اشکان تقیپور بنیانگذار، مدیر عامل، رییس هیئت مدیره موسسه خیریه نیک گامان جمشید با بیش از ۲۰ سال تجربه فعالیت اجتماعی حوزه خیرورزی در ایران و جهان در این مطلب از شروع انگیزه خود در این مسیر با موسسه «مادران علیه فقر» و داستان نامگذاری موسسه خیریه نیک گامان جمشید میگوید.
دیدارنیوز: اشکان تقی پور بنیانگذار، مدیر عامل، رییس هیئت مدیرهی موسسه خیریه نیک گامان جمشید در حوزهی تحصیلات آکادمیک دانش آموختهی پست دکترای مدیریت از دانشگاه علامه طباطبایی، دکترای مدیریت از موسسه آموزش عالی فرهنگ و اندیشهی ایرانیان با تاییدیهی وزارت علوم، کارشناس ارشد فرهنگ و زبانهای باستانی ایران از مرکز علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی در تهران و مهندسی کشاورزی گرایش گیاهپزشکی از دانشگاه تهران است.
با بیش از ۲۰ سال تجربهی فعالیت جدی اجتماعی حوزهی خیرورزی در ایران و تجربههای جهانی... تجربه اندوزی از روستا به روستا و مناطق کمبرخوردار ایران تا درک میدانی وضعیت بی خانمانها در خیابانهای سانفرانسیسکو، مدارس مناطق کم برخوردار ایالت کالیفرنیا و خدمت در صف به آنها و مشاهدهی چگونگی زندگی در محلههای پر آسیب ونکوور کانادا تا زندگی در میان فقر اصیل هندوستان و برخورد با کمبرخورداری مردم در تاجیکستان و تلاش جدی برای رفع آن در حد امکان با تلاشی فراوان.
انگیزهی این جوشش و کوشش نیز بواسطهی اراده و عشق گروهی از مادران ایرانی عاشق و دلباختهی ایران و کودکان آن با نام «مادران علیه فقر» که موسسهای کاملا غیرسیاسی، غیردولتی و غیرانتفاعی است تقویت شد. مادران و پدران ایرانی که همگی هر چند مقیم خارج از کشور، اما از نزدیکانمان و فعال برای کمک به کودکان ونوجوانان ایران بدون تصمیم سازی و تنها متعهد به فعالیت جدی قانونمدار بر مبنای اعلام نیازهای واقعی کارشناسی شده از سوی ما بودند شکل گرفت.
اعلام نیاز ما به خیرین داخل و خارج از کشور نیز پیرو مددکاری مددکاران موسسه مبتنی بر ارائه نیازهای دستگاههای متولی مانند دانشگاههای علوم پزشکی (بیمارستانهای دانشگاهی)، مددکاران و مدیران سازمان بهزیستی، فرهنگیان، معلمان و مدیران آموزش و پرورش و سازمان نوسازی مدارس و جمعیت هلال احمر در بحرانهای طبیعی شکل میگیرد و در نهایت در صورت تایید توسط موسسه به شکل کاملا مردم نهاد با تسهیل گری و نظارت متولیان، نیت خاص لازم یا نیاز عمومی اولویت دار اجرا میشود.
جالب آنکه اشکان تقی پور همچنین بر دانش آموختهی دبیرستان البرز بودن خود همواره تاکید میکند. تقی پور گذراندن دوران دبیرستان را در دبیرستان البرز از حیث اهمیت و جایگاه آن در زندگی اجتماعی اش را به اندازهی دانش آموختگی در دانشگاه تهران و دانشگاه علامه طباطبایی مهم میداند.
اشکان تقی پور که سال هاست عضویت در هیئت مدیره مجمع خیرین کشور را هم به واسطهی جلب آرای عمومی مجمع عمومی در کارنامه دارد میافزاید: موسسات خیریه و سازمانهای مردم نهاد در ایران مانند دیگر کشورهای جهان نقش بسزایی در نگهداشت سرمایهی اجتماعی و افزایش مشارکت اجتماعی، تبیین اعتماد مردم به یکدیگر و تحقق خیر جمعی منتهی به توسعه اجتماعی دارند.
در این راستا قطعا فراز و نشیب و تاثیر و تاثر مسائل، بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر عملکرد این نهادهای مهم غیرسیاسی، غیردولتی، غیر تجاری و غیر انتفاعی اثرگذار است.
