون گرچه با یک توافق دوجانبه مواجه هستیم، اما ارجاع به بندهای برجام در خصوص غنیسازی، همچنان امکانپذیر است. در مورد غنیسازی، نکته اینجاست که ایران، با توجه به نداشتن نیروگاه فعال، نیاز به ارائه استدلالی قوی برای ادامه غنیسازی دارد. این موضوع مستقیماً به بخش نظارتها مرتبط است، و باید میان این دو، ترکیبی منطقی ایجاد شود تا به نتیجهای قابل قبول برسند. راه دیگر آن است که به توافقی برسند که در آن غنیسازی ایران پذیرفته شود، اما در صورت ایجاد نیروگاه، وارد مرحلهای از تعلیق شود.»
آیا اسنپ بک هنوز برای ایران خطر است؟
قاسم محبعلی هم چنین درباره تهدید بازگشت تحریمهای سازمان ملل با استفاده از اسنپ بک اروپاییها نیز گفت: «در مورد مساله مکانیسم ماشه نیز این تصور که تا اکتبر یعنی مهرماه زمان وجود دارد درست نیست. اولتیماتوم زمانی اسنپ بک نهایتا تا سپتامبر است، اما در این بین مساله مهم دو گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی است که در جولای یعنی تیرماه باید روند مذاکرات به نتیجه رسیده باشد. یعنی در پایان خرداد یک گزارش توسط آژانس انرژی اتمی منتشر میشود که بعد از آن باید درباره آن تصمیم گیری شود. بعد از این گزارش در ماه جولای است که گزارش دوم آژانس نیز به فاصله حدود سه ماه در سپتامبر منتشر میشود که بر اساس آن آژانس تصمیم میگیرد که آن را مصوب کند و در این مرحله در صورت عدم رسیدن به توافق، آژانس میتواند پرونده ایران را به شورای حکام آژانس بفرستد و در این حالت است که اروپاییها به دنبال اسنپ بک خواهند رفت.»
اهمیت گزارش ماه جولای آژانس بین المللی انرژی اتمی چیست؟
این تحلیلگر سیاسی در ادامه با اشاره به اهمیت گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در پایان خردادماه گفت: «در واقع، دو گزارش اصلی وجود دارد؛ یکی در ماه جولای (پایان خرداد) و دیگری در سپتامبر. گزارش اول، یعنی گزارش ماه جولای، تا حد زیادی تکلیف را مشخص خواهد کرد. این گزارش میتواند تعیین کند که آیا گزارش سپتامبر پرونده ایران را به شورای حکام ارجاع خواهد داد یا خیر. ارجاع پرونده میتواند به معنای فعال شدن مکانیسم ماشه باشد. بنابراین، یا باید توافق پیش از انتشار گزارش ماه جولای حاصل شود، یا اگر این اتفاق نیفتد، در بازه زمانی میان جولای تا سپتامبر، با فوریتی بیشتر باید توافق نهایی شود تا روند به مراحل بعدی کشیده نشود.
نکته مهم این است که اگر اروپاییها بخواهند مکانیسم اسنپبک را فعال کنند، بهطور معمول حداقل یک ماه زمان نیاز دارند و این به معنای احتمال ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت است.»
محبعلی در ادامه، درباره لزوم دستیابی به نقطه توافق میان ایران و آمریکا نیز اظهار داشت: «روند کنونی نشان میدهد که در حال حاضر چارهای جز رسیدن به توافق برای ایران باقی نمانده است. حال اینکه شکل دقیق توافق چه باشد، موضوعی جداگانه است، اما دستکم بر سر اصل ضرورت توافق، میان دو طرف نوعی تفاهم وجود دارد. با این حال، موفقیت مذاکرات به دو مسئله کلیدی بستگی دارد: یکی میزان غنیسازی و سطح نظارتها، و دیگری موضوع لغو تحریمها. این مسائل باید بهطور همزمان و موازی مورد مذاکره قرار گیرند. چنانچه هر یک از این موارد بدون راهحل باقی بماند، دستیابی به توافق نهایی ممکن نخواهد بود.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی همچنین در توضیح اینکه چرا زمانبندی گزارش آژانس از اولتیماتومهای ایران و آمریکا اهمیت بیشتری دارد، گفت: «آژانس تحت چارچوبهای بینالمللی فعالیت میکند. اگر در هر مرحلهای توافقی حاصل شود، و بر پایه آن، نظارتهای آژانس بدون ابهام و بهصورت شفاف اجرایی شود -برای مثال اگر ایران پروتکل الحاقی را بهصورت داوطلبانه یا رسمی بپذیرد- آنگاه شرایط میتواند تغییر کند. این یعنی اگر خواستههای طرف مقابل، که عمدتاً در زمینه غنیسازی و نظارتهاست، برآورده شود، باید در مقابل به مطالبات ایران نیز توجه شود. مهمترین خواسته ایران، لغو تحریمهاست. تا زمانی که از سوی طرف مقابل اطمینان لازم درباره اجرای تعهدات ارائه نشود، طبیعتاً مذاکرات درباره رفع تحریمها نیز به سرانجام نخواهد رسید.»