"لیبرالهای آمریکایی میگویند، امپریالیسم از نوع ترامپ زشت است، در حالی که امپریالیسم بایدن "مهربانتر و ملایمتر" است و از اقتدار اخلاقی بهره میبرد. اما در حقیقت هر دوی آنها، دو روی زشت سکه قدرت هستند".
دیدارنیوز: این مطلب را با ترجمه اختصاصی دیدار بخوانید با این توضیح که لزوما مطالب درج شده در این مقاله مورد تایید دیدار نیست و تنها جهت اطلاع خوانندگان منتشر شده است.
منبع: میدل ایست آی
نویسنده: حمید دباشی، استاد دانشگاه کلمبیا *
مترجم: حمید رضا بابایی
"لیبرالهای آمریکایی میگویند، امپریالیسم از نوع ترامپ زشت است، در حالی که امپریالیسم بایدن "مهربانتر و ملایمتر" است و از اقتدار اخلاقی بهره میبرد. اما در حقیقت هر دوی آنها، دو روی زشت سکه قدرت هستند".
جو بایدن رئیس جمهور آمریکا ۸۱ ساله است. پس از مناظره تلویزیونی بایدن با دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا در ۲۷ ژوئن ۲۰۲۴، بایدن چهره فردی ضعیف و سن بالا از خود برجا گذاشته است که بر ساز و کار حکومت، اقتدار کامل ندارد.
به دنبال این مناظره، شورای سردبیری نیویورک تایمز نوشت: "رئیس جمهور به عنوان سایه خدمتکار بزرگ مردم ظاهر شد. وی تلاش کرد توضیح دهد که در دور دوم ریاست جمهوری خود چه دستاوردهایی خواهد داشت. وی تلاش کرد به سخنان جنجالی آقای ترامپ پاسخ دهد. وی تلاش کرد آقای ترامپ را مسئول دروغها، ناکامیها و طرحهای دلسرد کنندهاش بنامد. او بارها تلاش کرد مناظره را تمام کند. "
ستون نویسان نیویورک تایمز اکنون از بایدنِ قدرت طلب میخواهند کناره گیری کرده، به نسلی جدید از امپریالیستهای جوانتر لیبرال اجازه دهد تا به قدرت برسند.
رِبِکا سالنیت از روزنامه گاردین کاملا حق دارد که میگوید رسانههای لیبرال آمریکایی به "گلهای رمیده تبدیل شدهاند که در حال تولید انبوهِ بهمنوار از اخبار هستند تا چندی بعد در مرحلهای خطرناک از رقابتهای ریاست جمهوری بگویند، بایدن مناسب نیست. ".
اما او به این نکته اشاره نکرده است که چرا رسانههای لیبرال آمریکا نسبت به امپریالیسم لیبرال اینقدر وسواس دارند. آنها به هیچ نکته مشخصی علیه بایدن اشاره نمیکنند. فقط این برند امپریالیسم لیبرال را دوست دارند تا نئوفاشیسم خطرناک، زشت و هرزهای را که ترامپ نمایندگی میکند و ترامپیسیم در اختیار دارد، شکست دهند. آنها دوست ندارند که جهان این چهره واقعی و غیربزک کرده و حقیقی آمریکا را ببیند.
تمام شواهد نشان میدهد که بایدن، کنترل کامل مشاعر خود را در اختیار ندارد. این شرایط برای هر انسانی که زمان بازنشستگیاش فرارسیده و باید درباره زندگی خود و سرنوشت دیگران تصمیم بگیرد، کاملا طبیعی، عادی و حتی زیبا است....
ولی بایدن یک انسان معمولی نیست. او یک سیاستمدار آمریکایی است، قدرت طلب، کسی که حرص میزند تا در کانون توجهات سیاسی و مردمی باشد، مهم نیست بدنش چقدر سست و ضعیف است، مهم نیست که مشاعرش چقدر ازکار افتاده و بیثبات شده باشد.
چهره زشت امپریالیسم آمریکایی
در میان سیاستمداران آمریکاییِ هم نسل بایدن، این یک بیماری شایع است.