اشکان تقی پور که دو دوره است با رای اعضای مجمع عضویت در هیئت مدیره شبکه ملی موسسات نیکوکاری و خیریه را هم بر عهده دارد میگوید: اگر سازمانهای مردم نهاد را ترجمهی NGO در نظر بگیریم، قطعا سازمان مردم نهاد تشکل اجتماعی است که اهمیت کارکرد و شکل کنونی اش در آن سوی مرزهای ما شکل گرفته است. سال ۱۸۶۳ و شکل گیری صلیب سرخ را میتوان آغازی جدی بر اهمیت حضور سازمانهای مردم نهاد در جهان خارج از ایران نامید هر چند که قرن بیستم قرن ظهور قدرتمند سازمانهای مردم نهاد و تشکلهای اجتماعی است. به ویژه پس از جنگ جهانی دوم این نقش و گستردگی افزایش جدی مییابد و شاید به شکلی گستردهتر از دههی ۷۰ میلادی به بعد از حیث کمیت، سازمانهای مردم نهاد زمان مقتضی را برای بروز و ظهور و اثرگذاری جدی در بخشهایی از حکمرانی غرب و شرق در دولتها به عنوان موسسات غیردولتی و مردم نهاد و غیرانتفاعی پیدا میکنند.
تقی پور میافزاید حال با این نوع نگرش، سازمان مردم نهاد برای ایران ما مقولهای وارداتی است، اما نیک میدانیم که از سوی دیگر مفاهیم ارزشمندی، چون «داد و دهش» از ایران پیش از اسلام و فرهنگ باستانی تیران تا مفاهیم ارزشمندی، چون «صدقه»، «خمس»، «زکات»، «ثلث مال» و «وقف» در ایران پس از اسلام بخشی لاینفک از زندگی اجتماعی مردم بوده است که کاملا اصیل و ذاتی و بر گرفته از ارزشهای هزاره هاست.
چهره ماندگار مدرسه سازی در سال ۱۳۹۹ این مقدمه را چنین به پایان میبرد: آنچه هنر ما باید باشد گذار از خیریهی مبتنی بر سنت هزارهای با فلسفهای عمیق به سمت نوع جدید مشارکت اجتماعی با معیارهای جدید ولو وارداتی جهان البته با دو شرط است. تحولی که در آن تقدس قدیم خیرورزی، هم به عنوان سرمایهای اجتماعی و هم انگیزهای اخلاقی باقی بماند و شرط دوم آنکه با تکیه بر سنت قدیم، گذار به سمت خیرورزی جدید و مشارکت جامعه محور با همهی ظرفیتهای آن منطبق بر فرهنگ زیست بوم شکل پذیرد.
متاسفانه در بسیاری از تحولهای اجتماعی، چون نگاه باینری (صفر و یکی) حاکم میشود هر چند با حسن نیت هم سنت حسنهی پیشین قداست خود را از دست میدهد هم رسیدن به ارزشهای جدید انسانی که ماحصل تجربهی تکامل علوم انسانی و درک بهتر مفهوم انسانیت است در شک و تردید غرب یا شرق زدگی و اصالت نداشتن ابتر میمانند. در صورتیکه میتوان در طول اینگذار گام به گام سینرژی و هم افزایی بدون تقابل را بین این دو نگاه دست یافتنی کرد.
در نگاه سنتی نخست، عمدتا مخاطب و جامعه هدف تنها نیازمند است، اما در نگاه مدرن و نوین دوجامعه هدف با مخاطب وجود دارند که به یک اندازه اهمیت دارند. اول نیازمندی که نیازش بر طرف میشود و دیگری سرمایهای اجتماعی که با تشویق و فرایندی صحیح و علمی خود را شریک اجتماعی دولتها در اثرگذاری و خلق ارزش اجتماعی میبینند. یعنی همانقدر که رفع نیاز نیازمند یا توانمند کردن او مهم است باورمند کردن مردم با هر میزان از توانایی برای حضور در مشارکت اجتماعی و پاسداشت و نگهداشت آن ارزشمند است.
تقی پور با بیان اینکه به سبب تخصص در حوزهی فرهنگ باستانی ایران و آشنایی با تکامل تفکر ایران از دورهی اساطیری تا کنون و از سوی دیگر آشنایی نسبتا خوب با علم مدیریت در حوزهی سازمانهای مردم نهاد ساعتها حرف و بحث نظری و حتی بحثهای مبتنی بر میدان و اقدام را در این موارد پذیراست به این مقدمه که خود میتواند بحث جذاب یک میزگرد اثرگذار باشد پایان میدهد.
