اگر دولت پزشکیان را دولت بازندهها یا سهامداران عمده بازندهها بنامیم و بخوانیم نه اغراق کردیم و نه این عنوان برای دولت چهاردهم به ظاهر پیروز بی مسماست.
دیدارنیوزـ فرشاد محسن زاده: اگر دولت پزشکیان را دولت بازندهها یا سهامداران عمده بازندهها بنامیم و بخوانیم نه اغراق کردیم و نه این عنوان برای دولت چهاردهم به ظاهر پیروز بی مسماست.در نظامهای سیاسی از نوع جمهوری یا پولیتی با تعریف افلاطونی و یا نوع بد جمهوری با تعریف ارسطویی یعنی دمکراسی منبعث از آرای مردمی به ندرت میتوان دولتی مشابه دولت پزشکیان که در آن مدیران و وزرای احزاب و جبهههای سیاسی مخالف برنامههای اعلامی رییس جمهور و دولت به نحوی که مصداق جمع اضداد باشد، یافت.
حال آنکه اصل انتخاب رییس دولت با شیوه آرای مردمی که پس از رقابت احزاب و گروههای سیاسی با ارایه دیدگاهها و برنامههای کاندیداهای آنها در حوزههای مختلف که به قضاوت رای دهندگان گذاشته میشود مبتنی بر احترام به اراده و ارای مردم از سوی رییس دولت پیروز باید باشد نه برخلاف مطمح نظر رای دهندگان.
سهام ستانی بازندهها و سهام دهی پزشکیان به رقبای انتخاباتی بازنده بدعتی نکوهیده درعالم سیاست مبتنی بر آرای مردم و حتی اگر اهانتی به تشخیص و شعور رای دهندگان و انتخاب کنندگان نامزد پیروز تلقی نشود نوعی باج دهی در عرصه قدرت سیاسی است که نامزد پیروز و یا رییس جمهور منتخب را یارای مراقبت از امانت آرای اکثریت ملت و باورمندی به تغییر یا تغییرات مورد نظر رای دهندگان نیست.
حاتم بخشی رییس جمهور از محل قدرت استقراضی اکثریت رای دهنده به او در قالب مناصب وزارت و صدارت، معاونت و والی گری ولایات به حامیان کاندیدای مغلوب جبهه پایداری در انتخابات ریاست جمهوری و ایضا به دیگر کاندیدای نواصولگرایان جز باج خواهی مغلوبان و باج دهی رییس جمهور و نادیده انگاری و نقض عهد با موکلان و رای دهندگان تلقی دیگری از آن نمیتوان داشت مگر تدلیس از نوع دمکراسی ایرانی!
نوع دمکراسی ایرانی که درجهان سیاست و نظام سیاسی مبتنی برانتقال قدرت با شیوه اراده ملت پس از گذر از چندین صافی غیردمکراتیک از جمله فیلتر نهایی شورای نگهبان منحصر به فرد است پس از انتخاب حداقلی و محدود اکثریت نسبی ملت نیز خروجی اعضای دولت مستقر منطبق بر آرای به امانت گذاشته ملت در نزد رییس دولت نیست.
فاصله تدریجی یا فراموشی پزشکیان رییس جمهور با پزشکیان نامزد عادی پیش از انتخابات ریاست جمهوری و یا به تعبیر صریح ترعقب نشینی پزشکیان رییس دولت همساز با صاحبان قدرت با پزشکیان شهروند همپای ملت در استحاله ساختار الیگارشی قدرت در چینش و ترکیب اعضای کابینه به گونهای مشهود است که گویی رییس جمهور پیروز پانزدهم تیرماه ۱۴۰۳، کانه هو منتخب جبهه پایداری و نواصول گرایان رقیب دیروز است.
