محمدعلی دادخواه، نویسنده و حقوقدان، در نشست «هویت فرهنگی ایرانشهر» گفت: «آنچه ما را حفظ کرده است، جشن نوروز است. نوروز بود که ایران را حفظ کرد، نه ایران نوروز را. اینکه میگوییم: -نوروز فرهنگی- یعنی نوروز است که سرزمین میسازد. نوروز جشن دادگری، مهربانی، عشق، دوستی و پرورش است».
دیدارنیوز-نشست «هویت فرهنگی ایرانشهر» با عنوان «نوروز، آیین پیوندساز جغرافیای ایرانشهر» و با حضور و سخنرانی دکتر محمدعلی دادخواه، نویسنده و حقوقدان برگزار شد.
این وکیل دادگستری در این نشست با طرح این پرسش که نوروز را چه کسی بنیان گذاشت؟ اظهار داشت: تهمورث- پدر جمشید- با دیوان قرارداد بست که آنها به استثمار مردم نپردازند. دیوان قدرتمند بودند و خط داشتند. آنها به تهمورث گفتند که خط را به او خواهند آموخت، اما به پیمان خود وفا نکردند. هنگامی که جمشید پادشاه شد، دید که دیوان بر همهجا سیطره دارند. او در اسفندماه بر دیوان تاخت و پیروز شد. هنگام بازگشت جمشید و لشکریانش، مردم به آنها آن روزِ نو را تبریک گفتند. از اینجاست که میگوییم: «نوروز پیروز». از اینرو هم هست که نوروز را جشن دادگری میدانند، و چه چیزی بالاتر و برتر از دادگری است؟ اگر مردم نوروز را میخواهند برای آن است که همواره خواستار دادگری و عدالت بودهاند.
عشق به میهن، شادیآور و روشناییبخش است
به سخن دادخواه، هخامنشیان از دریای مرمره تا قبط (در نزدیک قاهره و جای سبطیان) را در اختیار داشتند. باید پرسید: چه چیز و کدام نیرو آنها را از پارسه حرکت داد، قدرت بخشید تا بجنگند و تمدنشان را حفظ کنند؟ آن نیرو، نیروی عشق به ایران بود! چون عشق به وطن، سراسر شادی و نور است.
دادخواه سپس افزود: در آن روزگاران هر کاری که پیش میآمد جشن میگرفتند و در کاشت و برداشت و داشت، جشن و شادی برپا میشد. از عشق به سرزمین و داشتههایش بود که پرتوهای شادی در دلها جوانه میزد. پس وطنپرستی درست است.
او در توضیح تلقی خود از مفهوم وطنپرستی، گفت: من یک بحث صرفا علمی دارم و میگویم آنهایی که میگویند وطنپرستی درست نیست، به «اشتراک لفظ» توجه ندارند. «پرستش» در واژههایی مانند وطنپرستی به معنای «نگهبانی» است. در گذشتهها، کاتوزیان پاسداران و نگهبانان آتش مقدس بودند. پس لفظ «پرستیدن»، لفظ مشترکی است. در حقوق اداری هم آمده است: «میهنپرستی مترادف است با احترام به نظامات مملکتی و اجتناب از نظاماتی که امنیت کشور را بهخطر بیاندازد». پس وطنپرستی یعنی هر کسی باید منافع جمع را بر منافع خود مرجح(:برتر) بداند.
این سخنران سپس به رویدادی تاریخی اشاره کرد و آن را نمونهای از میهندوستیای دانست که از نوروز سرچشمه میگیرد. او گفت: هنگامی که شورویها بخشی از ایران را در اختیار داشتند و به دستور پیشهوری، کردستان و آذربایجان اشغال شد، در آن سال گیلانیها جشن نوروز را در زمان خود (آغاز فروردینماه) برگزار نکردند و گفتند: تا بیگانگان را از ایران بیرون نکنیم، نوروز را جشن نمیگیریم. پس از بیرون رفتن اشغالگران، آنها جشن نوروز را در امردادماه آن سال برگزار کردند.
دکتر دادخواه گفت: برخی به نوروز که سرمایهای ملی و اجتماعی است، توجه نمیکنند. انسجام، فقط با زبان و موقعیت جغرافیایی به دست نمیآید. آن انسجام با جشنها و بزمهای ایرانی است که فراهم میشود و همهی اقوام ایرانی را از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب ایران زیر یک چتر و اندیشه و نگرش میآورَد. چنین وحدت و انسجامی از برکت نوروز است.
دادخواه که کتاب «نوروز و فلسفهی هفتسین» را نوشته است و از خاستگاه این جشن کهن ایرانی آگاهیهای ژرف دارد، در ادامه افزود: اگر استوره را کنار بگذاریم و به تاریخ بنگریم، خواهیم دید که به خواست و پیشنهاد کاساندان -همسر کوروش بزرگ- بود که نوروز به عنوان جشن ملی شناخته شد. پیش از آن هر ساتراپ هخامنشی باژ (:باج) مالیاتی را در زمانی پرداخت میکرد که با زمان پرداخت ساتراپهای دیگر فرق داشت. کاساندان از کوروش خواست یکزمان را برای پرداخت باژ در سراسر کشور درنظر بگیرند، و کوروش در سال ۵۱۷ پیش از میلاد با مشورت با همسرش، نوروز به همین منظور برگزید.
محمدعلی دادخواه در پایان سخنانش به اهمیت جشن نوروز توجه داد و گفت: آن چیزی که ما را پیوند میدهد -با وجود باورها و قومهای گوناگون سرزمینمان- جشنهای ایرانی است. عشق به ایران ما را فرامیخواند که در این کار، پایدار باشیم».
محمد فرجاد، برنامهریز و از برگزارکنندگان نشست، در آغاز برنامه در سخنان کوتاهی به کوششهای موسسهی سمرقند در برپایی سلسله نشستهای «هویت فرهنگی ایرانشهر» اشاره کرد./امرداد