اشکان تقی پور در سوال اینکه ترکیب «نیک گامان» برای نام خیریه آشنا و قابل درک است، اما فلسفهی نهادن «جمشید» در ادامهی آن و نام «نیکگامان جمشید» چیست گفت: در ابتدای تأسیس موسسه خیریهی نیک گامان جمشید، دوستی نیک اندیش بسیار همراه ما بودند و همچنان هستند. نام پدر بزرگوار و خیرورزشان که به دیار باقی شتافتند جمشید بود. قطعا نوعی قدرشناسی از ایشان به سبب همراهی بی دریغشان و احترام به پدر بزرگوارشان در این نامگذاری دخیل بود، اما این مطلب یک سوی دیگر بسیار مهمتر و اصیلتر نیز داشت که البته در معنای نام ایشان نهفته بود و فلسفهی جذاب آن روزهای من برای این نامگذاری شد.
در تفکر اساطیری ایران، در دو متن کهن با جمشید روبهرو میشویم. جمشید و اسطورهاش در اوستا «کتاب دینی و اسمانی زردشتیان» که بخشی از آن قدیمیترین سرودههای جهان منسوب به زرتشت، پیامبر ایران باستان است آمده است. در «شاهنامه فردوسی» نیز البته با اندک تفاوتهایی داستان جمشید در ابیاتی فراوان به تفصیل به قلم توانای فردوسی بزرگ با تکیه بر خداینامکها و اسناد باستانی در دسترس دوران خود سروده شده است. در هر دو متن جمشید در جایگاه مردی است که برگزیده پروردگار است و به روشنایی و نیکویی خودنمایی میکند.
در تفکر اساطیری ایرانیان «اهورا مزدا «یا «سرور دانا» نام پروردگار است. منطبق با تفکر اساطیری ایران اهورامزدا به جمشید اختیار میدهد پیامبر باشد یا پادشاه. جمشید پادشاهی را بر میگزیند... به ایرانیان خدمتها میکند، بیماری و مرگ را میزداید جمعیت بسیار میشود و لذا سبب میشود از اهورامزدا بخواهد جهان را چند بار فراختر کند و نیکوکاریهای بسیار دیگر میکند. حال در نظر بگیرید جمشید با این بزرگی که نوروز نیز از او به یادگار است در لحظه ای، در آنی «مغرور» میشود و این «غرور» سبب میشود او در ذهن خود ادعای خدایی کند و در همین لحظه «فر ایزدی» یا همان «نشانهی بارز مقدس ایزدی» از وجود او پر میکشد... به موازات این رخداد پدیدهای شوم پیدا میگردد... ضحاک ماردوش در سرزمین تازیان پدر زاهد و پارسای خود را به فریب اهریمن یا همان ابلیس میکشد و ماجرای بوسهی ابلیس بر شانههای او و رویش مارها آغاز میشود و در عاقبت هم جمشیدی که روزی هم کلام پروردگار بود به واسطهی یک لحظه غرور هم فر ایزدی را از دست میدهد، هم به دست ضحاک کشته میشود، هم هزار سال ایرانیان را اسیر ضحاک و مغز جوان ایرانی را خوراک مارهای روییده بر شانهی او میکند تا ضحاک با خوردن مغز جوان ایرانی «خِرَدخور» باشد و تا بر آمدن فریدون و کاوه، ایرانیان زجر یک لحظهی غرور جمشید را بر دوش کشند.
هر چند در متون کهن و ادبیات کلاسیک ما جمشید با وجود این غفلت شخصیتی بزرگ در مجموع به سبب نیکیهایش و نیای نیکان بودن نام نیک دارد، اما اشتباه بزرگ او نیز که سرنوشت شوم را هزارهای بر ایران زمین حکمران ساخت هیچگاه در تاریخ اساطیری ایران تا ادبیات کلاسیک فارسی فراموش نشده است.
حال بنگریم به ربط جمشید و نام خیریه نیکگامان جمشید... تکلیف دوواژهی ترکیبی «نیک گامان» که در جایگاه «پیروان خیرورزی» معلوم است و اما وجود نام «جمشید» در نام مرکب موسسه بدان علت است که بنده و تمام مدیران و کارکنان موسسه با دیدن این نام بدانیم و هر لحظه آگاه باشیم که «جمشید» که «جمشید» بود و هم کلام پروردگار با آن همه خدمات و نیکیها با یک لحظه «غرور» به «هیچ» بدل گشت حال چه رسد به ما اگر بخواهیم در جایگاه یک خیریه لحظهای غرور و منیت و احساس غرور آنکه گرهای گشودهایم گریبانمان را بگیرد.