دایان فانستاین، سناتور دمکرات از ایالت کالیفرنیا، سه دهه در سنا خدمت کرد و بیش از ۵۰ سال زندگی فعال عادی داشت.
میچ مککُنل جمهوری خواه از کنتاکی، هم کنون ۸۲ ساله است و طولانیترین سابقه خدمت سیاسی را در تاریخِ ایالت خود داشته داشته است. وی به تازگی در ملاء عام دیده شده است در حالی که گویی از سرما در حال یخ زدن است و اصلا قادر نبود حرکت کند یا حرفی بزند، اما با این حال هنوز در حال خدمت است.
در مراسم آغاز ریاست جمهوری، مردم آمریکا به دقت به این مساله توجه میکنند که روسای جمهورشان چقدر پیر شدهاند. چهار سال پیش، بایدن در سن ۷۸ سالگی، پیرترین رئیس جمهور آمریکا بود. پس از آن ترامپ مسنترین فردی بود که در ۷۰ سالگی رئیس جمهور شد، و بعد، رونالد ریگان که در ۶۹ سالگی به کاخ سفید راه یافته بود.
باراک اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا در ژولای ۲۰۱۵ هنگام سفر به آفریقا، خطاب به رهبران قاره سیاه گفته بود، "من نمیفهمم چرا مردم دوست دارند اینقدر در قدرت باقی بمانند، به ویژه در شرایطی که بسیار هم پولدار هستند. "، اما وقتی نوبت بایدن شد، اوباما حمایت علنی خود را از معاون اول سابق خود که هشتمین دهه عمرش را سپری میکرد، اعلام کرد.
پس چرا اکنون نیویورک تایمز سردمدار کارزار عمومی و سیاسی برای مجبور کردن بایدن به کناره گیری از رقابتهای ریاست جمهوری است؟
قطعا آنها بایدن را به ترامپ ترجیح میدهند، زیرا ترامپ چهره زشت و بینزاکت امپریالیسم آمریکایی است، در حالی که از نظر آنها، بایدن چهره ملایمتر و مهربانتر از همان امپریالیسم محسوب میشود. بایدن به خاطر مشارکت کامل در کشتار جمعی فلسطینیها، ملقب به "جو نسلکُش" شده است، اما این مساله، نیویورک تایمز و امپریالیسم لیبرال را که ایدئولوژی آنها در این کشور محسوب میشود، آزار نمیدهد.
آنها فقط نگرانند مبادا بایدن در تلویزیون چهرهای دوست داشتنی به نظر نرسد و رقابتها را به ترامپ واگذار کند، که خود به اندازه بایدن، یک صهیونیست طرفدار اسرائیل است.
اخلاقیات جعلی
البته مخمصه امپریالیسم لیبرال در آمریکا، مساله جدیدی نیست.
استفن ام والت، استاد برجسته روابط بینالملل در دانشگاه هاروارد، در سال ۲۰۱۳ در مقالهای در فارین پالیسی درباره مفهوم امپریالیسم لیبرال در آمریکا توضیح داد.
وی با طرح این سوال که آیا شما یک امپریالیست لیبرال هستید؟ ادامه داد "امپریالیستهای لیبرال، شبیه نومحافظهکارانِ مهربانتر و ملایمتر هستند: مانند نئوکانها، آنها هم معتقدند که آمریکا موظف است اشتباهات سیاسی و انسانی را در جهان سراسر اصلاح کند. آنها با این نظر که آمریکا باید حاکمان کشورهایی مانند لیبی، سوریه یا افغانستان را تعیین کند، هیچ مشکلی ندارند. "
این به خودیِ خود، درکی ملایمتر و دوستانهتر از امپریالیسم لیبرال است، که هم از آخور میخورد هم از توبره.
دخالت آمریکا در نسلکُشی اسرائیل در غزه و حتی فراتر از آن، کاملا آشکار است. اکنون باید از فلسطینیها پرسید از نظر آنها بایدن در رویکرد امپریالیسم لیبرال خود، چقدر "مهربانتر و ملایمتر" (از ترامپ) است.