شگفت انگیزتر اینکه در بیرون دولت پزشکیان به رهبری رقیب سیاسی- انتخاباتی تمامیت خواه، دولت سایه تشکیل دادند، ولی در درون دولت او قریب یک دوم از اعضای کابینه را که از همفکران و همراهان کوچ کرده دولت سیزدهم هستند در اختیار دارند و درعین حال از نقش انتقادی و حتی مخالفتی خود علیه دولت چهاردهم هم دست بر نمیدارند و این همان جمع اضداد دولت پزشکیان است.
پزشکیان که ظاهرا تنها با هدف جلب رضایت مخالفان و منتقدان سرگردنه قدرت، سرنای وفاق ملی یا توافق را بر خلاف تمامی تعاریف علوم سیاسی و جامعه شناسی سیاسی از سر گشادش میدمد با تقسیم سهام و کرسی صدارت بین بازندگان در توهم جلب رضایتمندی رقبای دیروز و مخالفان امروز است.
این شیوه غیرمرسوم توام با تدلیس سیاسی که در رقابت انتخاباتی برخلاف تئوریها و نظرات رقبا و احزاب و تشکلهای رقیب برای جلب آرای رای دهندگان درحوزه تئوریک شعار و وعدههای مقبول و تبلیغی سر داده شودولی در حوزه پراتیگ یا عمل مغایر آن رفتار را داشته باشی و شعور رای دهندگان به نوعی پس از پیروزی در رقابت انتخاباتی به سخره گرفته شود و دقیقا برخلاف آنچه که وعده کردی رفتار کنی و از کسانی در دولت بهره بگیری که در ایام رقابت انتخاباتی مغایر آنان و برنامههای انها بودی جز پارادوکس مفهوم دیگری نمیتوان از آن استنتاج کرد.
این پارادوکس در حوزه تئوری و عمل زمانی آشکارتر میشود که حتی از وزیری در کابینه خودت استفاده کنی که در ایام پیش و دوره رقابت انتخاباتی در اردوگاه کاندیدای رقیب با طرح شعار "نه به دولت مرعوب و نه به دولت مسدود" و نیز با نمایش رای خود به نفع قالیباف کاندیدای نواصولگرایان آشکارا نه شما را قبول داشت و نه بر مدار وعدهها و حامیان انتخاباتی شما میگشت حال این وزیری که شما بر صدارت نشاندید چگونه میتواند و میخواهد مجری برنامههای وعده داده شما باشد که تا دیروز در صف مخالفان شما ایستاده بود!
مگر در یک صورت به ظاهر محال این امر ممکن میشود که کاندیدای پیروز و رییس دولت امروز خود نیز دیروز با چهرهای دیگر در صفوف موکلان و رای دهندگان خود با اندیشهای متفاوت از موکلان و باورهای نهانی همسان با رقیبان در صف اصلاح طلبان و متفاوت اندیشان قرار گرفته و جا خوش کرده باشد.
دولتی که حتی با خودش رو راست نیست و نیمی از اعضای هیات دولت آن از اذناب و اصحاب رقبای سوگند خورده انتخاباتی اش هستند چگونه میتواند بر وعدههای خود به رای دهندگانش ثابت قدم باشد و در مسیر اجرای برنامهها موفق عمل کند و انتظار امانت و صداقت از آن داشت؟
تردیدی نیست این شیوه مدیریت اجرایی برآمده از آرای مردمی که مدیران و مسئولانش برخلاف نظرات اعتماد کنندگان به رییس جمهور و از میان رقبا و مخالفان صرفا برای جلب نظر شکست خوردگان و بده بستانهای سیاسی، پنهان از دیدگان اعتماد کنندگان منصوب شدند، یک نتیجه بیشتر نخواهد داشت، شکست!
سپردن جایگاه قدرت و منصب به مخالفان در دولت برخلاف وعدههای ارایه شده به ملت بازی دوسر باخت است که در نهایت دولت رانده شده در پیشگاه ملت و درمانده از اجرای برنامهها و به زمین مانده وعدههای سپرده شده نزد ملت عایدی دیگری نخواهد داشت.
روزنامه نگار