بیانیه مجمع مدرسین و محققین قم در خصوص شهادت یحیی سنوار و حمایت از تشکیل دو دولت موضوع مناظرهای با حضور سید عباس نبوی و عبدالرحیم سلیمانی اردستانی به میزبانی دیدار اندیشه بود.
دیدارنیوز ـ حسین جعفری: سیدعباس نبوی مدیر موسسه تمدن و توسعه اسلامی و عبدالرحیم سلیمانی اردستانی عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم و عضو سابق هیات علمی دانشگاه میهمان دیدار اندیشه بودند تا دلایل و نظرات خود را درباره "بیانیه مجمع مدرسین و محققین قم در خصوص شهادت یحیی سنوار و حمایت از تشکیل دو دولت" برای رسیدن به صلح پایدار خصوصاً ارتباط مساله و منازعه فلسطین با مردم ایران را با بینندگان و مخاطبان مطرح کنند.
ویدیوی این گفت و گو را میتوانید اینجا، یوتیوب و آپارات ببینید
از آنجا که پس صدور بیانیه مجمع که در آن ضمن محکومیت شدید رژیم اشغالگر اسرائیل صریحاً اشاره شده بود"مجمع مدرسین و محققین معتقد است تنها راه حلصلح پایدار، تشکیل دو دولت مستقل و بازگشت اسرائیل به مرزهای قانونی است.
بیست و نهم مهرماه تهاجمهای سازمان یافتهای نسبت به مجمع انجام شد و اعضای مجمع نیز بر گفتوگو در این مورد تاکید داشتند دیدار اندیشه میزبان انجام مناظرهای شد تا ابعاد این موضوع روشن شود. ما در این برنامه علاوه بر بررسی چرایی و تبیین دلایل راه حل" تشکیل دولت مستقل و بازگشت اسرائیل به مرزهای قانونی" بدنبال پاسخ به این سوالات هم بودیم:
آیا میشود برای حمایت از مظلومان جهان هزینههایی را بر مردم ایران بدون رضایت مردم تحمیل کرد؟ آیا میتوان برای دفاع از مردم مظلوم فلسطین و در مقابله با دولت اشغالگر اسرائیل سیاستهایی برگزید که معیشت مردم را تحت تاثیر شدید قرار میدهد؟
اگر برگزاری رفراندوم راه حل دیپلماتیک عاقلانه برای تعیین آینده فلسطین توسط فلسطینیان است آیا بهتر نیست اصل مواجهه نیز با رفراندوم توسط آنان تعیین شود؟ آیا ایران از نتیجه این رفراندوم حمایت خواهد کرد؟
عبدالرحیم سلیمانی اردستانی
سلیمانی اردستانی معتقد است: حتی نسبت به بدترین دشمن هم باید عادلانه سخن گفت. جمهوری اسلامی خودش پذیرفته بود که شعارها یک چیزی است و آنچه که رسماً در مجامع بین المللی پذیرفته شده چیز دیگری است و اصولاً نباید دلسوزتر از مردم فلسطین باشیم. تجاوزگری اسرائیل بی شمار است و کاملاً اشغالگر و متجاوز است، اما شعار محو اسرائیل به نفع اسرائیل تمام میشود. شعار نابودی اسرائیل یعنی جنگ همیشگی و بی پایان و کسی که این شعار را میدهد نمیتواند در جنگ دیپلماتیک شرکت کند. گفته میشود مبارزه دیپلماتیک معلوم نیست زود به نتیجه برسد. سخن این است که ممکن است چنین باشد، اما راه نظامی هم هزینه سنگین دارد و هم هرگز به نتیجه نمیرسد.
سید عباس نبوی
اما نبوی گفت: صورت اصلی مسالهی این است که در سیصد سالهی اخیر جریان ملت سازی و دولت سازی اتفاق افتاده و در مساله فلسطین نیز بصورت غلیظ اشغالگری دنبال شده است و لذا نباید آن را سطحی و ساده تلقی کرد. بر مبنای قرآن، اشغالگری منطق چند هزار سالهی این قوم است که در قرن نوزدهم جامعه صهیون را تشکیل دادند. آقایان بگویند بر مبنای قرآن و دین اسلام اگر قومی برود جایی را بگیرد و اشغال کند و مردم را بیرون کند و بسیار بکُشد و تقسیم سرزمین کند، در برابر این اشغالگر چه باید کرد؟ قرآن کریم با مساله اخراج از سرزمین مقابلهی صدردرصدی دارد، سوال این است شما چگونه این اشغال را میپذیرید؟ حرف آقایان این است ما که نمیتوانیم بجنگیم و طرف هم خونریز است پس همه چیز را بدهیم برویم. آمریکا در مساله فلسطین چهره بزک کرده اش کنار میرود و نشان میدهد که از اسرائیل هم جنایتکارتر است.
