یادداشت یوسف عسکری نژاد از فعالان خبر در دوران دفاع مقدس را به مناسبت هفته جنگ می‌خوانید.
دیدارنیوز: جنگ، دفاع مقدس و مقاومت؛ کدامیک را می پسندید؟ جنگ را که آمادگی رزمی و توانایی لجستیکی برای حضوردرمیدان نبرد است یا دفاع مقدس که در برابر دشمن مقاومت وایستادگی می کنید و یا اینکه دشمن را گوشمالی بدهید و اما مقاومت چگونه است. مقاومت یعنی با نداشتن توانایی مقابله با هجوم گسترده دشمن با ایجاد انگیزه دریک نبرد نابرابر ایستادگی ومقاومت می کند.
جنگ تحمیلی از نوع سوم یعنی مقاومت بود ودرطی هشت سال جنگ های ریز ودرشت با دشمن متجاوز مقابله مستقیم و رویارویی کامل بود. اگر سیر و روند جنگ تحمیلی را مرور کنیم به نقطه ای می رسیم که کربلای ۴و۵ در انتهای آن است. شاید بتوان گفت در انتهای جنگ و یا پایان یک درگیری خونین که منجر به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل گردید، فرماندهان وتصمیم گیران درتلاش برای پیروزی بزرگ برای رسیدن به جاده بصره و العماره بودند و دریک دشت پهن با استحکامات زیادی مواجه شدند که سرنوشت جنگ را رقم می زد و به نظر می رسید که تدبیر در جنگ به انتهای خود رسیده است.
درچنین شرایطی بنده چند سالی بود که نویسنده تفاسیر و حاشیه خبرهای جنگ تحمیلی بودم و درتهییج رزمندگان و فعالیت و تلاش فرماندهان و توانایی رزمی و لجستیک نیروها قلمفرسایی می کردم و شیپور جنگ را می نواختیم و بر قهرمانی های پیشگامان و نیروهای خط مقدم جبهه ها هورا می کشیدیم. آنچه که حاصل این نبرد خونین بود، شهادت رزمندگان جان برکف، دوستان خبری و رسانه ای و فرماندهان دلاور بود. آمار نشان داد که در کربلای ۴و۵ تلفات انسانی بیش از انتظار بود و لو رفتن عملیات چند روز قبل نیز مزید برعلت شد. در آن زمان خوف و نگرانی شدیدی به وجود آمد که ممکن بود بخش دیگری از سرزمین ما ازدست برود.
درچنین شرایطی که یک ماه طول کشید، تفاسیر وحاشیه خبرهای زیادی نوشتیم واز توانایی رزمی و انگیزه های والای رزمندگان، پیشروان خط مقدم و آینده روشن جنگ گفتیم. لیکن در انتها به نقطه ای رسیدیم که ناامیدی احساس می شد و جنگ درکمال ناباوری به اهدافش نرسید. نوشتن بسیار سخت ودشوار شده بود و انتخاب کلمات در سرنوشت متن و گفتار تعیین کننده بود که چه روندی را باید در پیش گرفت وچگونه باید عمل کرد.
آن زمان دکتر ناصر همتی رییس واحد مرکزی خبر بود و با هم جلسات گروه تحقیق برای نوشتن مطالب جنگ را داشتیم. ایشان با من صحبت کرد که یوسف برای فردا حاشیه خبر نداریم و باید مطلبی را بنویسیم که شرایط کنونی را تغییر دهد و رزمندگان جبهه‌ها را امیدوار کند. من باکمال جسارت گفتم که دیگر نمی نویسم وعلت این است که بسیاری از اطلاعات ما در یک ماه نبرد کربلای ۴و۵ درست نبود و اعتماد شنوندگان و بینندگان از ما سلب می‌شود. شما خودتان یک مطلب خبری تهیه کنید و بفرستید که تحلیل نداشته باشد.
آقای همتی اصرارکرد که حتما باید مطلبی را بنویسم که روحیه جامعه تضعیف شده را تقویت کند و بتواند جامعه را از رخوت و ناراحتی از آثار این نبرد خارج کند.
با اصرارایشان قبول کردم که مطلبی را بنویسم با این شرط که در آن تغییراتی داده نشود و عین مطلب که از سرچشمه تحلیل درست بنده است باید پخش شود و در غیر این صورت مطلب را نمی نویسم.
مسؤلیت بنده در آن زمان در واحد مرکزی خبر، مدیر تفاسیر وحاشیه خبرهای داخلی و جنگ بود و چند کارمند نویسنده نیز دراختیارداشتم که دوستان خوب وباسوادی بودند و بعدا به مدارج بالای مدیریت درداخل سازمان رسیدند. طی این مدت که حدود چهارسال طول کشید فشار روانی وروحی بسیاری را تحمل کردیم که مطالب سازنده و مثبتی بر مبنای واقعیت‌ها را به مردم منعکس کنیم و تا حدودی هم موفق بودیم. در هر صورت مطلبی را درسه صفحه نوشتم با این عنوان: «بررسی روند پیروزی درجنگ».