سرنوشت اساطیری جمشید چراغ راه ما برای «مغرور» نشدن و شکرگزاری از هر گام نیکی است که بتوانیم برای سلامت، اموزش، آسایش و توانمندسازی کودکان و نوجوانان کرامتمند، اما کمبرخوردار و زنان سرپرست خانوادهی دیارمان برداریم. به یاد آن سخن امام حسین (ع) که حتی یک گام هم فراتر از مغرور نشدن میگویند: «نیاز مردم به شما از نعمت هاى خدا بر شما است؛ از این نعمت افسرده و بیزار نباشید» قدر نعمت را دانستن و کوشش برای حل آن نیاز قطعا جای شکرگزاری دارد. قطعا در چنین نگرشی جایی برای غرور باقی نمیماند.
این هم وجهه تسمیه! و اما عملکرد:
اشکان تقی پور که تدریس و پژوهش جدی را از مرکز پژوهشی کودکان دنیا آغاز و در دانشگاه آزاد اسلامی، جهاد دانشگاهی، سازمان بهزیستی کشور، دانشگاه شهید بهشتی، وزارت رفاه، آکادمی خیر ماندگار، اطلس خیر ایران، پژوهشکده زبان شناسی، کتیبهها و متون سازمان میراث فرهنگی، دانشنامهها و دائرهالمعارفهای معتبر و ... ادامه داده است اذعان میکند حدود ۱۲ سال پیش پس از انجام بسیاری فعالیت حوزهی خیرورزی در کشور، پس از سفر به آمریکا به دعوت خیرین ارشد حامی موسسه و بازگشت به کشور جای خالی خیریه یا سازمان مردم نهادی «پروژه محور» را بسیار خالی دیدم. امکان رفع این خلا با توجه به پتانسیل خیرین ایرانی خارج از کشور، سفر هر سالهام به آمریکا و کانادا، مهرورزی بی چشمداشت و تنها به سبب میهن دوستی و انسانیت عزیزان خارج از کشور، عشق وافر عزیزان نیکوکار داخل کشور، همکارانی بی نظیر، اخذ مجوزها و قانونمداری کامل بی قید و شرط، نظارت جدی و همراه با خوشنامی راستینمان به سبب عملکرد شفاف قانونمدار نزد نهادهای نظارتی داخل کشور، عملکرد غیرسیاسی، غیر تجاری، غیردولتی، غیر تجاری و صرفا مردم نهاد بر مبنای اسناد و همراهی همیشگی موسسه با وجود بروکراسیهای داخلی و تغیبرات دولتها و تنشهای بین المللی و منطقهای به سبب نیت نیکو و برنامه محور بودن و البته تسهیل گری مهربانانهی متولیان، ادامه و گسترش یافت.
تقی پور افزود موسسه خیریه نیکگامان جمشید با پروانه فعالیت کشوری از سازمان بهزیستی کشور اکنون شریک جدی اجتماعی کاملا مردم نهاد سازمان بهزیستی کشور، وزارت آموزش و پرورش، سازمان توسعه و نوسازی مدارس کشور، وزارت بهداشت و جمعیت هلال احمر با حفظ استقلال کامل مردمنهاد بودن خود است و خواهد بود و در شبکه ها، کانونها و مجامع خیری ملی غیرسیاسی و غیردولتی از جمله مجمع خیرین کشور، مجمع خیرین سلامت کشور، جامعه خیرین مدرسه ساز کشور، کانون کشوری حمایت از مراکز شبه خانواده، انجمنهای خیریهی بیمارستانی نیز با کمال میل و افتخار فعالیت مستمر و سعادت دانش آموزی بزرگان این عرصه را دارد.
او گفت میتوانم ادعا کنم موسسه خیریه نیکگامان جمشید از معدود موسسات خیریه پروژه محور بدون هیچگونه بودجهی پیدا و پنهان جز کمک شفاف خیرین و حامیان با این سطح از فعالیت با گستردگی فراوان و عمق قابل قبول اثر گذاری در ایران است.
تقی پور در ادامه افزود جستجوی سادهی نام موسسه خیریه نیکگامان جمشید یا هر یک از مدیران آن در گوگل گستردگی فعالیتهای همکارانم و خیرین وموسسه را در جای جای ایران با نظارت و همراهی نهادهای نظارتی و متولی آشکار میکند.