او ادامه داد: اسرائیل برعکس آنچه آقای سلیمانی میگوید قبل از ۱۹۴۸ نیز اشغالگری کرده و با هدف اشغالگری مهاجران را به فلسطین آورده است.
هر دو میهمان نظرات خود را شفاف و صریح مطرح کردند و البته بدلیل اتمام وقت فقط بخش اول سوالات مطرح و قرار شد تا درباره بقیه سوالات مناظره ادامه یابد. دیدار اندیشه آماده است در صورت دریافت سوالات بینندگان روشن اندیش در مناظره بعد سوالات را مطرح کند.
اولین بار که اعراب از سرزمین مقدس اسرائیل رانده شدند مربوط به داستان تولد جد اعراب حضرت اسماعیل (ع) از مادر بزرگ اعراب حضرت هاجر می باشد.
در منابع دینی مسلمانان و شیعیان هیچ شکی در این باره وجود ندارد که اولین بار خداوند بخاطر خواست ساره همسر حضرت ابراهیم (ع) به حضرت ابراهیم (ع) فرمان می دهد که فرزندش حضرت اسماعیل (ع) و همسر دیگرش حضرت هاجر را از آن سرزمین اخراج کند.
این اولین باری بوده که اعراب از آن سرزمین مقدس اخراج شدند.
این اخراج به دستور خداوند و مشیت او و بر اساس درخواست حضرت ساره می باشد که مادر بزرگ یعقوب (ملقب به اسرائیل) و مادر بزرگ تمام بنی اسرائیل بوده و آن سرزمین را برای فرزندانش می خواسته.
از نظر الهیات چه اشکالی وجود دارد که خداوند یک سرزمین را به قومی بخشیده باشد ؟
براستی چرا خداوند هیچگونه بردباری در این قضیه نشان نداد و بخاطر خواست حضرت ساره ، به حضرت ابراهیم (ع) فرمان می دهد که نوزاد کوچکش و همسر دیگرش را از سرزمین خوش آب و هوا تبعید و اخراج کند و تنها در بیابانی بی آب و غذا رها کند؟
آیا خداوند دلش بحال ابراهیم و آن نوزاد و مادرش نسوخت ؟ ما نمی توانیم در مورد خواست خدا داوری کنیم و چاره ای جز تسلیم نداریم و ما دلسوز تر از خداوند نیستیم.
اگر هنوز هم مشیت و خواست خدا همین باشد ما و تمام مردم جهان کاری نمی توانیم کنیم و چاره ای جز تسلیم در برابر مشیت خدا نداریم.
بعضی ها بیهوده با کشورهای دیگر بخاطر اعراب و فلسطین وارد درگیری شدند و در مسئله ای دخالت کردند که هیچ ارتباطی به کشور ما و دین و مذهب ما ندارد و وارد ماجراجویی های خطرناک با کشورهای ابر قدرت هسته ای شده و آنها را تحریک کردند. و شاید اهداف دیگری داشتند.
اگر منطقی فکر کنیم مقام ما هرگز بالاتر از حضرت ابراهیم (ع) و همسرش حضرت هاجر و فرزندش حضرت اسماعیل (ع) نیست و همانطور که آنان در برابر خدا تسلیم شده و صبر کردند ما هم چاره ای جز صبر نداریم.
آنان هرگز در برابر این اخراج و تبعید مقاومت نکردند و بر علیه حضرت ساره و حضرت اسحاق (ع) و حضرت یعقوب (ع) و بنی اسرائیل جنگ و جهادی نکردند. پس اعراب و مسلمانان باید صبر و خویشتنداری نشان دهند.
آری پاسخ بسیاری از اتفاقات صبر کردن و انتظار تا ظهور امام زمان (ع) است.