این مطلب با مقدمه‌ای ازحمله ناگهانی رژیم صدام وغافلگیری نظام شروع شد و در ادامه نقش فرماندهی امام خمینی (ره) برای مقابله با دشمن و بسیج مردمی برای حضور در جبهه‌ها و سازماندهی مردم برای کمک رسانی و تدارکات اقلام مورد نیاز جبهه‌ها و از همه مهم‌تر رشد و شکوفایی فرماندهان جوان و با انگیزه بود. همچنین با بهره‌گیری از مهندسین وتکنسین‌های جهادی توانستند دستاوردهای تکنیکی و علمی و جاده سازی و تکمیل پروژه‌های سازه‌های جنگی و کمک مدیران صنایع بزرگ در حمایت از ساخت ادوات نظامی و خمپاره انداز و پل‌های متحرک و تکنولوژی ساخت موشک های جدید عوامل تعیین کننده ای در روند پیروزی های جنگ بود که اطلاعات دقیقی از آن منتشر نشده و در اختیار رسانه ها قرار نگرفته بود.
این انتقاد از فرماندهان و دست اندرکاران و ستاد تبلیغات جنگ درحاشیه خبر صبح فردا خوانده شد. در ساعت دوازده همان روز از ستاد تبلیغات جنگ آقای مصطفی ایزدی که با آقای دکتر خرازی همکاری داشت تماس گرفت که این حاشیه خبر را چه کسی نوشته و آقای فروزنده رییس ستاد فرماندهی سپاه می خواهد نویسنده را ببیند و با ایشان صحبت کند.
به آقای ایزدی گفتم که نویسنده این حاشیه خبر خودم هستم وعلت دیدار را جویا شدم وپرسیدم که چرا با نویسنده میخواهد ملاقات کند ومسؤلین مربوطه هم می توانند بیایند که جواب منفی بود. گفت فقط با نویسنده کار دارم وایشان را بیاورید. به هرحال به دلیل اهمیت موضوع قانع شدم که بعد از ظهر آن روز به دیدارش درقصر فیروزه مرکز ستاد سپاه بروم وآقای ایزدی هم همراهی می کرد.
ساعت شش غروب به مرکز ستاد فرماندهی رسیدیم و بعد از خواندن نماز و خوردن چند سیب زمینی آب پز به عنوان شام اعطایی، ساعت هفت ونیم شب به دفتر آقای فروزنده خوانده شدیم. ایشان بعد از خوش و بش و احوالپرسی با آقای ایزدی و بنده پرسید که نویسنده آن حاشیه خبر ایشان هستند که جواب آقای ایزدی مثبت بود. آقای فروزنده سالها در خوزستان مسئول تدارکات جنگ و چند صباحی هم استاندار خوزستان و از اعضای برجسته سپاه بود و آن زمان ریاست ستاد فرماندهی سپاه را به عهده داشت که نشانه اعتماد عمومی و بزرگان کشور به ایشان بود.
درهرحال من پرسیدم که علت حضور من دراین جلسه چیست و برای چه موضوعی بنده را احضار فرمودید و سوال اساسی اینکه چرا دیگر مدیران صدا و سیما را نخواستید؟
ایشان با نگرانی گفتند شب گذشته جلسه فرماندهان سپاه درجنگ تحمیلی دراین مکان برگزار شد و پنج نفر بودیم و کسی دیگر هم حضور نداشت و تنها کسی که رفت و آمد می کرد یک نفر آبدارچی بود که چای می آورد.
اکثر مطالبی که در حاشیه خبر امروز پخش شد نتایج و بررسی مسایلی بود که دیشب درجلسه خصوصی فرماندهان صحبت کرده بودیم و ناگهان بعد از خبر ۸ صبح از صدا و سیما عینأ آن مطالب پخش شد.
ظن و گمان داشتیم که یک نفر از فرماندهان با شما صحبت کرده که بررسی کردیم چنین نبود و یاا ینکه این سوال بود که اطلاعات داخل جلسه چگونه به بیرون درز کرده است و برای اطمینان خواستم نویسنده را ببینم که اکنون شما اینجا هستید و بفرمایید که این مطالب را از کجا آو‌رده اید؟
من پاسخ دادم که حدود ۷ سال مستمرا در حال بررسی اخبار داخلی و جنگ هستم و حالا هم مسئول گروه تفاسیر و حاشیه خبرهای داخلی و جنگ واحد مرکزی خبر و گروه تحقیق هستم و طبعا حاصل تجربیات و اطلاعات من در این حاشیه خبر خلاصه شده است. به خصوص در این نبرد تازه، تلفات، صدمات و خسارات فراوانی چه از نظر نیروی انسانی و چه لجستیک به نیروهای ما وارد شده است. مردم حق دارند که از درون شما اطلاعات درست از توانایی رزمی را داشته باشند و شما باید با مردم بیشتر صحبت کنید و آنها را از عملکرد خود آگاه کنید و صرفا درخواست نیروی انسانی برای جنگ و حضوردر جبهه‌ها کافی نیست. در این مورد نقص فراوان دارید و باید در این زمینه بیشتر تلاش کنید.
آقای فروزنده با کمال تواضع مطالب بنده را پذیرفت و گفت: این واقعیت است که اکنون به دلایل حفظ اسرار جنگی نمی توانیم بسیاری از اقدامات جنگی را بیان کنیم و نظر شما را قبول دارم. در همان جلسه تا ساعت ۴ صبح از توانایی رزمی آبی و خاکی و توان دفاعی گسترده در جبهه‌ها و ایجاد بیمارستانهای صحرایی درعمق زمین با بیش از پنجاه هزار عمل جراحی درفاصله نزدیک منطقه عملیاتی وهماهنگی بسیارخوب بین سپاه و ارتش در حفظ حریم مرزها و بسیاری مطالب دیگر صحبت کرد. امید است این خاطره بتواند یاد‌آور فداکاری و ایثار رزمندگان در صحنه عمل و قلم باشد و چراغ راه آیندگان قرار گیرد.
یوسف عسکری نژاد