استفن والت درک بهتری از حقیقت داشت، که در مقالهاش
نوشت: "با این وجود، امپریالیستهای لیبرال مانند نئوکانها، با یکدگیر در استفاده از قدرت سخت آمریکا به شدت رقابت میکنند، حتی در شرایطی که شاید ضررهای آن بیشتر از منافعش باشد. "
خاستگاه نظریه دمکراسی لیبرال به زمانی بسیار دورتر و دست کم به دورانی بازمیگردد که امپریالیسم بریتانیا در اوج به سرمیبرد.
کارونا مانتینا، استادیار علوم سیاسی دانشگاه ییل آمریکا در کتاب بحران امپریالیسم لیبرال (چاپ ۲۰۱۰) مینویسد "از زمان آغاز امپراتوری هند، متفکران برجسته سیاسی بریتانیا تلاش کردند ماهیت "عجیب و غیرمنظره" حکومت بریتانیا در هند را معنادار جلوه دهند و با ایجاد چارچوبی از مشروعیت سیاسی و اخلاقی، این حکومت امپراتوری را توجیه کنند. ".
اما مانتینا میپذیرد که آن اخلاقیات جعلی و مضحک، آشکارا کاری از پیش نبرد: "عجیب آن که در نیمه دوم قرن نودزهم، تلاش برای توجیه اخلاقی امپراتوری، جایگاه برتر خود را در مباحثات مربوط به ماهیت و مقاصد حکومت امپراتوری، از دست داد. "
"در اوج قدرت امپراتوری بریتانیا، نظریه مشروعیت امپراتوری مبتنی بر اخلاقیات، اهمیت سیاسی خود را از دست داد. این نظریه برخاسته از مدل امپرتوری لیبرال بود که در گفتمان امپراتوری بریتانیا از اوایل قرن نوزدهم، جایگاهی برجسته داشت."
هرزگی قدرت
اما میان ماهیت بدون پرده امپریالیسم و رویکرد لیبرال آن، هیچ تناقضی وجود ندارد. اینها دو وجه یکسان از هرزگی قدرت هستند.
انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا در حالی برگزار میشود که کانون اصلی آن، یعنی پایگاه صهیونیستها در فلسطین اشغالی، بیوقفه در حال اجرای پروژه نسلکُشی است. آنها تا آنجا که ممکن است فلسطینیها را به قتل میرسانند و سرزمینشان را غصب میکنند تا افق پایگاه امپراتوری آمریکا بیش از پیش گسترده شود.
امپریالیسم آمریکا چه در قالب لیبرال و چه با ماهیت بدون پرده و واقعی خود، همچنان تلاش خواهد کرد آن پایگاه (صهیونیسم) را در قدرت حفظ کند. صهیونیستم در آمریکا، برای خود فروشگاهی دایر کرده است که در تقاطع امپریالیسم لیبرال و مرتجع، دو دَر دارد. به هیچ وجه فرقی نمیکند که آیا دونالد نئوکان، یا جو نسلکُش برنده این انتخابات شود.
در هر حال، آنها تحت پوشش حمایت بی وقفه از کلونی اشغالگران – که به دنبال گسترش شهرکهای صهیونیست نشین در فلسطین هستند- خواهند بود.
بحران امپریالیسم لیبرال، آن گونه که شاهدیم این روزها در آمریکا بروز کرده، علامت شکل گیری بحرانی گستردهتر در عرصه سیاست جهانی است: از ظهور نئوفاشیسم در اروپا، تا رژیمهای ناکارآمد کشورهای عربی، تا رهاسازی صهیونیسمِ نسلکُش در فلسطین. در این شرایط، تمام نواقص ادعا شده در خصوص اقتدار اخلاقی یا مشروعیت سیاسی، برملا خواهد شد.
(*) حمید دباشی منتقد، نویسنده و جامعه شناس ایرانی-آمریکایی است. وی استاد مطالعات ایران و ادبیات تطبیقی دانشگاه کلمبیا در نیویورک است. دباشی مولف بیش از بیست کتاب است.